افزایش "استادها" در بازار بورس

افزایش "استادها" در بازار بورس

موج‌های تورمی سنگین کل اقتصاد یک کشور را می‌پیمایند و اثرات سوء قابل توجهی را در زندگی افراد جامعه منعکس می‌کنند.

کد خبر : ۷۱۴۰۰
بازدید : ۹۱۰۶
افزایش
سلیمان کرمی | شاخص کل بورس تهران در هفته گذشته رشد ۳/ ۰ درصدی را تجربه کرد. رشد قیمتی مداوم و پیوسته سهام از ابتدای سال ۹۷ تاکنون با دلایل مشخصی رخ داده است. در دوره‌ای تغییرات نرخ سود بدون ریسک می‌تواند انتظارات از نسبت قیمت به درآمد سهام را دستخوش تغییر کند و بر قیمت سهام اثرگذار باشد یا ممکن است رشد اقتصاد یک کشور در نهایت اثرات خود را در رشد شاخص سهام منعکس کند.
موارد متعددی می‌توان در این خصوص به عنوان عامل رشد سهام مطرح کرد. با این حال رشد اخیر بورس تهران به دنبال رونق اقتصادی در کشور یا تحول نرخ سود در نظام بانکی نبود بلکه علت اصلی رشد قیمتی سهام را باید موج تورمی و کاهش چشمگیر ارزش پول ملی عنوان کرد. بر این اساس این رشد واقعی نیست. البته این به معنای رشد حبابی سهام نیست بلکه منظور این است که سهام مطابق با سایر دارایی‌ها رشد اسمی را تجربه می‌کند.

=این موضوع تنها به سهام و بورس تهران محدود نمی‌شود بلکه اثرات خود را در بازار‌های مختلف منعکس کرده است. چند برابر شدن قیمت خودرو یا رشد عجیب قیمت مسکن، رشد چندین برابری نرخ دلار و مثال‌هایی از این دست را در کل ساختار کشور می‌توان مشاهده کرد. هر فعال اقتصادی بسته به بازاری که در آن فعالیت دارد در ظاهر از افزایش قیمت فروش دارایی خود سود برده است.
اما این سود واقعی نیست و تنها توهمی است که به دنبال تورم‌های سنگین در اقتصاد کشور ایجاد شده است. این سود شاید تنها توانسته باشد قدرت خرید شخص را حفظ کند. در نتیجه لازم است فعالان اقتصادی از ماهیت این افزایش ارزش دارایی و سود خود آگاه باشند. از طرفی چنین موج‌های تورمی سنگین و شل شدن افسار پولی، جولان نقدینگی را در بازار‌های مختلف به دنبال داشت.
همین موضوع در بازار سهام نیز قابل رصد بود. فارغ از اثرات مخرب چنین موج‌های مخربی در اقتصاد و ضربه سنگین بر فعالان اقتصادی یکی از مواردی که چنین موج‌های مخربی ایجاد می‌کند ایجاد توهم «دانای کلی» میان برخی از فعالان اقتصادی یا بازار سهام است.

در چنین حالتی تعداد استادان بورسی یا اقتصادی افزایش می‌یابد و علت اعتماد عموم به این افراد محقق شدن پیش‌بینی‌ها از نرخ دلار یا قیمت یک سهم است. اما نکته دردناک در این خصوص این است که این افراد نه تنها خود مشغول خرید و فروش سهام هستند، بلکه اندک اطلاعاتی که جسته و گریخته به دست آورده‌اند این اعتماد به نفس را برای آن‌ها ایجاد کرده است که جرات اظهارنظر غیرکارشناسی و حتی پیشنهاد به دیگران را نیز به خود می‌دهند.
حتی ممکن است بدون کمترین اطلاعاتی درباره آینده قیمتی یک سهم اظهارنظر کنند و تحت شرایطی آن سهم به نقطه هدف برسد و در چنین شرایطی است که عموم که از علت اصلی چنین رخدادی آگاه نیستند دنباله‌رو چنین افرادی می‌شوند. این افراد به‌صورت خواسته یا ناخواسته از اعتماد دیگران سوءاستفاده می‌کنند و پس از مدتی نیز با موجی از عناوین مانند «استاد» مواجه می‌شوند.
پیروان این افراد که از دلایل تغییرات قیمت آگاه نیستند تا جایی پیش می‌روند که چشم‌بسته از «استاد» پیروی می‌کنند و اطلاعات سطحی و اندک وی را سندی بر این عنوان می‌دانند. در نتیجه به مصداق این مثل که در دنیای کور‌ها شخصی با یک چشم حتی کم‌سو می‌تواند پادشاهی کند افسار سهام را دست می‌گیرند و این رفتار در کل بازار سهام همه‌گیر می‌شود؛ و اقتصاد‌هایی مانند کشور ما نیز که با موج‌های تورمی سنگین همراه هستند بستر پیدایش چنین افرادی را بیش از هر زمان دیگری فراهم می‌کنند.
در چنین وضعیتی هر چه تعداد افرادی که سطح آگاهی پایین‌تری دارند، در یک بازار بیشتر باشد عناوین «استاد» نیز راحت‌تر قابل انتشار است.

بستری برای جوانه‌زنی «استاد»
موج‌های تورمی سنگین کل اقتصاد یک کشور را می‌پیمایند و اثرات سوء قابل توجهی را در زندگی افراد جامعه منعکس می‌کنند. در چنین شرایطی است که افرادی که دارایی از هر نوعی را مالک هستند با افزایش ارزش ثروت خود مواجه می‌شوند و افرادی که هیچ‌گونه اموال غیرپولی نداشته باشند کاهش ارزش ثروت خود را شاهد خواهند بود. به دنبال این موضوع افزایش فاصله طبقاتی را شاهد هستیم.
اثرات واقعی تورم بر زندگی عموم مردم جامعه برای همگان قابل حس است و احتمالا نیازی به تشریح این موضوع نیست. در این میان جنبه‌ای از اثرات موج‌های تورمی وجود دارد که باید با دقت به آن توجه شود. این وضعیت حالت هشدار را برای عموم با آگاهی پایین نسبت به واقعیت‌ها ایجاد می‌کند که در نهایت می‌تواند شدت ضربه تورمی را بیشتر کند.
تورم سنگین در اقتصاد کشور بستر را برای جوانه‌زنی افرادی با لقب «استاد» در بازار‌های مختلف فراهم می‌آورد. در این میان بورس نیز از این قاعده مستثنی نیست و در شرایط کنونی نیز این ریسک بازار سهام را تهدید می‌کند. با افزایش تعداد «استاد»‌ها در بورس تهران بر تعداد پیروان آن‌ها نیز افزوده شده است. در نتیجه همه‌گیر شدن این موضوع، این ریسک بزرگ بازار سهام را تهدید می‌کند که افسار بورس به دست این افراد با سواد اندک بیفتد و در نتیجه از این منظر بورس ضربه سنگینی را در آینده متحمل شود.

شرط تسریع انتشار اساتید
در حالی‌که استادان باید مهارت کافی را در زمینه فعالیت خود داشته باشند تا بتوان آن‌ها را لایق این عنوان دانست، شرایط در بورس تهران تا جایی پیش رفته است که هر روز بر تعداد استادان با کمترین سطح آگاهی از سهام و ارزش‌گذاری افزوده می‌شود. این استادان بر حسب رخداد‌های تصادفی این عنوان را کسب می‌کنند و در شرایطی که بی‌ثباتی در کل اقتصاد کشور سرایت کرده است امکان وقوع چنین رخداد‌های تصادفی بیش از همیشه خواهد بود.

برای مثال ممکن است برخی جهش دلار تا ۱۹ هزار تومان (مهر سال گذشته) یا در ادامه نزول شدید دلار تا ۱۰ هزار تومان را تا پایان آذر پیش‌بینی کرده باشند. در حالت نخست افرادی ممکن است در اوایل تابستان سال گذشته «دلار ۲۰ هزار تومانی» را پیش‌بینی کرده باشند (تعداد این افراد در میان فعالان اقتصادی بسیار زیاد بود) همین افراد احتمالا در ذهن برخی از عموم مقام کارشناس و استاد را کسب می‌کنند.
اما اگر در مهر سال گذشته با اعتماد به این افراد ارز خریداری شده بود احتمالا در ادامه زیان سنگینی پیروان و حتی خود این اساتید را تهدید کرده است. این موضوع به معنای عدم رشد یا ادامه افت دلار در ماه‌های آینده نیست، اما اینکه فردی بر حسب اتفاق و در بستر تورمی پیش‌بینی‌های توهمی ارائه می‌کند نمی‌تواند نشان از تخصص این فرد داشته باشد، اتفاقا می‌تواند نشان از عدم آگاهی نسبت به واقعیت‌ها و مفاهیم اقتصادی باشد و تنها اعتماد به نفس کاذب جرات اظهارنظر را ایجاد کند.
اثر دانینگ-کروگر به عنوان یک سوگیری شناختی از خود مطرح است که جهش اعتماد به نفس در کمترین سطح آگاهی را در این دسته از افراد شرح می‌دهد. همین موضوع می‌تواند برای فردی که در اواسط مهر دلار ۱۰ هزار تومانی را پیش‌بینی کرده باشد نیز وجود داشته باشد و وقتی که دلار در اواخر آذر به این قیمت می‌رسد بار دیگر توهم «استاد» شدن را داشته باشد و جو عمومی نیز این توهم را برای شخص تشدید کند. چنین موضوعی به مراتب در بازار سهام پررنگ‌تر است.
بستر ایجاد «استاد»‌های پوشالی در بازار سهام نسبت به بازار‌های دیگر مانند ارز و سکه به مراتب مهیاتر است. تعداد زیادی سهم و در ظاهر مفاهیم پیچیده‌تر سهام نسبت به دیگر بازار‌ها در نگاه عموم باعث می‌شود که برای مثال اگر شخصی نام مدیرعامل یا مدیرمالی یک شرکت را بداند یا اینکه از میان ۱۰ نمادی که انتظار دو برابر شدن قیمت را داشته تنها یک سهم نیز به نقطه هدف رسیده باشد راحت‌تر به درجه «استاد»‌ی نائل شود. فضای تورمی نیز فضا را برای تحقق پیش‌بینی‌های تخیلی مهیا می‌سازد.
محقق شدن پیش‌بینی رشد ۱۰۰ درصدی (به دنبال فضای تورمی) به مراتب اثر بیشتری را نسبت به پیش‌بینی رشد ۵ درصدی دارد. در نتیجه مشخصا فضای تورمی با توجه به بی‌ثباتی ایجادشده و همچنین اثر بیشتر تغییر قیمت‌ها بر ذهن می‌تواند فضا را بیشتر برای تکثیر استادان فراهم سازد. اما اگر بنا باشد بازار‌های مالی بر اساس یک معیار منطقی ارزش‌گذاری شوند و به حرکت قیمتی سهم، ارز یا سایر دارایی‌ها به سمت ارزش ذاتی باور وجود داشته باشد باید در خصوص پیروی چشم‌بسته از استادانی که هر روز بر تعداد آن‌ها در اقتصاد کشور و بورس تهران افزوده می‌شود هشدار داد.
شرایط آموزشی و اخذ مدرک در کشور ما نیز خود علتی برای وقوع چنین شرایطی بوده در نتیجه حتی اگر شخصی مدارک اقتصادی یا مالی را داشته باشد نیز احتمال ورود به این وادی را دارد؛ کسب لقب پوشالی «استاد». همین موضوع در پایان موج تورمی می‌تواند ضربه سنگینی را به سهام وارد کند.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید