چین و رویای ابرقدرت شدن

چین و رویای ابرقدرت شدن

هم آمریکا و هم استرالیا از رقبای چین محسوب می‌شوند؛ آمریکا در سطح جهانی و استرالیا در سطح منطقه‌ای؛ و هر دوی این کشورها، مشکلاتی بسیار عمیق‌تر از چگونگی مهار ویروس کرونا با کشور چین دارند؛ به ویژه در زمینه تجارت بین‌المللی.

کد خبر : ۸۰۴۹۰
بازدید : ۵۹۵۲
چین و رویای ابرقدرت شدن
در چین، حزب کمونیست این کشور قدرت را به طور کامل در اختیار دارد
چین می‌گوید موفق شده بحران کرونا را مهار کند. اما هنوز تا مهار بحرانی دیگر که چین در مرکز آن قرار دارد، راه درازی مانده است: بحرانی سیاسی در عرصه روابط بین‌الملل.

از نخستین روز‌های آغاز شیوع کرونا در چین، نشانه‌های اثرات این ویروس بر چهره بین‌المللی این کشور و قدرت نرم پکن نمایان شد. از واکنش‌های نژادپرستانه به اقلیت‌های آسیایی در کشور‌های غربی، تا انتشار روایت‌های اغراق‌شده و منفی درباره غذا‌های چینی، فرهنگ چینی و سبک زندگی چینی‌ها، همه از جمله آسیب‌های نخستینی بودند که کرونا بر چین وارد کرد.

اما ضربات کرونا به امور حوزه دیپلماسی عمومی و تصور جهانیان از چینی‌ها محدود نماند. وقتی دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا به روی چین شمشیر کشید، این کشور هنوز در حال تدفین روزانه صد‌ها نفر به دلیل ابتلا به بیماری کووید-۱۹ بود.

در نهایت آثار منفی کرونا بر موقعیت جهانی چین تا جایی پیش رفت که آمریکا این کشور را به لاپوشانی درباره انتشار کرونا و همدستی با سازمان بهداشت جهانی برای مخفی‌کاری متهم کرد. به دلیل این اتهامات، هم سازمان بهداشت جهانی کمک سالانه ۴۰۰ میلیون دلار واشنگتن را از دست داد و هم چین تبدیل شد به آماج حملات تازه رئیس‌جمهور خبرساز آمریکا.

ایالات متحده امیدوار است تا بتواند کشور‌های بیشتری را با خود همراه کند و تا اینجا، دستکم استرالیا با واشنگتن همراه شده است. دولت استرالیا خواستار تحقیقات مستقل بین‌المللی درباره منشا اصلی ویروس کرونا شده و به دنبال این است که در مجمع جهانی بهداشت، این خواسته را به کرسی بنشاند.

اما چین برای آمریکا و استرالیا حریف دست و پا بسته‌ای نیست. این کشور به شدت همه اتهامات را رد می‌کند و اخیرا با انتشار یک جوابیه ۱۱ هزار کلمه‌ای غیرمتعارف، ۴۲ اتهام مطرح شده علیه کشور را رد کرد. چین می‌گوید همه این حرف‌ها دروغ است و بر اساس پروتکل‌های مصوب سازمان بهداشت جهانی عمل کرده است.

هم آمریکا و هم استرالیا از رقبای چین محسوب می‌شوند؛ آمریکا در سطح جهانی و استرالیا در سطح منطقه‌ای؛ و هر دوی این کشورها، مشکلاتی بسیار عمیق‌تر از چگونگی مهار ویروس کرونا با کشور چین دارند؛ به ویژه در زمینه تجارت بین‌المللی.

چین و رویای ابرقدرت شدن
بر اساس رده‌بندی گلوبال فایر‌پاور، چین در حال حاضر صاحب سومین ارتش قدرتمند جهان است

سلامت جهانی یا 'رئال پولتیک' همیشگی
اگر ویروس کرونا از کشوری به جز چین در جهان شیوع پیدا می‌کرد آیا همچنان وضعیت به همین شکل بود؟ آیا چنین بحرانی بدون توجه به موقعیت جهانی کشور مبدا، باز هم آن کشور را با بحرانی شبیه به بحران کنونی چین روبه‌رو می‌کرد؟

کری براون، رئیس انستیتوی چین‌شناسی لائو در دانشگاه کینگز لندن معتقد است که بخش مهمی از این بحران ارتباط مستقیمی با موقعیت استثنایی چین در جهان دارد:

"به نظر من دلیل اصلی این است که چین، ساختار سیاسی متفاوتی دارد و این ساختار مخفی‌کار، به شکل فزاینده‌ای به یک مشکل تبدیل شده است. در چین حزب کمونیست قدرت را در کشور قبضه کرده که به هیچ وجه شفاف و پاسخگو نیست.
همزمان این کشور اقتصاد بسیار قدرتمند و مهمی دارد و احتمالا ظرف یک دهه آینده به قدرت اول اقتصاد جهان تبدیل می‌شود. به همین دلیل هم به شکل طبیعی تمایل دارد که نفوذ و قدرت بیشتری در جهان داشته باشد که با مقاومت دیگران روبه‌رو می‌شود.
این دو عامل، مسایلی هستند که بحران فعلی را به‌وجود آوردند، که البته هیچ کدام موضوعات تازه‌ای نیستند و تنها کووید-۱۹ آن‌ها را تشدید کرده و جلوی چشم جهان آورده. به دلیل ریشه‌های ساختاری، چنین بحرانی، اجتناب‌ناپذیر است. "

به بیان دیگر بر اساس تحلیل براون - نویسنده کتاب‌های مهمی مانند "چین امروز" - ریشه واقعی این بحران، نه در چگونگی مهار کرونا یا غذای چینی‌ها، بلکه در تحول بزرگ انتقال آهسته قدرت، در عالی‌ترین سطح سیاست بین‌الملل است؛ تحولی که چینی‌ها در یکی دو دهه اخیر تلاش کردند آن را در چارچوب گفتمان "صعود صلح‌آمیز چین"، یک تحول بی‌خطر تصویر کنند.

کری براون می‌گوید هر قدر که بر سرمایه‌گذاری‌های چین در سراسر جهان افزوده می‌شود، هر قدر که بر اهمیت چین در اقتصاد جهانی افزوده می‌شود، و هر قدر که چشم‌انداز‌های بیشتری برای سلطه، پیش پای چین قرار می‌گیرد، این کشور به شکل طبیعی، به موقعیت "ابرقدرت شماره یک" جهان چشم خواهد داشت.

در نگاه تحلیلگرانی مانند کری براون، غرب و در راس آن آمریکا در مجادله‌ای دائمی با چین به سر می‌برند که ناشی از افزایش قدرت و نفوذ این کشور است، و موقعیت‌هایی شبیه به بحران کرونا، تنها فرصتی است برای عقب‌راندن حریف در رقابتی که به آسانی به پایان نخواهد رسید؛ و در مواردی در قرن بیستم به جنگ‌هایی جهانی منجر شده است.

'دیپلماسی ماسک'
تحلیل بحران سیاسی چین از زاویه رقابت ژئوپولتیک قدرت‌های جهان، بدین معنا نیست که چین به دلیل اینکه منشا ویروسی همه‌گیر بوده، لزوما باید عقب‌نشینی کند؛ برعکس، چین که سرمایه‌گذاری قابل توجهی بر روی دیپلماسی عمومی کرده، از آغاز کرونا همه تلاشش را برای مهار آسیب‌های سیاسی انجام داده است.

در گام نخست، روایتی که حکومت کمونیستی چین از شیوع کرونا در رسانه‌هایش چارچوب‌بندی کرده، هیچ شباهتی به روایتی که واشنگتن بر آن پا می‌فشارد ندارد.

وینست نای، از گزارشگران که رسانه‌های چینی را دنبال کرده می‌گوید در این رسانه‌ها، یک رویارویی میان روایت‌ها شکل گرفته است.

او می‌گوید: "روایت چین این است که در کنترل و مهار کرونا بسیار قوی و موفق عمل کرده؛ و حالا هم در حال کمک به باقی کشور‌های دنیاست. اما در مقابل آمریکا و دونالد ترامپ که از پس مهار بحران بر نیامده‌اند، می‌خواهند تاریخ را بازنویسی کنند و همه چیز را به گردن چین بیاندازند. "

نمود بین‌المللی این روایت، کمک‌های بشردوستانه چین است که ظاهرا به شکل سخاوتمندانه‌ای نصیب بسیاری از کشور‌های در حال توسعه و کشور‌های فقیر جهان شده است.

استراتژی چین در زمینه کمک‌های بشردوستانه در اوج کرونا، چنان فراگیر شد که برخی آن را "دیپلماسی ماسک" توصیف کردند؛ دیپلماسی عمومی از راه ارسال کمک که دهه‌هاست در صدر برنامه‌های سیاسی دولت آمریکا و برخی دیگر از دولت‌های ثروتمند غربی قرار دارد.

کری براون معتقد است که چین در این زمینه، "فرصت طلبانه" عمل کرده، اما: "کی در چنین موقعیتی فرصت‌طلبی نمی‌کند و تلاش نمی‌کند که بهترین بخش اقدامات خودش را تبلیغ کند؟ اینکه این کمک‌ها موثر هستند یا نه موضوع بحث ما نیست. "

وینست نای نیز می‌گوید که موقعیت به وجود آمده، به ویژه در منطقه آسیای شرقی نتیجه غیبت "کمک‌کننده‌های سنتی" است، چرا که بسیاری از این کمک‌کننده‌های غربی خودشان با بحران فزاینده شیوع کرونا روبه‌رو هستند و برخی‌شان "هنوز موفق نشده‌اند که از پس نیاز‌های خودشان بربیایند. "

آثار جهانی بحران
بحرانی که چین در عرصه جهانی با آن روبه‌رو است هنوز به پایان نرسیده و چشم‌اندازی نیز برای پایان این بحران وجود ندارد.

ضمن اینکه اگر انگیزه‌های ژئوپولتیک، یا "فرصت‌طلبی" دیپلماتیک بر چگونگی برخورد دولت‌های جهان برای مقابله با ویروس کرونا اثر گذاشته، این موضوع لزوما ناقض اهمیت عملکرد کشور‌ها در چگونگی برخورد با کرونا نیست.

شایعات بسیاری که درباره منشا کرونا منتشر شدند یا اتهاماتی که وب‌سایت‌های بی‌اعتبار مبلغ تئوری توطئه منتشر می‌کنند، به اندازه گزارش‌های خبرگزاری‌های بزرگ یا سازمان‌های معتبر بین‌المللی اثر ندارند. اما اگر گوشه‌ای از این اتهامات از منابع قابل اعتماد سر در بیاورند، هزینه بحران بسیار بیشتر خواهد شد.

چین به شدت در مقابل ایده تشکیل کمیسیونی بین‌المللی برای بررسی عملکردش مقاومت می‌کند، چرا که اصل انجام چنین تحقیقاتی - حتی اگر نتایجش به نفع چین باشد - نشان‌دهنده یک بی‌اعتمادی جهانی به گفته‌های سران چین خواهد بود؛ موضوعی که برای کشوری در جایگاه جهانی چین، یک هزینه سنگین به شمار می‌رود.

به همین دلیل نیز چین تا همین‌جا ذره‌ای در برابر اتهامات از خود نرمی نشان نداده و برعکس تا جایی که توانسته تلاش کرده از ابزارهایش - مانند تنبیه کردن استرالیا با ممنوع کردن واردات گوشت از این کشور - استفاده کرده تا جلوی اوج‌گیری موجی از نارضایتی جهانی را بگیرد.

چین در مواجهه با استرالیا نشان داد که در جریان این بحران از خود ضعف نشان نمی‌دهد. رسانه‌های چینی، استرالیا را عروسک خیمه‌شب‌بازی واشنگتن توصیف کردند.

اما فارغ از اینکه در نهایت ابعاد اثرات بحران سیاسی کرونا بر موقعیت چین چه خواهد بود، تا همین جا از نظر کری براون، از کارشناسان امور چین، کرونا دستکم به جهان نشان داد که این کشور چقدر مهم است.

او می‌گوید: "اگرچه شیوع کرونا یک اتفاق منفی و فاجعه انسانی است، اما در عین حال به بسیاری - به ویژه در همین لندن - نشان داد که چین چقدر مهم است و چرا نباید نسبت به این کشور بی‌تفاوت بود یا آن را نادیده گرفت. "

به گفته براون، همین موضوع و بحران سیاسی شکل گرفته، می‌تواند در نهایت دو اثر عمیق‌تر نیز داشته باشد:

"اول اینکه در پکن احتمالا بسیاری به این موضوع توجه خواهند کرد که ریشه‌های بی‌اعتمادی به چین چیست و چه بسا دست به اقداماتی بزنند تا این مشکل را کنترل کنند. در واشنگتن نیز این احتمال هست که مساله چگونگی او‌ج‌گیری رویارویی ژئوپولتیک و مهار خطرات احتمالی این رقابت، به شکل جدی‌تری بررسی شود و عده‌ای به دنبال راه‌حل باشند. "

تا همین جا، توفان پرمجادله‌ای که اطراف چین شکل گرفته نشان می‌دهد که صعود احتمالی این کشور به مقام اول قدرت و ثروت در جهان، صعود بی دردسری نخواهد بود. وعلاوه بر پیش‌بینی‌های رایج درباره مقاومت قدرت‌های دیگر در برابر پکن، حوادث غیرقابل پیش‌بینی مانند شیوع یک ویروس همه‌گیر می‌توانند این صعود را تند یا کند کنند.


۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید