پای زنان به زندان مهران مدیری باز شد
هوای تهران آن هم در روزهای پاییزی اصلا قابل پیش بینی نیست، ممکن است یک روز آنقدر گرم باشد که مثل تابستان لباس بپوشید و یک روز آنقدر سرد که با چتر و لباس گرم از خانه بیرون بروید.
کد خبر :
۵۹۶۰
بازدید :
۴۵۹۳
هوای تهران آن هم در روزهای پاییزی اصلا قابل پیش بینی نیست، ممکن است یک روز آنقدر گرم باشد که مثل تابستان لباس بپوشید و یک روز آنقدر سرد که با چتر و لباس گرم از خانه بیرون بروید.
امروز هم که قرار است از پشت صحنه سریال «در حاشیه» به کارگردانی مهران مدیری گزارش تهیه کنیم، از همان روزهایی است که به یکباره از دل تابستان به قلب زمستان رفتیم.
شب قبل از حضور در لوکیشن این سریال، باران تندی سراسر تهران را فراگرفت و طی آن و به رسم همیشگی باران در تهران، مسیرهای کوتاه و قابل دسترس را میبایست در مدت دو الی سه ساعت طی کرد.
پیمودن جاده پر از مه برای رسیدن به «در حاشیه»
با نگاهی اجمالی به آدرس و گشتن در (google map) کاملا میتوان متوجه دوری مسیر و البته سرمای آن منطقه از جغرافیای تهران شد و به این فکر افتاد که چطور میشود از کوتاهترین مسیر به اتوبان ارتش رسید. بعد از طی کردن ترافیک بارانی، تابلوی اتوبان ارتش از فاصله دور دیده میشود. مسیر سربالایی شده و نکته جالبتر اینکه هر چه بالاتر میروی؛ همچنانکه به کوه نزدیک می شوی، مه شدیدتر می شود.
با هر سختی که شده بالاخره تابلوی «باشگاه دیپلماتیک وزارت امور خارجه» و پس از آن ساختمان دایرهای شکل که در سری اول سریال «در حاشیه» بود، دیده میشود. چند نفر جلوی در ورودی ساختمان ایستادهاند و از هوایی که خاطره شمال را در ذهن تداعی می کند، استفاده می کنند.
وارد ساختمان شده و به طبقه دوم که اتاق وفا ملک زاده روابط عمومی سریال در آنجاست هدایت می شوم، عوامل هر روز قبل از شروع کار، سر صحنه حاضر میشوند تا برای ضبط سکانسها و کارهای مربوط به سریال آماده شوند. منشی صحنه و دستیار لباس در اتاق ملک زاده هستند و بعد از چندی خداحافظی کرده و به اتاقهای خود میروند.
باریدن برف در اردوگاه
ضمن صحبت با ملک زاده درباره هوای عجیب امروز در اردوگاه متوجه میشوم که چند ساعت پیش برف باریده است. در همین هوای مه آلود با ملک زاده درباره روند ساخت پروژه صحبت می کنم، میگوید: در سری دوم از سریال «در حاشیه» که هفت مهرماه کلید خورده است، تا الان فقط پنج بازیگر اصلی داریم که میتوان به سیامک انصاری، جواد رضویان، مهران غفوریان، نصر اله رادش و نیما فلاح اشاره کرد. ضمن اینکه هر روز حدود چهل نفر بازیگر ثابت حاضر در اردوگاه هستند که در کنار این بازیگران اصلی بازی دارند.
وی ادامه میدهد: هر روز بیشتر سعی بر این است تا به صورت قسمت قسمت ضبط کنیم و امروز علاوه بر این تعداد از بازیگران، اولین خانم بازیگر در این سری از سریال «در حاشیه» مقابل دوربین میرود که قرار است نقش مقابل سیامک انصاری را بازی کند.
اینجا ساختمان انتشارات وزارت امور خارجه است. از طبقه دوم همراه با ملک زاده شروع به گشتن این ساختمان با طراحی دایرهای شکل کرده و به طبقه سوم رسیده که اتاقهای کارگردان و تدوین در آن قرار دارند، طبقه دوم اتاق روابط عمومی، دستیار کارگردان، استراحت بازیگران، تصویر برداران، تولید و در طبقه اول نیز اتاق گریم، لباس، استراحت بازیگران، تدارکات تعبیه شدهاند. از آنجایی که معماری این ساختمان به صورت گرد طراحی شده است، برای رسیدن به تک تک اتاقها نیز میبایست مسیری دایرهای شکل را سپری کنید و بعد از پیمودن این طبقات کمی سرگیجه مزمنی را در سرتان حس میکردید.
دیوار اتاق روابط عمومی نیز با بریده روزنامه و مجلههایی که شامل تیتر و عکس بزرگ از سریال «در حاشیه» بود، پوشانده شده است.در اتاق بازیگران سیامک انصاری و نصراله رادش مشغول تمرین متنهایشان هستند. اتاق گریم به نسبت سایر اتاقها حجم بیشتری دارد، سه آیینه در کنار یکدیگر قرار دارند که جلوی هر کدام یک صندلی است و بالای این آیینهها به اندازه شخصیتهای سریال، سرِ قالب گیری شده همراه با ریش و سبیل بازیگران قرار دارد. مهرداد شکرآبی در کنار مجریان گریم مشغول همفکری است و یکی از بازیگرهای خانم که امروز قرار است در نقش مقابل سیامک انصاری بازی کند، نیز روبروی آیینه نشسته و زیر دست گریمور است. کمی جلوتر اتاق لباس دیده میشود که دستیاران لباس در اینجا نشسته و منتظر آمدن بازیگران و پوشیدن لباسهایشان هستند، روی سه رگال بزرگ تعداد بسیاری لباس آویزان شده و درست در پایین آنها تعدادی کفش از همه نوع چکمه، کفش زنانه، مردانه و ... دیده میشود.
خوردن آش در هوای سرد پاییزی
به طبقه همکف رسیده و برای دیدن محوطه خارجی و هواخوری اردوگاه از ساختمان دایرهای شکل خارج شده که پشت ساختمان بخش بزرگی را به هواخوری زندانیها اختصاص دادهاند، دیوارهایی از جنس فلز و با ترکیب رنگ سفید و قرمز که دور تا دور این محوطه را در بر گرفته است، تور والیبال و بسکتبال نیز در انتهای این مکان دیده میشود و نیمکتهایی به رنگ قرمز که دور این فضا را پر کردهاند برای استراحت زندانیان تعبیه شده است. همچنان باران میبارد و همزمان با دیدن مههایی که از سمت کوه در نزدیکی ما قرار دارند، برفهایی که روی سبزههای محوطه بیرونی اردوگاه است، مقابل چشم خودنمایی میکنند. از هواخوری این اردوگاه خارج شده و در مسیر، آشپز گروه همراه با یک کیسه بزرگ سبزی آش دیده میشود. طبق اطلاعات ملک زاده گویا قرار است امروز عصرانه برای گروه آش بپزند و چقدر لذت بخش است خوردن آش در این سرمای بی سابقه هوای تهران!
محوطه داخل سوله و تاریکی کارگاه
بعد از گذشتن از پلهها به ساختمان رسیده و کمی جلوتر و درست در سمت راست، چند پله دیگر این راهرو را به سوله متصل میکند که در کنار پلهها اتاق نور را قرار دارد.وارد محوطه تاریک سوله شده و بنا به درخواست ملک زاده از گروهِ نور، کمی از نورهای سوله روشن میشود. این سوله شامل دو بخش است، سمت راست کارگاه زندانیان و سمت چپ سالن اصلی اردوگاه است.
به گفته عوامل حاضر در اتاق نور تا دو دقیقه دیگر برقها روشن میشود و در همین فاصله با استفاده از چراغ قوه موبایل از فرصت استفاده کرده و تمام کارگاه را با نور چراغ قوه دیده و در تمام مدت علاوه بر دیدن روی دیوارها باید در این تاریکی کاملا روی زمین نخوردن نیز مسلط بود. این کارگاه شامل قالی بافی، گلدوزی، کوبلن دوزی، نقاشی، چوب بری و ... است که همه دور هم در این مکان جمع شدهاند. ضمن اینکه سولهای که در آن دکورها تعبیه شده، در گذشته محل چاپخانه ساختمان انتشارات بوده است.
