به کرونا عادت کرده‌ایم

اما رفته‌رفته از این انضباط سخت خسته شدیم و رفته‌رفته شدت در انضباط را کاهش دادیم. به عدد‌هایی که از مرگ عزیزان‌مان به دلیل ابتلا به کرونا ارایه می‌شد، عادت کردیم و مفهومش را از یاد بردیم.

کد خبر : ۸۶۱۳۰
بازدید : ۴۸۱۴
سینا قنبرپور | حتما شما این روز‌ها وقتی حرف از افزایش تعداد قربانیان کرونا می‌شنوید، گفته‌اید باید چنین و چنان می‌کردند ولی نکردند. ایده‌های‌تان را ریخته‌اید روی دایره و حتی شک نکرده‌اید که ممکن است این ایده را قبل‌تر یکی از همسایه‌ها یا همکاران یا همشهریان یا هموطنان‌مان مطرح کرده باشند.
شانس بزرگ ما در این ابرآزمون این است که گرفتار ویروسی عالمگیر شده‌ایم و همه دولت‌ها و ملت‌ها دارند با آن و آثارش دست و پنجه نرم می‌کنند.
با احتساب این مولفه بیایید لحظه‌ای آنچه از خودمان یا دیگران درباره چگونگی مدیریت شرایط کرونایی شنیده‌ایم، تامل کنیم. عمده عبارت‌ها که ایده‌ها را مطرح می‌کنند، انجام اقدام یا سلسله اعمالی را متوجه دولت و مسوولان می‌کند.
گاهی این ایده‌ها چنان سخت و خشن می‌شود که متعجب گوینده را نگاه می‌کنی مثل این ایده که می‌گفت: «دولت باید ارتش را به خدمت می‌گرفت و با تانک جاده‌ها را می‌بست!»
بعد با خود می‌گویی بله درست است وقتی این همه انتقاد به سفر‌های مردم وارد می‌کنیم باید به شدت جلوی انجام آن را می‌گرفتیم. اما خودمانیم، در شرایطی که یک قلم انسولین قلمی و نه به‌طور کلی انسولین در داروخانه‌ها کم می‌شود و همه مضطرب و نگران چه آن‌هایی که دیابت دارند، چه آن‌هایی که بستگان نیازمند انسولین دارند و چه دیگران زبان به اعتراض می‌گشایند و جوی ملتهب را می‌سازند، چگونه انتظار داریم تانک و نفربر بیاید داخل زندگی مان و بعد دیگر نگرانی و التهاب و اضطراب نداشته باشیم؟
البته در به کار بستن بسیاری از ایده‌هایی که در این ۹ ماه تجربه کرده‌ایم، انتقاد‌های جدی می‌توان وارد کرد، اما آیا انتقاد‌های وارده را با لحاظ کردن همه مولفه‌های موجود و در نظر گرفتن شرایط جامعه و کشور وارد می‌دانیم؟ صحبت تحریم به تنهایی نیست.

صحبت افول بسیاری از ارزش‌های اجتماعی طی دهه گذشته است که حالا در فقدان آن خیلی از کارکرد‌های آن را دیگر در شرایط نامناسب و به تعبیری بحرانی نمی‌توانیم تجربه کنیم. مثلا همین که در دوران ۸ سال جنگ تحمیلی خیلی از کمبود‌ها را صبوری کردیم ولی این روز‌ها دیگر صبوری نمی‌کنیم.
خیلی از ارزش‌های اجتماعی اینک جای‌شان کمرنگ و کمرنگ‌تر شده است. با این حال باز هم می‌گوییم بله جای انتقاد به روش‌ها و کیفیت کار‌هایی که برای مدیریت این بیماری به کار بسته شد، وجود دارد. اما از یک مساله مهم نباید غافل شد.
وقتی جست‌وجو می‌کردیم که چرا ما با وجود آنکه می‌دانیم برای درمان کووید ۱۹ هیچ داروی قطعی وجود ندارد و هنوز واکسن مطمئنی برای ایمن شدن در برابر آن ساخته و در دسترس نیست به این نکته برخوردیم که در جوامع دیگری که در دسته کشور‌های توسعه‌یافته تقسیم‌بندی شده‌اند، اعتراضات گسترده و بسیار شدیدی نسبت به استفاده از ماسک بروز و ظهور یافته است. این از جمله همان شانس‌های بزرگ است.
پس خیلی از رفتار‌های ما و دولت‌های‌مان در مواجهه با این بیماری شباهت دارد. از این شباهت و نقطه اشتراک باید به یک نکته مهم برسیم؛ چرا وقتی بسیاری از اطلاعات و داده‌های مهم در پیشگیری را می‌دانیم ولی نمی‌توانیم وضعیت پیش‌آمده را مدیریت کنیم؟ اشتباهی که مرتکبش می‌شویم، این است که فکر می‌کنیم همه هشدار‌ها را می‌دانیم و همه دستورالعمل‌ها را داده‌ایم.
همین روز‌ها که پی در پی با ثبت رکورد مرگ هموطنان‌مان درپی ابتلا به کووید ۱۹ دچار شدیم، پرسش این بود که چه مطلبی بنویسیم که اثرگذار باشد چراکه گمان می‌کردیم و می‌کنیم همه گفتنی‌ها را گفته‌ایم. همه آنچه پزشکان و کارشناسان عرصه سلامت داشته‌اند را منعکس کرده‌ایم و همه دستورالعمل‌ها را مرور کرده‌ایم. چه حرف جدیدی برای مردم داریم.
آنچه باید نگرانش باشیم، این است که درباره این ویروس و این بیماری هم دچار «عادت» و «روزمرّگی» شده‌ایم. بیایید به روز‌های اسفند سال گذشته یعنی آن روز‌های نخستی که به‌طور رسمی شیوع و مرگ ناشی از کرونا را پذیرفتیم، بازگردیم.
همان روز‌هایی که از شدت وقوع مرگ‌ها و ناباوری آنچه پیش روی‌مان بود و حاکم شدن جو نگرانی و استرس، پرستاران و پزشکان را به چالش شادی دعوت کردیم تا فضا را تغییر دهیم. آن زمان به سبب ناشناخته‌تر بودن ویروس و عملکردش ترسیده بودیم و هر دستورالعملی را با جدیت اجرا می‌کردیم.
اما رفته‌رفته از این انضباط سخت خسته شدیم و رفته‌رفته شدت در انضباط را کاهش دادیم. به عدد‌هایی که از مرگ عزیزان‌مان به دلیل ابتلا به کرونا ارایه می‌شد، عادت کردیم و مفهومش را از یاد بردیم.
روز‌های اول تا همین الان مرتب این گزاره را می‌گوییم این عدد که آمار واقعی نیست و با همین تشکیک‌ها خودمان را به چالشی انداختیم که در آن از اصل ماجرا غافل شدیم؛ سهل‌انگاری در برابر ویروس کرونا مساوی با مرگ است. حالا برگردیم به همان بحث اولیه.
همه ایده‌هایی که داریم متوجه دیگران است و در این مدت ما همه از دیگران اعم از مردم غیر از خودمان و دولت و نهاد‌های مسوول می‌خواهیم، کار‌ها و برنامه‌هایی را انجام دهند. اما آیا ایده‌ای برای کنترل کرونا داریم که «باید» اول آن متوجه خودمان باشد. اگر چنین ایده‌ای داشته باشیم به جای عادت به دستورالعمل‌های دیگران حواس‌مان متوجه خودمان شود.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید