ما و توهم شکستناپذیری
توهم «شکستناپذیری» میتواند بهتعبیر آلبرت اینشتین، یک پیروزی در حال پیشرفت باشد. سرگذشت ادیسونِ هدیهبخش روشنایی و برق را شنیدهایم که وقتی برای تولید لامپ قریب هزار بار آزمایشهای او به بنبست میرسد، وقتی از او پرسش میکنند که چرا اینهمه شکست و اینهمه اراده برای تداوم کار و پیگیری پیروزی، در پاسخ میگوید تازه هزار بار و از هزار راه متوجه شدم که اختراع مورد نظرم بهدست نمیآید و اینهمه مراحل خود برایم دستاورد و پیروزی است.
کد خبر :
۶۷۶۱۹
بازدید :
۸۲۹
عبدالله ناصری | در روانشناسی اجتماعی عموم مردم ایران میتوان به این جمعبندی رسید که جامعه ایرانی تمایل دارد بخت و اقبال همیشه همراهش باشد و در همه مراحل از او پیروی کند.
برای مثال، جوانی که سال پایان تحصیلات دبیرستانی خود را سال سرنوشت زندگی خود میداند و اگر در رشته دانشگاهی خود پذیرش نشود، پایان حیات ثمربخش خود میداند یا ورزشکاری که در قالب ورزش فردی یا گروهی در یک مبارزه ملی یا فراملی شرکت میکند، نمیتواند بپذیرد شکست بیش از آنکه یک ناهنجاری تلقی شود، اگر با برنامهریزی مطلوب، واقعگرایانه و عقلانی رخ داده باشد، بیشتر یک هنجار خواهد بود و در برابر، توهم «شکستناپذیری» میتواند بهتعبیر آلبرت اینشتین، یک پیروزی در حال پیشرفت باشد.
سرگذشت ادیسونِ هدیهبخش روشنایی و برق را شنیدهایم که وقتی برای تولید لامپ قریب هزار بار آزمایشهای او به بنبست میرسد، وقتی از او پرسش میکنند که چرا اینهمه شکست و اینهمه اراده برای تداوم کار و پیگیری پیروزی، در پاسخ میگوید تازه هزار بار و از هزار راه متوجه شدم که اختراع مورد نظرم بهدست نمیآید و اینهمه مراحل خود برایم دستاورد و پیروزی است. شاید بتوان گفت: در روند تعلیم و تربیت ما ایرانیان بیش از آنکه واقعگرایی نشان داده شود، ایدهآلپنداری تفهیم شده است و بیش از آنکه عقلگرایی و مراحل رشد و کمال آن نشان داده شود تا باور و تصمیم عقیدتی ملکه ما شود، بر احساسات و هیجانات تأکید میشود.
در کشورهای غیرمدرن اساسا تصمیمات هیجانی مدنظر است و از آنجا که انسان فطرتا کمالطلب است، پدیده شکست با این ویژگی سازگاری ندارد؛ در حالیکه از رهگذر آموزههای دینی و دریافتهای نظری، باور داریم بندگان خدا در برابر ذات باریتعالی هربار که توبه میشکنند، تصمیم خود را شکستیافته میبینند راه برای طیشدن دوباره و رسیدن به وعده و میعاد (قول و قرار بنده با خدا) باز است.
به عبارت دیگر، خداوند به بنده خود میگوید پس از هر شکست، راه برایت باز است. باید باور کنیم سختبودن «شکست» در ذهن و اندیشه ما به این علت است که هیجانزدگی و احساسات بر عقلانیت ما غلبه دارد. انسان و هر گروه اجتماعی در هر حوزهای از فعالیتهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و علمی خود اگر واقعگرا باشد و در برابر هیچ شکستی تسلیم نشود، شکست را باور میکند و پذیرای آن میشود و میداند تلاش برای رسیدن به یک قله همان اندازه شیرین است که رسیدن به خود قله.
بنابراین برای رسیدن به قله مسیری را انتخاب میکند که با همه فکر و توان او هماهنگ باشد. تشخیص مسیر درست هم «قدرت» میخواهد- قدرت مادی و معنوی - و هم فراست و زیرکی طلب میکند و هم شجاعت را خواستار است.
این سه، طعم شکست را برای ما شیرین میکند.
بنابراین برای رسیدن به قله مسیری را انتخاب میکند که با همه فکر و توان او هماهنگ باشد. تشخیص مسیر درست هم «قدرت» میخواهد- قدرت مادی و معنوی - و هم فراست و زیرکی طلب میکند و هم شجاعت را خواستار است.
این سه، طعم شکست را برای ما شیرین میکند.
۰