دوئل عشقی به رنگ خون!

دوئل عشقی به رنگ خون!

پسر عاشق‌پیشه که دوستش را با شلیک گلوله کشته بود، صبح دیروز از زندان به شعبه یازدهم دادگاه کیفری منتقل شد و پای میز محاکمه ایستاد. رسیدگی به این پرونده از سال ۹۴ به‌دنبال شلیک مرگبار به سوی مرد جوانی به نام هادی در محدوده شهرک‌غرب شروع شد. خیلی زود کارآگاهان جنایی درپی تماس تلفنی در محل جنایت حضور یافتند.

کد خبر : ۶۰۵۹۵
بازدید : ۹۵۵
دوئل عشقی فرادید
معصومه مرادپور l پسر عاشق‌پیشه که دوستش را با شلیک گلوله کشته بود، صبح دیروز از زندان به شعبه یازدهم دادگاه کیفری منتقل شد و پای میز محاکمه ایستاد. رسیدگی به این پرونده از سال ۹۴ به‌دنبال شلیک مرگبار به سوی مرد جوانی به نام هادی در محدوده شهرک‌غرب شروع شد. خیلی زود کارآگاهان جنایی درپی تماس تلفنی در محل جنایت حضور یافتند.
مأموران در تحقیقات جنایی دریافتند مقتول هنگامی که درحال پنچر‌گیری ماشینش بوده هدف شلیک مرگبار قرار گرفته است. در بررسی‌های میدانی از افرادی که صحنه جنایت را دیده بودند مشخص شد مردی نقابدار به طرف هادی شلیک کرده است.
در نخستین فرضیه‌ها پلیس به تحقیق از همسر مقتول پرداخت، اما وی منکر هرگونه اطلاعی از ماجرای قتل شد. اما در ادامه کارآگاهان دریافتند وی با یکی از دوستان شوهرش به نام شکور روابط مشکوکی دارد. بار دیگر از وی تحقیق شد، اما او به مأموران گفت: از وقتی شوهرم کشته شد من شکور را ندیدم و اصلاً با او ارتباطی نداشتم.
بدین ترتیب مأموران به سراغ شکور رفته و او را دستگیر کردند. شکور به‌عنوان تنها مظنون این پرونده در مرحله بازجویی ادعا کرد هیچ نقشی در این قتل نداشته است. درحالی که او منکر جنایتش بود، اما با اظهارات دوستش رامین همه چیز لو رفت.
او راز جنایت شکور را این‌گونه فاش کرد: روز حادثه دوستم شکور از مردی صحبت کرد. او ادعا کرد این مرد باعث مشکلاتی برای او و خانواده‌اش شده برای همین از من خواست با او به سراغش برویم تا از او انتقام بگیرد. شکور شماره پلاک ماشین من را مخدوش کرد و به شهرک غرب رفتیم.
او پیاده شد و بعد از چند لحظه صدای شلیک آمد و بعد هم بسرعت سوار ماشین شد و فرار کردیم. من نمی‌دانستم او می‌خواهد چنین کاری بکند وگرنه همراهی‌اش نمی‌کردم؛ بنابراین شکور نیز مجبور به اعتراف شد. متهم گفت: من و هادی از طریق فضای مجازی باهم آشنا شدیم. آشنایی‌های ما به رفت وآمد‌های خانوادگی رسید و اینجا بود که من دلباخته یاسمین همسر هادی شدم.
من همان موقع به یاسمین اظهار علاقه کردم وموضوع ازدواج با او را مطرح کردم. گفتم طلاق بگیر تا با هم ازدواج کنیم، اما یاسمین توجهی نکرد و حتی از هادی بچه‌دار هم شد. در این سال‌ها نتوانستم او را فراموش کنم تا اینکه با خبر شدم آن‌ها دوباره با هم مشکل پیدا کردند. روز حادثه رفتم که به هادی بگویم یاسمین را طلاق بدهد تا من با او ازدواج کنم. از قبل سلاح تهیه کرده‌بودم. وقتی بهم رسیدیم من با او درگیر شدم و او را به قتل رساندم و بعد فرار کردم.
با توجه به اعترافاتی که او و همدستش داشتند کیفرخواست علیه آن‌ها صادر و پرونده به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده‌شد. متهم در جلسه اول رسیدگی قتل را انکارکرد و پرونده برای تکمیل تحقیقات به دادسرا فرستاده‌شد. او در دومین جلسه که روز گذشته در همین شعبه به ریاست قاصی متین راسخ برگزار شد بازهم اظهارات خودش را که حاکی از انکار جنایتش بود مطرح کرد. پس از پایان اظهارات متهم قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
منبع: روزنامه ایران
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید