شب رستگاری خورشید و درخت گردو
این نکته را هم بگویم که فیلمهای مطلوب من در جشنواره چه در بخش بهترین فیلم و بهترین کارگردانی فیلمهای «آتابای»، «شنای پروانه»، «درخت گردو»، «کشتارگاه»، «پوست»، «خروج» و «ابر بارانش گرفته» بودند.
کد خبر :
۷۶۹۷۰
بازدید :
۱۵۱۳
تینا جلالی | سهشنبهشب، برگزیدگان سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر انتخاب شدند. سیمرغ بهترین کارگردانی را محمدحسین مهدویان برای فیلم «درخت گردو» دریافت کرد؛ در حالی که دیگر نامزدهای این بخش عبارتند بود از: نیکی کریمی برای فیلم «آتابای»، مرتضی فرشباف برای فیلم «تومان» مجید مجیدی برای فیلم «خورشید»، سعید ملکان برای فیلم «روز صفر» و محمد کارت برای فیلم «شنای پروانه».
همچنین سیمرغ بلورین بهترین فیلم به امیر بنان و مجید مجیدی برای تهیه فیلم «خورشید» رسید. دیگر نامزدهای این بخش را نیکی کریمی برای «آتابای»، سیدمصطفی احمدی برای فیلم «درخت گردو»، سعید ملکان برای فیلم «روزصفر» و رسول صدرعاملی برای فیلم «شنای پروانه» تشکیل میدادند.
بعد از انتخاب بهترین فیلم و کارگردان سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر بحثها زیادی درباره چگونگی این انتخاب در محافل سینمایی و فضای مجازی شکل گرفت. بعضی مهدویان را گزینه مناسبی به عنوان بهترین کارگردان جشنواره امسال نمیدانستند و عدهای هم خلاف این عقیده را داشتند. ضمن اینکه برخی منتقدان دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره را شایسته فیلم «خورشید» نمیدانستند.
از همین روی با تعدادی از منتقدان پیرامون این دو جایزه گفتوگویی انجام دادیم و ارزیابی آنها را در مورد این دو فیلم جویا شدیم و از آنها پرسیدیم که نظرشان درباره جوایز بهترین کارگردانی و بهترین فیلم چیست.
هوشنگ گلمکانی: انتخاب خورشید عجیب نبود
درباره بهترین کارگردانی: به نظر من محمدحسین مهدویان در سبکی که خودش شروعکننده آن بوده دیگر استاد شده است. او از فیلم «ایستاده در غبار» آغازگر مسیری بود که الان در آن مسیر به یک نوع پختگی و استحکام رسیده است. همه فیلمهایش هم در همین مسیر قرار میگیرد منهای «لاتاری» که ساز جدایی میزند. همچنین به نظر من مهدویان در بازسازی رویدادهای تاریخ معاصر و آن سبکی را که انتخاب کرده درجا نمیزند.
او با ساخت هر فیلم جدید تلاش میکند تغییری در آن سبک به وجود بیاورد؛ به این معنی که همان فرم را عینا دوباره در فیلم جدیدش تکرار نکرده و تغییر میدهد. در فیلم «درخت گردو» هم این تغییر کاملا محسوس است. به این نکته هم اشاره کنم که «درخت گردو» فیلمی است که متکی به درام نیست، متکی به رویداد اصلی است. فیلم درخت گردو شخصیتپردازی ندارد.
در این فیلم مهدویان یک رویداد تاریخی را به سبک خودش بازسازی میکند و اتفاقا موفق هم میشود. البته اگر با معیارهای درام کلاسیک درخت گردو را ارزیابی کنیم ایرادهایی دارد، اما در چارچوب و سبکی که خود فیلمساز بنا گذاشته فیلم کاملی به شمار میرود.
انتخاب محمد حسین مهدویان به عنوان بهترین کارگردان در جشنواره فیلم فجر به سلیقه داوران ارتباط مستقیمی دارد.
درباره بهترین فیلم: در بخش بهترین فیلم هم به نظر من در جشنواره فیلم فجر امسال تعداد فیلمهایی که دارای ارزشهای مساوی بودند کار را برای هیات داوران سخت میکرد.
اگر خودم داور بودم با تقریب جزیی یک فیلم را بر فیلم دیگر ترجیح میدادم. باز هم میگویم این مساله به سلیقه داوران ارتباط زیادی دارد ضمن اینکه انتخاب فیلم خورشید به عنوان بهترین فیلم عجیب نبود. خورشید جزو فیلمهای خوب بود و در کنار آثاری مانند «آتابای»، «مغز استخوان»، «پدران» و «سینما شهر قصه» قرار میگرفت.
آرش خوشخو: مجیدی گزینه بیدردسری بود
درباره بهترین کارگردانی: محمدحسین مهدویان کارگردان کاربلدی است و در همه فیلمهایش مهارتش را ثابت کرده است. در ساختههای او آنچه جلوتر از قصه و داستان فیلم جلبتوجه میکند شکل کارگردانی اوست. در همه ساختههای او بحث تکنیکی و فرمی فیلمها قابل تامل بوده است. از نظر من نام او جزو نامزدهای امسال جشنواره قرار میگرفت و دریافت سیمرغ بهترین کارگردانی به او هم غیرمنتظره به نظر نمیآمد و قابل قبول بود هرچند شاید انتخاب اول من نباشد.
درباره بهترین فیلم: فیلمهای مجید مجیدی همیشه مدعی دریافت سیمرغ بهترین فیلم بودهاند. قریب به ۳۰ سال است که این فیلمساز در سینما کار میکند از همان زمانی که «بدوک» را ساخت تا «پدر» و «بچههای آسمان» و «رنگ خدا» و «باران» و «بید مجنون» و «آواز گنجشکها» همه فیلمهای مدعی سیمرغ بهترین فیلم در جشنواره بودهاند.
از همین روی با تعدادی از منتقدان پیرامون این دو جایزه گفتوگویی انجام دادیم و ارزیابی آنها را در مورد این دو فیلم جویا شدیم و از آنها پرسیدیم که نظرشان درباره جوایز بهترین کارگردانی و بهترین فیلم چیست.
هوشنگ گلمکانی: انتخاب خورشید عجیب نبود
درباره بهترین کارگردانی: به نظر من محمدحسین مهدویان در سبکی که خودش شروعکننده آن بوده دیگر استاد شده است. او از فیلم «ایستاده در غبار» آغازگر مسیری بود که الان در آن مسیر به یک نوع پختگی و استحکام رسیده است. همه فیلمهایش هم در همین مسیر قرار میگیرد منهای «لاتاری» که ساز جدایی میزند. همچنین به نظر من مهدویان در بازسازی رویدادهای تاریخ معاصر و آن سبکی را که انتخاب کرده درجا نمیزند.
او با ساخت هر فیلم جدید تلاش میکند تغییری در آن سبک به وجود بیاورد؛ به این معنی که همان فرم را عینا دوباره در فیلم جدیدش تکرار نکرده و تغییر میدهد. در فیلم «درخت گردو» هم این تغییر کاملا محسوس است. به این نکته هم اشاره کنم که «درخت گردو» فیلمی است که متکی به درام نیست، متکی به رویداد اصلی است. فیلم درخت گردو شخصیتپردازی ندارد.
در این فیلم مهدویان یک رویداد تاریخی را به سبک خودش بازسازی میکند و اتفاقا موفق هم میشود. البته اگر با معیارهای درام کلاسیک درخت گردو را ارزیابی کنیم ایرادهایی دارد، اما در چارچوب و سبکی که خود فیلمساز بنا گذاشته فیلم کاملی به شمار میرود.
انتخاب محمد حسین مهدویان به عنوان بهترین کارگردان در جشنواره فیلم فجر به سلیقه داوران ارتباط مستقیمی دارد.
درباره بهترین فیلم: در بخش بهترین فیلم هم به نظر من در جشنواره فیلم فجر امسال تعداد فیلمهایی که دارای ارزشهای مساوی بودند کار را برای هیات داوران سخت میکرد.
اگر خودم داور بودم با تقریب جزیی یک فیلم را بر فیلم دیگر ترجیح میدادم. باز هم میگویم این مساله به سلیقه داوران ارتباط زیادی دارد ضمن اینکه انتخاب فیلم خورشید به عنوان بهترین فیلم عجیب نبود. خورشید جزو فیلمهای خوب بود و در کنار آثاری مانند «آتابای»، «مغز استخوان»، «پدران» و «سینما شهر قصه» قرار میگرفت.
آرش خوشخو: مجیدی گزینه بیدردسری بود
درباره بهترین کارگردانی: محمدحسین مهدویان کارگردان کاربلدی است و در همه فیلمهایش مهارتش را ثابت کرده است. در ساختههای او آنچه جلوتر از قصه و داستان فیلم جلبتوجه میکند شکل کارگردانی اوست. در همه ساختههای او بحث تکنیکی و فرمی فیلمها قابل تامل بوده است. از نظر من نام او جزو نامزدهای امسال جشنواره قرار میگرفت و دریافت سیمرغ بهترین کارگردانی به او هم غیرمنتظره به نظر نمیآمد و قابل قبول بود هرچند شاید انتخاب اول من نباشد.
درباره بهترین فیلم: فیلمهای مجید مجیدی همیشه مدعی دریافت سیمرغ بهترین فیلم بودهاند. قریب به ۳۰ سال است که این فیلمساز در سینما کار میکند از همان زمانی که «بدوک» را ساخت تا «پدر» و «بچههای آسمان» و «رنگ خدا» و «باران» و «بید مجنون» و «آواز گنجشکها» همه فیلمهای مدعی سیمرغ بهترین فیلم در جشنواره بودهاند.
نوع روایتی که فیلمهای این کارگردان دارند، یک روایت مذهبی و اخلاقی است و به لحاظ سیاسی هم شخص مجیدی به هیچ جناح مشخصی چه در داخل سینما و چه در خارج سینما وابسته نیست. شاید اعطای سیمرغ بلورین بهترین فیلم به مجید مجیدی مناسبترین و بیدردسرترین گزینه بوده است؛ مضاف بر اینکه معتقدم خیلی اتفاق عجیب و غریبی هم نیفتاده و فیلم ایشان طرفداران زیادی هم دارد و از این جهت قابل پیشبینی هم بود که جایزه بهترین فیلم به ایشان برسد.
این نکته را هم بگویم که فیلمهای مطلوب من در جشنواره چه در بخش بهترین فیلم و بهترین کارگردانی فیلمهای «آتابای»، «شنای پروانه»، «درخت گردو»، «کشتارگاه»، «پوست»، «خروج» و «ابر بارانش گرفته» بودند.
کیوان کثیریان: خطایی شکل نگرفته
درباره بهترین کارگردانی: با در نظر گرفتن این نکته که سطح مطلوبی از کارگردانی در فیلمهای جشنواره امسال وجود داشت فیلمهای خوب جشنواره که به مرحله نامزدی در بخش بهترین کارگردانی رسیدند طبیعتا ساختار و اجرای خوبی هم داشتند که خب ارزیابی این بخش باید تخصصیتر صورت بگیرد. از آنجایی که در هیات داوران چند کارگردان هم حضور داشت قطعا نظر آنها در بخش بهترین کارگردانی نظرات کارشناسیشدهای بوده.
کیوان کثیریان: خطایی شکل نگرفته
درباره بهترین کارگردانی: با در نظر گرفتن این نکته که سطح مطلوبی از کارگردانی در فیلمهای جشنواره امسال وجود داشت فیلمهای خوب جشنواره که به مرحله نامزدی در بخش بهترین کارگردانی رسیدند طبیعتا ساختار و اجرای خوبی هم داشتند که خب ارزیابی این بخش باید تخصصیتر صورت بگیرد. از آنجایی که در هیات داوران چند کارگردان هم حضور داشت قطعا نظر آنها در بخش بهترین کارگردانی نظرات کارشناسیشدهای بوده.
