انتخابات ۲۰۲۰ در مسیرِ "انتخابات ۱۹۸۴"؟!
انتخابات سال ۲۰۲۰، همانند انتخابات سال ۱۹۸۴، باید روشن کند که کدام یک از کاندیداها برای برخورد با مهمترین رقیب کشور، بهترین تجهیزات را داراست. امروز آن (دشمن) دبیرکل حزب کمونیست چین، رئیسجمهوری مادامالعمر این کشور، شی جینپینگ است.
کد خبر :
۸۲۴۵۶
بازدید :
۵۰۸۲
دونالد ترامپ و رونالد ریگان
در جنگ سرد ۲ چه کسی بهتر است؟ ترامپ یا بایدن. این سوالی است که هیو هویت، نویسنده و میزبان یک برنامه رادیویی که جزو محافظهکاران نیز به حساب میآید، پرسیده است. وی اعتقاد دارد که آمریکا در جنگ سرد دوم به سر میبرد و اینبار رقیب چین است.
به همین منظور این سوال را مطرح میکند که آیا بایدن توانایی اداره اوضاع را در نسخه دوم جنگ سرد دارد یا نه. او در روزنامه واشنگتنپست در یادداشتی مینویسد: «اگر بر حسب شانس و اتفاق والتر مونداله، معاون رئیسجمهوری وقت، در انتخابات سال ۱۹۸۴، دونالد ریگان، رئیسجمهوری سابق این کشور را شکست میداد، آیا امروز همچنان اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت و شرق اروپا، ضمیمه آن بود؟
آیا هنوز آلمان دو پاره بود؟ بسیاری از کهنه سربازان دولت ریگان و بسیاری از کشورهای شرق اروپا که آزاده شده و اکنون عضو ناتو شدهاند، بر این باورند که حضور ریگان برای پیروزی در جنگ سرد اول لازم و ضروری بوده است. ما میتوانیم عملکرد کله شقوار و وحشیانه ریگان و صراحتش در برخورد با شوروی را به یاد بیاوریم.
مساله فعلی (آمریکا) باید ماهیت و جاهطلبیهای حزب کمونیست چین باشد: بیاعتنایی و بیپروایی این کشور در شیوع بیماری مرگبار ویروس کرونا در مراحل اولیه انتشار آن، سرکوب هنگکنگ و نسلکشی اویغورها و تلاش این کشور برای تسلط در دریای چین جنوبی و چیرگی بر نظم بینالمللی در طی چند دهه آینده.
مساله فعلی (آمریکا) باید ماهیت و جاهطلبیهای حزب کمونیست چین باشد: بیاعتنایی و بیپروایی این کشور در شیوع بیماری مرگبار ویروس کرونا در مراحل اولیه انتشار آن، سرکوب هنگکنگ و نسلکشی اویغورها و تلاش این کشور برای تسلط در دریای چین جنوبی و چیرگی بر نظم بینالمللی در طی چند دهه آینده.
انتخابات سال ۲۰۲۰، همانند انتخابات سال ۱۹۸۴، باید روشن کند که کدام یک از کاندیداها برای برخورد با مهمترین رقیب کشور، بهترین تجهیزات را داراست. امروز آن (دشمن) دبیرکل حزب کمونیست چین، رئیسجمهوری مادامالعمر این کشور، شی جینپینگ است.
چپها مدتها دوست داشتند که بهدلیل عدمدرایت و ناپختگی و سیاستهای جنگطلبانه و سایر جنایات، به محافظهکاران حمله کنند. چپها مدتها دوست داشتند که بهدلیل عدمدرایت و ناپختگی و سیاستهای جنگطلبانه و سایر جنایات، به محافظهکاران حمله کنند.
چپها مدتها دوست داشتند که بهدلیل عدمدرایت و ناپختگی و سیاستهای جنگطلبانه و سایر جنایات، به محافظهکاران حمله کنند. چپها مدتها دوست داشتند که بهدلیل عدمدرایت و ناپختگی و سیاستهای جنگطلبانه و سایر جنایات، به محافظهکاران حمله کنند.
