دستگیری ۱۳۸ سارق با کلکسیونی از جرایم

از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را می‌توان در وسایلی که از ۱۳۸ سارق پایتخت کشف شده پیدا کرد. وسایلی که در جریان عملیات ۴۸ ساعته پلیس آگاهی پایتخت کشف شده است. متهمان برای رسیدن به پول با شگرد‌های مختلف نقشه‌های مجرمانه‌شان را اجرا می‌کردند.

سردار حسین رحیمی در حاشیه اجرای طرح برخورد با سارقان حرفه‌ای و سابقه‌دار گفت: طی ۴۸ ساعت گذشته، مرحله جدید برخورد پلیس با سارقان و مجرمین سابقه‌دار به اجرا درآمد و این عملیات با پشتیبانی چند هفته‌ای اطلاعاتی انجام شد و طی آن ۱۳۸ سارق حرفه‌ای که در قالب ۳۱ باند مجرمانه فعالیت می‌کردند دستگیر شدند.

رئیس پلیس پایتخت اضافه کرد: ۷۳ نفر از دستگیر شدگان دارای سوابق متعدد جرم بودند و بسیاری از آن‌ها به تازگی از زندان آزاد شده و دوباره اقدامات خلافکارانه خود را از سر گرفتند. وی با اشاره به فعالیت برخی از این باند‌های حرفه‌ای و پیچیدگی نحوه سرقت‌های آن‌ها گفت: از میان باند‌های متلاشی شده، همکاران ما موفق شدند باندی سه نفره را دستگیر کنند که به بیش از ۸۰۰ فقره سرقت و زورگیری اعتراف داشتند.

همچنین دو باند سارقان مسلح که ده‌ها فقره سرقت از مغازه‌ها را مرتکب شده بودند نیز متلاشی شد. رحیمی اضافه کرد: علاوه بر این موارد باند ۳ نفره‌ای که خانم‌ها و پیرزن‌ها را مورد سرقت قرار می‌داد و با ترفندی خاص و پیچیده از آن‌ها سرقت یا زورگیری می‌کردند نیز دستگیر شد و انهدام یک باند سند نمره خودرو که ۱۵ فقره سرقت خودرو و سندسازی داشتند در میان دستگیر شدگان هستند.

در این طرح ۱۰ باند زورگیری، ۸ باند سرقت منزل، ۴۱ سارق خودرو و موتورسیکلت، یک باند هفت نفره جعل و کلاهبرداری، دو باند سرقت مسلحانه و زورگیری و ۱۰ محکوم متواری شناسایی و دستگیر شدند.

گفت‌و‌گو با متهمان
در میان ۱۳۸ متهم دستگیر شده، مردی با مو‌های جوگندمی و ۷۰ ساله به اتهام کلاهبرداری از همراهان بیماران در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌ها بازداشت شده است. بعد از بازنشستگی به‌عنوان فروشنده مترو مشغول به کار شد. اما اتفاقاتی افتاد که باعث شد او از دستفروشی در مترو نقشه سرقت از همراهان بیماران را بکشد.

چه شد که تصمیم گرفتی به این شیوه کلاهبرداری کنی؟

دستفروش مترو بودم که سه بار اجناسم را گرفتند و هر چه پول پس انداز داشتم را از دست دادم. درنهایت تصمیم گرفتم که سرقت کنم.

چطور این کاررا انجام می‌دادی؟

با اطلاعات بیمارستان‌های خصوصی تماس می‌گرفتم و از اپراتور بیمارستان‌ها می‌خواستم که مرا به بخش مراقبت‌های ویژه وصل کنند. بعد از آن به پرستاربخش می‌گفتم تخت شماره یک آقای فلانی بستری است. او می‌گفت: اشتباه می‌کنید و یک اسم دیگر را می‌گفت.

من هم می‌گفتم ببخشید، چون خیلی استرس دارم اشتباهی اسم را گفتم، می‌شود به همراهشان بگویید با من صحبت کنند. اگر همراه آنجا بود که گوشی تلفن را پاسخ می‌داد و خودم را پزشک بیمارشان معرفی می‌کردم وبه بهانه اینکه باید داروی گران قیمتی برای بیمارشان بیاورم از آن‌ها می‌خواستم به کارتم پول واریز کنند.

شماره کارتی که در اختیارشان قرار می‌دادی برای خودت بود؟

نه؛ کارت عابر بانک را ۴۰ هزار تومان می‌خریدیم. خیلی راحت در بعضی از خیابان‌های جنوب تهران آگهی می‌کنند که کارت عابر بانک می‌فروشیم. حتی سیم کارت‌هایی که تماس می‌گرفتم هم ۴۰ هزار تومان می‌خریدم.

چه مدت است که این کار را انجام می‌دهی؟

۲۰ روزی می‌شود.

همدست هم داشتی؟

سال ۷۹ به خاطر دو تا چک که روی هم رفته مبلغش ۹۰ هزار تومان بود به زندان افتادم. یکی از هم‌بندی‌هایم از افراد خبره این کار بود. بعد از آزادی و بدهی‌هایی که به بار آوردم به سراغ او رفتم واو این کار را یادم داد.

دزد تحصیلکرده
دو دوست و هم محلی بعد از خرید اینترنتی اسلحه تصمیم به سرقت از سوپرمارکت‌ها گرفتند. یکی از متهمان این باند فوق دیپلم گرافیک دارد و مدعی است یک تصادف مسیر زندگی‌اش را تغییر داده است.

