درباره طرح معلم تمام‌وقت

در دبستان‌ها ساعت‌های آموزشی برای یک آموزگار نزدیک ۳۰ ساعت است. اما چون بسیاری از آموزگاران دارای مدرک یا سابقه بیشتری هستند ساعت‌های موظفی کمتری دارند. سال‌هاست آموزش و پرورش حاضر به تامین بودجه این چند ساعت به عنوان اضافه تدریس نیست و در بسیاری از دبستان‌ها دانش‌آموزان یک روز در هفته کلاس ندارند. در بیشتر موارد به خانواده‌ها سفارش می‌شود که بچه‌ها را آن روز به مدرسه نیاورند. پرسش آزار‌دهنده در این زمینه آن است که چرا آموزش و پرورش به جای طرح‌هایی که زمینه آشفتگی ذهنی معلمان و خانواده‌ها را فراهم می‌کند در اندیشه سامان‌بخشی به گرفتاری‌های کهنه آموزش و پرورش نیست؟

کد خبر : ۶۴۶۰۴
بازدید : ۷۸۴
محمدرضا نیک‌نژاد | «معلم تمام وقت» از طرح‌هایی است که به تازگی وزارتخانه آموزش و پرورش برای سامان‌دهی به اضافه تدریس‌های معلمان مطرح کرده است.
طرح در گام نخستِ اجرا به دنبال افزایش ساعت کاری معلمانِ رسمی و البته داوطلب، از ۲۴ ساعت به ۳۰ و سپس ۳۶ ساعت در هفته است. به ازای این افزایش قرار است ۱۸ درصد فوق‌العاده ویژه به احکام حقوقی داوطلبان افزوده شود. به تاکید وزارتخانه این ۱۸ درصد، هر ماه و در همه مدت سال (یعنی تعطیلات نیز) به این معلمان پرداخت شده و به پاداش پایان خدمت و مستمری بازنشستگی آنان اضافه شود.
این ویژگی‌ها سبب شده که در گفتگو‌های رسانه‌ای، طرحی در راستای تقویت معیشت معلمان جلوه داده شود. اما دقیق‌تر که می‌شویم چنین توجیهی درست به نظر نمی‌رسد.

۱- سال‌هاست که پیگیری سیاست‌های تعدیل نیرو در آموزش و پرورش، کمبود بحران‌زای معلم را ناگزیر کرده است. بازنشستگی بیش از یک سوم نیرو‌های کنونی تا سال ۱۴۰۰، در کنار جذب قطره‌چکانی معلمان تازه، این بحران را به اوج خود رسانده است. طرح معلم تمام وقت، با به‌کارگیری و تشویق نیرو‌های رسمی به افزایش ساعت کاری، راهکاری کوتاه‌مدت برای کاهش پیامد‌های این بحران خواهد بود.

۲- گرچه به تاکید دست اندرکاران، طرح معلم تمام وقت، هر سال تمدید می‌شود و معلمان می‌توانند هر زمان که خواستند از طرح بیرون روند، اما تجربه‌ها گویای چیز دیگری است. طرح تازه بسیاری را به یاد زمان جنگ و طرح افزایش دو ساعت کاری می‌اندازد. این طرح قرار بود کمک داوطلبانه‌ای از سوی معلمان در شرایط جنگی باشد، اما ۳۰ سال پس از پایان جنگ همچنان جزو وظایف فرهنگیان به شمار آمده و تاکنون هیچ شکایتی نتوانسته معلمان را به حق‌شان برساند! چنین تجربه‌هایی، معلمان را به‌شدت به طرح‌هایی مانند معلم تمام وقت بدبین کرده و احتمال آن می‌رود که به آرامی ۳۰ و سپس ۳۶ ساعت تدریس، به وظیفه معلمان و حقی برای دولت تبدیل شود.

۳- سال‌هاست که یکی از خواسته‌های فرهنگیان، پرداخت به موقع طلب‌های ریالی آنهاست. اضافه تدریس‌ها بخش مهمی از این طلب‌هاست که ماه‌ها و گاه بیش از یک سال دیر پرداخت می‌شود! هرگاه این دیرکرد‌ها مورد اعتراض قرار می‌گیرد دست اندرکاران از کمبود و عدم تامین بودجه آن سخن می‌گویند. اکنون با طرح معلم تمام وقت قرار است که حق التدریس ۶ یا ۱۲ ساعته، ماهانه پرداخت شود. پرسش اینجاست که تامین بودجه این طرح از کجاست؟ چه تضمینی وجود دارد که این پرداخت‌ها دچار سرنوشت حق‌التدریس‌های پیشین نشود؟ با گذشت ماه‌ها هنوز اضافه تدریس‌های چند ماه از سال پیش پرداخت نشده است! آیا برای به دست آوردن اعتماد، پرداخت آن طلب‌ها ضروری‌تر از چنین طرحی نیست؟

۴- در دبستان‌ها ساعت‌های آموزشی برای یک آموزگار نزدیک ۳۰ ساعت است. اما چون بسیاری از آموزگاران دارای مدرک یا سابقه بیشتری هستند ساعت‌های موظفی کمتری دارند. سال‌هاست آموزش و پرورش حاضر به تامین بودجه این چند ساعت به عنوان اضافه تدریس نیست و در بسیاری از دبستان‌ها دانش‌آموزان یک روز در هفته کلاس ندارند. در بیشتر موارد به خانواده‌ها سفارش می‌شود که بچه‌ها را آن روز به مدرسه نیاورند. پرسش آزار‌دهنده در این زمینه آن است که چرا آموزش و پرورش به جای طرح‌هایی که زمینه آشفتگی ذهنی معلمان و خانواده‌ها را فراهم می‌کند در اندیشه سامان‌بخشی به گرفتاری‌های کهنه آموزش و پرورش نیست؟ منِ معلم و من پدر و مادر و منِ شهروند با این همه گرفتاری‌های ریشه‌ای چگونه به طرح‌هایی مانند معلم تمام وقت اعتماد کنیم و البته با دست‌اندرکاران همکاری؟ بهتر نبود برای افزایش انگیزه معلمان، سقف پرداخت ساعت‌های اضافه را بالا می‌بردند و آن را به روز پرداخت می‌کردند؟ تا هم، کاری خلاف بنیان‌های نوین آموزش انجام نمی‌گرفت و هم طرحی به طرح‌های ناکارآمد دیگر افزوده نمی‌شد؟

تا هنگامی که جزییات بیشتری از طرح منتشر نشود نمی‌توان بیش از این درباره‌اش سخن گفت، اما باید امیدوار بود که ابلاغ طرح‌هایی چنین، بیش از این آموزش و پرورش را زمینگیر نکند!
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید