زندگی شخصی زیر ذرهبین عمومی
بازداشت سوشا مكانی، تازهترین خبر غيرمنتظره فوتبال ايران بود كه فضاي اين رشته ورزشي را به شدت متاثر و ملتهب كرد.
کد خبر :
۸۲۱۵
بازدید :
۱۱۶۵
بازداشت سوشا مكاني، تازهترین خبر غيرمنتظره فوتبال ايران بود كه فضاي اين رشته ورزشي را به شدت متاثر و ملتهب كرد.
به گزارش دنیای اقتصاد، كمي بعد از بازي پرسپوليس و پديده در مشهد بود كه خبر رسيد برخي از تصاوير خصوصي سوشا مكاني در سطح فضاي مجازي منتشر شده است. بعد از اين اتفاق دروازهبان شماره يك پرسپوليس مدعي شد اين تصاوير «خانوادگي» است و او از طريق پليس، موضوع را پيگيري خواهد كرد.
بهطور همزمان، پرونده از طريق مجاري ورزشي و قضايي مورد پيگيري قرار گرفت. در همين حال يكي از مسوولان فدراسيون فوتبال مدعي شده بود مكاني با سند و شاهد ثابت كرده فرد ديده شده در برخي از تصاوير «نامزد» اوست.
بعد از اين اظهارات، اينطور به نظر ميرسيد كه مكاني در يك قدمي رهايي قرار گرفته و ميتواند بدون هيچ مشكلي، لو رفتن عكسهايش را بهعنوان شاكي پيگيري كند.با اين وجود حضور مكاني در دادگاه فرهنگ و رسانه همه معادلات را به هم زد.
او كه براي اداي توضيحات در مورد پروندهاش به اين دادگاه احضار شده بود، بهطور موقت بازداشت شد تا انتشار خبر اين مساله، تمام رسانههاي ورزشي كشور را تحت تاثير قرار بدهد.مكاني نهتنها يكشنبهشب را در بازداشت گذراند، بلكه دستكم تا ظهر ديروز هم خبري از آزادي او نبود.
مجموعه اين مسائل باعث شد بازار اظهارنظرهاي عمومي در مورد مكاني داغ شود. خيلي از هواداران فوتبال در ايران، بدون اينكه اطلاع دقيقي در مورد جزئيات يا حتي كليات پرونده سوشا داشته باشند، پيرامون او دست به داوري زدند؛ عدهاي حق را به وي دادند و عدهاي ديگر مكاني را در جايگاه گناهكار نشاندند.
اين عطش شديد به «قضاوت» حالا تبديل به يكي از عادات ناپسند جامعه ايراني شده؛ طوري كه خيلي از ما با كمترين سطح از معلومات ممكن در مورد افراد مختلف دست به قضاوت ميزنيم و ديگران را به دو گروه خوب و بد تقسيم ميكنيم. در مورد غائله اخير هم همينطور است.
اينكه چرا سوشا بازداشت شده و عاقبت كارش به كجا خواهد كشيد، چندان روشن نيست. فارغ از اين ماجرا اما، بهطور كلي به نظر ميرسد افشاي تصاوير، فيلمها و اطلاعات خصوصي افراد سرشناس در ايران به يك «سونامي» تبديل شده كه هر روز قربانيان جديدي ميگيرد.
ماجراهاي مربوط به سوشا مكاني در حالي رخ ميدهد كه هنوز مدت زمان زيادي از پرونده جنجالي قبلي نميگذرد. كمي بعد از دربي 81، فيلم كوتاهي از شادماني علي ضيا منتشر شد كه حسابي فضاي مجازي را به هم ريخت.
لو رفتن اين فيلم تبعات منفي زيادي براي اين مجري جوان داشت. ضيا بعد از آن ماجراها، حتي ممنوعالتصوير هم شد، هرچند به مناسبت فرا رسيدن شب يلدا، محدوديت ضيا رفع شد و او توانست روي آنتن برگردد. طعنهآميز است كه در دوران محروميت ضيا، سوشا مكاني يكي از كساني بود كه از او حمايت ميكرد.
گلر سرخپوشان حتي پيروزي يك بر صفر اين تيم برابر استقلال اهواز را هم به ضيا تقديم كرد تا با اين حركت جنجالياش، به مجري ممنوعالتصوير دلگرمي داده باشد. حالا اما خود مكاني به شكلي مشابه قرباني شده و اصلا معلوم نيست چه سرانجامي در انتظار او خواهد بود.
دومينوي به دردسر افتادن چهرههاي سرشناس ادامه دارد. در اين ميان اما آنچه مغفول مانده، ضرورت توجه عميق به ابعاد مختلف اين داستان است.
سكهاي با دو رو
سكه نقض حريم خصوصي افراد سرشناس در ايران، دو رو دارد. يك طرف كار، ما با شهروندان كنجكاوي روبهرو هستيم كه كاركرد تكنولوژي را تا سطح ابزاري براي مچگيري و به دام انداختن افراد مختلف تنزل دادهاند. بشماريد و ببينيد در همين سال 94 كه بيش از 9 ماه از آن گذشته، چند نفر قرباني ميل شديد ايرانيان به بازنشر تصاوير و فيلمهاي خصوصي شدهاند.
خيلي از ما به شكلي غیرمسوولانه هرآنچه به دستمان ميرسد را به اشتراك ميگذاريم و انگار كه رقابتي در كار باشد، ميكوشيم از ديگران عقب نمانيم. در اين رقابت، نه مرد با زن فرقي دارد و نه حتي يك كودك و نوجوان نابالغ ميتواند از گزند ماجراجوييهاي ما در امان بماند. اينجا ظاهرا همه چيز عمومي است و هر آنچه از كيسه افراد رفت، ديگر راهي براي بازگشت ندارد.
عدم التزام به اخلاق جمعي، زندگي خيلي از ايرانيان را به يغما برده و بسياري از مردمان عادي را به نابودي كشانده است. به ويژه وقتي پاي چهرههاي سرشناس و مشهور در ميان باشد، اين عطش و كنجكاوي شدت پيدا ميكند و همان مرزهاي كمرنگ قبلي هم ناديده گرفته ميشود.
جماعتي كه حتي به اسرار يكي مثل خودشان هم وفادار نيستند، چطور ميتوانند در قبال سوپراستارها خويشتنداري به خرج بدهند؟ از اينجا به بعد بايد به روي ديگر سكه بپردازيم؛ به سبك زندگي ستارهها در ايران كه خيلي از مواقع به اندازه كافي عاقلانه و احتياطآميز نيست.
بسياري از افراد سرشناس در ايران طوري زندگي ميكنند كه انگار نگران هيچ چيز نيستند و هراسي از كنجكاوي عمومي در مورد افشاي اسرار خصوصيشان ندارند. اين همه تساهل و آسانگيري واقعا چطور انجام ميشود؟ حقيقتا آيا كساني كه همه جاي كشور شهرت دارند و در شرايط خاصي به سر ميبرند، بايد با هر شكل و شمايلي در انظار عمومي ظاهر شوند و هر طوري كه دلشان ميخواهد مقابل دوربين قرار بگيرند؟ مسلم است كه ستارگان شناختهشده چند برابر بيشتر از مردم عادي بايد مراقب رفتار و كردارشان باشند تا شايد احتمال آسيب ديدنشان كاهش پيدا كند.
آخرين وضعيت مكانی
عصر ديروز خبرگزاري تسنيم از انتقال سوشا مكاني به زندان اوين خبر داد. همچنين خبرگزاري مهر، به نقل از سردار سعید منتظرالمهدی، سخنگوي ناجا در مورد آخرين وضعيت مكاني نوشت: «متهم از سال گذشته یک شاکی خصوصی داشت که پرونده وی مختومه نشده بود.
بارها قاضی پرونده برای این بازیکن مشهور احضاریه فرستاده بود اما به دلیل تمکین نکردن وی و عدم حضورش در مراجع قضایی، صبح يكشنبه که وی برای پیگیری شکایت مراجعه کرده بود، به حکم دستگاه قضا بازداشت شد تا به جرایم اتهامی که از سوی شاکی خصوصی مطرح شده، رسیدگی شود.
متهم يكشنبهشب در بازداشت ماموران پلیس بود و طبق اطلاعاتی که داریم وی به همراه پرونده صبح دوشنبه به دادسرا منتقل شده است. تحقیقات تکمیلی و متن بازجویی از این بازیکن مشهور در اختیار دستگاه قضا قرار گرفته و اطلاعرسانی از سوی دستگاه قضا انجام خواهد شد.»
به گزارش دنیای اقتصاد، كمي بعد از بازي پرسپوليس و پديده در مشهد بود كه خبر رسيد برخي از تصاوير خصوصي سوشا مكاني در سطح فضاي مجازي منتشر شده است. بعد از اين اتفاق دروازهبان شماره يك پرسپوليس مدعي شد اين تصاوير «خانوادگي» است و او از طريق پليس، موضوع را پيگيري خواهد كرد.
بهطور همزمان، پرونده از طريق مجاري ورزشي و قضايي مورد پيگيري قرار گرفت. در همين حال يكي از مسوولان فدراسيون فوتبال مدعي شده بود مكاني با سند و شاهد ثابت كرده فرد ديده شده در برخي از تصاوير «نامزد» اوست.
بعد از اين اظهارات، اينطور به نظر ميرسيد كه مكاني در يك قدمي رهايي قرار گرفته و ميتواند بدون هيچ مشكلي، لو رفتن عكسهايش را بهعنوان شاكي پيگيري كند.با اين وجود حضور مكاني در دادگاه فرهنگ و رسانه همه معادلات را به هم زد.
او كه براي اداي توضيحات در مورد پروندهاش به اين دادگاه احضار شده بود، بهطور موقت بازداشت شد تا انتشار خبر اين مساله، تمام رسانههاي ورزشي كشور را تحت تاثير قرار بدهد.مكاني نهتنها يكشنبهشب را در بازداشت گذراند، بلكه دستكم تا ظهر ديروز هم خبري از آزادي او نبود.
مجموعه اين مسائل باعث شد بازار اظهارنظرهاي عمومي در مورد مكاني داغ شود. خيلي از هواداران فوتبال در ايران، بدون اينكه اطلاع دقيقي در مورد جزئيات يا حتي كليات پرونده سوشا داشته باشند، پيرامون او دست به داوري زدند؛ عدهاي حق را به وي دادند و عدهاي ديگر مكاني را در جايگاه گناهكار نشاندند.
اين عطش شديد به «قضاوت» حالا تبديل به يكي از عادات ناپسند جامعه ايراني شده؛ طوري كه خيلي از ما با كمترين سطح از معلومات ممكن در مورد افراد مختلف دست به قضاوت ميزنيم و ديگران را به دو گروه خوب و بد تقسيم ميكنيم. در مورد غائله اخير هم همينطور است.
اينكه چرا سوشا بازداشت شده و عاقبت كارش به كجا خواهد كشيد، چندان روشن نيست. فارغ از اين ماجرا اما، بهطور كلي به نظر ميرسد افشاي تصاوير، فيلمها و اطلاعات خصوصي افراد سرشناس در ايران به يك «سونامي» تبديل شده كه هر روز قربانيان جديدي ميگيرد.
ماجراهاي مربوط به سوشا مكاني در حالي رخ ميدهد كه هنوز مدت زمان زيادي از پرونده جنجالي قبلي نميگذرد. كمي بعد از دربي 81، فيلم كوتاهي از شادماني علي ضيا منتشر شد كه حسابي فضاي مجازي را به هم ريخت.
لو رفتن اين فيلم تبعات منفي زيادي براي اين مجري جوان داشت. ضيا بعد از آن ماجراها، حتي ممنوعالتصوير هم شد، هرچند به مناسبت فرا رسيدن شب يلدا، محدوديت ضيا رفع شد و او توانست روي آنتن برگردد. طعنهآميز است كه در دوران محروميت ضيا، سوشا مكاني يكي از كساني بود كه از او حمايت ميكرد.
گلر سرخپوشان حتي پيروزي يك بر صفر اين تيم برابر استقلال اهواز را هم به ضيا تقديم كرد تا با اين حركت جنجالياش، به مجري ممنوعالتصوير دلگرمي داده باشد. حالا اما خود مكاني به شكلي مشابه قرباني شده و اصلا معلوم نيست چه سرانجامي در انتظار او خواهد بود.
