عقبنشینی یا گذار تمدنی؟
بحرانها و حوادث آزاردهنده میتوانند سبب از دست رفتن موقعیتهای اجتماعی و اقتصادی اشخاص و جوامع شده، اما برای خود آنها و نسل بعدی آنها انگیزه تلاش و جهش در جامعه شوند.
کد خبر :
۸۲۴۶۰
بازدید :
۴۹۶۳
عیسی منصوری | ۱. در یک تقسیمبندی کلی میتوان اقتصاد در تمدن غربی را با تفوق آن در حوزه مالی و IT، تمدن ژاپنی را با قدرت برتر شرکتهای جهانیاش، تمدن چینی را با نقش آن به عنوان کارخانه جهانی وصف کرد. به همین ترتیب، تمدن بودایی را با توریسم، تمدن آفریقایی را با تأمین مواد خام و نهایتاً نقش اقتصادی محدوده تفوق تمدن اسلامی را با تأمین نفت توصیف کرد.
این یعنی دو تمدن اخیر کمترین تأثیرگذاری را در راهبری اقتصاد جهان دارند. سهم صنعت استخراج و تولید نفت از اقتصاد جهانی در سال ۲۰۱۹ حدود ۳.۸ درصد بوده است.
صنایع دنیا را میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ تولیدکننده- محور و خریدار-محور. در صنایع با تکنولوژی بالا (تولیدکننده- محور)، حتی نوع و الگوی مصرف را تولید کنندگان تعیین میکنند، مانند صنعت موبایل هوشمند. اما در صنایع خریدار- محور (مانند صنعت نساجی) سلیقه مصرف کننده جهتگیری تولید را تعیین میکند.
قدرت در دست کسانی است که به مصرف کننده نهایی محصولات فرآوری شده نزدیکترند، آیکیو (IQ) هم از حوزه مواد خام به حیطه پیچیدهتر فرآوری مهاجرت میکند. بدین ترتیب، حتی در صنعت نفت نیز قدرت اصلی در اختیار کشورهای حوزه تمدنیِ تولیدکننده نفت خام نیست.
در صنعت نساجی، فرهنگ و الگوی پوشش را تولید کنندگان نهایی پوشاک جهت میدهند. در واقع پوشاک محمل و حامل فرهنگ مصرف نیز هست.
حوزه تمدنیِ وابسته به نفت، حاملهای فرهنگ مطلوب خود را تولید نمیکند به همین دلیل نیز با مصرف کننده نهاییِ محصولاتِ تولیدی خود ارتباطی برقرار نمیکند؛ نتیجه آنکه در فرآیندی پیچیده و بلندمدت، منظومههای فرهنگی (اغلب غربی) تولیدکنندگان محصولات نهایی از نفت، در حوزه تمدنی اسلامی غالب میشود.
این یعنی با واگذاری بازارهای محصولات پرارزشِ حامل فرهنگ به نمایندگان تمدنهای دیگر، نمیتوان همچنان حفظ دست بالا را حتی در کشورهایی مانند افغانستان، سوریه، لبنان و عراق و... انتظار داشت.
تحریم و کرونا سهم نفت را در اقتصاد کشور به حداقل رساندهاند. فضای اقتصادی-اجتماعی کشور آبستن بد و خوب بسیاری است. آیا میتوان با فرصتسازی، مسیری متفاوت برای تولید منظومههای اقتصادی جدید پیش روی کشور گذارد؟ آنگاه که تمدن ایرانی-اسلامی از بازی در میدان کوچک نفت خارج شود، ضعیف بودن عربستان به عنوان یک رقیب و خفیف بودن سهم خواهیها و دعواهای متعارف سیاسی داخلی بخوبی روشن خواهد شد.
مهمتر آنکه قاعده بازی قدرتهای جهانی با ایران نیز عوض خواهد شد. موضع این تمدن در تعامل و گفتگو با تمدنهای دیگر، برتر و برابر نیست. ایران نفتی در راه ابریشم جدید (One Road, One Belt) چه نقشی میتواند ایفا کند؟
۲. ماکس وبر دلیل شکلگیری و پیشرفت سرمایهداری در شمال اروپا را وجود اخلاق پروتستانی و به طور خاص کالونیسم میدانست. دینداری در کالونیسم، متضمن سختکوشی و بکارگیری ثروت در راه تولید و رفاه بود؛ تولید ثروت میتواند نشانگر فیض و رحمت الهی در این دنیا و رستگاری اخروی فرد باشد.
یکی از صاحبنظران حوزه روانشناسی و توسعه به نام مکلِلَند این ایده را مطرح میکند که همانند شمال اروپای مورد نظر وبر، سایر مناطق جهان نیز در صورت داشتن «انگیزش پیشرفت (Need for Achievement)» میتوانند پیشرفت و توسعه اقتصادی را تجربه کنند.
«بحرانها و حوادث آزاردهنده میتوانند سبب از دست رفتن موقعیتهای اجتماعی و اقتصادی اشخاص و جوامع شده، اما برای خود آنها و نسل بعدی آنها انگیزه تلاش و جهش در جامعه شوند. یکی از نمادهای وجود «انگیزش پیشرفت» در جامعه، میزان تمرکز بر کسب و کار و پیشرفت، در ادبیات عامیانه یک کشور در دورههای بروز و پس از بروز بحران است».
تحلیل محتوای سخنان اشخاص مرجع، مستندات، محتوای وسایل ارتباط جمعی و بهویژه محتوای محاوره عامه مردم نشان میدهد که به تعبیر مکللند، ادبیات کشور در حجم وسیعی به سمت تلاش و فعالیت اقتصادی میل کرده است. این روند، در مقایسه با دهههای ماقبل تحول قابل اعتنایی است که معمولاً به چشم نمیآید. بحران در اقتصاد تحت فشار تحریم، بینفتی و کرونا میتواند مکملی کلیدی برای بهرهبرداری از این تحول باشد.
حال که به اجبار قصه نفت تعطیل شده است، آیا میتوان به نشاندن تمدن ایرانی بر محمل اقتصادی و فرهنگی جدید، حتی با استخراج کمتر نفت و حفظ آن برای نسلهای آتی! (به جز در حوزههای مشترک و رقابتی) اندیشید؟ آیا فشارها، مشغلههای روزمره و رفتارهای سیاسی گاهاً کودکانه و پرایهام این روزها فرصت اندیشیدن و اقدام برای ورود به یک گذار تمدنی را خواهد داد؟ از اینجا به بعد، هر باختی، یک عقبنشینی تمدنی است.
منبع: روزنامه ایران
۰