خداحافظی با شوالیه مشهدی
کی روش حتی یک دقیقه هم به تو فرصت نداد. به تو که زمانی قهرمان ملی ما بودی. ابتدا همسر دلشکستهات متنی عاشقانه و گلایه آمیز نوشت و بعد هم تو که با فوتبال خداحافظی کردی و عجیب اینکه آزمون همان برادر کوچک ترت با بی سلیقگی تمام اجازه نداد افکار عمومی فقط برای یک روز به خداحافظی موقرانه تواختصاص یابد و سراسیمه گفت:: من هم خداحافظ! ' دیروز پستی منتشر کرده بودی از خداحافظی با تهران و ورود به فرودگاه آمستردام. با همان چهره و تیپ دوست داشتنی ات و آن ساعت مچی کلاسیکت.
کد خبر :
۵۹۶۱۵
بازدید :
۹۹۶
کمال بردبار | آقارضا، تو و اشکان از مهمترین دستاوردهای کی روش برای فوتبال ما بودید. دو ایرانی اصیل که در آن سوی آبها فوتبال بازی میکردید و بی خود و بی جهت راهی به تیم ایران نداشتید.
کی روش خیلیها را به تیم ملی آورد. کلی دورگه. مثل آنهافبک دفاعی که از سوئد آورد، بیت آشور از آمریکا و یا دنیل داوری از آلمان. اما شما دوتا انگ تیم ایران بودید. با چهرههای با حال، ایرانی و خوی و خصلت اصیل.
شوالیههای نجیب ایرانی. تو تمام عمرت را در سوئد و بلژیک و هلند گذرانده بودی، اما خون کوچه پس کوچههای مشهد توی رگهایت بود.
مثل اشکان که در آلمان زندگی کرده بود، اما از همه بازیکنان ایرانی متعصبتر و ایرانیتر بود. نفر سوم تان همین سام قدوس است از سوئد با آن چهره دوست داشتنی خالص ایرانی. وقتی به ایران آمدی ما رسما مهاجم نداشتیم. کریم دچار افت و تزلزل شدید روحی بود و در آن جلو گزینه دیگرمان محمد قاضی بود. منتظرت بودیم.
در ورزشگاه آزادی. بازی سرنوشت با کره جنوبی. تو کوچک اندام بودی، اما همان اولین توپی که گرفتی ورزشگاه منفجر شد. بازیکن کرهای را جا گذاشتی و یک شوت زیبا که دروازه بان کره به کرنر فرستاد.
همان لحظه مهرت به جان دوستداران فوتبال نشست. تمام شد. آن بازی را ما با اشتباه مسعود شجاعی که دقیقه ۵۲ اخراج شد تا مرز شکست پیش رفتیم، اما تو و اشکان نگذاشتید پرچم ایران پایین بیاید. اشکان آن بازی به اندازه دو بازیکن جنگید تا آخر با شوت خشک و ناگهانی نکونام به آن پیروزی بزرگ دست پیدا کردیم.
از این به بعد تازه ماموریت تو شروع شد. با استایلی که برای مایادآور فرشاد پیوس بود. با همان قدوقامت و با همان حرفهای گری در زدن ضربات. وقتی بعد از شکست از ازبکستان در تهران، رویای جام جهانی را برای ما دور از دسترس قرار داده بود آتشبازی تو شروع شد.
یک گل فوق العاده به قطرزدی (روی کار خوب مجتبی جباری که چقدر بی جهت تیم ملی را از دست داد) در تهران دو گل به لبنان زدی و در بوسان، در جهنم کره ایها از یک نصفه فرصت یک گل زیبا و حرفهای ساختی... تو قهرمان ما بودی.
همه میدانستیم تو گزینه اول تیم ملی هستی. اما خب خلیل آزمون دوست داشت پسرش در تیم ملی باشد. پسر با استعداد و جوان و بلندقامتشاما قبل از جام جهانی ۲۰۱۴، کی روش، نام سردار را خط زد و توو کریم انصاری فرد را با خودش به برزیل برد و پدر سردار هم بلافاصله نارضایتی و «بهتش» را از خط زدن پسرش اعلام کرد.
در جام جهانی برزیل، مقابل نیجریه شانسی نداشتی. ایران برای مساوی بازی میکرد، اما مقابل آرژانتین همان گوچی متعصب و نترس خودمان بودی. یک فرار و یک شوت و یک ضربه سر به سمت دروازه رومرو شلیک کردی. مثل همیشه دقیق و حرفهای و هر دو بار دروازه بان حریف توپ را دفع کرد.
در بازی با بوسنی هم زننده تک گل ما بودی. اما مشکل اینجا بود که تو یک مهاجم باکس بودی. ایده آل برای تیمی که میخواهد هجومی بازی کند.
در تاکتیکهای کنترلی و بر مبنای ضد حمله کی روش کارایی تو کم میشد. برای همین با اولین جرقههای درخشش سردار' در روسیه، کی روش او را فیکس تیم ملی کرد. مثل مسابقات جام ملتهای آسیا در ۲۰۱۵. و خب آزمون هم دو تا گل حساس به قطر و عراق زد. اما تو هم بودی.
تو هم بودی تا نشان بدهی از چه قریحهای برخوردار هستی. گل سه امتیازی بی نظیرت به امارات که آن روز بدجور به پرو پای تیم ایران پیچیده بود؛ و یا گلی که در وقتهای اضافه به عراق زدی و ایران ۱۰ نفره را به بازی برگرداندی. اما رقیبت یعنی آزمون در اوج بود.
گلهای فوق العادهای به آتلتیکو مادرید و بایرن مونیخ زد و محبوبیت شدیدی در ایران پیدا کرد. جوان بود و سرحال با چهرهای بیبی فیس؛ و تو ناگهان دوران افت خودت را شروع کردی. یک نیم فصل در کویت بازی کردی و بعدش در قطر و یک مدت هم رفتی انگلیس، اما اوضاع خوب پیش نمیرفت.
عاشق شده بودی و گرفتار ازدواج. ردت را در مشهد زده بودند و یک دوره بلند نزولی تو شروع شد. به خصوص در فصل ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷. تا اینکه دوباره به هلند برگشتی؛ و در این میان سردار مدام جای خود را در خط حمله محکمتر میکرد. آخرین گل مهمی که برای ما زدی دو سال پیش بود.
در بازی رفت با قطر در تهران. به عنوان بازیکن جانشین به زمین آمدی و دقیقه ۹۰ و روی اشتباه دروازه بان حریف و دستپاچگی کریم انصاری فرد توپ جلوی پای تو افتاد و با همان حرفهای گری همیشگی ات آن گل حساس و فوق العاده را به ثمر رساندی وقتی پسرت به دنیا آمد انگار باری از روی دوشت برداشته شده بود.
گلزنی در باشگاههای هلند را شروع کردی و به رکورد ۱۹ گل رسیدی. آنقدر خوب بودی که کی روش کاوه رضایی را خط زد و تو را با خودش به روسیه برد. ولی همه میدانستیم گزینه اول کی روش هنوز هم سردار است.
پسر گنبدی که امسال گرفتار در تارعنکبوت فضای مجازی و مه رویان روسی، کوچکترین اثری از فرم درخشان دو سال پیش خود نداشت و هیچ کس هم دیگر اصرار پدر او را درباره مشتریان متمول انگلیسی و ایتالیایی باور نمیکرد.
با این حال در تاکتیک کی روش سردار به خاطر فیزیک و پرش هایش انتخاب اول بود و تو در هر سه. بازی مثل یک برادر بزرگ تر، شاهد شیطنتها و سختکوشیها و حواس پرتیهای برادر کوچک ترت بودی.
کی روش حتی یک دقیقه هم به تو فرصت نداد. به تو که زمانی قهرمان ملی ما بودی. ابتدا همسر دلشکستهات متنی عاشقانه و گلایه آمیز نوشت و بعد هم تو که با فوتبال خداحافظی کردی و عجیب اینکه آزمون همان برادر کوچک ترت با بی سلیقگی تمام اجازه نداد افکار عمومی فقط برای یک روز به خداحافظی موقرانه تواختصاص یابد و سراسیمه گفت:: من هم خداحافظ! ' دیروز پستی منتشر کرده بودی از خداحافظی با تهران و ورود به فرودگاه آمستردام. با همان چهره و تیپ دوست داشتنی ات و آن ساعت مچی کلاسیکت.
برای پسرت نوشته بودی:دارم میام پیشت بابا. بعضی وقتها در زندگی چیزهای مهم تری هم از فوتبال وجود دارد. بعضی وقتها.
منبع: روزنامه هفت صبح
۰