کارگردان «در حاشیه» هنوز مقابل دوربین نرفته است
تا به حال مهران مدیری که در سری اول نقش سهراب کاشف را بازی میکرد، هنوز جلوی دوربین سریال خودش بازی نکرده است. همچنین از این سریال سی قسمتی حدود 13 قسمت به سرپرستی امیر مهدی ژوله به نگارش درآمده و این احتمال میرود تا بازیگران دیگری نیز به کار اضافه شوند. همچنین جواد رضویان و نیما فلاح که از نقشهای اصلی این سریال هستند، گویا امروز مقابل دوربین مدیری بازی ندارند.
اکسسوارهای طنز موجود در زندان
از درب سمت چپ سوله به محل تعبیه شدن دکورهای اصلی رسیده و ابتدا در سمت چپ یک سالن انتظار بزرگ دیده میشود که به دیوارش یک ال سی دی بزرگ نصب شده و چندین صندلی به صورت ردیفی در آنجا چیده شده است، اما سمت راست اتاق بهداری واقع شده و بعد اتاق مشاوره، اتاق ملاقات دو در دارد، یک در برای ورود ملاقات کنننده و درب دیگر که در راهرو قرار دارد برای ورود ملاقات شونده تعبیه شده است،همچنین اتاقهای بعدی برای رئیس و ورزش است که دیوارهایی سبز رنگ دارد. بعد از گذر از راهرویی که این اتاقها در آن قرار دارد و عبور از پیچ انتهای راهرو به اتاقهای انفرادی و سپس جمعی زندانیان رسیده و در انتهای این راهرو هم دری قرار دارد که گویا نهارخوری این لوکیشن در آن قرار دارد. داخل هر کدام از این اتاقها یکسری اکسسوار چیده شده که برای حضور در لوکیشن زندان کمی عجیب و غریب و البته طنز به نظر میرسد، از جمله چای ساز در اتاقهای جمعی و شیر آب خوری و دستشویی در اتاقهای انفرادی! فقط این نکته به ذهن میرسد که طراح دکور سعی در این داشته تا از این طریق به جنبه طنز داستان کمک دوچندانی کند.
داخل اتاق بهداری یک یونیت دندان پزشکی هم دیده میشود و کمی آن طرفتر یک دستگاه شوک و سه تخت برای بیماران.در اتاق ملاقات پنج قسمت پارتیشن بندی شده وجود دارد که از یکدیگر جدا شدهاند و در هر کدام یک صندلی و یک گوشی تلفن نصب شده تا ملاقات کنندگان بتوانند همراه خود را به راحتی ببینند.در اتاق ورزش نیز تعدادی وسیله برای ورزش کردن دیده میشود که همگی با چسب مشکی پوشیده شدهاند.
طراح دکور و صحنه: دکورها میگویند که اینجا زندان نیست!
حسین مجد طراح صحنه و دکور این سریال که تا به حال سریالهایی چون: «هوش سیاه»، «گلهای گرمسیری»، «نابرده رنج» و ... را در کارنامه خود داشته است،درباره ساخت این دکور که مساحتی حدود 700 متر دارد، میگوید: حدود چهل روز ساخت این دکور زمان برد و در طراحی دکورها همیشه با آقای مدیری مشورت و تبادل نظر میکنم.
وی ادامه میدهد: مرجع اصلی ما برای طراحی دکور همان متن سریال است و بعد از آن با مشورت با کارگردان شروع به ساخت میکنیم. ما در ایران مکانی به نام اردوگاه نداریم و این فضا را خودمان ابداع کردیم که با المانهایی که برای سریالی طنز باید در نظر گرفت این دکورها را پیش بردیم.
این طراح دکور و صحنه درباره استفاده از رنگهای شاد در طراحی این دکور نیز میگوید: ما برای طراحی و استفاده از رنگ سعی داشتیم تا به سمت خشن بودن نرویم و حالت دفرمه به آن دادیم تا زیاد حس نشود که دکوری را تعبیه کردیم و فضا کاملا واقعی به نظر برسد.
مجد درباره استفاده از وسایل صحنه و به عبارتی عجیب بودنشان نیز بیان میکند:نظر شما درست است و ما به این دلیل که میخواهیم به مخاطب بگوییم که اینجا زندان نیست تمامی این وسایل را در صحنه استفاده کردیم، از جمله قهوه و چای ساز و شیر آب داخل اتاق انفرادی و ...
ضبط قسمت هشتم در روزی برفی
در دست منشی صحنه عبارت قسمت هشتم دیده میشود. کم کم گروه تولید در سوله مستقر شده و مهران مدیری نیز پشت دوربین دیده میشود که با رویی گشاده از حضورم تشکر میکند. او که در حال چیدن جای مناسب برای دوربین و نور است، با سیامک انصاری نیز در این بین صحبت میکند. ساعت نزدیک 17 است که کارگردان فرمان سه دو یک میدهد و ضبط آغاز میشود. اما بعد از یک برداشت مدیری به دلیل حساسیتی که روی جای دوربین و میزانسن دارد، سعی دارد میزانسن را تغییر دهد و به همین خاطر با فرمان کات به عوامل حاضر در صحنه میگوید تا عینکش را برایش بیاورند تا دقیقتر ببیند.
بعد از دیدن این صحنه، سن و سال و سپیدی مو و تمام کارنامه کاری مهران مدیری از جلوی چشمانم رد میشود.خاطره هفده سریالی که او از سال 1371 تا الان ساخته مثل فیلمی از ذهن میگذرد، از «پرواز 57» گرفته تا «ساعت خوش» و یا «ببخشید شما» و «پاورچین» تا «مرد هزار چهره» همگی را در ذهن ورق زده و به کارگردان خوش سلیقه طنز که نه تنها در این سالها بلکه از بیست سال پیش در حوزه خودش یکه تاز بوده، تحسین گفته و جمله هنرمندی که میگفت من برای رسیدن به موی سپیدم و چروکهای صورتم تاوان زیادی دادم را به یاد آورده که مدیری برای تجربههایی که تا الان در حوزه طنز کسب کرده و البته سپیدی مویش، در این سالها تاوان زیادی داده است.
اولین خانم بازیگر؛ نقش مقابل سیامک انصاری
مرجان قمری تنها خانمی است که تا به امروز مقابل دوربین مدیری در سری دوم در حاشیه قرار گرفته است، پیش از این گفته شده بود که این سری از در حاشیه کاملا مردانه است و روایت گر داستانی است که فقط با حضور مردان ساخته خواهد شد. قمری با سیامک انصاری در راهرو روبروی اتاق انفرادی ایستادهاند و بخشی از دیالوگهای خود را تمرین میکنند. بعد از مدتی، دستیار مدیری اعلام میکند که برای ضبط آماده شوید و دو بازیگر حاضر در صحنه به داخل اتاق رفته و در جای خود مینشیند، مدیری که جای دوربین و نور صحنه را چک میکند، به سرعت پشت مونیتور خود قرار میگیرد و ضبط دوباره از سر گرفته میشود. گویا سکانسی که در حال حاضر ضبط می شود، مربوط به کابوس هومن صحرایی است. داستان جدیدی که سیامک انصاری را شبیه به کاراکترهایی که در «شبهای برره» و باغ مظفر بازی کرده است، میکند و قصه فردی را به تصویر میکشد که ناخواسته وارد ماجرایی می شود.«حالا دیگه زن و بچه خودتو نمیشناسی تیمور؟ این بچه ها بابا نمیخوان؟» اینها جملاتی بود که بین این دو بازیگر رد و بدل شد.
قمری: قرار بود در سری اول «در حاشیه» بازی کنم
مرجان قمری که این سالها در حیطه بازیگری تئاتر متمرکز بوده است، اولین کار تصویریاش را در سریال «در حاشیه» تجربه میکند. او که این روزها مشغول تمرین تئاتر است به سرعت و بعد از بازیاش سوله را ترک می کند، در همین حین درباره حضورش در این مجموعه تلویزیونی میگوید: سال گذشته برای حضور در سری اول سریال «در حاشیه» صحبت کردم، اما قسمت این بود که در سری دوم آن بازی داشته باشم.
وی درباره کوتاه بودن نقش خود نیز اضافه میکند: هنوز به این دلیل که متن کاملی نداریم نمیدانم تا چند قسمت بازی خواهم داشت و بستگی به نظر نویسنده دارد.
حضور بازیگری که هنوز در سری جدید بازی ندارد
بعد از اعلام کات توسط کارگردان، علی اوجی را می بینیم که آمده تا دیداری با دوستان خود تازه کند.
نصر اله رادش در طبقه دوم ساختمان مشغول استراحت است، طی صحبت با او که برای بازی در نقش سیروس تکراری انرژی زیادی میگذارد، درباره نقشش می پرسم که میگوید: در حال حاضر روی نقشم متمرکز هستم و صبر کنید تا بعد از اتمام پخش سریال گفتوگو میکنم.
سیامک انصاری: لطفا مرا درک کنید
در اتاق بازیگران سیامک انصاری مشغول خواندن متنهایش هست و با همان لحن مهربانش میگوید: مدت زیادی است تصمیم گرفتم مصاحبه نکنم و شما هم لطفا مرا درک کنید.
از او درباره حضورش در سریال نوروزی شبکه دو می پرسم که میگوید: به تازگی صحبتهای نهایی را برای حضور در سریال «ویلا» با آقای مهام انجام دادیم و فعلا بیشتر از این چیزی نمی توانم بگویم.
نهارخوری و صحبتهایی برای آزادی زندانیان
سکانس بعدی را در نهارخوری اردوگاه ضبط میکنند. در این سکانس دوربینها و گروه تصویربرداری در نهارخوری انتهای راهروی سوله مشغول به ضبط هستند. در نهارخوری سه ردیف میز و صندلی به صورت سر تا سری چیده شده و سه دوربین در یک راستا این سکانس را ضبط میکنند. نصراله رادش، سیامک انصاری و دو تن از بازیگرانی که هر روز به صورت ثابت در این لوکیشن حضور دارند، پشت میز وسط در این نهارخوری نشستهاند و درباره موضوعی با یکدیگر صحبت میکنند.سه دوربین و مونیتور جلوی ویترین غذاها گذاشته شده و مدیری پشت مونیتور خود نشسته است. مونیتور بزرگی که در آن یک تصویر بزرگ از یکی از دوربینها و دو تصویر کوچک دیگر از سایر دوربینها دیده میشود. داستانی که در این سکانس دیده میشود مربوط به صحبتهای صحرایی و تکراری برای آزادی زندانیان است. این سکانس با چند برداشت ضبط میشود و بعد از اعلام ضبط نهایی به گفته مدیری گروه به مدت پانزده دقیقه به استراحت مشغول میشوند تا صحنه بعدی چیده شود، البته به بازیگران ثابت در اردوگاه اعلام میشود که برای بیان برخی از جزئیات سکانس بعدی در سالن انتظار حضور داشته باشند.
ژوله: روی متنهای جدیدمان حساستر شدهایم
دقیقا زمانی که از وفا ملک زاده سراغی از حضور سرپرست نویسندگان سریال میگیرم، امیرمهدی ژوله را پشت سر مهران مدیری می بینم که میتوان گفت امروز هم مهمان است و هم میزبان. از او درباره حساسیتهایی که برای نگارش این سری از مجموعه داشته است، می پرسم که میگوید: اساسا در سری دوم سریال «در حاشیه» به دلیل وجود حساسیتهایی که در جریان پخش ایجاد شد، فضای موجود تغییر کرده است و ما از لوکیشن بیمارستان به لوکیشن زندان آمدیم.
وی ادامه میدهد: در این مدت نه تنها دستمان برای نگارش سریال بازتر نشد، بلکه حساسیتهای بیشتری برایمان ایجاد شد. بر همین اساس و در زندان که بخشی از آن به موضوعات پلیسی امنیتی و قضایی مرتبط میشود، ملاحظاتی را رعایت کردیم که به مشکل خاصی برنخوریم.
نویسنده سریال «قهوه تلخ» ادامه میدهد: دوستان تمام قسمتها را تا به حال خواندهاند و نظارت کاملی روی متنها داشتهاند. برای همین در این سری قصه تماتیکی نداریم، یعنی اینکه اگر در سری اول نقدی بر کاستیهای جامعه پزشکی داشتیم، اینجا صرفا به قصهگویی درباره خود شخصیتها پرداخته و راوی قصه افرادی هستیم که در زندان افتادهاند و جنس شخصیتیشان با محیط زندان ناهمگون است که بر همین ترتیب طنزی بوجود آمده است. بعد از صحبت با ژوله، خشایار الوند را میبینم که به همراه ژوله به سوله آمده است. الوند و ژوله به اتاق بازیگران میروند و در کنار سیامک انصاری مینشینند.
حضور دوربین مینی کرین روبروی در اتاق ورزش
مدیری پشت مونیتوری که دقیقا روبروی درب اتاق ورزش قرار گرفته است،دیده میشود. این سکانس با دو دوربین روی پایه و یک دوربین مینی کرین پوروجیپ ضبط میشود، یک دوربین درون اتاق ورزش و دیگری کمی آنطرفتر از درب پشتی قرار گرفته است، همچنین روبروی مونیتور و جایی که مدیری نشسته است، دوربین مینیکرین پوروجیپای توسط جمال شمس هدایت میشود که با شروع سکانس در مونیتور مقابل مدیری، نمایی لانگ شات از راهرو و نام اتاق ورزش دیده میشود.در این سکانس، مهران غفوریان به جمع بازیگران پیوسته است و در کنار انصاری و رادش پشت یک وسیله ورزشی قرار گرفته اند. داستان از این قرار است که هومن صحرایی را در زندان با فرد دیگری چون تیمور اشتباه میگیرند.
پیشنهاد بازیگران به مدیری برای ضبط سکانس
انصاری به مدیری میگوید اشکالی ندارد که در شروع سکانس، همه بازیگران دست بزنند؟ و با پاسخ مثبت مدیری مواجه میشود. «باید عرض کنم که این مراسم برای آزادی پرهام گرفته شده که به خاطر عدم توانایی در پرداخت دیه به زندان افتادند» اینها جملاتی از زبان هومن صحرایی است که در زندان با فردی به نام تیمور اشتباه گرفته میشود و زندانیان به دفعات و به دلایل مختلف میگویند کف مرتب بزن به افتخارش! زندانیان از تیمور- هومن صحرایی -توقع دارند تا رکورد وزنه برداری خود را بزند و انصاری هنگام گفتن جمله 700 کیلو رکورد زدن، دو بار خندهاش میگیرد و مدیری کات میدهد. صحرایی که میداند نمیتواند این کار را انجام دهد خود را به ناچار در مقابل عمل انجام شده میبیند و به دوستانش میگوید شما که میدانید من تیمور نیستم! چرا با اینها همراهی میکنید؟!
یادآوری ژوله به غفوریان
امیرمهدی ژوله که پشت مونیتور ایستاده و مشغول تماشای سکانس است،به دستیار مدیری میگوید به غفوریان بگو بخشی از دیالوگش را فراموش کرده است که میگفت: مراقب باشید ارنجها نشکنه. حین ضبط، غفوریان از اتاق بیرون آمده و به مدیری بخشی را که به صورت بداهه قرار است شکل بگیرد را پیشنهاد میدهد و با موافقت مدیری روبرو میشود.
ساعت حوالی 9 شب را نشان میدهد و همچنانکه گروه تا پاسی از شب مشغول ضبط هستند، از اردوگاه خارج میشوم.
۰