رسانه، همهچیز است
در این حالت در جامعه پدیدهای به نام «همدلی» شکل میگیرد و پا به عرصه وجود میگذارد که از عوامل ایمنیبخش و امنیتآفرین قوی و مؤثر در جوامع انسانی است.
کد خبر :
۷۹۴۰۱
بازدید :
۴۲۰۷
پژمان موسوی | رسانه و امنیت، نهتنها در ایرانِ امروز که تقریبا در تمام کشورهای جهان، یک رابطه مستقیم و البته پیچیده دارند. اگر امنیت را نه صرفا یک پدیده عینی که یک پدیده ذهنی بدانیم و اگر کارکرد رسانهها را مقدم بر هر چیزی، ذهنیتسازی و انگارهسازی تعریف کنیم، رابطه رسانه و امنیت به شکلی آشکارتر و شفافتری خود را نمایان خواهد کرد.
اهمیت روزافزون رسانهها در سازوکار تحولات اجتماعی-سیاسی از ماهیت این ابزار ناشی میشود؛ چراکه اطلاعات مانند مهمترین عنصر ماهوی این ابزار، بهویژه در اشکال جدید سازمان سیاسی- اجتماعی، از منابع قدرت قلمداد میشود. امروزه نقش اطلاعات در سازوکارهای تصمیمگیری از اهمیت بالایی برخوردار است و همین امر نقطه تلاقی «رسانه» و «قدرت» را شکل میدهد.
ابزار رسانه مخصوصا در طلیعه قرنی که «اطلاعات» به مثابه منبع اولیه و مهم قدرت مطرح است، از حساسیت بالایی برخوردار است. همزاد «رسانه» و «اطلاعات» و تلاقی این مفاهیم با قدرت و نقش مستقیم و غیرمستقیم رسانه در شکلدهی به هنجارهای اجتماعی، عمومی و ارزشهای فردی، معادله مهم و تازهای را در جهان معاصر رقم میزند که نتیجه آن بهطورقطع در امنیت تمام واحدهای سیاسی تأثیرگذار است.
اگر در برداشتی وسیع، امنیت را پویایی و پایداری ارزشها و هنجارها در اشکال انتزاعی و انضماعی آن بدانیم، با توجه به تأثیر مستقیم و غیرمستقیم «اطلاعات» و تأثیر پنهان و آشکار «رسانه» در شکلدهی و تحول ارزشها و هنجارها، آنگاه به راحتی میتوان از آثار ناشی از تولد رسانههای تازه بر امنیت ملی سخن گفت.
رسانههای جمعی از منظر روانشناسی اجتماعی هم در تأمین امنیت عموم حائز اهمیت هستند، با این توضیح که وسایل ارتباط جمعی با بالابردن رشد فرهنگی مردم به ایجاد احساس امنیت و شخصیت و حضور در تصمیمگیریها در کنار منافع مادی لازم در این فرایند، کمک میرسانند.
در این حالت در جامعه پدیدهای به نام «همدلی» شکل میگیرد و پا به عرصه وجود میگذارد که از عوامل ایمنیبخش و امنیتآفرین قوی و مؤثر در جوامع انسانی است.
روزنامهنگاران و اهالی رسانه، اما دقیقا کجای این معادله قرار دارند؟ روزنامهنگاران چگونه میتوانند نقش تاریخی خود در ایمنیبخشی به جامعه را ایفا کنند؟ شاید به چشم خیلیها نیاید، اما روزنامهنگاران هر روز به شیوههای مهم و متعدد با اخبار و اطلاعات سروکار دارند.
روزنامهنگاران و اهالی رسانه، اما دقیقا کجای این معادله قرار دارند؟ روزنامهنگاران چگونه میتوانند نقش تاریخی خود در ایمنیبخشی به جامعه را ایفا کنند؟ شاید به چشم خیلیها نیاید، اما روزنامهنگاران هر روز به شیوههای مهم و متعدد با اخبار و اطلاعات سروکار دارند.
در مرحله اول این آنها هستند که تصمیم میگیرند کدام خبر را پوشش دهند و گزارش کنند و کدام خبر را نادیده بگیرند. در مرحله بعد تمام گزارشهای موجود و تولیدی هم باید مورد بررسی قرار گیرند. اینها نخستین گامها در راه مراقبت و بررسی اخبار روزانه است.
اما خبرهایی که از این صافی عبور میکنند هم به یک اندازه مورد توجه قرار نمیگیرند. برخی از آنها به طور کامل و به شکل عمده و برخی دیگر به شکل مختصر مورد توجه قرار میگیرند. ازاینروست که مطالب با توجه به تکنیکهای برجستهسازی مانند خبر یا مطلب اول، خبر یا مطالب نیمتای اول صفحه، تیتر درشت و... در اختیار مخاطب قرار میگیرد.
ازاینرو نظریه برجستهسازی که هدف آن اولویتبخشیدن به اخبار و گزارشهای خاص در ارتباط با مسائل و پدیدههای اجتماعی است، میتواند نقش مهمی ایفا کند؛ بر اساس این نظریه، مطالبی که روزنامهنگاران انتخاب میکنند و فضای بیشتری به آن میدهند، در ذهن مخاطب اولویت پیدا میکند. درواقع هرچه مطبوعات مسئلهای را برجستهتر کنند، این احتمال وجود دارد که آن مسئله برای مردم مهمتر جلوه کرده و بیشتر دغدغه آنها شود.
بهطورکلی، رسانهها از جمله مطبوعات در شکلگیری معانی و برداشتهای ذهنی مخاطبان در موضوعات مختلف بسیار تأثیرگذار هستند. به عبارتی چارچوبهای مفهومی و ذهنی مخاطبان و تصویرشان از دنیایی عینی، به میزان زیادی به محتوا و مضامین رسانهای بستگی دارد.
البته نباید از این نکته غافل بود که با گسترش روزافزون وسایل نوین ارتباط جمعی و همهگیرشدن شبکههای اجتماعی و تأثیرات روزافزون فضای مجازی در زندگی مردم، بخشی از فرایند برجستهسازی از طرف این رسانههاست که صورت میگیرد و ازهمینرو در بررسی نقش رسانهها در پراهمیت یا بیاهمیتکردن وقایع و رویدادها، تمام سپهر رسانهای باید مورد بررسی قرار گیرد نه فقط رسانههای مکتوب و نه فقط فضای مجازی و شبکههای اجتماعی ....
۰