۴ روانی فرقهساز در آمریکا
او ۳۸ نفر از پیروان پر و پا قرصش را گردهم آورد و دستور داد همه لباس سیاه بپوشند. آن وقت سم سیانور را با سُس سیب مخلوط کرد و همه با هم از آن خوردند و مُردند!
کد خبر :
۸۱۸۵۳
بازدید :
۶۴۲۶
جواد نوائیان رودسری | آمریکا نسبت به بسیاری از کشورهای دنیا، کشور جدیدی به حساب میآید؛ اما طی تاریخ حدوداً ۴۰۰ ساله خود، مرکزی عمده برای شکلگیری انواع فرقهها و باندهای عجیب و غریب بوده است؛ آنقدر که شاید در تمام دنیا نتوانیم این تعداد گروه را که عموماً با سرپرستی افراد منحرف و در برخی موارد، حول مباحث ماوراءالطبیعی و حتی با ظاهری مذهبی شکل گرفتهاست، بیابیم.
فرهنگ حاکم بر آمریکا، از همان ابتدا مستعد تربیت چنین افراد و گروههایی بود. نخستین کسانی که به آمریکا مهاجرت کردند، مسیحیان پروتستانی بودند که برداشتهای جدید و البته توام با خشونتی را از متون دینی مسیحی و یهودی ارائه میکردند. توسعه نظام سرمایهداری، به تشدید چنین باورهایی که ضامن سود ثروتمندان و تکیهزدن آنها بر اریکه قدرت بود، دامن زد.
طی صدسال گذشته، آمریکا شاهد پیدایش هزاران فرقه از این دست بودهاست؛ فرقههایی که در عقاید سخیف آنها میتوان بدویترین رفتارهای وحشیانه، مانند قربانیکردن انسانها یا زندهسوزی آنها را مشاهده کرد. در میان فرقهسازان آمریکایی، به ویژه در پنجدهه اخیر، میتوان ردپای بیماران روانی را به خوبی دید؛ افرادی که بهطورعمده جانیان بالفطره بودند، اما با ردای فرقهسازی، جاهلان افسارگسیخته جامعه آمریکا را به سمت خود میکشیدند و فجایعی غیرقابل توصیف را در تاریخ رقم میزدند.
بخش مهمی از تاریخ پر کش و قوس آمریکای معاصر، توسط همین روانیها تولید شدهاست؛ روانیهایی که حتی میشود سبک سخن گفتن و استدلال آنها را در سخنان رئیسجمهور آمریکا نیز، ردیابی کرد. در ادامه، به معرفی چهار فرقه در آمریکای معاصر خواهیم پرداخت که رهبران آنها، روانیها و جانیانی بودند که داعیه زعامت انسانها را داشتند!
فرقه «خانواده منسون»
چارلز منسون یکی از مشهورترین تبهکاران تاریخ معاصر آمریکاست. او به واسطه مشارکت در قتل وحشیانه «شارون ماری تِیت»، همسر باردار «رومن پولانسکی» کارگردان مشهور سینما، بسیار مشهور شده است. منسون مبتلا به کیش شخصیت بود و ادعا داشت که نیرویی ماورائی او را مأمور کارهای مهم کرده است.
منسون نظریهای با عنوان «Helter Skelter» یا «درهم و برهم» داشت که بر اساس آن، جنگ بزرگ را بین نژاد سفید و سیاه اجتنابناپذیر میدانست. منسون به افرادش دستور میداد پس از قتل افراد مدنظر او، خون آنها را بچشند. رفتارهای روانپریشانه منسون، با علاقهاش به موسیقی راک و دلبستگیاش به رفتارهای نژادپرستانه درآمیخته و از وی موجودی شیطانی ساخته بود.
چارلز منسون و تعدادی از پیروان فرقهاش در سال ۱۹۷۲ به دلیل قتل و تجاوز وحشیانه به مرگ محکوم شدند، اما با تغییر قانون و حذف مجازات اعدام، منسون به حبس ابد محکوم شد و در سال ۲۰۱۷، در زندان کالیفرنیا درگذشت؛ او هنگام مرگ ۸۳ ساله بود.
فرقه معبد انسانها
روز ۱۷ نوامبر سال ۱۹۷۸، خودکشی دستهجمعی ۹۰۹ نفر از اتباع ایالات متحده که در گویان اقدام به ساختن شهرک کرده بودند، همه جهان را شوکه کرد. رهبر این فرقه، کشیشی خودخوانده به نام جیم جونز بود؛ مردی که ادعا میکرد روابط اسرارآمیزی با عالم ماوراء دارد. جونز در تأثیرگذاری روی افراد سادهلوح، مهارت فراوانی داشت.
او نیز کیش شخصیت داشت و میخواست طرفدارانش وی را به عنوان یک قدیس ستایش کنند. پس از آنکه فعالیت فرقه معبد انسانها، یعنی همان گروهی که جونز رهبری میکرد، با مشکلات اقامتی روبهرو شد، وی با همراهی چند سرمایهدار آمریکایی، کلنی متشکلی از پیروانش را در گویان آمریکای جنوبی ایجاد کرد.
رفتارهای وحشیانه با پیروان، عرصه را بر آنها تنگ کرد و شماری از آنها، تقاضای خروج از کلنی را مطرح کردند. جونز تعدادی از آنها را به طرز فجیعی کشت و به نمایندگان سازمانهای بینالمللی اجازه نداد وارد کلنی شوند و در همان حال دستور داد، همه اعضای فرقه با خوردن سم سیانور، به زندگی خاتمه دهند. در میان آن ۹۰۹ نفر، تعداد زیادی کودک و چند نوزاد وجود داشت.
فرقه دروازه بهشت
مارشال اپل وایت یک فرقهساز روانی دیگر در ایالات متحده آمریکا بود. او در دهه ۱۹۷۰، با همکاری شخصی به نام بونی نتلز که در این عرصه دستکمی از او نداشت، فرقهای را با عنوان دروازه بهشت پایهگذاری کرد که مبتنی بر ریاضتهای عجیب و غریب برای فرستادن اعضا به یک جهان موازی دیگر از طریق موجودات فضایی بود!
اعتقاد داشت که سیارک «هیل-پوپ» به زودی به زمین نزدیک میشود و با خود سفینهای خواهد آورد که وی و پیروانش را به دنیایی دیگر میبرد. رفتارهای خارج از تعادل وایت و گروهش، گاه مردم را به وحشت میانداخت، اما در کل، کسی او را جدی نمیگرفت.
تا اینکه وایت مصمم شد خودی نشان بدهد؛ او ۳۸ نفر از پیروان پر و پا قرصش را گردهم آورد و دستور داد همه لباس سیاه بپوشند. آن وقت سم سیانور را با سُس سیب مخلوط کرد و همه با هم از آن خوردند و مُردند! بعدها معلوم شد که اعضای فرقه به جنایتهایی که وایت طراحی کرده بود، دست میزدند تا هزینههای خودشان را برای پرواز با سفینه، تأمین کنند!
فرقه فالریوِرز
مردم شهر فالریورز در بریستول ماساچوست، «کارل درو» را جوانی بیبندوبار میدانستند که گاهوبیگاه برای زنان ودختران مزاحمت ایجاد میکند؛ اما وقتی در اواسط دهه ۱۹۷۰ فهمیدند که او خود را برکشیده شیطان و البته، فرزند او میداند و با تهدید و ارعاب، دختران نگونبخت را وامیدارد که تسلیم خواستههای پلید وی و اعضای فرقهاش شوند، شبحی از ترس بر سر شهر افتاد. مدتی بعد فرقه فالریورز، رفتارهای عجیبتری از خود نشان داد.
کارل معتقد بود که افزون بر رفتارهای غیراخلاقی، آنها به چند قربانی خونی هم نیاز دارند! نخستین قربانی خیلی زود شکار شد؛ فرزند شیطان دستور داد دختر جوانی به نام «دونا لوسک» را برای اینکار بدزدند و نزد او بیاورند.
آنگاه دستور داد در جنگل نزدیک شهر، او را با فجیعترین شکل ممکن به قتل برسانند و جنازهاش را مانند یک قربانی به شیطان تقدیم کنند. او برای تکمیل مراسم فرقه، دو زن جوان دیگر را هم به همان شکل به قتل رساند. کارل بعدها بازداشت و به حبس ابد محکوم شد.
منبع: روزنامه خراسان
۰