چهل سال پس از جنگ

چهل سال پس از جنگ

چهل سال پیش، ارتش کمونیست‌های ویتنام شمالی کنترل پایتخت ویتنام جنوبی را به دست خود گرفتند. حالا چشم را به هر طرف که بچرخانید پوسترها و بیلبوردهای تبلیغاتیِ «روز آزادی» را مرکز شهر خواهید دید!

کد خبر : ۸۵۶
بازدید : ۴۶۹۹
فرادید | «هوشی‌مین سیتی» که هنوز هم بسیاری آن را با نام قدیمی خود «سایگون» می‌شناسند در آستانه برگزاری چهلمین سالگرد «سقوط سایگون» در روز پنجشنبه است. این شهر شلوغ اکنون 8 میلیون نفر جمعیت دارد.

به گزارش فرادید به نقل از یو اس ای تودی، چهل سال پیش، ارتش کمونیست‌های ویتنام شمالی کنترل پایتخت ویتنام جنوبی را به دست خود گرفتند. حالا چشم را به هر طرف که بچرخانید پوسترها و بیلبوردهای تبلیغاتیِ «روز آزادی» را مرکز شهر خواهید دید که از ساختمان‌های بلند و جرثقیل‌های ساختمان‌سازی آویزان شده‌اند.

دیوارهای مکان‌های دیدنی شهر مانند اداره پست و ساختمان شهرداری «اُلد فرنچ» دوباره نقاشی شده است. قرار است در شهر یک رژه نظامی باشکوه انجام شود. همچنین از مجسمه جدید و زیبای رهبر ویتنام شمالی «هو شی مین» در یکی از میدان‌های مرکزی و تازه بازسازی‌شده شهر نیز رونمایی خواهد شد.

ویتنام دیگر متحد شده و حالا بر طبل پیروزی ویتنام شمالی بر آمریکایی‌ها می‌کوبد. نبردی زیان‌بار که آتش آن جان بیش از سه میلیون ویتنامی و حدود 60 هزار آمریکایی را گرفت. هوی دوک، روزنامه‌نگار و نویسنده‌، معتقد است اولین گام برای رسیدن به آشتی و وفاق ملی این است که زوایای مختلف چراییِ آن جنگ را بیشتر بشناسیم. مسئله‌ای که هنوز جای کار دارد.

او می‌گوید: «ویتنامی‌ها باید بر سر اتفاقات گذشته با هم کنار بیایند. کسانی که از شمال در جنگ شرکت داشتند فکر می‌کردند که دارند علیه آمریکایی‌ها می‌جنگیدند و جنوب را آزاد می‌کنند. از سوی دیگر، افرادی که از ویتنام جنوبی وارد جنگ شده بودند فکر می‌کردند که این یک جنگ داخلی است و شمالی‌ها به آنجا هجوم آورده‌اند.»

نگوین هوو تای معماری 75 ساله است که در آخرین لحظات جنگ هم حضور داشت. او یکی از رهبران دانشجویی سایگون در دهه 1960 میلادی بود که بعدها به صورت مخفیانه به عضویت جبهه آزادی‌بخش ملی ویتنام شمالی یا همان «ویت‌کنگ» درآمد و با نیروهای آمریکایی در ویتنام جنوبی مبارزه کرد.

تای می‌گوید: «ساعت آشتی ویتنامی‌ها در سال 1975 متوقف شد. الان چهل سال از آن می‌گذرد و من هنوز به دنبال آشتی واقعی هستم.»

در ظهر روز 30 آوریل 1975 (چهارشنبه 10 اردیبهشت 1354)، تای در کاخ ایندیپندنس حاضر بود؛ جایی که رئیس‌جمهور ویتنام جنوبی در آن زندگی می‌کرد. در همان موقع، اولین تانک ارتش ویتنام شمالی از در اصلی وارد کاخ شد که تصویری از آن اتفاق در بنرهای تبلیغاتی سراسر شهر پخش شده است. تای به یک سرباز کمک کرد تا مسیر پشت‌بام را پیدا کند و پرچم «ویت کنگ» را از آنجا آویزان کند.

اختلاف در ویتنام، چهل سال پس از جنگ
یک بالگرد نظامی آمریکایی که در جریان تخلیه پرسنل و غیرنظامیان در 29 آوریل 1975 از سفارت آمریکا در سایگون بلند می‌شود

تای می‌گوید: «وقتی ما پرچم را به اهتزاز درمی‌آوردیم، به این فکر می‌کردم که این کار فقط پایان 30 سال جنگ نیست، بلکه پایان 117 سال جنگ است. اشک از چشمانم جاری شده بود. این کار مرا احساسی کرده بود، چون خیلی مهم بود.» او در ذهنش ورود نیروی‌های استعماری فرانسوی در سال 1858 را مرور می‌کرد.

پس از آن اتفاق، تای امور مربوط به انتشار فرمان تسلیم رئیس‌جمهور ویتنام جنوبی «دوانگ وان مین» از طریق رادیو را سامان‌دهی می‌کرد. به خوبی به یاد دارد که شب آن روز آرام‌ترین شب در تمام زندگی‌اش بوده است. تای می‌گوید: «در تمام زندگی‌ام، حتی یک شب آرام هم نداشتم. تا اینکه شب 30 آوریل رسید. خیلی عجیب بود. در آسمان هیچ هواپیما یا منوری دیده نمی‌شد. در خیابان هم هیچ خودروی نظامی در حال گشت نبود.»

دقایق آرام پس از جنگ زیاد دوام نیاورد. نظام جدید دست به اقداماتی زده بود و بسیاری از ویتنامی‌های نا امید از کشور فرار کردند. تای می‌گوید: «کسانی که پیروز شدند هنوز ایده‌های جنگ‌طلبانه در سر داشتند.»

دی. ام. تان از نظامیان ارتش ویتنام جنوبی با ترس از صبح روز 30 آوریل یاد می‌کند. او می‌گوید: «روی خوب ماجرا این بود که جنگ تمام شده است و قرار نیست دیگر درگیری وجود داشته باشد. اما از طرف دیگر من خیلی نگران بودم. نمی‌دانستم که آینده من قرار است به چه شکلی باشد.»

اختلاف در ویتنام، چهل سال پس از جنگ

تان مانند هزاران افسر ارتش ویتنام جنوبی به «اردوگاه بازپروری» فرستاده شد. او دوازده سال تمام را مشغول انجام کارهای کمرشکن، محرومیت شدید و پرورش تفکرات مارکسیستی بود. زمانی که او به این اردوگاه فرستاده شد، همسرش یک پسر را باردار بود. تان در تمام این مدت تنها دو بار موفق شد آن‌ها را ببیند. پس از اینکه آزاد شد، یک گل‌فروشی که برای پدر و مادرش بود را دوباره راه انداخت و از آن موقع به آرامی زندگی کرده است.

تان می‌گوید که با پسرش راجع به گذشته صحبت نمی‌کند، اما مدام خاطرات آن دوران را ورق می‌زند. او می‌گوید: «من می‌بخشم، اما فراموش نمی‌کنم.»

عدم کفایت سطح آشتی بین ویتنامی‌ها موضوع کتاب هوی دوک به نام «سمتِ پیروز» است. کتابی که بهتر از تاریخ رسمی ثبت‌شده در ویتنام وقایع روزهای پایانی و اتفاقات پس از جنگ را بازگو می‌کند. این کتاب در فضای بسته و سانسور شده ویتنام منتشر نشده است. به همین دلیل، افراد می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند.

دوک می‌گوید: «پس از جنگ، آن سمتِ پیروز جنگ برای آشتی مردم کاری نکرد. آن‌ها شکاف بین مردم را بیشتر و بیشتر کردند. این اتفاق حتی بین خانواده‌های سمت بازنده جنگ نیز رخ داد. بنابراین، تحقق آشتی و وفاق ملی نسبت به روز 30 آوریل دشوارتر شده است.»

یکی از دلیل‌های وسیع‌تر شدن این شکاف این است که حزب کمونیست حاکم کنترل شدیدی بر رسانه‌های ویتنام دارد و به همین دلیل هیچ بحث آزادی راجع به تاریخ کشور در آن صورت نمی‌گیرد. گزارشی که اخیرا توسط کمیته حمایت از روزنامه‌نگاران منتشر شده نشان می‌دهد ویتنام ششمین کشور دارای بیشترین میزان سانسور است و حتی از چین و کوبا نیز بالاتر است.

کسانی که پس از سقوط سایگون به دنیا آمده‌اند به سالگرد یا زخم‌های سیاسی همیشگی اهمیت نمی‌دهند. تمرکز آن‌ها بیشتر معطوف به موفقیت و کامیابی اخیر ویتنام است.

اقتصاد شکوفا
درست است که کمونیست‌ها پیروز جنگ شدند، اما کاپیتالیست‌ها فاتح اصلی سایگون بودند. در کنار پرچم‌های «داس و چکش» می‌توان بوتیک‌های شانِل و کارتیه را دید. جوانان ویتنامی نیز مانند جوانان کشوران دیگر علاقه شدیدی به عکس سلفی و شبکه‌های اجتماعی دارند و تمرکزشان بیشتر بر این است که چگونه از این اقتصاد در حال رشد بهره ببرند.

نگویِن توان تان در میان آشفتگی صدای همزن و قهوه ساز در کافه کازتوس می‌گوید: «در هوشی‌مین سیتی، بیشتر مسائل اقتصادی مهم است تا مسائل سیاسی.» نگویِن تنها 25 سال دارد و یک خالکوبی روی دست و یک گیرنده بلوتوثی در گوش خود نیز دارد. او ایده تاسیس کافه‌های زنجیره‌ای را از کتاب مدیرعامل استارباکس «هاوارد شولتس» گرفته است.

اختلاف در ویتنام، چهل سال پس از جنگ

اگر قرار بود کسب‌وکار خود را در شمال ویتنام به راه بیندازد، کاری بسیار دشوار پیش رو داشت. او در جنوب تاکنون سه مغازه بازکرده است، اما در شمال هنوز هم روابط شخصی در بازار حکم می‌کند. او می‌گوید: «اینجا نسبت به هانوی آسان‌تر می‌توان کارها را پیش برد.»

دِنیس تی 30 ساله است و موسس و مدیر یک شرکت در زمینه بازاریابی دیجیتال است. از عمر شرکت او شش سال می‌گذرد. او می‌گوید: «این سالگرد باید دلیلی باشد تا به آینده نگاه کنیم، نه گذشته؛ به شکلی که به کشورمان به خاطر چیزهایی که به دست آورده افتخار کنیم، زیرا ما برای گرفتن آزادی جنگیدیم. اما می‌توان به شکلی دیگر نیز جشن گرفت... منظورم این است که راجع به آینده صحبت کنیم و دیگر کاری به گذشته نداشته باشیم.»

اختلاف در ویتنام، چهل سال پس از جنگ

هوی دوک می‌گوید: «اگر ویتنامی‌ها نتوانند با گذشته مواجه شوند و اختلاف‌ها را از بین ببرند، آینده روشنی در انتظارشان نخواهد بود. شاید اقتصاد ما خیلی قوی شده باشد، اما هنوز اختلاف زیادی بین مردم ویتنام وجود دارد. بنابراین کاری که ما باید انجام دهیم این است بخش‌های مختلف کشور را با هم متحد کنیم و علاوه بر آن، باید قلب مردم را هم یکی کنیم.»
۰
نظرات بینندگان
  • ناشناس ارسالی در

    قابل توجه کسانی که آمریکا و آمریکایی ها را کعبه آمال خود می دانند و خود باور نیستند.

تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید