افراد موفق چه فرقی با بقیه دارند؟

وحید شامخی | اخیرا شرکت مطرحی که در حوزه توسعه مهارت‌های مدیریت و رهبری فعال است، پرسش جالبی را مطرح کرده. اینکه افرادی که از مابقی همکارانشان بهره‌وری و بازدهی بیشتری دارند چه ویژگی‌های مشترکی دارند؟ افرادی که با یک میزان ساعت کاری یکسان، بازدهی و بهره‌وری متفاوتی دارند.

شاید برایمان سؤال پیش بیاید که مگر چقدر تفاوت وجود دارد؟ نتیجه تحقیقات شرکت معتبر مشاوره مدیریت بِین می‌گوید یک برنامه‌نویس با بهره‌وری بالا، کد‌هایی در یک روز می‌نویسد که تا ۹ برابر کاراتر و بهتر از یک برنامه‌نویس متوسط است یا بهترین فروشنده‌های لباس تا هشت‌برابر بیشتر از فروشندگان معمولی لباس می‌فروشند!

پس یافتن اینکه این افراد چه ویژگی‌های مشترکی دارند، واقعا جذاب است. برای پاسخ به این پرسش، مطالعه‌ای روی هفت هزار نفر بر اساس ۴۸ شاخص انجام شده است.

به این صورت که از مدیرانشان و به طور متوسط ۱۱ نفر دیگری که آن‌ها را می‌شناختند، در موردشان پرسش شده است و حاصل این نمونه آماری بزرگ این بوده است که ۱۰ درصدی که از مابقی افراد امتیاز بالاتری به دست آوردند مشخص شد.

سپس تحلیلی روی ویژگی‌های مشترک میان این حدود ۷۰۰ نفر انجام شد و حاصل آن هفت ویژگی مشترک بود. یک، اهداف تکمیلی! اهداف تکمیلی یعنی مثلا تا یک ماه دیگر باید فلان پروژه را با این ویژگی‌ها تمام کنم، اما اگر این کار اضافه را هم انجام بدهم، فلان جایزه را برای خود در نظر می‌گیرم. این افراد معمولا برای خود اهداف تکمیلی قرار می‌دهند. دو، روند باثبات! این افراد کارهایشان را با یک نظم نسبتا ثابت و پایداری دنبال می‌کنند.

اگر بگویند این کار را انجام می‌دهم، انجام می‌دهند و در زمان‌بندی معقول هم انجام می‌دهند. خیلی پیش نمی‌آید که اضافه‌کاری کنند یا شب‌بیداری برای انجام یک کار! سه، دانش مفید و کارا! این افراد به‌موقع اطلاعات موردنیاز کارشان را کسب می‌کنند و اگر نیاز باشد هم از فرد دیگری سؤال می‌کنند و کمک می‌گیرند، اما زیاد پیش نمی‌آید که تازه بعد از اینکه کاری را پذیرفتند، در مورد نحوه انجامش به دنبال اطلاعات و راهنما بگردند.

چهار، نتیجه‌گرایی! این افراد تنها از پایان‌دادن یک کار لذت نمی‌برند، بلکه نتیجه‌ای که به دست می‌آید نیز برایشان خیلی اهمیت دارد. علاوه‌برآن به‌طور مداوم با خودشان در به‌دست‌آوردن نتایج بهتر در رقابت هستند! پنج، آینده‌نگری!

این افراد مشکلات و موانع پیش‌روی انجام یک کار را پیش‌بینی می‌کنند و برایش راه‌حلی را در نظر می‌گیرند. شش، شروع‌کنندگی! این افراد معمولا منتظر نمی‌شوند تا به آن‌ها گفته شود فلان زمان این کار را شروع کن.

معمولا پیش از آن وارد عمل می‌شوند، حتی اگر همه شرایط هنوز مهیا نشده باشد؛ و هفت، همراهی و همکاری با دیگران! این افراد برخلاف تصور عمومی که شاید کار انفرادی را ترجیح می‌دهند، از همکاری با دیگران ابایی نداشته و به‌خوبی با دیگران همراهی و همکاری می‌کنند، اما نکته جالبی که در این هفت ویژگی وجود دارد این است که تقریبا همه‌شان را می‌شود تمرین کرد و یاد گرفت.

این‌ها مهارت هستند و نه یک استعداد ویژه ذاتی! پس می‌شود یاد گرفتشان و بهترشان کرد؛ هم برای خودمان و هم برای دیگران. برای دیگران چطور؟ شاید هر یک از ما مسئول یا مدیر فرد یا افرادی باشیم؛ در زندگی شخصی و خانوادگی‌مان یا زندگی حرفه‌ای و کسب‌وکارمان یا حتی کشورداری. می‌توانیم بستری برای رشد این مهارت‌ها فراهم کنیم یا سنگی از پیش پای کسی که می‌خواهد مفیدتر، کاراتر و با بهره‌وری بیشتر باشد برداریم؛ کسی مثل پسرخاله در مجموعه کلاه‌قرمزی!