تصاویر/ شورشهای خیابانی سیاهپوستان

صدور حکم دو سال زندان برای پلیسی که این جوان را به قتل رسانده بود، بهانۀ آغاز این اعتراضها بود. حقوق شهروندی برای سیاهان، راه درازی را در آمریکا طی کرده است. این قشر از جمعیت آمریکا که غالب آنها، نوادگان بردههایی هستند که به آمریکا آورده شده اند، سالهای متمادی از داشتن حقوق برابر با سفیدپوستها محروم بودند.
کد خبر :
۶۳۰۵۱
بازدید :
۱۰۴۸
شورشهای خیابانی در آمریکا در اعتراض به نقض حقوق رنگین پوستان، یکی از صحنههایی است که بطور مداوم در شهرهای این کشور دیده میشود. آخرین شورش بزرگ از این نوع، در سال ۲۰۱۰ و در اعتراض به قتل یک جوان ۲۲ سالۀ سیاهپوست به نام اسکار گرانت صورت گرفت که توسط پلیس اوکلند در متروی این شهر به ضرب دو گلوله کشته شد.
صدور حکم دو سال زندان برای پلیسی که این جوان را به قتل رسانده بود، بهانۀ آغاز این اعتراضها بود. حقوق شهروندی برای سیاهان، راه درازی را در آمریکا طی کرده است. این قشر از جمعیت آمریکا که غالب آنها، نوادگان بردههایی هستند که به آمریکا آورده شده اند، سالهای متمادی از داشتن حقوق برابر با سفیدپوستها محروم بودند.
بعد از جنگهای داخلی ۱۸۶۰ میلادی در آمریکا که به پیروزی شمال به رهبری آبراهام لینکلن، رییس جمهور ضد برده داری آمریکا منجر شد. برده داری در این کشور منسوخ شد، اما تبعیض علیه سیاهپوستان ادامه داشت.
در قرن اخیر، مبارزات سیاهپوستان آمریکا برای احقاق حقوق خود به رهبری مردان و زنانی همچون مارتین لوترکینگ و رزا پارکز چندین دهه بطول انجامید تا اندکی به بهبود شرایط این قشر که نزدیک به ۱۲ درصد جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند، منجر شد.
راهپیمایی صلح آمیز سیاهان آمریکا به سوی واشنگتن در اوت ۱۹۶۳ برای کار و آزادی که به رهبری مارتین لوترکینگ برگزار شد، زمینههای قانونی را فراهم کرد که یکسال بعد از آن به امضای لیندون جانسون، رییس جمهوری وقت رسید.
در آن قانون که به نام جنبش حقوق مدنی معروف است، تبعیض نژادی، جنسی، رنگ و اصالت غیرقانونی شناخته شد.
با اینحال، این قوانین نتوانست مانع ادامۀ آزار و اذیت سیاهپوستان آمریکا شود. در برخی از ایالات این کشور از جمله میسی سی پی و میسوری نه تنها به این قوانین وقعی گذاشته نمیشد، بلکه بر شدت خشونت علیه سیاهپوستان افزوده شد.
شورشهایی که در دهۀ ۶۰ در شهرهای مختلفی از جمله واتس و دیترویت صورت گرفت، در نتیجۀ خشونتهای فراگیر علیه سیاه پوستان بود. قتل مارتین لوترکینگ در روز چهارم آوریل ۱۹۶۸ در ممفیس، اوج این شورشها بود. این شورشها دهها کشته و هزاران زندانی برجای گذاشت.
در فاصلۀ دو دهه، خشونت و درگیری کمتری میان سیاهان و پلیس رخ داد ما در سال ۱۹۹۲ بود که ضرب و شتم یک جوان سیاهپوست به نام رادنی کینگ توسط پلیس لس آنجلس بار دیگر شورشهای فراگیری را در لس آنجلس موجب شد. این شورشها زمانی آغاز شد که هیئت منصفه دادگاه لس آنجلس، ۴ پلیسی را که این جوان ساهپوست را بشدت کتک زده بودند، بی گناه اعلام کرد.
درگیریهای خیابانی در آن سال میان نیروهای نظامی و شورشیان سیاه پوست ۵۵ کشته و نزدیک به سه هزار مجروح برجای گذاشت.
با نگاه با این تاریخ خشونت و تبعیض علیه سیاهپوستان شاید کمتر کسی منتظر بود که یک رییس جمهور رنگین پوست در آمریکا به قدرت برسد، اما حتی ریاست جمهوری باراک اوباما نیز نتوانسته به تضمین حقوق سیاهپوستان در آمریکا بیانجامد.
بر اساس قانون اساسی، سیاهپوستان از همان حقوق شهروندی سفیدپوستان برخوردارند، اما شاید ضمانت اجرای این حقوق برای این قشر تفاوت دارد.
ناگفته نماند که شرایط نامناسب اقتصادی و بیکاری روز افزون در میان سیاهپوستان نیز از دیگر دلایلی است که بر جامعۀ سیاهپوستان امریکا فشار میآورد. نرخ بیکاری در میان سیاهان آمریکا بیش از ۱۳ درصد گزارش میشود در حالیکه این نرخ در میان سفیدپوستان ۶ درصد است.
برقراری عدالت حقوقی و مدنی، بدون برقراری عدالت اقتصادی دشوار خواهد بود و بهبود وضعیت سیاهپوستان آمریکا که بیش از ۴۰ میلیون نفر برآورد میشود، به هر دوی این عوامل بستگی دارد، عواملی که میتواند آرامش جامعۀ آمریکا را نیز تامین کند.
صدور حکم دو سال زندان برای پلیسی که این جوان را به قتل رسانده بود، بهانۀ آغاز این اعتراضها بود. حقوق شهروندی برای سیاهان، راه درازی را در آمریکا طی کرده است. این قشر از جمعیت آمریکا که غالب آنها، نوادگان بردههایی هستند که به آمریکا آورده شده اند، سالهای متمادی از داشتن حقوق برابر با سفیدپوستها محروم بودند.
بعد از جنگهای داخلی ۱۸۶۰ میلادی در آمریکا که به پیروزی شمال به رهبری آبراهام لینکلن، رییس جمهور ضد برده داری آمریکا منجر شد. برده داری در این کشور منسوخ شد، اما تبعیض علیه سیاهپوستان ادامه داشت.
در قرن اخیر، مبارزات سیاهپوستان آمریکا برای احقاق حقوق خود به رهبری مردان و زنانی همچون مارتین لوترکینگ و رزا پارکز چندین دهه بطول انجامید تا اندکی به بهبود شرایط این قشر که نزدیک به ۱۲ درصد جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند، منجر شد.
راهپیمایی صلح آمیز سیاهان آمریکا به سوی واشنگتن در اوت ۱۹۶۳ برای کار و آزادی که به رهبری مارتین لوترکینگ برگزار شد، زمینههای قانونی را فراهم کرد که یکسال بعد از آن به امضای لیندون جانسون، رییس جمهوری وقت رسید.
در آن قانون که به نام جنبش حقوق مدنی معروف است، تبعیض نژادی، جنسی، رنگ و اصالت غیرقانونی شناخته شد.
با اینحال، این قوانین نتوانست مانع ادامۀ آزار و اذیت سیاهپوستان آمریکا شود. در برخی از ایالات این کشور از جمله میسی سی پی و میسوری نه تنها به این قوانین وقعی گذاشته نمیشد، بلکه بر شدت خشونت علیه سیاهپوستان افزوده شد.
شورشهایی که در دهۀ ۶۰ در شهرهای مختلفی از جمله واتس و دیترویت صورت گرفت، در نتیجۀ خشونتهای فراگیر علیه سیاه پوستان بود. قتل مارتین لوترکینگ در روز چهارم آوریل ۱۹۶۸ در ممفیس، اوج این شورشها بود. این شورشها دهها کشته و هزاران زندانی برجای گذاشت.
در فاصلۀ دو دهه، خشونت و درگیری کمتری میان سیاهان و پلیس رخ داد ما در سال ۱۹۹۲ بود که ضرب و شتم یک جوان سیاهپوست به نام رادنی کینگ توسط پلیس لس آنجلس بار دیگر شورشهای فراگیری را در لس آنجلس موجب شد. این شورشها زمانی آغاز شد که هیئت منصفه دادگاه لس آنجلس، ۴ پلیسی را که این جوان ساهپوست را بشدت کتک زده بودند، بی گناه اعلام کرد.
درگیریهای خیابانی در آن سال میان نیروهای نظامی و شورشیان سیاه پوست ۵۵ کشته و نزدیک به سه هزار مجروح برجای گذاشت.
با نگاه با این تاریخ خشونت و تبعیض علیه سیاهپوستان شاید کمتر کسی منتظر بود که یک رییس جمهور رنگین پوست در آمریکا به قدرت برسد، اما حتی ریاست جمهوری باراک اوباما نیز نتوانسته به تضمین حقوق سیاهپوستان در آمریکا بیانجامد.
بر اساس قانون اساسی، سیاهپوستان از همان حقوق شهروندی سفیدپوستان برخوردارند، اما شاید ضمانت اجرای این حقوق برای این قشر تفاوت دارد.
ناگفته نماند که شرایط نامناسب اقتصادی و بیکاری روز افزون در میان سیاهپوستان نیز از دیگر دلایلی است که بر جامعۀ سیاهپوستان امریکا فشار میآورد. نرخ بیکاری در میان سیاهان آمریکا بیش از ۱۳ درصد گزارش میشود در حالیکه این نرخ در میان سفیدپوستان ۶ درصد است.
برقراری عدالت حقوقی و مدنی، بدون برقراری عدالت اقتصادی دشوار خواهد بود و بهبود وضعیت سیاهپوستان آمریکا که بیش از ۴۰ میلیون نفر برآورد میشود، به هر دوی این عوامل بستگی دارد، عواملی که میتواند آرامش جامعۀ آمریکا را نیز تامین کند.
جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان آمریکا
جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان آمریکا (۶۸-۱۹۵۵) شامل یک سری جنبشهای اجتماعی در ایالات متحده است که هدف آنها پایان دادن به تفکیک و تبعیض نژادی علیه آمریکاییهای سیاهپوست و برخورداری سیاهان از حق رای دادن در قانون اساسی بود. این مقاله سالهای بین ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۸ این جنبش را، به ویژه در جنوب آمریکا مورد اشاره قرار میدهد. این جنبش ماهیت خود را عمدتاً از مبارزات مقاومت مدنی گرفتهاست.
بین سالهای ۱۹۵۵ و ۱۹۶۸، اقداماتی، چون تظاهرات خشونت پرهیز و نافرمانی مدنی باعث ایجاد شرایط بحرانی میان فعالان مدنی و مقامات دولتی شد.
مقامها، صاحبان صنایع و شرکتها و تشکلها در هر سه سطح فدرال، کشوری و محلی، مجبور بودند بلافاصله به این شرایط که منعکسکننده بی عدالتی علیه آمریکاییهای آفریقایی تبار بود، واکنش نشان دهند. اشکال مختلف اعتراض یا نافرمانی مدنی، شامل بایکوت از جمله بایکوت اتوبوسرانی مونتگمری (۵۶-۱۹۵۵) در آلاباما؛ «تحصن» از جمله تحصن گرینزبرو (۱۹۶۰) در کارولینای شمالی؛ تظاهرات از جمله تظاهرات سلما تا مونتگمری (۱۹۶۵) در آلاباما؛ و طیف وسیعی از دیگر فعالیتهای خشونت پرهیز بود.
دستاوردهای قانونی عمده در طول این دوره از جنبش حقوق مدنی عبارت بود از:لایحه حقوق مدنی ۱۹۶۴, [۱]تصویب قانون حقوق مدنی در سال ۱۹۶۴ که هرگونه تبعیض بر اساس «نژاد، رنگ، مذهب، یا اصالت ملی» در امور استخدامی و حضور در اماکن عمومی را ممنوع اعلام میکرد.
قانون حق رای در سال ۱۹۶۵ که حق رای دادن را احیا و محافظت میکرد؛ قانون خدمات مهاجرتی و تابعیت در سال ۱۹۶۵ که به طرز چشمگیری مهاجرت غیر اروپاییها را به آمریکا افزایش داد؛ و قانون معاملات مسکن منصفانه در سال ۱۹۶۸ که هرگونه تبعیض در معاملات خرید یا اجاره مسکن را ممنوع اعلام میکرد.
آمریکاییهای آفریقایی تبار در جنوب کشور دوباره به سیاست راه یافتند و در کل کشور، جوانهای بسیاری از این جنبش الهام گرفتند. موجی از شورشهای داخل شهری در محلههای سیاهپوست نشین بین سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۰، باعث شد حمایت سفیدپوستان آمریکا از جنبش سیاهان کاهش یابد.
ظهور جنبش قدرت سیاه که حدوداً از ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۵ به طول انجامید، رهبری نهادینه شده جنبش سیاهان و دیدگاههای مشارکتی و خشونت پرهیز آن را به چالش کشید، و در عوض خواستار خودکفایی اقتصادی و سیاسی شد.
۰