خانم یایا؛ فیلمی که هیچکس دوست ندارد

خانم یایا؛ فیلمی که هیچکس دوست ندارد

پس از چندی که رفتار‌های غیرعادی‌شان نسبت به زیبارویی عیان شد و لحظات کمیکی که از موقعیت معکوس؛ فرار مرد‌های ایرانی از دست زن تایلندی - به تفصیل- منتقل شد، دوسوم باقی‌مانده که تکرار همان چیزهاست، دیگر توان جلب توجه نداشته و چیزی جز رخوت به همراه نمی‌آورد.

کد خبر : ۶۵۶۵۷
بازدید : ۱۲۶۲
خانم یایا؛ فیلمی که هیچکس دوست ندارد
اهمیت اقدامات چندجانبه فیلم که اولا موقعیت خیال‌انگیز؛ شبیه به خواب، ایجاد می‌کند که بستر وقوع رخداد‌ها می‌شود؛ نما‌های آهسته، دوربین سیال، غیرواقعی جلوه‌کردن ارتباط «زبانی» میان آدم‌ها، موسیقی دلهره‌آور و صدای روح‌وار زنی اغواگر که در لحظاتی شنیده می‌شود؛ انگار دو مرد داستان در خوابی برزخ‌نما گیر افتاده‌اند و ثانیا آشنایی‌زدایی از موقعیت‌ها و رفتار‌های مرسوم «مرد» نسبت به جاذبه‌های گردشی «پاتایا» و... در این نهفته است که فیلم‌نامه «خانم یایا» چقدر دارای «جزئیات» است در راستای هدفی کلی‌تر: ایجاد موقعیتی ابسورد خارج از چارچوب وطنی و احتمالا فراگیر و همه‌جانبه و نشان‌دهنده این نکته که ایده «خانم یایا» چقدر خوب فکر شده.
مشکل، اما این است که همواره در سینما تجلی فکر پشت ایده، معلول مصالح داستانی کافی و نیازمند رخداد‌هایی است که هرکدام القاکننده تفکر فیلم‌ساز است، و «خانم یایا» از این جهت دارای نقصان است؛ فیلم خیلی «کَمی» است و ناکامل که همین امر بسیار سطحی و پیش‌پاافتاده‌اش جلوه داده و بی‌کنش، با بسیار جزئیات بی‌کارکرد؛ زیرا از جایی -تقریبا یک‌سوم آغازین- به‌بعد، ایده نامتعارف و موقعیت شبه‌ابسورد، جذابیت خود را از دست داده و «ناصر» (عطاران) و «مرتضی» (فرخ‌نژاد) - به‌عنوان شوهرانی که شاخصه‌های تیپ مرد نسبتا قدیمی ایرانی را داشته؛ مردی که به‌اصطلاح «رو نمی‌دهد» و به صمیمیت با همسرش راه نمی‌دهد...
پس از چندی که رفتار‌های غیرعادی‌شان نسبت به زیبارویی عیان شد و لحظات کمیکی که از موقعیت معکوس؛ فرار مرد‌های ایرانی از دست زن تایلندی - به تفصیل- منتقل شد، دوسوم باقی‌مانده که تکرار همان چیزهاست، دیگر توان جلب توجه نداشته و چیزی جز رخوت به همراه نمی‌آورد.
ضمن اینکه دقیقا پس از معرفی این موقعیت معکوس، کشمکش‌های هدفمند بیرونی و درونی باید درونیات کاراکتر‌ها را به ورطه تحول بکشاند و هدف از آشنایی‌زدایی نسبت به چنین موقعیتی مشخص شود؛ اما چنین نمی‌شود و در یک سلسله‌رفتار‌های حوصله سربرنده، شاهد بی‌مز‌گی‌های دو بازیگر هستیم و اینجا معلوم می‌شود چرا گفتم: شبه‌ابسورد.
درواقع «خانم یایا» اساسا متنی ابسورد ندارد و نویسنده/ کارگردان صرفا ادایش را درمی‌آورد - و شاید با لکنتی رو به سوی لال‌بازی- ادای احترام می‌کند به دو فیلم پیشینش - که آنجا به جهت ترسیم معقول موقعیت ابسورد، نمره خوبی می‌گیرد: «اسب حیوان نجیبی است» و «بی‌خود و بی‌جهت». ضمن اینکه ابسوردبودن یا نبودن، ارزشی برای فیلم (حتی فیلمی از کاهانی) به حساب نمی‌آید و در آغاز گفته شد «هدف» چنین بوده - و این را هر کودکی می‌تواند متوجهش شود -، اما متأسفانه این هدف به بار ننشسته که اساس سازوکار لحن و فضای ابسورد حول بی‌هدفی جهان و هدفمندی رفتار‌های عبث شخصیت‌ها می‌گردد؛ یعنی شخصیت‌ها در ظاهر چیزی را طلب می‌کنند یا کسی را انتظار می‌کشند، اما موقعیت پوچ، مطالبه‌ها و جستن‌ها را زیر سؤال می‌برد و «خانم یایا» اصلا این‌گونه نیست؛ زیرا هدف مشخص است: مرد ایرانی، زن تایلندی طلب کرده و این به‌واقع فضایی می‌سازد شبیه به کمدی محض.
اما کارگردان به قصد هدف دیگری تأکید کرده که «این فیلم کمدی نیست» [۱]حال آنکه فیلم هدف کارگردانش را نیز برآورده نکرده است و اگر نام «کاهانی» بر تیتراژ به چشم نمی‌خورد، قطعا به کارگردان «خانم یایا» پیشنهاد مطالعه مفهوم ابسورد را می‌دادم که این چندین گام رو به عقب است برای خالق آن دو اثر نام‌برده و اصلا انتهای فیلم چه ارتباطی با مفهوم «ابسورد» دارد؟ در یک‌سوم پایانی اثر، با ایجاد یک رخداد هول‌انگیز، مسیر فیلم از اساس تغییر می‌کند، و درست جایی که باید دو کاراکتر به نگاه تازه و متفاوتی نسبت به خود و موقعیت جاری دست یابند، فضای داستانی به سمت‌وسوی دیگری می‌رود و اثر دچار تعلیقی می‌شود بی‌کارکرد: اینکه مبادا همسران دو مرد، از حضور شوهران خود در پاتایا بویی ببرند و اثر گرفتار پریشانی دوچندان در انتقال هدفش می‌شود و ناگفته هم نماند با اینکه «خانم یایا» کمدی نیست - و حتی احساس عوامانه ما را برانگیخته نمی‌کند، چه رسد به برانگیختگی حسی خاص و سینمایی- در لحظاتی گاه کمدی را از سر گذرانده و به لود‌گی می‌رسد؛ مثلا صحنه‌ای که دو مرد فراری از دست خانم «یایا» تردید می‌کنند که مبادا او زیر تخت باشد، موقعیتی که شکل داده می‌شود بسیار کودکانه است؛ چون تمام رخداد‌های دوسوم انتهایی فیلم ناشیانه طراحی شده.
درواقع با خواندن «بالا بلنده، ابرو کمنده» در ناف پاتایا نمی‌شود کاری از پیش برد - حتی با ترکیبِ شاید «باحال» «عطاران» و «فرخ‌نژاد» - بدون دارابودن مصالح کافی و دقیق برای پرداخت کاراکترها. بسیار کسل‌کننده و بسیار آزاردهنده و بسیار بی‌مزه؛ بنابراین «خانم یایا» با تمام جنبه‌های فکری‌اش، اثری است که تماشایش بیش از یک‌بار کار طاقت‌فرسایی است - اگر بتوان برای همان یک‌بار تا انتهایش نگاه کرد-، چون فیلم بسیار بدی است.

۱- اشاره به تیزر تبلیغاتی که کمدی‌نبودن فیلم را تأکید می‌کند.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید