تلخترین حسرت برای افشین قطبی
وقتی سپهر حیدری در دقیقه 97، گل برتری پرسپولیس را به سپاهان زد تا این تیم قهرمان لیگ برتر شود، افشین قطبی خوشبختترین مرد ایران شد.
کد خبر :
۷۰۷۶
بازدید :
۱۷۴۸
وقتی سپهر حیدری در دقیقه 97، گل برتری پرسپولیس را به سپاهان زد تا این تیم قهرمان لیگ برتر شود، افشین قطبی خوشبختترین مرد ایران شد.
احسان محمدی با این مقدمه در «عصر ایران» نوشت: او با آن صورت همیشه «شیو» شده، کت و شلوار مرتبی که حتی از گیرندههای تلویزیونی هم میشد حدس زد با چه وسواسی ادکلنش زده است، با لقبی که هواداران یکصدا فریاد میزدند افشین امپراتور، افشین امپراتور، با آن ادبیات خاصش در نشستهای مطبوعاتی، با «قلب شیر» گفتنهایش، لبخندهای درشت، موهای ژلزده و شخصیتی که به عنوان یک جتلمن ساخته بود، چه کسی دوست نداشت آن روزها جای افشین قطبی باشد؟!
اما مشت بسته روزگار همیشه پر است از غافلگیری. ستاره بختش افول کرد. تیمش نتیجه نگرفت اما در مراسم تحلیف محمود احمدینژاد در کنار محمدرضا شریفینیا حاضر شد. نتایجش با تیم ملی منجر به برکناریاش شد. به ژاپن رفت و آنجا هم چندان ندرخشید.
با این همه، هنوز هم بسیاری از هواداران پرسپولیس از او خاطرات خوبی دارند اما او هنوز هم مثل روز آمدنش رازآلود است. کسی دقیقا متوجه نشد خاستگاه خانوادگیاش کجاست، نام کوچک پدرش را رسانهها هر بار متفاوت ذکر کردند و روابط خانوادگیاش.
مثل مایلیکهن که دنبال کشف روابط افلاطونی و جاسوسی قطبی بود و یک بار او را به کاخ سفید ربط داد و بار دیگر به یوروم همسر کرهایاش حمله کرد، علاقهای به افشای نیمه پنهان قطبی نداریم اما او دوباره به واسطه یک رابطه خانوادگی و نه فوتبالی، خبرساز شد.
میگویند مادرها هر وقت بمیرند، زود است. از دستدادن عزیزان همیشه تلخ است، خاصه آنکه آدم از آنها دور باشد و نتواند در آخرین لحظهها کنارش بیاید و حتی در مراسم تدفینش حاضر شود. مادر افشین قطبی چند سال پیش در گفتوگویی بلند عنوان کرد که از سال 56 که افشین با پدرش بدون خداحافظی ایران را ترک کرد تا سال 78 که به هلند برای دیدارش رفت، هیچ خبری از او نداشت؛ 22 سال بیخبری. و حالا پسر حتی نتوانست در مراسم تدفین در کنار مادرش باشد.
مشکل مالیاتی عنوان شد. مسائل مالیاتی یکی از بزرگترین گرفتاریهای ورزشکاران و باشگاههاست. انگار هیچکس آن را جدی نمیگیرد تا زمانی که یک ورزشکار قصد خروج از کشور را داشته باشد. گاهی هم با ریش گرو گذاشتن خارج میشود و دیگر برنمیگردد! اتفاقی که برای برانکو بعد از جام جهانی 2006 افتاد و بعدتر برای افشین قطبی ... .
کمتر کسی دوست داشت در میانه آذر 94 جای افشین قطبی باشد. او نه امپراتور که بیشتر شبیه پسری غمگین بود که با اشتباه خودش یا خلف وعده مسئولینی که قول داده بودند مالیاتش را پرداخت کنند و نکردند حتی نتوانست در مراسم تدفین مادرش شرکت کند. مادری که در بدو ورودش در سال 86 به ایران در فرودگاه، پرچم سهرنگ ایران را بر شانههای او انداخت، به خاک سپرده شد؛ در مراسمی که کسی از ستارههای ورزش در آن شرکت نکرد. او را با عکسی از پسرش افشین قطبی به خاک سپردند. به خاک سرد بهشت زهرا. جایی که آدمها خیلی زود از یاد میروند ... .
