داستان مشترک رئیسجمهور و آقای نویسنده
داستان کتاب بر اساس یک حمله بزرگ سایبری شکل میگیرد که برای مقابله با آن از رهبران همه دنیا با نقشهای مثبت و منفی دعوت میشود تا یک گروه تروریست سایبری نتواند همه دنیا را به نابودی و تاریکی بکشاند.
کد خبر :
۶۶۵۳۲
بازدید :
۱۳۷۸
محمدعلی ابطحی | کتاب «رئیسجمهور گم شده است» را خواندم. اصلیترین اهمیت کتاب، همکاری بیل کلینتون، رئیسجمهور اسبق آمریکا با جیمز پترسون در نوشتن این کتاب است.
پترسون، نویسنده نامدار آمریکایی است که به نوشتن داستانهای تخیلی اشتهار دارد. در سال ۲۰۱۶ پردرآمدترین نویسنده سال در آمریکا معرفی شد. چندین فیلم از کتابهای داستانی او ساختهاند.
چنین نویسنده چیرهدستی در یک ابتکار نو در کنار رئیسجمهور آمریکا قرار میگیرد و با کمک هم رمان تولید میکنند.
قطعا یک رئیسجمهور نمیتواند رمان خوب خلق کند. گاهی نمیتواند حتی خاطرات خود را بنویسد، اما میتواند نابترین اتفاقات را با سریترین پشتپردهها و روایت اتاقهای پختوپز سیاست تعریف کند و بهترین دستمایه و سوژه را برای یک رماننویس بزرگ بیافریند.
به نظر من که هم دستی در سیاست و هم اندک آشناییای با ادبیات دارم، در این کتاب البته نقش جیمز پترسون بیشتر از کلینتون است.
داستان کتاب بر اساس یک حمله بزرگ سایبری شکل میگیرد که برای مقابله با آن از رهبران همه دنیا با نقشهای مثبت و منفی دعوت میشود تا یک گروه تروریست سایبری نتواند همه دنیا را به نابودی و تاریکی بکشاند.
در این کتاب خلق یک داستان، نقش پررنگتری دارد تا مثلا اشاره به یکسری واقعیتها و اخبار سری و حتی شکل تصمیمسازی در کاخ سفید و عملا قرارگرفتن نام کلینتون ابزاری تبلیغاتی برای فروش کتاب بوده و سهم رئیسجمهور اسبق آمریکا پررنگ نبوده است.
اما مهمتر از متن این کتاب، ابتکار نویسندگی مشترک یک رماننویس برجسته با یک سیاستمدار درجهیک است.
در همهجای دنیا اگر این اتفاق شکل بگیرد که سوژه از سیاستمدار باشد و نوشتن از نویسندهای که بتواند سوژه را تبدیل به رمان کند، جهش بزرگی در ادبیات و سیاست اتفاق خواهد افتاد.
سیاستمداران زیادی با دنیایی از اطلاعات سری و تأثیرگذار در آینده بشریت بدون اینکه بتوانند آنها را بازگو کنند از دنیا میروند و از سوی دیگر نویسندگان بزرگی هستند که به دنبال سوژه میگردند و نمیدانند چه بنویسند یا نوشتههای خوبی مینویسند، اما پیوندی با واقعیتها ندارد و فقط رماننویسی است و گرهی را از جامعه باز نمیکند.
این همکاری یک رئیسجمهور و یک نویسنده بزرگ که در کتاب «رئیسجمهور گم شده است» شکل گرفته، آغاز یک راه نو برای نویسندگان است.
این کار خوب البته میتواند از طریق سلطه هریک از طرفین ماجرا دچار آسیب شود. نویسنده باید بتواند از سیاستمداران درجه اول اطلاعات سوژه نویسندگی خود را بگیرد و از دخالتهای قدرتمحور آنها دور بماند وگرنه ادبیات قربانی سیاست میشود.
در ایران تا جایی که من اطلاع دارم، اتفاقات مهمی در عرصه سیاست داخلی و خارجی رخ داده است که بسیاری از آنها اگر در همکاری سیاستمداران و نویسندگان شکل بگیرد میتواند داستانهای عجیب و نابی خلق شود.
گرچه به نظر میرسد نه نویسندگان برجسته ایرانی به دلیل اینکه از قدیم و ندیم در مورد همکاری با سیاستمداران پرهیز داشتهاند و متهم به همکاری با قدرت میشدهاند آمادگی این کار را دارند و نه سیاستمداران برجسته کشورمان معنای این همکاری را میدانند، اما اگر در هرجای دنیا این اتفاق بیفتد، گام شیرینی خواهد بود.
داستان کتاب «رئیسجمهور گم شده است»، ماجراهایی است که در دو، سه روز اتفاق افتاده، اما خواندنی، هشداردهنده و مهم است. تا میتوانیم کتاب بخوانیم.
۰