یکی از رمانهای مورد علاقه من «دعا برای اوون مینی» نوشته جان اروین است که در این چرخه از بین رفت. این کتاب در مارس ۱۹۸۹ منتشر شد، درست چند ماه پیش از اینکه دیوار برلین فرو بریزد. این کتاب پر از شعارهای تحقیرآمیز متعارف آن زمان علیه ریگان بود که خواستار متوقف کردن فعالیتهای هستهای و محکوم کردن استقرار موشکهای میانبرد موسوم به پرشینگ ۲ در اروپا و علیه راهبرد دفاع هستهای ریگان بود که آن زمان به «جنگ ستارگان» شهرت پیدا کرده بود.
آن زمان این شعارها را سناتورهایی مانند ادوارد مور کندی و هر کسی در طیف چپ قرار داشت، علیه ریگان مطرح میکرد و البته مخالفتها با رویکرد ریگان پس از حمایت از شورشیان نیکاراگوئه و رسوایی ایران کنترا، به اوج خود رسیدند.
اروینگ روایت خود را داشت: «کاخ سفید، کل تبهکارانش، آن آدمکشهای متکبر که خود را بالاتر از قانون میپندارند، دموکراسی را با آنچه به نام دموکراسی انجام میدهند، خوار و خفیف کردهاند.» او بعد از برچسب زدن به ریگان با عنوان «پیر منزوی»، در ستون یک روزنامه ضدریگان با کنایه به حماقتهای هالیوودیاش اشاره کرد و نوشت: «او باید به زندان برود.»
حالا این ترامپ است که از سوی چپها در غل و زنجیر است و توسط رسانههای تکامل یافته آنها مورد هدف تیرهایشان با سرعت و دقت بالاتری قرار گرفته است. با این حال آن سرودخوانی تنفرآمیز (علیه ترامپ)، ماهیت اصلی سوال را تغییر نمیدهد: چه کسی بهتر در مقابل حزب کمونیست چین قرار میگیرد:
آن زمان این شعارها را سناتورهایی مانند ادوارد مور کندی و هر کسی در طیف چپ قرار داشت، علیه ریگان مطرح میکرد و البته مخالفتها با رویکرد ریگان پس از حمایت از شورشیان نیکاراگوئه و رسوایی ایران کنترا، به اوج خود رسیدند.
اروینگ روایت خود را داشت: «کاخ سفید، کل تبهکارانش، آن آدمکشهای متکبر که خود را بالاتر از قانون میپندارند، دموکراسی را با آنچه به نام دموکراسی انجام میدهند، خوار و خفیف کردهاند.» او بعد از برچسب زدن به ریگان با عنوان «پیر منزوی»، در ستون یک روزنامه ضدریگان با کنایه به حماقتهای هالیوودیاش اشاره کرد و نوشت: «او باید به زندان برود.»
حالا این ترامپ است که از سوی چپها در غل و زنجیر است و توسط رسانههای تکامل یافته آنها مورد هدف تیرهایشان با سرعت و دقت بالاتری قرار گرفته است. با این حال آن سرودخوانی تنفرآمیز (علیه ترامپ)، ماهیت اصلی سوال را تغییر نمیدهد: چه کسی بهتر در مقابل حزب کمونیست چین قرار میگیرد:
ترامپ یا معاون سابق رئیسجمهوری ایالاتمتحده؟ ترامپ از دو سو متهم است. برخی میگویند خیلی نسبت به «شی» سختگیر بوده و برخی نیز میگویند به وی سهل گرفته است؛ درحالیکه بایدن یا در این بحثها نبوده یا متهم به سازشکاری است.
حزب کمونیست چین از وامها و قرضهایی که به کشورهای دنیا داده است، استفاده میکند؛ درست مثل شوروی که در دهه ۱۹۸۰ از سربازان کوبایی و آفریقایی حمایت مالی میکرد. ساختار نظامی چین سریعا در حال رشد و گسترش است.
حزب کمونیست چین از وامها و قرضهایی که به کشورهای دنیا داده است، استفاده میکند؛ درست مثل شوروی که در دهه ۱۹۸۰ از سربازان کوبایی و آفریقایی حمایت مالی میکرد. ساختار نظامی چین سریعا در حال رشد و گسترش است.
کارزارهای جاسوسی حزب کمونیست چین، در حد جلال و جبروت رمانهای جان لوکاره، نویسنده رمانهای جاسوسی شوروی است. چه کسی بهتر و با تجربهتر برای برخورد با اژدها مجهز شده است، آنگونه که ریگان علیه خرس (روسها) وارد عمل شد.
سوابق و رویکرد ترامپ در اینجا آشنا و وسیع است؛ به یک اندازه مورد نقد و ستایش قرار گرفته است. اما بایدن چطور؟ رابرت گیتس، وزیر دفاع سابق ایالاتمتحده در سال ۲۰۱۴ در یک مطلب معروف نوشت که بایدن طی ۴ دهه گذشته، تقریبا درباره همه مسائل امنیت ملی و سیاستهای خارجی در اشتباه بوده است.
سوابق و رویکرد ترامپ در اینجا آشنا و وسیع است؛ به یک اندازه مورد نقد و ستایش قرار گرفته است. اما بایدن چطور؟ رابرت گیتس، وزیر دفاع سابق ایالاتمتحده در سال ۲۰۱۴ در یک مطلب معروف نوشت که بایدن طی ۴ دهه گذشته، تقریبا درباره همه مسائل امنیت ملی و سیاستهای خارجی در اشتباه بوده است.
گیتس بهتازگی مهمان برنامه رادیویی من بود تا در مورد کتاب جدیدش با عنوان «قدرت تمرین» صحبت کند. من در مورد بایدن، بهویژه اظهارنظری که پیشتر کرده بود، سوال کردم. گیتس پاسخ داد: «من هنوز از آن صحبتهایم دفاع میکنم.» او افزود: «هیو! من میگویم، این میزهایی است که در دوران جنگ سرد تشکیل شد و موضوع گسترش پیدا کرد.»
او ادامه داد: «بایدن به هر نوع برنامه تسلیحاتی رونالد ریگان که در آن زمان در هیل (کنگره) مطرح میکرد، رای منفی میداد. او سپس به جنگ با عراق رای مثبت داد. در این مورد من با وی اختلاف نظر دارم. در دولت اوباما من با هر برنامه آنها در خصوص افغانستان اختلاف داشتم؛ و اینها خیلی مهم بود.»،
اما گیتس این را هم گوشزد کرد که بر حسب قضا در چند موردی با اوباما و بایدن موافق بوده است؛ از جمله سیاستهای این دولت در قبال لیبی و مصر. وی میافزاید: «من فکر میکنم که معاون رئیسجمهوری (سابق) آمریکا با ارتش اختلافاتی داشته است. من در کتاب خود «وظیفه» به رئیسجمهوری در اینباره هشدار دادم. او به نوعی علیه ژنرالها ریلگذاری کرده بود و این مرا تا حدودی آزار میداد.
میدانید که هر نامزد ریاستجمهوری از جایگاه متفاوتی برخوردار است. البته او وحدت و نجابت را به این مسابقه (انتخاباتی) خواهد آورد، اما من بر سر برخی مسائل با وی اختلاف داشتم.»
اینها سخنان مردی است که مورد وثوق هر دو حزب است و در هر دو دولت (جمهوریخواه و دموکرات) وزیر دفاع بوده است. برای کسانی که روی مسائل اصلی متمرکز هستند- مانند تهدید شدن آمریکا و غرب- انتخاب ترامپ یک امر مسلم است. گیتس چنین چیزی نگفت، اما اگر گذشته تکرار شود، بایدن رئیسجمهوری برای چین خواهد بود که کارتر برای اتحاد جماهیر شوروی بود: «سادهلوح و فلج.»
اینها سخنان مردی است که مورد وثوق هر دو حزب است و در هر دو دولت (جمهوریخواه و دموکرات) وزیر دفاع بوده است. برای کسانی که روی مسائل اصلی متمرکز هستند- مانند تهدید شدن آمریکا و غرب- انتخاب ترامپ یک امر مسلم است. گیتس چنین چیزی نگفت، اما اگر گذشته تکرار شود، بایدن رئیسجمهوری برای چین خواهد بود که کارتر برای اتحاد جماهیر شوروی بود: «سادهلوح و فلج.»
۰