به نظر من محمدحسین مهدویان کارگردان خوبی است و نامش در انتخابهای من در بهترین فیلمهای جشنواره هم وجود داشت. در ساختههای این فیلمساز انرژی خودش لحاظ میشود اگر بخواهم به تشخیص کارشناسی هیات داوران اعتماد کنم هرکدام از نامزدهای بخش بهترین کارگردانی، کارشان خوب بود. کارگردانهایی نظیر مجیدی، فرشباف، کارت، نیکی کریمی و سعید ملکان...، اما به هر صورت در میان این کارگردانها کار مهدویان بیشتر دیده شد.
برای اینکه فیلمش در فضای دشوارتری به لحاظ جغرافیایی ساخته شد؛ کار جلوههای بصری و میدانی زیادی داشت. فیلم پرجمعیتی بود و طبعا کنترل و بازیگرفتن از مردم عادی کار بسیار سختی است. از این جهت جدای بحث فنی و دکوپاژ و... همه جلوههای کارگردانی فیلم «درخت گردو» به چشم آمد و نمود بیشتری پیدا کرد.
به هر حال مهدویان در فیلمهای خود نشان داده که هم مسلط به موضوعی است که برای مخاطب مطرح میکند و هم کار قابلقبولی به لحاظ کارگردانی ارایه میدهد. مجموعه این عوامل در کنار هم باعث شد کارگردانی فیلم «درخت گردو» بیشتر از باقی فیلمها به چشم بیاید و جایزه را از آن خود کند وگرنه سایر کارگردانها هم شایسته بردن سیمرغ بودند، از جمله فیلم «آتابای» «تومان»، «خورشید»، «روز صفر» یا «شنای پروانه». به نظر من به همه نامزدهای بهترین کارگردانی میتوان جایزه داد. انتخاب او به عنوان بهترین کارگردان عجیب به نظر نمیرسید.
درباره بهترین فیلم: من فیلم «خورشید» را فیلم خوبی میدانم. نظر شخص من این است که اگر فیلم تدوین مجدد شود چهبسا منسجمتر هم شود. به نظر من خورشید با تدوین مجدد میتواند از بهترین فیلمهای کارنامه مجیدی شود. فقط ایرادش در طولانیبودن آن است و اینکه در مقاطعی، از قصه اصلی فاصله میگیرد. این فیلم هم جزو چند فیلم برتر انتخابهای من بود.
درباره بهترین فیلم: من فیلم «خورشید» را فیلم خوبی میدانم. نظر شخص من این است که اگر فیلم تدوین مجدد شود چهبسا منسجمتر هم شود. به نظر من خورشید با تدوین مجدد میتواند از بهترین فیلمهای کارنامه مجیدی شود. فقط ایرادش در طولانیبودن آن است و اینکه در مقاطعی، از قصه اصلی فاصله میگیرد. این فیلم هم جزو چند فیلم برتر انتخابهای من بود.
اگر به تنهایی بخواهم فیلمها را داوری کنم، به نظر شخص من فیلم آتابای بهترین فیلم جشنواره بود. به هر حال ظاهرا داوران آتابای را نپسندیدند. فاصله بین چهار، پنج فیلم خوب در جشنواره امسال زیاد نبود به همین جهت از نظر من خطایی شکل نگرفته است و من از انتخاب خورشید به عنوان بهترین فیلم تعجب نمیکنم. البته در شرایطی که فیلمها به لحاظ کیفی به هم نزدیک هستند و هرکدام مزیتهای خاص خودشان را دارند، سلیقه داوران و میزان خوش آمدن آنها هم مهم میشود.
شاهین امین: فیلم مجیدی راضیکننده نیست
درباره بهترین کارگردانی: از نظر من بهترین کارگردان نیکی کریمی برای آتابای و بهترین فیلم «درخت گردو» محمدحسین مهدویان است.
درباره بهترین فیلم: انتخاب فیلم خورشید به عنوان بهترین فیلم نظر داوران بوده است. به نظر من مجید مجیدی فیلمساز بزرگی است و قطعا در این گزاره هیچ شکی نیست. اتفاقا فیلم خورشید را هم با زحمت زیادی ساخته است. این فیلم به لحاظ اجرایی و فضاسازی درخشان از کار در آمده، اما خب نظر من را تامین نکرد و من معتقدم درباره «خورشید» نقدهای جدی میتوان نوشت و ساعتها پیرامون این فیلم حرف زد.
رضا درستکار: بهترین کارگردان کیمیایی است
درباره بهترین کارگردانی: بالاخره به این نکته توجه داشته باشیم هر انتخابی که هیات داوران انجام میدادند حرف و حدیث از آن بیرون میآمد، اما به نظرم انتخابهای خیلی بهتری از فیلم «درخت گردو» وجود داشت. حیف که آقای کیمیایی از جشنواره انصراف دادند. به نظر من جایزه بهترین کارگردانی شایسته ایشان بود.
شاهین امین: فیلم مجیدی راضیکننده نیست
درباره بهترین کارگردانی: از نظر من بهترین کارگردان نیکی کریمی برای آتابای و بهترین فیلم «درخت گردو» محمدحسین مهدویان است.
درباره بهترین فیلم: انتخاب فیلم خورشید به عنوان بهترین فیلم نظر داوران بوده است. به نظر من مجید مجیدی فیلمساز بزرگی است و قطعا در این گزاره هیچ شکی نیست. اتفاقا فیلم خورشید را هم با زحمت زیادی ساخته است. این فیلم به لحاظ اجرایی و فضاسازی درخشان از کار در آمده، اما خب نظر من را تامین نکرد و من معتقدم درباره «خورشید» نقدهای جدی میتوان نوشت و ساعتها پیرامون این فیلم حرف زد.
رضا درستکار: بهترین کارگردان کیمیایی است
درباره بهترین کارگردانی: بالاخره به این نکته توجه داشته باشیم هر انتخابی که هیات داوران انجام میدادند حرف و حدیث از آن بیرون میآمد، اما به نظرم انتخابهای خیلی بهتری از فیلم «درخت گردو» وجود داشت. حیف که آقای کیمیایی از جشنواره انصراف دادند. به نظر من جایزه بهترین کارگردانی شایسته ایشان بود.
بعد از آقای کیمیایی به کارگردانی برادران ارک و نیکی کریمی میتوانم اشاره کنم که شایستهتر از انتخابهای دیگر بودند. برای اینکه این فیلمها هم فیلمهای کاملی بودند و هم کارگردانی درستی داشتند. در درخت گردو روایت شکل نمیگیرد. این مشکل ارایه تقسیم جوایز در جشنواره نشاندهنده مصلحتاندیشی غیرموجه آن است.
درباره بهترین فیلم: دوباره بگویم حیف که آقای کیمیایی اعتراض کردند و همین مساله باعث شد داوران جور درستی به فیلم ایشان نگاه نکنند، شاید هم فیلم «خون شد» در سلیقه هیات داوران نبوده است. به نظر من فیلم کیمیایی بهترین فیلم جشنواره امسال بود. این نکته را بگویم که برای من ملاک بهترین فیلم روح آن فیلم است. از این جهت «آتابای» و «پوست» فیلمهای متناسبتری برای کسب سیمرغ بهترین فیلم بودند.
درباره بهترین فیلم: دوباره بگویم حیف که آقای کیمیایی اعتراض کردند و همین مساله باعث شد داوران جور درستی به فیلم ایشان نگاه نکنند، شاید هم فیلم «خون شد» در سلیقه هیات داوران نبوده است. به نظر من فیلم کیمیایی بهترین فیلم جشنواره امسال بود. این نکته را بگویم که برای من ملاک بهترین فیلم روح آن فیلم است. از این جهت «آتابای» و «پوست» فیلمهای متناسبتری برای کسب سیمرغ بهترین فیلم بودند.
متاسفانه باید به این نکته اذعان داشت که جشنواره فیلم ما خیلی به دنبال هیجان است و در واقع پاشنهآشیل این رویداد هیجانی بودن آن به شمار میرود و این انتخاب هیات داوران نشان داد هر کسی صدایش بلندتر و دادو هوار بیشتری کند تا حدی به جوایز نزدیکتر میشود. درحالی که نیازی به این همه سروصدا در جشنواره نیست.
یادآوری کنم که این جشنواره به دلیل شرایط ویژهای که در کشور وجود داشت مسائل متعددی دامنگیرش شد، از انصرافها تا تحریمها و... این جشنواره به مرز متلاشی شدن رسید، اما به هر ترتیب با زحمت بسیار و با سلامت کار انجام شد. با این حال مراسم اختتامیه زیبنده این جشنواره پرزحمت نبود. جشنواره به پای ملکان و مجیدی ایستاد، چون هر دوی آنها فقط یک ساعت از فیلمشان را به دفتر جشنواره تحویل داده بودند، اما یکی از این دو فیلمساز پای جشنواره نایستاد.
عزیزالله حاجیمشهدی: این رای، سلیقه گروهی است
درباره بهترین کارگردانی: به نظر من و با توجه به سالها حضور در اینگونه هیاتهای داوری و انتخاب فیلم وقتی نام فیلمها یا کارگردانهای برگزیده یک جشنواره فیلم اعلام میشود، با توجه به ترکیب چهرههای حاضر در هیات داوری، میتوان با نتیجهای روبهرو شد که چه بسا با جابهجایی دو یا سه تن از اعضای همان هیات، بتوان به نتیجه دیگری رسید!
درباره بهترین کارگردانی: به نظر من و با توجه به سالها حضور در اینگونه هیاتهای داوری و انتخاب فیلم وقتی نام فیلمها یا کارگردانهای برگزیده یک جشنواره فیلم اعلام میشود، با توجه به ترکیب چهرههای حاضر در هیات داوری، میتوان با نتیجهای روبهرو شد که چه بسا با جابهجایی دو یا سه تن از اعضای همان هیات، بتوان به نتیجه دیگری رسید!
صد البته سخن من بدین معنا نیست که در تعیین و تشخیص فیلم برگزیده یا انتخاب بهترین کارگردان و بهترین فیلمنامهنویس و بهترین تدوین و... ملاک و معیار کارشناسانه و مشخصی وجود ندارد، منظورم این است که هر هیاتی، ضمن رعایت دقیق همه معیارهای فنی و حرفهای و بسیاری از شاخصههای زیبایی شناسانه و هنری، در جمعبندی نهایی، برآیندِ سلیقه گروهی خود را به عنوان آرای نهایی اعلام میکند؛ به بیان دیگر، در جمعبندی نهایی، سلیقههای فردی، چالشهای جدی میان «خرد فردی» و «خرد جمعی» داوران، در عمل کار را به جایی میرساند که آرای نهایی، حاصل جمع و برآیند نظراتِ هیاتی میشود که در سایه «خرد جمعی» به نتیجه مورد پذیرش یکایک اعضای خود رسیدهاند.
از این زاویه به نتیجه داوریهای انجامشده نگاه کنیم. با توجه به میزان دشواری تولید فیلمهایی چون: «درخت گردو» و «خورشید» در مقایسه با سایر فیلمهای حاضر در بخش مسابقه، اعطای جایزه «بهترین فیلم» به هریک از این دو اثر، بسیار معقول و باورپذیر به نظر میرسد.
از این زاویه به نتیجه داوریهای انجامشده نگاه کنیم. با توجه به میزان دشواری تولید فیلمهایی چون: «درخت گردو» و «خورشید» در مقایسه با سایر فیلمهای حاضر در بخش مسابقه، اعطای جایزه «بهترین فیلم» به هریک از این دو اثر، بسیار معقول و باورپذیر به نظر میرسد.
بیآنکه در جریان رایزنیهای هیات داوران بوده باشم، حدس میزنم که در جمعبندی نهایی، برای انتخاب بهترین فیلم بیتردید بر سر سه فیلم: «شنای پروانه»، «درخت گردو» و «خورشید» بحث و جدلهای فراوانی شده است تا درنهایت به فیلم «خورشید» رسیدهاند.
۰