هشدار درباره حب و بغض اصلاح طلبان
عباس عبدی، در مطلبی تحت عنوان (چگونه به یک راهبرد مناسب میرسیم) در سرمقاله هفته نامه اصلاح طلب صدا ضمن ترسیم راهبرد تازه برای جناح اصلاحات، در خصوص تندرویهای اصلاح طلبان هشدار میدهد.
کد خبر :
۸۱۵
بازدید :
۱۲۸۸
فرادید | عباس عبدی، در مطلبی تحت عنوان (چگونه به یک راهبرد مناسب میرسیم) در سرمقاله هفته نامه اصلاح طلب صدا ضمن ترسیم راهبرد تازه برای جناح اصلاحات، در خصوص تندرویهای اصلاح طلبان هشدار میدهد.
عبدی تاکید میکند: «یکی ازبدترین ویژگیها که موجب رکود فکری در میان اصلاحطلبان شده است، حب و بغض افراطی شکل گرفته میان آنان است. وقتی نسبت به یک چیز بغض یا حب پیدا کنیم چشم و گوشمان درباره فهم آن بسته میشود و قادر به درک واقعیت آن چیز نخواهیم بود، اینکه آنان با یک چیز، بد یا خوب باشند و در نتیجه هر پدیدهای را حول محور بد و یا خوب بودن با آن تحلیل کنند، نتیجهای جز جمود فکری و تحلیلی ندارد.»
این فعال اصلاحطلب بیان میکند: « یک نمونه کوچک آن تحلیلی است که بسیاری از آنان (اصلاحطلبان) پس از حوادث سوریه نسبت به مسایل این کشور و مواضع ایران در آنجا داشتند و بدون در نظر گرفتن واقعیتهای سوریه و نیز منافع ملی کشور در کنار عربستان و ترکیه قرار گرفتند، بدون آنکه نقدی جدی بر آن رفتارها داشته باشند، در حالی که اکنون چیز دیگری را میگویند.»
وی در ادامه بیان میکند: «حب و بغض نسبت به دیگران موجب شده که قدرت تحلیل از میان برود و به جای آن رفتار و تحلیل متوهمانه جانشین شود. بغض موجب شده که هیچ نقطه مثبت و مفیدی در طرف مغضوب دیده نشود، ضرر این دیده نشدن بیش از همه متوجه ناظر میشود که خود را از فهم واقعیت مغضوب محروم کرده است. حب بیش از حد موجب میشود که نقاط منفی و نادرست افراد محبوب دیده نشود و دود این اشتباه نیز به چشم خودمان خواهد رفت. و بدتر از همه آن فرد محبوب متضرر میَشود که کسی ایراداتش را به او گوشزد نمیکند و حتی بدترین رفتارها را که انجام میدهد، با تشویق و به به و هوراکشیدن دیگران مواجه میشود!»
عبدی در بخش دیگری از سخنان خود میگوید: «نادیده گرفتن بدیهیات اخلاق سیاسی مشکل دیگر ماست که، نمونهاش تبعیت از معیار دوگانه است. اگر یک رفتار نادرست را در طرف مقابل ببینم با شدت هر چه بیشتر آن را محکوم و برجسته میکنیم ولی وقتی به افراد این طرف میرسیم، بنابر مصلحت سکوت کرده و به قول معروف زیرسبیلی رد و حتی بدتر از آن توجیه میکنیم. یکی از مصادیق این بداخلاقی، تبعیت از منطقی است که آن را در حرف محکوم میکنیم ولی در عمل خودمان به آن عمل میکنیم.»
عبدی تاکید میکند: «یکی ازبدترین ویژگیها که موجب رکود فکری در میان اصلاحطلبان شده است، حب و بغض افراطی شکل گرفته میان آنان است. وقتی نسبت به یک چیز بغض یا حب پیدا کنیم چشم و گوشمان درباره فهم آن بسته میشود و قادر به درک واقعیت آن چیز نخواهیم بود، اینکه آنان با یک چیز، بد یا خوب باشند و در نتیجه هر پدیدهای را حول محور بد و یا خوب بودن با آن تحلیل کنند، نتیجهای جز جمود فکری و تحلیلی ندارد.»
این فعال اصلاحطلب بیان میکند: « یک نمونه کوچک آن تحلیلی است که بسیاری از آنان (اصلاحطلبان) پس از حوادث سوریه نسبت به مسایل این کشور و مواضع ایران در آنجا داشتند و بدون در نظر گرفتن واقعیتهای سوریه و نیز منافع ملی کشور در کنار عربستان و ترکیه قرار گرفتند، بدون آنکه نقدی جدی بر آن رفتارها داشته باشند، در حالی که اکنون چیز دیگری را میگویند.»
وی در ادامه بیان میکند: «حب و بغض نسبت به دیگران موجب شده که قدرت تحلیل از میان برود و به جای آن رفتار و تحلیل متوهمانه جانشین شود. بغض موجب شده که هیچ نقطه مثبت و مفیدی در طرف مغضوب دیده نشود، ضرر این دیده نشدن بیش از همه متوجه ناظر میشود که خود را از فهم واقعیت مغضوب محروم کرده است. حب بیش از حد موجب میشود که نقاط منفی و نادرست افراد محبوب دیده نشود و دود این اشتباه نیز به چشم خودمان خواهد رفت. و بدتر از همه آن فرد محبوب متضرر میَشود که کسی ایراداتش را به او گوشزد نمیکند و حتی بدترین رفتارها را که انجام میدهد، با تشویق و به به و هوراکشیدن دیگران مواجه میشود!»
عبدی در بخش دیگری از سخنان خود میگوید: «نادیده گرفتن بدیهیات اخلاق سیاسی مشکل دیگر ماست که، نمونهاش تبعیت از معیار دوگانه است. اگر یک رفتار نادرست را در طرف مقابل ببینم با شدت هر چه بیشتر آن را محکوم و برجسته میکنیم ولی وقتی به افراد این طرف میرسیم، بنابر مصلحت سکوت کرده و به قول معروف زیرسبیلی رد و حتی بدتر از آن توجیه میکنیم. یکی از مصادیق این بداخلاقی، تبعیت از منطقی است که آن را در حرف محکوم میکنیم ولی در عمل خودمان به آن عمل میکنیم.»
۰