دومينوي به دردسر افتادن چهرههاي سرشناس ادامه دارد. در اين ميان اما آنچه مغفول مانده، ضرورت توجه عميق به ابعاد مختلف اين داستان است.
سكهاي با دو رو
سكه نقض حريم خصوصي افراد سرشناس در ايران، دو رو دارد. يك طرف كار، ما با شهروندان كنجكاوي روبهرو هستيم كه كاركرد تكنولوژي را تا سطح ابزاري براي مچگيري و به دام انداختن افراد مختلف تنزل دادهاند. بشماريد و ببينيد در همين سال 94 كه بيش از 9 ماه از آن گذشته، چند نفر قرباني ميل شديد ايرانيان به بازنشر تصاوير و فيلمهاي خصوصي شدهاند.
خيلي از ما به شكلي غیرمسوولانه هرآنچه به دستمان ميرسد را به اشتراك ميگذاريم و انگار كه رقابتي در كار باشد، ميكوشيم از ديگران عقب نمانيم. در اين رقابت، نه مرد با زن فرقي دارد و نه حتي يك كودك و نوجوان نابالغ ميتواند از گزند ماجراجوييهاي ما در امان بماند. اينجا ظاهرا همه چيز عمومي است و هر آنچه از كيسه افراد رفت، ديگر راهي براي بازگشت ندارد.
عدم التزام به اخلاق جمعي، زندگي خيلي از ايرانيان را به يغما برده و بسياري از مردمان عادي را به نابودي كشانده است. به ويژه وقتي پاي چهرههاي سرشناس و مشهور در ميان باشد، اين عطش و كنجكاوي شدت پيدا ميكند و همان مرزهاي كمرنگ قبلي هم ناديده گرفته ميشود.
جماعتي كه حتي به اسرار يكي مثل خودشان هم وفادار نيستند، چطور ميتوانند در قبال سوپراستارها خويشتنداري به خرج بدهند؟ از اينجا به بعد بايد به روي ديگر سكه بپردازيم؛ به سبك زندگي ستارهها در ايران كه خيلي از مواقع به اندازه كافي عاقلانه و احتياطآميز نيست.
بسياري از افراد سرشناس در ايران طوري زندگي ميكنند كه انگار نگران هيچ چيز نيستند و هراسي از كنجكاوي عمومي در مورد افشاي اسرار خصوصيشان ندارند. اين همه تساهل و آسانگيري واقعا چطور انجام ميشود؟ حقيقتا آيا كساني كه همه جاي كشور شهرت دارند و در شرايط خاصي به سر ميبرند، بايد با هر شكل و شمايلي در انظار عمومي ظاهر شوند و هر طوري كه دلشان ميخواهد مقابل دوربين قرار بگيرند؟ مسلم است كه ستارگان شناختهشده چند برابر بيشتر از مردم عادي بايد مراقب رفتار و كردارشان باشند تا شايد احتمال آسيب ديدنشان كاهش پيدا كند.
آخرين وضعيت مكانی
عصر ديروز خبرگزاري تسنيم از انتقال سوشا مكاني به زندان اوين خبر داد. همچنين خبرگزاري مهر، به نقل از سردار سعید منتظرالمهدی، سخنگوي ناجا در مورد آخرين وضعيت مكاني نوشت: «متهم از سال گذشته یک شاکی خصوصی داشت که پرونده وی مختومه نشده بود.
بارها قاضی پرونده برای این بازیکن مشهور احضاریه فرستاده بود اما به دلیل تمکین نکردن وی و عدم حضورش در مراجع قضایی، صبح يكشنبه که وی برای پیگیری شکایت مراجعه کرده بود، به حکم دستگاه قضا بازداشت شد تا به جرایم اتهامی که از سوی شاکی خصوصی مطرح شده، رسیدگی شود.
متهم يكشنبهشب در بازداشت ماموران پلیس بود و طبق اطلاعاتی که داریم وی به همراه پرونده صبح دوشنبه به دادسرا منتقل شده است. تحقیقات تکمیلی و متن بازجویی از این بازیکن مشهور در اختیار دستگاه قضا قرار گرفته و اطلاعرسانی از سوی دستگاه قضا انجام خواهد شد.»
۰