پلیس اسلام یا قانون
در ادامه بحث های هفته گذشته در مورد وظیفه پلیس در جمهوری اسلامی که به دنبال گفته های رییس جمهور و حملات چند استاد علمیه و رییس مجلس خبرگان به وی برجسته تر شد، اعتماد در سرمقاله خود نوشته: گفته های رییس جمهور نزد برخی افراد تعبیر درستی پیدا نكرد، گویی ایشان اسلام را در برابر قانون معرفی كرده و حكم به دفاع از قانون و علیه اسلام داده است. در حالی كه واقعیت برعكس است و این بهترین شیوه برای دفاع از اسلام در حكومتی است كه نزدیك به چهار دهه از عمرش گذشته و بسیاری از آنچه را كه میخواسته به قانون تبدیل كرده یا در حال انجام این كار است.
کد خبر :
۸۸۱
بازدید :
۱۳۴۲
فرادید | در ادامه بحث های هفته گذشته در مورد وظیفه پلیس در جمهوری اسلامی که به دنبال گفته های رییس جمهور و حملات چند استاد علمیه و رییس مجلس خبرگان به وی برجسته تر شد، اعتماد در سرمقاله خود نوشته: گفته های رییس جمهور نزد برخی افراد تعبیر درستی پیدا نكرد، گویی ایشان اسلام را در برابر قانون معرفی كرده و حكم به دفاع از قانون و علیه اسلام داده است. در حالی كه واقعیت برعكس است و این بهترین شیوه برای دفاع از اسلام در حكومتی است كه نزدیك به چهار دهه از عمرش گذشته و بسیاری از آنچه را كه میخواسته به قانون تبدیل كرده یا در حال انجام این كار است.
نویسنده روشن کرده که: یك مامور نیروی انتظامی یا هر مامور دولتی دیگر، اگر در برابر اقدام مشخصی از ما، واكنش نشان دهد و دستور به ترك آن یا انجام فعل دیگری بدهد. طبیعی است كه میتوانیم از او بپرسیم چرا چنین دستوری را صادر كرده است؟ اگر نتوانیم سوال كنیم كه اوضاع خیلی نابسامان خواهد شد. ولی وقتی بپرسیم او چه پاسخی خواهد داد؟ اگر بگوید كه براساس ماده قانونی خب پیداست باید از وی تمکین کرد اما اگر بگوید چون اسلام میگوید، در این صورت ما نه با یك پلیس یا مامور دولتی كه با فردی در نقش یك هدایتگر و مبلِغ دینی مواجهیم.
سرمقاله اعتماد تاکید کرده: اگر امر و نهی این نیروها را نه مبتنی بر قانون، بلكه براساس اسلام بدانیم، بیش از هر وقت دیگری مفاهیم اسلامی را شعبهشعبه كرده و خطر بد و كجفهمی را افزایش دادهایم. جالب اینكه مخالفان این سخن آقای رییسجمهور میتوانند خودشان تجربه كنند و كسانی را در معرض اینگونه ماموران دولتی قرار دهند و ببینند آیا برای بیشتر آنان صلاحیت كافی جهت صدور دستور و امر و نهی به اسلام قایل هستند؟ مگر نه اینكه بسیاری از همین منتقدان نسبت به فضای ناسالم اداری و كاركنان دولتی گلهمند هستند، چگونه ممكن است شهروندان كشور را كه بسیاری از آنان محترمتر و آگاهتر از این افراد نسبت به اسلام هستند، در معرض امر و نهی از موضع اسلامی آنان قرار داد؟ چنین چیزی غیرممكن است و موجب تشنج و اختلال روابط میشود.
نویسنده روشن کرده که: یك مامور نیروی انتظامی یا هر مامور دولتی دیگر، اگر در برابر اقدام مشخصی از ما، واكنش نشان دهد و دستور به ترك آن یا انجام فعل دیگری بدهد. طبیعی است كه میتوانیم از او بپرسیم چرا چنین دستوری را صادر كرده است؟ اگر نتوانیم سوال كنیم كه اوضاع خیلی نابسامان خواهد شد. ولی وقتی بپرسیم او چه پاسخی خواهد داد؟ اگر بگوید كه براساس ماده قانونی خب پیداست باید از وی تمکین کرد اما اگر بگوید چون اسلام میگوید، در این صورت ما نه با یك پلیس یا مامور دولتی كه با فردی در نقش یك هدایتگر و مبلِغ دینی مواجهیم.
سرمقاله اعتماد تاکید کرده: اگر امر و نهی این نیروها را نه مبتنی بر قانون، بلكه براساس اسلام بدانیم، بیش از هر وقت دیگری مفاهیم اسلامی را شعبهشعبه كرده و خطر بد و كجفهمی را افزایش دادهایم. جالب اینكه مخالفان این سخن آقای رییسجمهور میتوانند خودشان تجربه كنند و كسانی را در معرض اینگونه ماموران دولتی قرار دهند و ببینند آیا برای بیشتر آنان صلاحیت كافی جهت صدور دستور و امر و نهی به اسلام قایل هستند؟ مگر نه اینكه بسیاری از همین منتقدان نسبت به فضای ناسالم اداری و كاركنان دولتی گلهمند هستند، چگونه ممكن است شهروندان كشور را كه بسیاری از آنان محترمتر و آگاهتر از این افراد نسبت به اسلام هستند، در معرض امر و نهی از موضع اسلامی آنان قرار داد؟ چنین چیزی غیرممكن است و موجب تشنج و اختلال روابط میشود.
۰