فرادید| امروزه هم کتابها زیاد شدهاند و هم کتابخوانها، اما بیشتر مردم نه کتابهای خوب را میشناسند و نه به آنچه میخوانند، میاندیشند. عدمدقت منجر به عدمدرک و عدمدرک باعث فراموشی سریع مطالب خواهد شد. مطالعه فنی است که باید آن را آموخت. برای خواندن یک کتاب، برخورداری از مهارت خواندن کافی نیست، بهویژه اگر مجبور به خواندن یک کتاب آموزشی یا درسی باشید و درک مفاهیم برای شما ضروری باشد.
به گزارش فرارو، کتاب خواندن هم مثل هر کار دیگری آدابی دارد که اگر نادیده گرفته شود، سبب سلب انگیزه شده و فرد را از ادامه مسیر باز میدارد. از اینرو قبل از هر کاری لازم است فردی که قصد دارد کتاب بخواند و در دراز مدت دست از خواندن نکشد، به درستی بداند که چه وقت کتاب بخواند؟ چگونه بخواند؟ و مهمتر از همه اینکه چه کتابی را چه موقع بخواند؟ در این صورت است که میتواند بهصورت مداوم سرانه مطالعه شخصیاش را بالا ببرد و از مواهب کتابخوانی برخوردار شود.
خلاصهی نکات مهم:
اگر میخواهید برای دل خودتان کتاب بخوانید، برای خرید کتاب احتمالا به دو گزینه فکر میکنید: کتابهای داستانی یا غیرداستانی. از میانِ میلیونها کتاب داستانی و غیرداستانی موجود، یافتنِ کتاب دلخواه و مناسب خودتان، کار سختی است. برای شروع انتخاب کتاب، بهتر است به دو دسته از موضوعات بیندیشید: موضوعاتی که به آنها علاقه دارید و موضوعاتی که علاقهای به آنها ندارید. سعی کنید از تنوع گستردهی موضوعات کتاب غافل نشوید. برخی از انواع موضوعات ادبیات داستانی عبارتند از: داستانهای علمی-تخیلی به سبک پادآرمانشهر (عطش مبارزه نوشتهی سوزان کالینز)، داستانهای واقعگرایانه (بیگانگان نوشتهی اس.ای.هینتون)، داستانهای فانتزی (سرزمین قصهها نوشتهی کریس کولفر) و داستانهای تاریخی (بربادرفته نوشتهی مارگارت میچل).
شما میتوانید برای دسترسی به کتابی که انتخاب کردهاید به یکی از روشهای زیر عمل کنید:
مراجعه به کتابخانهها یا کتابفروشیها، قرض گرفتن کتاب از دوستان و آشنایان و خرید نسخههای الکترونیکی کتابها.
جنبهی مثبت: بدون خریدن کتاب از مطالب آن بهره میبرید.
جنبهی منفی: درصورتیکه کتاب موردنظر شما از سوی عضو دیگری از کتابخانه به امانت گرفته شده باشد، برای دریافت آن باید منتظر بمانید.
جنبههای مثبت:
جنبههای منفی:
سعی کنید امانتدار خوبی باشید و ترجیحا زمان مشخصی را برای پس دادن کتاب مشخص کنید، درغیراینصورت، ممکن است به خیالِ قرض گرفتن از یک آشنا، آن کتاب یک سال در گوشهی کتابخانهی شما خاک بخورد.
با ظهور کتابخوانهای الکترونیکیِ قابلحمل و گوشیهای هوشمند در سالهای اخیر، استفاده از نسخههای الکترونیکی کتابها یا همان ایبوکها (E-book) بسیار متداول شده است.
جنبههای مثبت:
جنبههای منفی:
تنها جنبهی منفی ایبوک این است که چون آن را روی گوشی هوشمند یا کتابخوان خود نصب میکنید، درصورت عدمنیاز نمیتوانید آن را به کسی بدهید.
برخی از مزایای کتابخوان الکترونیکی (Ebook Reader):
یک جای راحت برای نشستن پیدا کنید که از نور کافی برخوردار باشد. کتاب را باز کنید. خواندن صفحات آغازین کتاب (پیش از شروع فصل نخست) به انتخاب خودتان بستگی دارد. صفحات آغازین کتاب شامل چهار بخش سپاسگزاری، پیشگفتار، مقدمه و معرفی میشوند.
سپاسگزاری: این بخش کوتاه به فهرستی از افراد اشاره میکند که در فرایند نوشتن کتاب، بهطریقی یاریرسانِ نویسنده بودهاند. درصورت تمایل میتوانید این بخش را بخوانید. انتهای کتاب نیز ممکن است به بخش سپاسگزاری اختصاص داده شود.
پیشگفتار: این بخش به قلمِ فردی غیراز نویسندهی کتاب نوشته میشود و معمولا پس از اینکه کتاب، روشنگر راه علم یا برندهی یک جایزهی ادبی شده باشد، در نسخههای بعدیِ آن شاهد بخش پیشگفتار خواهیم بود. پیشگفتار به تعریف تجربهی ارزندهای که خواننده کسب خواهد کرد و دلایل ارزشمندی آن میپردازد.
مقدمه: این بخش به قلمِ خود نویسنده نوشته میشود و معمولا (اما نه همیشه) کوتاهتر از بخش پیشگفتار است. مقدمه اساسا مقالهی مختصری دربارهی نحوهی نگارش و شرح انگیرهی شکلگیری کتاب است. اگر به زندگی شخصی نویسنده یا فرایند خلاقانهی شکلگیری یک کتاب علاقه دارید، با خواندن بخش مقدمه میتوانید به اطلاعات باارزشی دست یابید.
معرفی: نویسندهی کتاب در این بخش مستقیما با خواننده صحبت میکند و به معرفی کتاب، مرور محتوای آن و ایجاد انگیزه در خواننده میپردازد. بخش معرفی معمولا برای کتابهای غیرداستانی نوشته میشود. اگر تمایل ندارید پیش از شروع داستان، کوچکترین بخشی از داستان لو برود، بهتر است بخش معرفی را پس از اتمام کتاب بخوانید.
صفحات پایانی کتاب معمولا به مقالهها یا سرمقالههایی که دربارهی همان کتاب نوشته شدهاند، اختصاص دارد و فقط در کتابهای بسیار معروف نظیر خوشههای خشم اثر جان اشتاینبک دیده میشود. خواندن این بخش از کتاب نیز مانند بخشهای نخستین کتاب اختیاری است.
اگر با تمام وجود از خواندن یک کتاب لذت بردهاید، با خواندن مطالب پایانی کتاب، شانس مرور بخشهای مهم را پیدا میکنید یا اگر از اهمیت کتاب خبر نداشته باشید، با خواندن این قسمتها با اهمیت تاریخی، اجتماعی و فرهنگی کتابی که خواندهاید، بیشتر آشنا میشوید.
وقتی غرق خواندن یک کتاب جذاب میشوید، گذشت زمان را احساس نمیکنید. سعی کنید در یک حالت نشسته، زمان زیادی را صرف خواندن نکنید. شما میتوانید به کمک تایمرِ گوشی یا ساعت، زمان استراحت یا رسیدگی به کارهای دیگرتان را از دست ندهید. هنگام بستن کتاب، گذاشتن نشانهی کتاب بین صفحات را فراموش نکنید.
بیشتر کتابهایی که حاوی بخشهای کوتاه و بسیار زیاد هستند، فهرست مرتب و روشنی از مطالب را برای سهولتِ کار خواننده در صفحات نخستین کتاب قرار میدهند. فهرست راهنما نیز در صفحات پایانی کتاب قرار دارد که شامل واژگان کلیدی و دیگر واژگان و اصطلاحات مهم با ذکر صفحات آنها میشود.
خواندن مجموعهی اشعار یا مقالات درصورتیکه شامل فهرست مطالب باشد، آسانتر است. بدون وجود فهرست مطالب باید کتاب را از آغاز بخوانید، درحالیکه با وجود چنین فهرستی میتوانید مطالب جالب را پیش از باقی مطالبِ کسلکننده یا نهچندان چشمگیر بخوانید.
اگر مجموعه اشعاری مانند شاهنامهی فردوسی و منطقالطیر عطار را کنار بگذاریم باقی کتابهای شعر و مجموعه داستانهای کوتاه را میتوان به هر ترتیب دلخواه خواند.
این مزیتِ مجموعه نوشتههای کوتاه است که میتوانید برحسب سلیقهی شخصی خودتان از آنها استفاده کنید، مثل پروانه از این شاخه به آن شاخه بپرید و از هرکجای کتاب که دلتان خواست، شروع به خواندن کنید و مجبور نباشید از ابتدا تا انتهای کتاب را بخوانید و منتظر رسیدن به بخشهای جذاب آن باشید.
وقتی برحسب سلیقه خودتان به بخشهای جذابتر کتاب خوگرفتید، رفتهرفته نسبت به بخشهایی که قبلا ملالآور بهنظر میرسیدند، کنجکاو میشوید و به آنها هم علاقه نشان میدهید.
با مطالبی که میخوانید زندگی کنید و با تأکید بر بخشهای جذاب کتاب، آن را به بخشی از زندگی خود تبدیل کنید. اگر بخواهید با خونسردی و بیتفاوتی به صورت خطی، از ابتدا تا انتهای کتاب را بخوانید، لذت زیادی از آن نخواهید برد.
یادداشتبرداری کنید و در یادداشتهای خود شمارهی صفحه یا اسامی نویسندگانی را که از آنها یاد میشود بنویسید تا در آینده بهراحتی به یک فهرست کامل از نکات مهم کتاب دسترسی داشته باشید.
برای خط کشیدن زیر مطالب مهم یا جالبتوجه از مداد استفاده کنید.
تکرار میکنیم: کتاب را بادقت مطالعه کنید و دربارهی آنچه میخوانید بیندیشید تا از دریچهی خواندنِ کتاب به آگاهی دست یابید.
واندن تفریحیِ کتابهای آموزشی، شدنی، اما غیرمتداول است. بیشتر افراد برای کسب اطلاعات موردنیاز، کتاب آموزشی میخوانند. کتابهای آموزشی و درسی منبع عالیِ اطلاعات متمرکز و طبقهبندیشده در موضوعات گوناگون هستند. برای اینکه بیشترین بهره را از این کتابها ببرید، بهتر است هنگام خواندن، یک دفترچهی یادداشت دَم دست داشته باشید.
در بیشتر موارد، خواندن کتابهای آموزشی از آغاز تا پایان ضرورتی ندارد، از طرفی، از این فصل به آن فصل پریدن هم مفید نیست. بهتر است هربار که نیاز به خواندنِ حتی بخشی از یک فصل را داشتید، آن فصل را کامل بخوانید.
اگر یک کتاب آموزشی یا درسی میخوانید، احتمالا هدفتان قبول شدن در یک امتحان یا پشتسرگذاشتن یک دوره است. کتابهای آموزشی و درسی بهراحتی قابلدرک نیستند و نمیتوان آنها را بهسرعت خواند، بنابراین بهترین کار این است که زود دستبهکار شوید و سعی کنید هربار که کتاب را باز میکنید، پیشرفت اندکی در درک مطالب داشته باشید.
روزهای معینی از هفته را به خواندن کتابهای آموزشی اختصاص بدهید تا فرایند یادگیری برایتان آسان شود. اگر بخواهید قبل از امتحان، کتابهای درسی را باعجله بخوانید نهتنها به درک درستی از مطالب نمیرسید، بلکه دچار اضطراب نیز خواهید شد.
برگرفته از: Wikihow.com
ترجمه: chetor.com