اسلحه را از کجا تهیه کردی؟

از طریق اینترنت به مبلغ ۱۲۰ هزار تومان خریدم.

برای چه اسلحه خریدی؟

در محله‌مان مد شده که هر کسی یک اسلحه داشته باشد. من هم برای آنکه کم نیاورم تصمیم گرفتم اسلحه بخرم.

سرقت‌ها را چطور انجام می‌دادی؟

شب‌ها به همراه همدستم در خیابان‌های شهر پرسه می‌زدیم و با دیدن سوپرمارکت‌ها به سراغ آن‌ها می‌رفتیم. من اسلحه می‌کشیدم و دخل مغازه‌ها را خالی می‌کردیم.

چه شد که تصمیم به سرقت گرفتی؟

تصادف کردم و ۶ ماه به کما رفتم. بعد از کما هم ۶ ماه در بیمارستان روانی بستری شدم. بعد از ترخیص از بیمارستان روانی قرص‌هایی می‌خوردم که به من توهم دست می‌داد. یک صدایی می‌گفت که سرقت کنم و از این راه پول به‌دست بیاورم.

از دخل مغازه‌ها چقدر سرقت می‌کردی؟

خیلی کم، چون بیشتر خرید‌ها با کارت بانکی است بیشتر از ۲۰۰ هزار تومان از دخل مغازه‌ها پولی بدستمان نمی‌آمد.

سرقت‌های سریالی قهرمان دوومیدانی
قبل از آنکه معتاد شود ورزش می‌کرد آن هم به‌صورت حرفه‌ای و تا به حال چندین مدال قهرمانی دوومیدانی را از آن خود کرده است. این سومین باری است که دستگیر می‌شود. این بار به خاطر سرقت از خانه‌های مردم.

چطور دستگیر شدی؟

اینکه مأموران چطوری ردم را زدند نمی‌دانم، اما داخل خانه بودم که صدای پلیس را پشت در خانه شنیدم. برای اینکه دستگیر نشوم از طبقه سوم خودم را به پایین پرتاب کردم که روی شیشه‌های گلخانه افتادم و دستم آسیب دید. البته من هر بار که پلیس را در تعقیب خود دیدم سعی کردم فرار کنم و این فرار‌ها آسیب‌های زیادی به من رسانده است.

از کجا متوجه می‌شدی که خانه‌ها خالی است و صاحبخانه نیست؟

از ساعت ۸ تا ۱۰ شب در خیابان‌ها پرسه می‌زدیم. خانه‌هایی که چراغشان خاموش بود را شناسایی می‌کردیم و زنگ آن‌ها را به صدا درمی آوردیم. وقتی کسی در را باز نمی‌کرد مطمئن می‌شدیم که صاحبخانه در خانه‌اش نیست و وارد می‌شدیم.

سرقت‌ها را چند دقیقه‌ای اجرا می‌کردید؟

بستگی داشت اگر داخل خانه وسیله زیاد بود ۲۰ دقیقه‌ای طول می‌کشید اگر نبود
۲ دقیقه ای. ولی این‌طور نبود که فقط یک واحد از یک ساختمان را سرقت کنم. گاهی اوقات اگر می‌دیدیم که ۴ واحد ساختمانی خالی است هر چهار واحد را سرقت می‌کردیم.

چه شد که دزد شدی؟

من قهرمان دوومیدانی بودم. معتاد که شدم دست از ورزش کشیدم و مقابل مترو صادقیه دستفروشی می‌کردم، اما یکی از مأمور‌های شهرداری به سراغم آمد و خواست وسایلم را جمع کند که با او درگیر شدم و به خاطر کتک کاری ۳ ماه به زندان افتادم و درنهایت هم ۵ میلیون دیه دادم و رضایتش را گرفتم. بعد از آن هم دیگر پولی نداشتم که بخواهم کاری برای خودم دست و پا کنم.

از سرقت‌ها چقدر گیرت آمد؟

با پول‌های دزدی یک پراید خریدم و باقی‌اش را هم خرج زن و بچه‌ام کردم.

از ترانزیت مواد تا سرقت از پیرزن‌ها
اعضای باند هفت نفر هستند و سردسته آن‌ها مرد جوانی است که به خاطر حمل ۸۸۵ کیلو مواد مخدر ۶ سال زندان بوده و بعد از آزادی به‌همراه همدستانش از پیرزن‌ها سرقت می‌کردند.

در پرونده قبلی ات چطور بازداشت شدی؟

می خواستم از فرودگاه شیراز ۸۸۵ کیلو مواد را به‌صورت جاساز به مالزی ببرم که گیر افتادم و ۶ سال حبس کشیدم.
چه شد که نقشه سرقت از پیرزن‌ها را کشیدی؟ /۲ روز مانده به عید از زندان آزاد شدم و، چون وضع مالی خوبی نداشتم یک روز که در قهوه خانه با دوستانم نشسته بودیم نقشه دزدی از پیرزن‌ها را کشیدیم.

سرقت‌ها را چطور انجام می‌دادی؟

با موتوسیکلت در خیابان‌ها پرسه می‌زدیم و با دیدن پیرزن‌ها به سمت آن‌ها می‌رفتیم و کیف و طلاهایشان را می‌قاپیدیم و فرار می‌کردیم.

منبع: روزنامه ایران