احسان محمدی با این مقدمه در «عصر ایران» نوشت: او با آن صورت همیشه «شیو» شده، کت و شلوار مرتبی که حتی از گیرندههای تلویزیونی هم میشد حدس زد با چه وسواسی ادکلنش زده است، با لقبی که هواداران یکصدا فریاد میزدند افشین امپراتور، افشین امپراتور، با آن ادبیات خاصش در نشستهای مطبوعاتی، با «قلب شیر» گفتنهایش، لبخندهای درشت، موهای ژلزده و شخصیتی که به عنوان یک جتلمن ساخته بود، چه کسی دوست نداشت آن روزها جای افشین قطبی باشد؟!
اما مشت بسته روزگار همیشه پر است از غافلگیری. ستاره بختش افول کرد. تیمش نتیجه نگرفت اما در مراسم تحلیف محمود احمدینژاد در کنار محمدرضا شریفینیا حاضر شد. نتایجش با تیم ملی منجر به برکناریاش شد. به ژاپن رفت و آنجا هم چندان ندرخشید.
با این همه، هنوز هم بسیاری از هواداران پرسپولیس از او خاطرات خوبی دارند اما او هنوز هم مثل روز آمدنش رازآلود است. کسی دقیقا متوجه نشد خاستگاه خانوادگیاش کجاست، نام کوچک پدرش را رسانهها هر بار متفاوت ذکر کردند و روابط خانوادگیاش.
مثل مایلیکهن که دنبال کشف روابط افلاطونی و جاسوسی قطبی بود و یک بار او را به کاخ سفید ربط داد و بار دیگر به یوروم همسر کرهایاش حمله کرد، علاقهای به افشای نیمه پنهان قطبی نداریم اما او دوباره به واسطه یک رابطه خانوادگی و نه فوتبالی، خبرساز شد.
میگویند مادرها هر وقت بمیرند، زود است. از دستدادن عزیزان همیشه تلخ است، خاصه آنکه آدم از آنها دور باشد و نتواند در آخرین لحظهها کنارش بیاید و حتی در مراسم تدفینش حاضر شود. مادر افشین قطبی چند سال پیش در گفتوگویی بلند عنوان کرد که از سال 56 که افشین با پدرش بدون خداحافظی ایران را ترک کرد تا سال 78 که به هلند برای دیدارش رفت، هیچ خبری از او نداشت؛ 22 سال بیخبری. و حالا پسر حتی نتوانست در مراسم تدفین در کنار مادرش باشد.
مشکل مالیاتی عنوان شد. مسائل مالیاتی یکی از بزرگترین گرفتاریهای ورزشکاران و باشگاههاست. انگار هیچکس آن را جدی نمیگیرد تا زمانی که یک ورزشکار قصد خروج از کشور را داشته باشد. گاهی هم با ریش گرو گذاشتن خارج میشود و دیگر برنمیگردد! اتفاقی که برای برانکو بعد از جام جهانی 2006 افتاد و بعدتر برای افشین قطبی ... .
کمتر کسی دوست داشت در میانه آذر 94 جای افشین قطبی باشد. او نه امپراتور که بیشتر شبیه پسری غمگین بود که با اشتباه خودش یا خلف وعده مسئولینی که قول داده بودند مالیاتش را پرداخت کنند و نکردند حتی نتوانست در مراسم تدفین مادرش شرکت کند. مادری که در بدو ورودش در سال 86 به ایران در فرودگاه، پرچم سهرنگ ایران را بر شانههای او انداخت، به خاک سپرده شد؛ در مراسمی که کسی از ستارههای ورزش در آن شرکت نکرد. او را با عکسی از پسرش افشین قطبی به خاک سپردند. به خاک سرد بهشت زهرا. جایی که آدمها خیلی زود از یاد میروند ... .
۰