چرا ایرانی "وقت" ندارد؟
مثالی در زمینه مصرف فرهنگی بزنم. سرانه مطالعه کتاب در ایران کم است. خیلی از افراد دلیل این را گرانبودن کتاب عنوان میکنند. در حالی که چنین نیست و دلیل مطالعه کم این است که حتی مطالعه کتاب هم نیاز به وضعیت آزاد ذهنی و دوری از استرسها دارد.
کد خبر :
۷۸۰۵
بازدید :
۱۱۴۶۴
فرادید| ایرانیها در روز کمتر از 20 دقیقه را صرف فعالیتهای تفریحی و فرهنگی میکنند. این نتیجه بررسیهای مرکز آمار ایران درباره فعالیتهای روزانه ایرانیهاست. همچنین بنابر این آمار زنان سهم کمتری در کارهای فرهنگی و تفریحی داشتهاند. با فرض اینکه نتایج آمارگیری سازمان آمار درست و گویای بخشی از شرایط اجتماعی باشد آیا ما با فقدان فرهنگ و تفریح در میان مردم روبروییم؟
این اولینبار نیست که مرکز آمار با تفکیکِ نوع فعالیتهای روزانه سعی کرده نشان دهد یک ایرانی در طول روز چه کارهایی انجام میدهد. زمستان 87 و بهار و تابستان 88 نیز طرح آمارگیری گذران وقت با هدف ارائه اطلاعات درباره نوع و زمان فعالیتهای انجامشده اجرا شد.
با سپریشدن چندسال و در پاییز و زمستان 93 بار دیگر آمارگیری درباره نوع فعالیتهای روزانه از سر گرفتهشد.
آمار اخیر مرکز آمار ایران درباره نوع و اندازه فعالیتهای روزانه در بهار 94 است. طبق دادههای اخیر این مرکز، ایرانیها بیشترین زمان را صرف نگهداری و مراقبت شخصی میکنند و کمترین زمان را به فعالیتهای داوطلبانه و خیریه اختصاص میدهند.
به طور جزئیتر هر ایرانی در طول روز 2 ساعت و 52 دقیقه به فعالیتهای شغلی، 3 ساعت و 12 دقیقه به خانهداری، 2 دقیقه به فعالیتهای خیریه و داوطلبانه، 52 دقیقه به فعالیتهای آموزشی و فراگیری، 1 ساعت و 2 دقیقه به مشارکت اجتماعی، 18 دقیقه به فعالیتهای فرهنگی و تفریحی، 16 دقیقه به فعالیتهای ورزشی، 2 ساعت و 1 دقیقه به استفاده از رسانههای جمعی و در نهایت به میزانِ 13 ساعت و 24 دقیقه به نگهداری و مراقبت شخصی میپردازد.
با توجه به اینکه سومینبار است که مرکز آمار به طور پیوسته اقدام به انتشار این آمار کرده کارشناسان نظرات متفاوتی درباره آن ابراز کردهاند. برخی از آنها این آمار را سطحی و برخی نیز آن را نزدیک به واقعیت میدانند.
اما فارغ از اینکه این آمار تا چه حد به شرایط واقعی نزدیک است، رقم اعلام شده برای هر فعالیت قابل توجه است. یکی از مواردی که در این دادهها به چشم میآید رقمِ پایین فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی است.
ایرانیها در پاییز نود وشه، 9دقیقه، در زمستان نود و سه، 11دقیقه و در بهار نود و چهار، 18دقیقه را به فعالیتهای تفریحی و فرهنگی پرداختهاند. هرچند بنا بر این اعداد به نظر میرسد فعالیتهای تفریحی و فرهنگی افزایش یافته، اما کارشناس نظرات دیگری دارند.
استرس به جای تفریح!
یک روانشناس درباره این آمار معتقد است که میزانِ کم فعالیتهای فرهنگی و تفریحی در جامعه ما معلولی از استرسها و فشارهای اجتماعی است. این کارشناس همچنین میگوید تفریح میان مردم ما بدل به امری توخالی شده و ما ایرانیها بالانس فعالیتهای زندگیمان را از دست دادهایم.
دکتر مهدی ملکمحمد به فرادید گفت: از آنجایی که در آمار مرکز آمار ایران فعالیت فرهنگی و تفریحی تفکیک نشدهاند و همچنین مشخص نیست که دقیقا چه فعالیتهایی مدنظر بوده نمیتوان به طور خاص اظهار نظر کرد. اما به طور کلی و بنا بر آنچه مشهود است، بخش بزرگی از زندگی ما صرف استرسهای کار و زندگی شده و فعالیتهای روزانه ما بالانس خود را از دست دادهاند.
این روانشناس همچنین با تایید اینکه تفریح بخش کمی از زندگی ایرانیان را در بر گرفته تحلیل کرد: ما باید ببینیم چه اتفاقی افتاده که فعالیتهای روزانه ما نامتوازن شدهاند؟ ما در جامعهای زندگی میکنیم که سالهاست در شرایط اضطرار قرار دارد، هنگامی که افراد در شرایط اضطرار قرار داشته باشند نیازهای آنها در وهله اول نیازهای اولیه است. در حال حاضر جامعه ما در نیازهای فیزیولوژیک خود مانده و نهایتا در یک پله بالاتر و نیاز به امنیت ایستاده است.
ملکمحمد تصریح کرد: بنابراین پرداختن به تفریح و فرهنگ دور از ذهن مردم قرار گرفتهاست. البته این ارتباطی به اقتصاد ندارد. چرا که طبقه مرفه ما نیز ذهنی فارغ ندارد تا بتواند فعالیتی فرهنگی و تفریحی برای خود دستوپا کند.
عضو انجمن روانشناسی ایران با اشاره به اینکه زنان کمتر به فعالیتهای فرهنگی و تفریحی میپردازند نیز گفت: در شرایطی که توصیف کردم زنان استرسهای بیشتری را تجربه میکنند و درنتیجه ذهنشان کمتر میتواند در زمان اوقات فراغت قرار گیرد. توقع از زنان همچنان بسیار بالاست.
این مشاور با تصریح این نکته که فعالیتهای تفریحی ما با استرس روبروست اظهار کرد: ما ایرانیها حتی زمانی که بخواهیم فعالیتی تفریحی انجام دهیم رفتار و ذهنمان متلاطم میشود. مثلا در ایام تعطیلات جمعیت گستردهای به مسافرت میروند؛ در حالی که در تحلیل رفتار آنها ما نوعی از وظیفهمداری را میبینیم و نه نگاهی فراغتی و آزاد.
وی تصریح کرد: درنتیجه پیش زمینه تفریح که باید ذهنی فارغ باشد، به استرس و نگرانی تبدیل میشود. بنابراین فعالیتهای تفریحی ما از درون تهی شده و محتوایی ندارند.
مهدی ملکمحمد همچنین اظهار کرد: البته این به معنای آن نیست که ایرانیها زمان فراغت ندارند، بلکه آنها ترجیح میدهند بیشتر این زمان را بخوابند یا در حرکتی منفعلانه تلویزیون تماشا کنند. رفتاری که نه تنها فعالیتِ تفریحی کارا و مفیدی نیست بلکه فرد را در وضعیت بیهدفی قرار میدهد.
این روانشناس و مشاور در ادامه و در پاسخ به این سئوال که تفریح کم و این شرایط چه تاثیری خواهد داشت توضیح داد: در روانشناسی تفریح گفته میشود تفریح انرژیبخش زندگی است. این در حالی است که در کشور ما تفریح نه تنها انرژیبخش نیست بلکه باعث کاهش انرژی میشود. مانند زمانی که فردی که از تفریح یا مسافرت برمیگردد و پس از آن میخواهد یک روز هم در خانه استراحت کند! چرا که او در مدت تفریح نیز درگیر چالشهایی بودهاست.
مهدی ملکمحمد همچنین گفت: مثالی در زمینه مصرف فرهنگی بزنم. سرانه مطالعه کتاب در ایران کم است. خیلی از افراد دلیل این را گرانبودن کتاب عنوان میکنند. در حالی که چنین نیست و دلیل مطالعه کم این است که حتی مطالعه کتاب هم نیاز به وضعیت آزاد ذهنی و دوری از استرسها دارد.
وی همچنین با ذکر این نکته که ابراز خوشی و تفریح در جامعه ما ارزش تلقی نمیشود ادامه داد: یکی از چیزهایی که در ایران ارزشمدار شده این است که افراد به یکدیگر بگویند "خیلی خستهام!" اگر فردی از روزِ خوش و تفریحاتی که داشته تعریف کند لقب "الکی خوش" میگیرد. این امر البته به روانکاوی فرهنگی ایرانیها و اینکه مظاهر شادی و خوشی را ضدارزش تلقی میکنند بازمیگردد.
ملکمحمد بار دیگر و با اشاره به آمار مرکز آمار در انتها گفت: همچنین به دلیل ضد ارزش بودن فعالیتهای تفریحی این امکان وجود دارد که افراد با وجود فعالیت تفریحیِ بالا به پرسشگر مرکز آمار اطلاعات درستی ندهند.
فعالیتِ کم فرهنگی برابر با توسعهنیافتگی است
یکجامعهشناس نیز با تایید اینکه میزان فعالیتهای فرهنگی در میان ایرانیها کم است میگوید فعالیت کم فرهنگی باعث میشود که ما بسیاری چیزهای دیگر را نیز از دست بدهیم و نپرداختن به فرهنگ جلوی رشد جامعه را می گیرد.
امانالله قراییمقدم به فرادید گفت: فرهنگ از نظر جامعهشناس اصل است و همهچیز از آن نشات میگیرد. ردپای فعالیتهای فرهنگی در دیگر زمینهها مانند اقتصاد، روانشناسی و ... دیده میشود. بسیاری نظریهپردازان کسب ارزشهای فرهنگی را در دوری از آسیبهای اجتماعی موثر میدانند. همچنین تا فرهنگ و ساختار فرهنگی درستی وجود نداشته باشد نه اقتصاد شکوفا خواهد شد و نه توسعهیافتگی در پیش خواهد بود. ماکس وبر معتقد است آنچه موجب رشد اقتصاد میشود ذهنیت فرهنگی است.
این جامعهشناس در ادامه اظهار کرد: دلیل اینکه فعالیت فرهنگی در ایران بسیار پایین است این است که نه در سطح آموزش و پرورش نه توسط دولت و نه توسط خانوادهها اقدامی صورت نگرفته و جوانان ارزشها را در سایه فرهنگ نهادینه نکردهاند.
قرائیمقدم ادامه داد: توجه کم به فعالیت فرهنگی باعث شده آنومی فرهنگی در جامعه شکل بگیرد و عناصر فرهنگی ما ضعیف شوند. ما چندین فرهنگسرا در کشور داریم؛ اما آیا این فرهنگسراها محلی برای فرهنگ و فعالیت فرهنگی هستند؟ خیر. این فضاها به شدت ضعیف عمل کرده و به یک اسم تقلیل داده شدهاند.
این استاد دانشگاه همچنین به تبعات نپرداختن به فرهنگ پرداخته و گفت: اگر به ارزش فرهنگ در بین جوانان بیتوجهی بشود جرائم و آسیبهای اجتماعی زیاد خواهند شد. بنابراین به اعتقاد بسیاری فرهنگ از اقتصاد نیز مقدمتر است.
دکتر قرائیمقدم همچنین اظهار کرد: زمان ایدهآل برای پرداختن به فعالیت فرهنگی در روز باید دو ساعت باشد. کمتر از این میزان باعث افسردگی اجتماعی خواهد شد. بنابراین باید فضاهای فرهنگی غنی وجود داشته باشند و مطمئن باشیم که با هزینه هزار تومان در زمینه رشد فرهنگی بیش از 10 هزار برداشت خواهیم کرد.
۰