ارتباط انقراض دودوها با مرگومیر بالای ناشی از کرونا چیست؟
برخی کشورها بر همهگیری غالب شدهاند و برخی دیگر به شدت مغلوب آن شدهاند. ژاپن با ۱۲۶میلیون جمعیت فقط ۵۰۰۰ مرگ در اثر کووید ۱۹ را ثبت کرده است. مکزیک همان مقدار جمعیت دارد، اما بیش از ۱۵۰۰۰۰ نفر تاکنون جان خود را از دست دادهاند و آمار همچنان در حال بالا رفتن است. این اختلافات فاحش ناشی از چیست؟ میزان ثروت؟ ظرفیت بیمارستانها؟ سن؟ آبوهوا؟
فرادید به نقل از گاردین نوشت، اما مرگومیر ناشی از کرونا به طور مساوی توزیع نشده است. برخی کشورها بر همهگیری غالب شدهاند و برخی دیگر به شدت مغلوب آن شدهاند. ژاپن با ۱۲۶میلیون جمعیت فقط ۵۰۰۰ مرگ در اثر کووید ۱۹ را ثبت کرده است. مکزیک همان مقدار جمعیت دارد، اما بیش از ۱۵۰۰۰۰ نفر تاکنون جان خود را از دست دادهاند و آمار همچنان در حال بالا رفتن است.
این اختلافات فاحش ناشی از چیست؟ میزان ثروت؟ ظرفیت بیمارستانها؟ سن؟ آبوهوا؟
از قرار معلوم میزان کشندگی کووید ۱۹ به چیزی ساده، اما عمیقتر بستگی دارد: تفاوتهای فرهنگی در تمایل ما به تبعیت از قوانین.
همه فرهنگها هنجارهای اجتماعی یا قوانین نانوشتهای برای رفتارهای اجتماعی دارند. ما از استدانداردهای لباسپوشیدن و منظم کردن فرزندانمان پیروی میکنیم و وقتی میخواهیم از متروی شلوغ پیاده شویم آرنجمان را در پهلوی دیگران فرو نمیکنیم نه به این خاطر که قوانینی برای چنین رفتارهایی وجود دارد بلکه این رفتارها به کارکرد جامعه ما کمک میکند.
روانشناسان نشان دادهاند که برخی فرهنگها به شدت به هنجارهای اجتماعی پایبند هستند؛ این فرهنگها را فرهنگهای مقید میشناسند. بقیه فرهنگها پذیرنده هستند و نسبت به قانونشکنان آسانگیرتر هستند.
این تمایز که نخستینبار هرودوت متوجه آن شد به لطف روانشناسان و مردمشناسان دارای مقیاسهای کمی برای اندازهگیری است. در مقایسه با کشورهایی مانند آمریکا، انگلستان، اسرائیل، اسپانیا و ایتالیا، کشورهایی مانند سنگاپور، ژاپن، چین و اتریش فرهنگهای مقیدتری دارند.
این تفاوتها تصادفی نیست. تحقیقاتی که در سطح کشورها و در سطح جوامع کوچکتر انجام شده است نشان میدهد جوامعی که در تجربه تاریخی مواجهه با تهدیدهای طولانی و مزمن - شامل فجایع طبیعی، بیماریهای مسری، قحطی یا مورد هجوم دشمنان قرار گرفتن - دارند قوانین سختگیرانهتری نیز برای حفظ نظم و انسجام خود دارند.
این برخورد به لحاظ تکاملی قابل درک است: پیروی از قوانین میتواند به ما کمک کند تا در آشوب و بحران بقا پیدا کنیم. در نقطه مقابل، گروههایی که فرهنگهای پذیرندهتر دارند کمتر در تاریخ با تهدیدها مواجه شدهاند و برای همین آسانگیرتر هستند.
هیچکدام بهتر و بدتر نیستند - البته تا زمانی که همهگیری جهانی رخ نداده باشد. در ماه مارس، من این نگرانی را مطرح کردم که زمان بیشتری لازم است تا فرهنگهای پذیرنده، با آن روحیه قانونگریزی، اقدامات بهداشتی را رعایت کنند و این پیامدهای ناگواری را به همراه خواهد داشت. من امیدوار بودم که این فرهنگها بالاخره سختگیر شوند. اما آنها سختگیر نشدند.
در مطالعهای که با تمرکز بر ۵۰ کشور انجام شده است و این هفته در نشریه لنست منتشر شد، من و تیمم نشان دادیم که با در نظر گرفتن عوامل دیگر، فرهنگهای پذیرنده ۵ برابر بیشتر از فرهنگهای مقید، موارد ابتلا به ویروس کرونا را ثبت کردهاند و آمار مرگ در فرهنگهای پذیرنده ۸ برابر بیشتر از آمار مرگ در فرهنگهای مقید بوده است.
تحلیل دادههایی که از انگلستان به دست آوردیم نشان داد که مردمِ فرهنگهای پذیرنده حتی در مقطعی در سال ۲۰۲۰ که این بیماری به اوج خود رسید، ترس کمتری از ویروس بیماری کووید ۱۹ داشتند. در کشورهایی با فرهنگ مقید، ۷۰ درصد از مردم به شدت هراس داشتند که به ویروس مبتلا شوند؛ در فرهنگهای پذیرنده این رقم ۴۲درصد از جمعیت را شامل میشد.
یکی از دلایل آن است که مردم در فرهنگهایی که به سطوح پایینِ خطر سازگاری پیدا کرده است، خیلی سریع به «علائم تهدید» واکنش نشان نمیدهند. چنین چیزی در طبیعت هم میتواند رخ دهد. بدنامترین نمونه در طبیعت دودوی بیباک، پرندهای از جزیره موریس است که بدون هیچ دشمنی (شکارچی) تکامل پیدا کرد، اما در عرض فقط یک قرن در نخستین مواجههاش با انسانها منقرض شد. این نشان میدهد که چطور یک ویژگی شاخص که برای یک محیط خاص مناسب است با تغییر محیط تبدیل به کاستی و نقطه ضعف میشود.
دانشمندان به این وضعیت عدم تطابق تکاملی میگویند که باعث شد هزاران نفر در جوامعی با فرهنگهای گشاده و آسانگیر در اثر کووید ۱۹ جان خود را از دست بدهند؛ درحالیکه میشد از این مرگها جلوگیری کرد. واضح است که بنا نیست فرهنگهای گشاده از روی زمین حذف شوند، اما یکسال تقلا برای مبارزه با همهگیریای که تاکنون خسارتهای جانی و مالی زیادی به بار آورده نشان میدهد که این فرهنگها برای تطابق خود با محیطهای جدید مشکل دارند.
مردم آمریکا به شکستن قوانینی که مانعی بر سر راه آنهاست معروف هستند. درواقع آنها به چنین روحیهای که به درستی عامل خلاقیت و نوآوری آنها بوده است میبالند. اما این روحیه در همهگیری میتواند یک نقطه ضعف و کاستی محسوب شود. این رفتار شورشی میتواند در امدادرسانیها مانعتراشی کند. هنوز بیشمار شهروند آمریکایی به مهمانی دادن و مهمانی رفتن ادامه میدهند، بدون ماسک به خرید میروند و ویروس را به سخره گرفتهاند. ترس آنها از ویروس نیست بلکه از قرنطینه و ماسک زدن است.
این عدم تطابق فرهنگی تشخیص علائم تهدید را سختتر میکند. در این بین پیامهای مخدوش رؤسای جمهور و نخستوزیران هم نقش داشت. رئیسجمهور پیشین آمریکا، دونالد ترامپ، به مردمش گفت «خونسرد بمانید، این ویروس میرود.» حتی در ژانویه سال ۲۰۲۱، بعد از آنکه ۳۰۰۰۰ آمریکایی جان خود را از دست دادند، او از مرکز پیشگیری و کنترل بیماریها به دلیل اغراق کردن این وضعیت، شکایت کرد.
نخستوزیر بریتانیا، بوریس جانسون، نیز ترس از ویروس را در انگلستان مختل کرد. وقتی در مارس گذشته موارد ابتلا به ویروس افزایش پیدا کرد، او با افتخار گفت: «من شب گذشته در بیمارستان بودم و فقط تعداد کمی از موارد ابتلا به ویروس دیدم و با همه دست دادم، من به دست دادن ادامه میدهم... مردم میتوانند برای خودشان تصمیمگیری کنند.»
شگفتآور نیست که کینگز کالج لندن طی تحقیقی به این نتیجه رسید که از هر ۱۰نفر بریتانیایی که با یک ناقل کووید ۱۹ در تماس بوده، فقط ۱ نفر و از هر ۵نفری که علائم در او ظاهر شده فقط ۱نفر خودش را قرنطینه کرده است.
برای کم کردنِ مرگومیر ناشی از کووید و آماده کردن خودمان برای تهدیدهای جمعی آینده، لازم است ملتهایی که فرهنگ گشاده و پذیرنده دارند به سه نکته توجه کنند:
نخست، ما باید شیوه ارتباطاتمان را در هنگام مواجهه با خطر تغییر دهیم. ما در زمان تهدیدهای ملموس مانند تهدید جنگافزارها، خیلی سریع و واضح سختگیر میشویم. اما چون عوامل بیماریزا قابل مشاهده و ملموس نیستند، نادیدهگرفتن تهدیدها آسانتر میشود.
مسئولان بهداشت عمومی باید خطرات مرتبط با کووید را شفافسازی کنند. اما نباید فقط مردم را ترساند، زیرا نتیجه معکوس میدهد. روانشناسان میگویند وقتی ما احساس بیپناهی میکنیم، حالت دفاعی و منفعل میگیریم. به منظور تشویق مردم به تغییر رفتارشان همزمان با اینکه درباره نشانههای بیماری رکوصریح با آنها صحبت میکنیم، باید روحیه «ما میتوانیم» را هم در آنها تقویت کنیم.
دوم، باید به آنها اطمینان خاطر بدهیم که این سختگیریها موقتی است. هر چه سریعتر قوانین سختگیرانه را اجرایی کنیم، سریعتر تهدیدها را کاهش میدهیم و سریعتر آزادی را به زندگی برمیگردانیم. آنچه همه کشورها نیاز دارند، چیزی است که ما «تعادل فرهنگی» مینامیم و منظورمان از آن توانایی تعادل برقرار کردن بین فرهنگ سختگیرانه و فرهنگ پذیرنده و آسانگیر است.
نیوزیلند نمونه این رویکرد است. نیوزیلندیها فرهنگی بسیار پذیرنده دارند، اما در دوران همهگیری کرونا یکی از سختگیرانهترین قوانین را اجرا کردند و مرگومیر را به ۲۵ نفر رساندند.
درآخر، باید به این شناخت برسیم که همه ما در این جریان نقش داریم. عدم تطابق تکاملی را باید به کمک احساس دلسوزی و همکاری از بین ببریم و این مستلزم آن است که علائم تهدید را به موقع شناسایی کنیم.
نویسنده: Michele Gelfand
منبع: The Guardian
مترجم: عاطفه رضواننیا/سایت فرادید