ترامپ "بزرگترین اقتصاد تاریخ" را ساخت؟
ترامپ همچنین در سال ۲۰۱۷ مالیات شرکتها را به میزان قابل توجهی کاهش داد و گفت که این امر باعث تشویق سرمایهگذاری و رونق کسبوکار میشود. اما علیرغم افزایش جریانهای نقدی شرکتها، سرمایهگذاری شرکتها نه افزایش، بلکه کاهش یافته است.
کد خبر :
۸۵۹۸۴
بازدید :
۶۱۰۹
شرکتهای آمریکایی در نتیجه خصومت تجاری ترامپ علیه چین، واردات کمتری از خارج از کشور داشتهاند
در ماه اوت گذشته، دونالد ترامپ طی سخنرانیاش در کنوانسیون ملی جمهوریخواهان با افتخار ادعا کرد که وی در سه سال اول ریاستجمهوریاش پیش از شیوع ویروس کرونا، «قویترین اقتصاد تاریخ جهان را ساخته بود.»
طوفان کرونا به وضوح اقتصاد ایالات متحده را درنوردیده است. فعالیتهای اقتصادی با رکورد سنگین مواجه شده است و میزان بیکاری به اوجی بیسابقه رسیده است.
اگر ضربه عظیم کرونا به وضع اشتغال و معیشت در طی ۱۰ ماه گذشته را فارغ از اینکه چه کسی در کاخ سفید بود، در نظر نگیریم، دستاوردهای اقتصادی ترامپ واقعاً چگونه بوده است؟ آیا واقعیات با ادعاهای رئیسجمهور مطابقت دارد؟
آیا او به وعدههای انتخاباتی خود عمل کرده است؟
کاهش مالیاتها و به راه انداختن جنگهای تجاری توسط ترامپ چه تاثیری داشته است؟ از زمان پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶، چه تغییراتی برای تولید ناخالص داخلی، تعداد مشاغل، سطح درآمدها و مورد علاقهترین معیار ترامپ، بازار سهام، اتفاق افتاده است؟
و در حالی که آمریکاییها برای رفتن به پای صندوقهای رای آماده میشوند، ادعای ترامپ مبنی بر این که اگر در ۳ نوامبر دوباره انتخاب شود، «دوباره بزرگترین اقتصاد تاریخ را میسازد» چقدر قابل اعتماد است؟
تولید ناخالص داخلی
یکی از پررنگترین ادعاهای اقتصادی دونالد ترامپ هنگام نامزدی برای ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۶ این بود که امکان افزایش نرخ رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا به ۴ درصد در سال وجود دارد. وی در سپتامبر ۲۰۱۶ در سخنرانی باشگاه اقتصادی نیویورک گفت: «وقت آن است که یک بار دیگر عظیم فکر کنیم.
به همین دلیل من معتقدم که زمان آن فرا رسیده است که یک هدف ملی برای رسیدن به رشد اقتصادی ۴ درصدی تعیین شود.» در ۲۰ سال گذشته متوسط نرخ رشد تنها دو و نیم درصد بوده است. آخرین سال با رشد سالانه بالای ۴ درصد سال ۲۰۰۰، در اوج حباب داتکام در ایالات متحده بود.
اکثر اقتصاددانان شک داشتند که بازگشت به این نرخ رشد تولید ناخالص داخلی ممکن باشد و آن چه روی داد بر درستی این تردیدها صحه گذاشت.
علیرغم کاهش مالیاتها و تأمین کسری بودجه از محل استقراض که سیاستی است که تصور میشود به رشد پرشتاب اقتصادی بینجامد، اوج نرخ رشد تولید ناخالص داخلی ایالات متحده در دوران ریاست ترامپ در سه ماهه پایانی سال ۲۰۱۷ به میزان ۳ و ۹ دهم درصد بوده است. در سه سال منتهی به ۲۰۱۹، متوسط نرخ رشد دو نیم درصد و منطبق با روندی بوده است که ترامپ به ارث برده است.
امسال هم که اقتصاد آمریکا با سریعترین نرخ رشد منفی پس از جنگ جهانی دوم منقبض شده است.
درباره چشمانداز چهار سال آینده، تحلیلگران آژانس رتبهبندی اعتباری مودیز در آمریکا تخمین میزنند که برنامههای هزینههای پروژههای عمران زیربنایی جو بایدن اقتصاد ایالات متحده را بیش از پیشنهاد کاهش مالیاتی دونالد ترامپ تقویت میکند.
اشتغال
وقتی دونالد ترامپ در ژوئن ۲۰۱۵ رسماً نامزدی خود را برای ریاستجمهوری اعلام کرد، قول داد که «من بزرگترین رئیسجمهور اشتغالآفرینی خواهم بود که خدا آفریده است.»
هنگامی که وی در ژانویه ۲۰۱۷ به مقام خود رسید، ۱۴۵ میلیون آمریکایی مشغول به کار بودند. در پایان سال ۲۰۱۹ این میزان به ۱۵۲ میلیون نفر افزایش یافته بود که نشان دهنده ایجاد ۶ میلیون و سیصد هزار شغل جدید بود. این دستاورد قابل احترامی بود، اما چندان غیرعادی نبود. در دوره مشابه در دوره دوم باراک اوباما (ژانویه ۲۰۱۳ تا دسامبر ۲۰۱۵) تعداد مشاغل نیز حدود ۷ میلیون نفر افزایش یافته بود.
با ایجاد دو میلیون و یکصدهزار شغل جدید در سال، ترامپ از تعهد انتخاباتی خود در زمینه ایجاد ۲۵ میلیون شغل جدید در طول یک دهه عقب است.
در سه سال اول ترامپ نرخ مشارکت در نیروی کار اندکی افزایش یافت و به ۶۳ و نیم درصد رسید. اما این امر روند سقوط نرخ مشارکت از اوج ۶۷ درصدی آن را در سال ۲۰۰۰ به طور عمده تغییر نداد؛ و البته، امسال بازار کار ایالات متحده درگیر شدیدترین بحران خود پس از رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ شده است.
طوفان کرونا به وضوح اقتصاد ایالات متحده را درنوردیده است. فعالیتهای اقتصادی با رکورد سنگین مواجه شده است و میزان بیکاری به اوجی بیسابقه رسیده است.
اگر ضربه عظیم کرونا به وضع اشتغال و معیشت در طی ۱۰ ماه گذشته را فارغ از اینکه چه کسی در کاخ سفید بود، در نظر نگیریم، دستاوردهای اقتصادی ترامپ واقعاً چگونه بوده است؟ آیا واقعیات با ادعاهای رئیسجمهور مطابقت دارد؟
آیا او به وعدههای انتخاباتی خود عمل کرده است؟
کاهش مالیاتها و به راه انداختن جنگهای تجاری توسط ترامپ چه تاثیری داشته است؟ از زمان پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶، چه تغییراتی برای تولید ناخالص داخلی، تعداد مشاغل، سطح درآمدها و مورد علاقهترین معیار ترامپ، بازار سهام، اتفاق افتاده است؟
و در حالی که آمریکاییها برای رفتن به پای صندوقهای رای آماده میشوند، ادعای ترامپ مبنی بر این که اگر در ۳ نوامبر دوباره انتخاب شود، «دوباره بزرگترین اقتصاد تاریخ را میسازد» چقدر قابل اعتماد است؟
تولید ناخالص داخلی
یکی از پررنگترین ادعاهای اقتصادی دونالد ترامپ هنگام نامزدی برای ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۶ این بود که امکان افزایش نرخ رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا به ۴ درصد در سال وجود دارد. وی در سپتامبر ۲۰۱۶ در سخنرانی باشگاه اقتصادی نیویورک گفت: «وقت آن است که یک بار دیگر عظیم فکر کنیم.
به همین دلیل من معتقدم که زمان آن فرا رسیده است که یک هدف ملی برای رسیدن به رشد اقتصادی ۴ درصدی تعیین شود.» در ۲۰ سال گذشته متوسط نرخ رشد تنها دو و نیم درصد بوده است. آخرین سال با رشد سالانه بالای ۴ درصد سال ۲۰۰۰، در اوج حباب داتکام در ایالات متحده بود.
اکثر اقتصاددانان شک داشتند که بازگشت به این نرخ رشد تولید ناخالص داخلی ممکن باشد و آن چه روی داد بر درستی این تردیدها صحه گذاشت.
علیرغم کاهش مالیاتها و تأمین کسری بودجه از محل استقراض که سیاستی است که تصور میشود به رشد پرشتاب اقتصادی بینجامد، اوج نرخ رشد تولید ناخالص داخلی ایالات متحده در دوران ریاست ترامپ در سه ماهه پایانی سال ۲۰۱۷ به میزان ۳ و ۹ دهم درصد بوده است. در سه سال منتهی به ۲۰۱۹، متوسط نرخ رشد دو نیم درصد و منطبق با روندی بوده است که ترامپ به ارث برده است.
امسال هم که اقتصاد آمریکا با سریعترین نرخ رشد منفی پس از جنگ جهانی دوم منقبض شده است.
درباره چشمانداز چهار سال آینده، تحلیلگران آژانس رتبهبندی اعتباری مودیز در آمریکا تخمین میزنند که برنامههای هزینههای پروژههای عمران زیربنایی جو بایدن اقتصاد ایالات متحده را بیش از پیشنهاد کاهش مالیاتی دونالد ترامپ تقویت میکند.
اشتغال
وقتی دونالد ترامپ در ژوئن ۲۰۱۵ رسماً نامزدی خود را برای ریاستجمهوری اعلام کرد، قول داد که «من بزرگترین رئیسجمهور اشتغالآفرینی خواهم بود که خدا آفریده است.»
هنگامی که وی در ژانویه ۲۰۱۷ به مقام خود رسید، ۱۴۵ میلیون آمریکایی مشغول به کار بودند. در پایان سال ۲۰۱۹ این میزان به ۱۵۲ میلیون نفر افزایش یافته بود که نشان دهنده ایجاد ۶ میلیون و سیصد هزار شغل جدید بود. این دستاورد قابل احترامی بود، اما چندان غیرعادی نبود. در دوره مشابه در دوره دوم باراک اوباما (ژانویه ۲۰۱۳ تا دسامبر ۲۰۱۵) تعداد مشاغل نیز حدود ۷ میلیون نفر افزایش یافته بود.
با ایجاد دو میلیون و یکصدهزار شغل جدید در سال، ترامپ از تعهد انتخاباتی خود در زمینه ایجاد ۲۵ میلیون شغل جدید در طول یک دهه عقب است.
در سه سال اول ترامپ نرخ مشارکت در نیروی کار اندکی افزایش یافت و به ۶۳ و نیم درصد رسید. اما این امر روند سقوط نرخ مشارکت از اوج ۶۷ درصدی آن را در سال ۲۰۰۰ به طور عمده تغییر نداد؛ و البته، امسال بازار کار ایالات متحده درگیر شدیدترین بحران خود پس از رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ شده است.
بین فوریه و آوریل ۲۰۲۰، حدود ۲۲ میلیون شغل از بین رفته است و نرخ بیکاری از سه و نیم درصد به ۱۴ و هفت دهم درصد افزایش یافته است. از آوریل حدود ۱۲ میلیون شغل جدید ایجاد شده است که نرخ بیکاری را به ۷ و ۹ دهم درصد کاهش میدهد. با این حال بسیاری از اقتصاددانان شک دارند با سیاستهای فعلی ایجاد اشتغال بیش از این سرعت گیرد.
به نظر میرسد بنبست مذاکرات با دموکراتها در کنگره در مورد تمدید بسته محرکه ۲ تریلیون دلاری از ماه مارس، به رکود و بیکاری بیشتر دامن بزند.
تولید کارخانهای
ترامپ در سال ۲۰۱۶ وعده داد: «کارخانههای جدید با شتاب به سواحل ما بازخواهند گشت.» وی ادعا کرد که جنگهای تجاری وی (همراه با فشار بر مدیران ارشد آمریکا) شرکتهای آمریکایی را ترغیب میکند تا تولید کارخانهای خود را از آسیا و آمریکای لاتین و جاهای دیگر به خاک آمریکا بازگردانند.
تعداد مشاغل کارخانهای در ایالات متحده در سه سال اول ترامپ رشدی حدود ۵۰۰ هزار شغل کرد و به ۱۲ و ۸ دهم میلیون نفر در سال ۲۰۱۹ رسید. اما این روند رو به رشد، ادامه روندی بود که از سال ۲۰۱۰ آغاز شده بود. برخی شواهد نشان داده است که شرکتهای آمریکایی در نتیجه خصومت تجاری ترامپ علیه چین، واردات کمتری از خارج از کشور داشتهاند.
واردات کالاهای کارخانهای از ۱۴ کشور غالبا کمهزینه آسیایی به عنوان سهمی از تولیدات داخلی از ۱۳ درصد در سال ۲۰۱۸ به ۱۲ درصد در سال ۲۰۱۹ کاهش یافته است. مطابق آمار شرکت مشاوره کرنی این اولین کاهش در یک دهه گذشته در این متغیر است.
با این حال تحلیلگران کرنی هشدار میدهند که این بیشتر ناشی از کاهش واردات اقتصادهای آسیایی است تا افزایش قابل توجه در تولیدات کارخانهای در ایالات متحده؛ بنابراین از این نظر جنگهای تجاری سود ناچیزی برای کارگران عادی ایالات متحده به همراه داشته است.
در واقع، برعکس، شواهدی وجود دارد که تعرفههای گمرکی با افزایش هزینههای واردات به مصرفکنندگان آمریکایی آسیب میرساند. علاوه بر این محققان دریافتهاند که تعرفههای گمرکی تلافیجویانه چین بر صادرات ایالات متحده تعمداً بیشترین ضربه را به مناطقی از آمریکا وارد میکند که معمولا به جمهوریخواهان رأی میدهند.
دستمزدها
در سال ۲۰۱۶ دونالد ترامپ قول صریح داد که نه تنها تعداد شغلها، بلکه میزان دستمزدها را نیز افزایش میدهد. وی گفت: «هر تصمیم سیاستی که میگیریم باید یک آزمایش ساده را پشت سر بگذارد: آیا برای آمریکاییها شغل بیشتر و دستمزد بهتر ایجاد میکند؟»
وی همچنین شکایت کرد که «خانوارها امروز نسبت به سال ۲۰۰۰ درآمد کمتری دارند.» متوسط درآمد هفتگی کارگران تماموقت بین سه ماهه آخر ۲۰۱۶ و سه ماهه آخر سال ۲۰۱۹ حدود ۳ و ۶ دهم درصد رشد داشته است. این روند به جای آن که جهش رو به بالا باشد، ادامه همان روند روبه رشدی بود که دونالد ترامپ به ارث برد.
در بحران کنونی جهش عظیمی در میزان دستمزدها مشاهده شده است، هرچند که بازتاب توقف در روند اخراج کارگران کمدرآمد و سایر تحریفات آماری است، به جای این که از افزایش واقعی دستمزدها برای آمریکایی در میانه بحران کرونا خبر بدهد.
در مورد متوسط درآمد خانوارها، تصویر که دفتر سرشماری ایالات متحده ارائه میکند از افزایش تورمدررفته ۱۰ درصدی درآمد خانوارها بین ۲۰۱۶ و ۲۰۱۹ خبر میدهد؛ و بسته محرک اقتصادی ۲ و ۲ دهم تریلیون دلاری دولت آمریکا در سال جاری تاکنون از درآمد بسیاری حمایت کرده است. طبق یک برآورد، در واقع حدود سه چهارم بیکاران آمریکایی، درآمد کمتری معادل ۶۰۰ دلار در هفته مزایای بیکاری دریافت کردهاند.
اما این کمک رو به اتمام است و اگر جایگزین نشود، تأثیر منفی عمدهای بر سطح زندگی آمریکاییها خواهد داشت.
شایان ذکر است که ترامپ در ۷ اکتبر تهدید به لغو مذاکرات با کنگره در مورد تمدید کمک به خانوارها کرد نه به این دلیل که آنها را به اندازه کافی سخاوتمندانه نمیدید بلکه به این دلیل که معتقد بود پیشنهادهای دموکراتهای کنگره به آن «شهرها و ایالات» که تمایل به رای دادن به دموکراتها دارند کمک میکند.
کاهش مالیاتها
در سال ۲۰۱۷ دونالد ترامپ و حزب جمهوریخواه وی مالیاتهای شخصی را کاهش دادند. رئیس جمهور ادعا کرد: «تمرکز ما کمک به مردم عادی است که در پستخانهها و فروشگاههای لوازم یدکی آمریکا کار میکنند.
لولهکشها، نجاران، پلیسها، معلمان، رانندگان کامیون، جوشکاران، افرادی که من را بیشتر دوست دارند.» با این حال، طبق مرکز مستقل سیاستگذاری مالیاتی، بیش از ۶۰ درصد کاهش مالیاتها نصیب افرادی شده است که در پنج رده بالای درآمدی قرار دارند.
یک درصد دارای بیشترین درآمدها، ۲۰ درصد از کاهش مالیاتی را دریافت میکنند.
توجیه معمول کاهش مالیات بر درآمد این است که باعث تشویق کارآفرینی و تقویت رشد کلی اقتصاد میشود که در نهایت به معنای جمعآوری مالیات بیشتر است. اما، همانطور که دیدیم شواهد اندکی در مورد افزایش رشد تولید ناخالص داخلی در سالهای اخیر وجود دارد.
ترامپ همچنین در سال ۲۰۱۷ مالیات شرکتها را به میزان قابل توجهی کاهش داد و گفت که این امر باعث تشویق سرمایهگذاری و رونق کسبوکار میشود. اما علیرغم افزایش جریانهای نقدی شرکتها، سرمایهگذاری شرکتها نه افزایش، بلکه کاهش یافته است.
بازار سهام
در بیشترین مدت چهار سال گذشته، ترامپ در توییتهای پیاپی به دستاوردهای خود در رونق بازار سهام مباهات کرده است. ارزش سهام براساس شاخص ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکایی، از همان لحظه انتخاب رئیس جمهور در نوامبر ۲۰۱۶ به شدت افزایش یافت و طی سه سال و نیم بعدی ۵۵ درصد رشد داشت.
اما در فوریه سال جاری با وحشت عمده سرمایهگذاران و معاملهگران ارزش سهام با نرخ سریعتری نسبت به سقوط وال استریت [در سال ۲۰۰۷]سقوط کرده است. در یک مرحله در ماه مارس ارزش سهام فقط سه درصد بیشتر از زمانی بود که ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ پیروز شد.
با وجود این بازگشت از آن زمان خیرهکننده بوده است. سهامها نه تنها همه خسارات ناشی از سقوط کرونا را بازیابی کردهاند، بلکه در ماه سپتامبر به رکورد جدیدی نیز دست یافتهاند.
با این حال، بسیاری از تحلیلگران تصور میکنند که بازیابی خیرهکننده ارزش سهام بیش از آن که معلول خوشبینی نسبت به مدیریت اقتصادی ترامپ باشد، ناشی از وعده بانک مرکزی ایالات متحده مبنی بر چاپ نامحدود پول برای حمایت از اقتصاد در رکود کنونی از ماه مارس بوده است.
اقتصاددانان همچنین خاطرنشان میکنند که بورس اوراق بهادار برخلاف آن چه رئیس جمهور ادعا میکند، دماسنج عملکرد اقتصاد کوچه و بازار و سنجشگر معیشت مردم عادی نیست.
به نظر میرسد بنبست مذاکرات با دموکراتها در کنگره در مورد تمدید بسته محرکه ۲ تریلیون دلاری از ماه مارس، به رکود و بیکاری بیشتر دامن بزند.
تولید کارخانهای
ترامپ در سال ۲۰۱۶ وعده داد: «کارخانههای جدید با شتاب به سواحل ما بازخواهند گشت.» وی ادعا کرد که جنگهای تجاری وی (همراه با فشار بر مدیران ارشد آمریکا) شرکتهای آمریکایی را ترغیب میکند تا تولید کارخانهای خود را از آسیا و آمریکای لاتین و جاهای دیگر به خاک آمریکا بازگردانند.
تعداد مشاغل کارخانهای در ایالات متحده در سه سال اول ترامپ رشدی حدود ۵۰۰ هزار شغل کرد و به ۱۲ و ۸ دهم میلیون نفر در سال ۲۰۱۹ رسید. اما این روند رو به رشد، ادامه روندی بود که از سال ۲۰۱۰ آغاز شده بود. برخی شواهد نشان داده است که شرکتهای آمریکایی در نتیجه خصومت تجاری ترامپ علیه چین، واردات کمتری از خارج از کشور داشتهاند.
واردات کالاهای کارخانهای از ۱۴ کشور غالبا کمهزینه آسیایی به عنوان سهمی از تولیدات داخلی از ۱۳ درصد در سال ۲۰۱۸ به ۱۲ درصد در سال ۲۰۱۹ کاهش یافته است. مطابق آمار شرکت مشاوره کرنی این اولین کاهش در یک دهه گذشته در این متغیر است.
با این حال تحلیلگران کرنی هشدار میدهند که این بیشتر ناشی از کاهش واردات اقتصادهای آسیایی است تا افزایش قابل توجه در تولیدات کارخانهای در ایالات متحده؛ بنابراین از این نظر جنگهای تجاری سود ناچیزی برای کارگران عادی ایالات متحده به همراه داشته است.
در واقع، برعکس، شواهدی وجود دارد که تعرفههای گمرکی با افزایش هزینههای واردات به مصرفکنندگان آمریکایی آسیب میرساند. علاوه بر این محققان دریافتهاند که تعرفههای گمرکی تلافیجویانه چین بر صادرات ایالات متحده تعمداً بیشترین ضربه را به مناطقی از آمریکا وارد میکند که معمولا به جمهوریخواهان رأی میدهند.
دستمزدها
در سال ۲۰۱۶ دونالد ترامپ قول صریح داد که نه تنها تعداد شغلها، بلکه میزان دستمزدها را نیز افزایش میدهد. وی گفت: «هر تصمیم سیاستی که میگیریم باید یک آزمایش ساده را پشت سر بگذارد: آیا برای آمریکاییها شغل بیشتر و دستمزد بهتر ایجاد میکند؟»
وی همچنین شکایت کرد که «خانوارها امروز نسبت به سال ۲۰۰۰ درآمد کمتری دارند.» متوسط درآمد هفتگی کارگران تماموقت بین سه ماهه آخر ۲۰۱۶ و سه ماهه آخر سال ۲۰۱۹ حدود ۳ و ۶ دهم درصد رشد داشته است. این روند به جای آن که جهش رو به بالا باشد، ادامه همان روند روبه رشدی بود که دونالد ترامپ به ارث برد.
در بحران کنونی جهش عظیمی در میزان دستمزدها مشاهده شده است، هرچند که بازتاب توقف در روند اخراج کارگران کمدرآمد و سایر تحریفات آماری است، به جای این که از افزایش واقعی دستمزدها برای آمریکایی در میانه بحران کرونا خبر بدهد.
در مورد متوسط درآمد خانوارها، تصویر که دفتر سرشماری ایالات متحده ارائه میکند از افزایش تورمدررفته ۱۰ درصدی درآمد خانوارها بین ۲۰۱۶ و ۲۰۱۹ خبر میدهد؛ و بسته محرک اقتصادی ۲ و ۲ دهم تریلیون دلاری دولت آمریکا در سال جاری تاکنون از درآمد بسیاری حمایت کرده است. طبق یک برآورد، در واقع حدود سه چهارم بیکاران آمریکایی، درآمد کمتری معادل ۶۰۰ دلار در هفته مزایای بیکاری دریافت کردهاند.
اما این کمک رو به اتمام است و اگر جایگزین نشود، تأثیر منفی عمدهای بر سطح زندگی آمریکاییها خواهد داشت.
شایان ذکر است که ترامپ در ۷ اکتبر تهدید به لغو مذاکرات با کنگره در مورد تمدید کمک به خانوارها کرد نه به این دلیل که آنها را به اندازه کافی سخاوتمندانه نمیدید بلکه به این دلیل که معتقد بود پیشنهادهای دموکراتهای کنگره به آن «شهرها و ایالات» که تمایل به رای دادن به دموکراتها دارند کمک میکند.
کاهش مالیاتها
در سال ۲۰۱۷ دونالد ترامپ و حزب جمهوریخواه وی مالیاتهای شخصی را کاهش دادند. رئیس جمهور ادعا کرد: «تمرکز ما کمک به مردم عادی است که در پستخانهها و فروشگاههای لوازم یدکی آمریکا کار میکنند.
لولهکشها، نجاران، پلیسها، معلمان، رانندگان کامیون، جوشکاران، افرادی که من را بیشتر دوست دارند.» با این حال، طبق مرکز مستقل سیاستگذاری مالیاتی، بیش از ۶۰ درصد کاهش مالیاتها نصیب افرادی شده است که در پنج رده بالای درآمدی قرار دارند.
یک درصد دارای بیشترین درآمدها، ۲۰ درصد از کاهش مالیاتی را دریافت میکنند.
توجیه معمول کاهش مالیات بر درآمد این است که باعث تشویق کارآفرینی و تقویت رشد کلی اقتصاد میشود که در نهایت به معنای جمعآوری مالیات بیشتر است. اما، همانطور که دیدیم شواهد اندکی در مورد افزایش رشد تولید ناخالص داخلی در سالهای اخیر وجود دارد.
ترامپ همچنین در سال ۲۰۱۷ مالیات شرکتها را به میزان قابل توجهی کاهش داد و گفت که این امر باعث تشویق سرمایهگذاری و رونق کسبوکار میشود. اما علیرغم افزایش جریانهای نقدی شرکتها، سرمایهگذاری شرکتها نه افزایش، بلکه کاهش یافته است.
بازار سهام
در بیشترین مدت چهار سال گذشته، ترامپ در توییتهای پیاپی به دستاوردهای خود در رونق بازار سهام مباهات کرده است. ارزش سهام براساس شاخص ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکایی، از همان لحظه انتخاب رئیس جمهور در نوامبر ۲۰۱۶ به شدت افزایش یافت و طی سه سال و نیم بعدی ۵۵ درصد رشد داشت.
اما در فوریه سال جاری با وحشت عمده سرمایهگذاران و معاملهگران ارزش سهام با نرخ سریعتری نسبت به سقوط وال استریت [در سال ۲۰۰۷]سقوط کرده است. در یک مرحله در ماه مارس ارزش سهام فقط سه درصد بیشتر از زمانی بود که ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ پیروز شد.
با وجود این بازگشت از آن زمان خیرهکننده بوده است. سهامها نه تنها همه خسارات ناشی از سقوط کرونا را بازیابی کردهاند، بلکه در ماه سپتامبر به رکورد جدیدی نیز دست یافتهاند.
با این حال، بسیاری از تحلیلگران تصور میکنند که بازیابی خیرهکننده ارزش سهام بیش از آن که معلول خوشبینی نسبت به مدیریت اقتصادی ترامپ باشد، ناشی از وعده بانک مرکزی ایالات متحده مبنی بر چاپ نامحدود پول برای حمایت از اقتصاد در رکود کنونی از ماه مارس بوده است.
اقتصاددانان همچنین خاطرنشان میکنند که بورس اوراق بهادار برخلاف آن چه رئیس جمهور ادعا میکند، دماسنج عملکرد اقتصاد کوچه و بازار و سنجشگر معیشت مردم عادی نیست.
منبع: ایندیپندنت
۰