افسانه احیای شیر ایرانی در قفس آهنی باغ وحش ارم!

افسانه احیای شیر ایرانی در قفس آهنی باغ وحش ارم!

داستان رویاپردازی احیای شیر ایرانی توسط کاربران فضای مجازی، از ورود یک شیر زخمی از انگلیس شروع شد؛ خبری که با واکنش تند خرازیان مقدم رو به رو می‌شود. او می‌گوید: «باغ وحش ارم هیچ کجا، ادعای احیای شیر ایرانی را مطرح نکرده است!»

کد خبر : ۶۹۷۸۶
بازدید : ۱۳۰۶۶
افسانه احیای شیر ایرانی در قفس آهنی باغ وحش ارم!
زهرا کشوری | ورود «شیر ایرانی» به باغ وحش ارم با استقبال بخشی از ایرانی‌ها در شبکه‌های اجتماعی رو به رو شد. کاربران زیادی برای احیای شیر ایرانی بعد از ۸۰ سال انقراض، هلهله سر دادند تا این سؤال پیش بیاید که آیا کارکرد و وظیفه یک باغ وحش، «احیا»‌ی یک گونه از دست رفته است؟
اصلاً می‌توان در یک قفس آهنی یک گونه منقرض شده را احیا کرد؟ «مجید خرازیان مقدم» مدیرکل دفتر حیات وحش و تنوع زیستی محیط زیست با رد این ادعا، در گفتگو با «ایران» احیای گونه‌های جانوری را وظیفه قانونی سازمان حفاظت محیط زیست می‌داند. او آب پاکی روی دست همگان می‌ریزد و می‌گوید: «سازمان در حال حاضر هیچ برنامه‌ای برای احیای «شیر» و «ببر» ایرانی ندارد.»

داستان رویاپردازی احیای شیر ایرانی توسط کاربران فضای مجازی، از ورود یک شیر زخمی از انگلیس شروع شد؛ خبری که با واکنش تند خرازیان مقدم رو به رو می‌شود. او می‌گوید: «باغ وحش ارم هیچ کجا، ادعای احیای شیر ایرانی را مطرح نکرده است!»
این کارشناس اولویت پردیسان را هم حفظ گونه‌های در معرض انقراض از جمله یوز ایرانی می‌داند و می‌گوید: «این دو شیر را باغ وحش ارم وارد کرد و ربطی به محیط زیست ندارد، اما برای ورود، مجوز سازمان را دارد.» او نقبی به سال ۸۹ می‌زند و می‌گوید: «سازمان حفاظت محیط زیست تنها آن سال، دو ببر سیبری را با هدف احیای ببر مازندران وارد کرد.» او از آن ورود به عنوان یک تجربه ناموفق یاد می‌کند، اما منتقدان سازمان حفاظت محیط زیست آن را یک افتضاح تمام عیار می‌خوانند.
آن روزها، «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه پایش را در یک کفش کرد تا دو پلنگ ایرانی را به روسیه ببرد تا برای المپیک زمستانی سوچی ۹۷ آماده کند. آن‌طور که مرحوم «محمدباقر صدوق» معاون وقت محیط طبیعی پردیسان به خبرنگار ما گفته بود ایرانی‌ها هرگز به‌دنبال احیای ببر مازندران نبودند.
زمانی که روس‌ها به‌دنبال پلنگ ایرانی می‌آیند، طرف ایرانی پیشنهاد‌های دیگری از جمله ایجاد فرصت تحصیلی برای دانشجویان ایرانی در روسیه را به آن‌ها می‌دهد، اما مرغ روس‌ها یک پا دارد؛ دو پلنگ می‌گیرند دو ببر می‌دهند. در نهایت هم حرف روس‌ها به کرسی می‌نشیند. دو پلنگ وحشی از طبیعت ایران می‌روند تا دو ببر روسی از یک باغ وحش به ایران بیاید. ببر‌ها از فرودگاه یکسره به باغ وحش آمدند تا «ارم» به جهنم «ببر‌های آموری» تبدیل شود.
«محمدجواد محمدی زاده» رئیس وقت سازمان محیط زیست بی‌توجه به پشت صحنه حضور اجباری دو ببر وحشی در ایران از احیای ببرمازندران داد سخن می‌داد. او میان انتخاب میانکاله و سمسکنده به‌عنوان زیستگاه ببر مازندران می‌رفت و می‌آمد که خبر رسید ببر نر به بیماری «مشمشه» مبتلا شد.
البته پیش از آنکه بیماری ببر میهمان را دامپزشک‌ها تشخیص بدهند کارشناسان محیط زیست ببر مرده را تاکسیدرمی کرده بودند، اما همین که فهمیدند بیماری ببر روسی چیست هم پوست تاکسیدرمی شده را معدوم کردند هم اعلام کردند که حاضر نیستند به هیچ وجه به باغ وحش ارم نزدیک شوند.
ابتلای ببر روسی به مشمشه هم برای همیشه یک معما ماند. مشمشه از گوشت الاغی که به ببر‌ها داده شد، به آن‌ها منتقل شد. مسئولان باغ وحش بدون توجه به منوی متنوع روس‌ها، برای ببرها، گوشت الاغ را جلوی ببر‌ها گذاشته بودند. حیوان‌های زبان بسته سه روز مقاومت کرده بودند، اما در نهایت پیروزی با گرسنگی بود.
ببر‌ها گوشت الاغ را خوردند و به مشمشه مبتلا شدند. هنوز هم این معما واکاوی نشده که آیا ابتلای ببر‌ها به مشمشه عمدی و توطئه بود یا سهوی. در نهایت نه تنها ببر مازندران احیا نشد، که مسئولان باغ وحش ارم مجبور شدند نزدیک به ۱۴ گربه سان (شیر) باغ ارم را معدوم کنند تا بیماری مشمشه همه گیر نشود. «محمدجواد محمدی زاده» تا پیش از آنکه الاغ‌ها پرونده احیای ببر خزری را ببندند از احیای شیر ایرانی داد سخن می‌داد.
برخلاف ببر منقرض شده خزری، شیر ایرانی را می‌توان در هند یافت. طرح احیای شیر ایرانی پیش ازانقلاب هم روی میز مذاکره مسئولان وقت می‌رود، اما هندی‌ها تنها در قبال گرفتن «یوز ایرانی» حاضر به دادن شیر ایرانی می‌شوند! مسأله‌ای که با مخالفت ایران در آن زمان رو به رو می‌شود. محمد جواد محمدی‌زاده تا پیش از شکست طرح احیای ببر خزری، بجد روی احیای شیر ایرانی مانور می‌داد.
این اصرار و ویژگی‌های اخلاقی «محمود احمدی نژاد» رئیس وقت دولت، بسیاری را نگران کرده بود. او گوش شنیدن حرف‌های کارشناسی را نداشت و بسیاری می‌ترسیدند این هیاهو باعث شود تا یوز ایرانی در قبال گرفتن شیر به هند رود. تجربه کارشناسی ایرانی‌ها در احیای گونه‌های منقرض شده قابل اتکا نبود.
این تبادل هیجانی تنها باعث می‌شد تا یوز ایرانی هم از کشور خارج شود و به هند برود، بدون اینکه شیر ایرانی احیا شود، اما ابتلای ببر روسی به مشمشه، سایه این ترس را از روی سر دل نگران حیات وحش ایران برداشت. ۱۰ سال بعد از آن برنامه شکست خورده، ورود یک شیر ایرانی از انگلیس دوباره بحث احیا را روی زبان‌ها انداخت.
مجید خرازیان مقدم می‌گوید: «باغ وحش ارم بحث تکثیر شیر ایرانی را دارد و تکثیر با احیا فرق دارد.» او نکته‌ای را یادآوری می‌کند که احتمالاً احیای ببر و شیر ایرانی را به پایین‌ترین حد ممکن می‌رساند. به گفته خرازیان مقدم، احیای زیستگاه، مقدم و ارجح بر احیای یک گونه است. یعنی اول باید چاه را کند بعد منار را دزدید! آیا شرایط احیای زیستگاه ببرخزری و شیر ایرانی در کشور وجود دارد؟
خرازیان مقدم پاسخی برای این سؤال ندارد، اما می‌گوید: «طرح احیای گربه سانان کشور تقدیم سازمان برنامه و بودجه شده تا در آینده مطالعات امکان سنجی احیای گونه‌های منقرض شده در دستور کار پردیسان قرار بگیرد.» این مطالعات هنوز انجام نگرفته، اما وجود جاده‌ها، سکونتگاه‌های انسانی و معادن بسیار هم چشم‌انداز روشنی از احیای گونه‌های از دست رفته را نشان نمی‌دهد...

سؤال‌ها می‌تواند فراتر هم برود. اگر برخلاف چشم انداز، روزگاری شرایط زیستگاه‌ها برای احیای ببر ایرانی و شیر ایرانی آماده باشد آیا باغ وحش‌ها هم می‌توانند به احیا بپردازند؟ خرازیان مقدم می‌گوید: «گونه‌ای باید در طبیعت رها‌سازی شود که بوی آدم نگرفته باشد.»، اما این مسأله را کتمان نمی‌کند که شاید بتوان از نسل دوم و سوم گونه‌ای که در باغ وحش نگهداری می‌شود، برای احیا کمک گرفت.
البته نه در باغ وحش بلکه در یک محیط طبیعی محصور! آیا اگر ما روزی بخواهیم شیر یا ببر ایرانی را احیا کنیم، می‌توان گونه‌ها را از طبیعت گرفت و وارد ایران کرد؟ پاسخ این سؤال درباره شیر ایرانی مثبت است، چون شیر ایرانی در بخش مرکزی هند وجود دارد.
این مسأله که ایرانی‌ها بتوانند هندی‌ها را برای ورود شیر ایرانی بدون دادن یوز ایرانی راضی کنند یا خیر مسأله دیگری است! اما آیا ببر مازندرانی (خزری) هم در خارج از ایران برای احیا وجود دارد؟ خرازیان مقدم اعتقاد دارد که بین ببر خزری و ببر آموری (سیبری) شباهت‌های ژنتیکی وجود دارد.
این دیدگاه، مخالفان سرسختی در ایران و خارج دارد. او در نهایت می‌گوید: «فعلاً سازمان حفاظت محیط زیست روی احیای یوز ایرانی در معرض انقراض تمرکز دارد.» حالا چشم همه به پردیسان و احیای یوز ایرانی توسط «دلبر» است. دلبر ماده یوز سمنانی بارداری طبیعی ناموفقی داشت.
وصلت او و کوشکی (یوز نر میاندشتی)، چراغ احیای یوز ایرانی را روشن کرد. کارشناسان به سمت لقاح مصنوعی رفته‌اند. این ماده یوز ۲۵ فروردین سال‌جاری لقاح مصنوعی شد. به گفته کارشناسان بین‌المللی ۳۸ روز باید صبر کرد و دید آیا لقاح مصنوعی می‌تواند روزنه‌ای به احیا و نجات یوز ایرانی باز کند یا یوز ایرانی سومین گربه سانی است که وجودش در طبیعت ایران به افسانه‌ها می‌پیوندد.
منبع: روزنامه ایران
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید