ازگیل؛ بازگشت میوه فراموششده قرون وسطایی به اروپا
میوه ازگیل در ایران، آذربایجان، قرقیزستان، گرجستان و ترکیه بسیار معروف است. این گیاه همچنین به عنوان گیاهی دارویی در میان مردم این منطقه استفاده میشده است. در مناطق روستایی استان گیلان در ایران از برگها، پوست درخت، میوه و چوب آن برای درمان طیفی از بیماریها مانند اسهال، نفخ شکم و نامنظمی قاعدگی استفاده میشود. در اروپای قرون وسطا نیز از ازگیل به طرز مشابهی برای درمان بیماریها استفاده میشد.
به گزارش فرادید، در سال ۲۰۱۱ یک باستانشناس چیز عجیبی در یک توالت رومی پیدا کرد. تیم باستانشناسی مشغول کاوش یک روستای باستانی در سوئیس بود. یک پادشاه سلتیک در گذشته بر آن حکومت میکرد و این سرزمین را ژولیوس سزار شخصاً به او بخشیده بود.
گرچه نامها جذاب نیست، اما اروپاییان قرون وسطا دیوانه این میوه بودند. نخستین تصویر ثبت شده از ازگیل روی یک ظرف سفالی یونانی متعلق به قرن ۷ قبل از میلاد شناسایی شده است. این تصور وجود دارد که این میوه نهایتاً به دست رومیها افتاده که آن را به جنوب فرانسه و بریتانیا آوردند.
این میوه در دهه ۱۶۰۰ به اوج محبوبیتش رسید و در سراسر انگلستان آن را پرورش میدادند. این میوه به اندازه سیب، گلابی، شاتوت و به رایج بود. این میوه هنوز تا اوایل قرن بیستم بسیار آشنا بود، اما دیگر کمتر محبوب بود. سپس در دهه ۱۹۵۰ کاملاً از اذهان عمومی پاک شد. ازگیل که زمانی شهره خاص و عام بود، حالا تبدیل به یک یادگار عاشقانه از گذشته شده است؛ یک درخت بسیار کمیاب برای باغبانهای خاص و یک چیز غیرمعمولِ تاریخی در موزهها و کاخها.
فقط چند دهه از ناپدید شدنش گذشته بود که دیگر میوهفروشیها آن را نمیشناختند و از آن به عنوان یک میوه اسرارآمیز یاد میکردند. در سال ۱۹۸۹، یک نویسنده دانشگاهی نوشت که «احتمالاً از هر ۱۰۰ باغبان حتی ۱نفر» هم تاکنون درخت ازگیل ندیده است. این میوه امروز در هیچ مغازهای در بریتانیا به فروش نمیرسد. درحالیکه هنوز درختانی از این میوه در فضاهای عمومی میروید، اما میوههای این درختان روی زمین میپوسند و از بین میروند.
این میوه عجیب چرا به اروپای قرون وسطا وارد شد و چرا ناگهان ناپدید شد؟
این میوه به دو دلیل غیرمعمولی است. نخست آنکه این میوه در ماه دسامبر چیده میشود که برای همین در قرون وسطا یکی از منابع محدود تأمین شیرینی و قند در فصل زمستان بوده است. دوم، این میوه فقط زمانی قابل خوردن میشود که در واقع خراب میشود.
نتیجه یک میوه با طعم فوق شیرین و پیچیده است، مثل اینکه خرمای خیلی رسیده را با لیمو ترکیب کرده باشید. ژانت استورات، که در سال ۲۰۱۵ حدود ۱۲۰ اصله درخت ازگیل در باغ خانهاش در انگلستان کاشته، میگوید: «این میوه وقتی میرسد بسیار لذیذ میشود.»
در محافل اشرافی این میوه درحالیکه هنوز خاک اره روی آن بود به همراه پنیر به روی میز آورده میشد و با قاشق گوشت آن را میخوردند. این میوه را میتوان پخت، در تابه بو داد و از آن ژله درست کرد و به شیرینی تارت اضافه کرد. بعضیها هم از آن شربت و نوشیدنی درست میکنند.
ازگیل به ادبیات هم راه پیدا کرده و به صورت استعاری برای توصیف پیری از آن استفاده شده است. در داستانهای کانتربوری، نویسنده، میوه رسیده را با مردان پا به سن گذاشته مقایسه میکند و میگوید مردان تازه وقتی پا به سن میگذارند و ضعیف میشوند، به حداکثر توانایی خود برای دروغ گفتن، بلوف زدن، طمع ورزیدن و عصبانی شدن، دست پیدا میکنند.
احتمالاً فرایند رسیدن بعد از چیدن یکی از دلایل سقوط ازگیل در اروپا بوده است. این میوه هنوز در اواخر قرن ۱۹ و ۲۰ یک میوه رایج بود و در طول جنگ جهانی دوم، دولت بریتانیا مردم را تشویق میکرد درختان ازگیل بکارند. بعد بلافاصله بعد از آن این میوه ناپدید شد.
یکی از دلایل احتمالی این است که میوههای گرمسیری مانند موز و آناناس که در طول سال به دست میآمدند ارزانتر شد، پس دیگر به یک مزه شیرین زمستانی مانند ازگیل نیازی نبود.
اما تجربه استورات در صنعت همچنین میگوید که فرایند رسیدن بعد از چیدن به همراه این حقیقت که هیچکسی مایل نیست در سرمای زمستان به سراغ میوهچینی برود، باعث از بین رفتن این میوه شده است.
امروز درختان ازگیل همچنان در سراسر اروپا به صورت پراکنده پیدا میشوند و در بعضی باغها به عنوان درخت زینتی وجود دارند. درخت ازگیل در پاییز طیفی از چند رنگ قرمز، نارنجی، قهوهای و سبز و زرد است.
اما این پایان داستان نیست.
اکنون در سال ۲۰۲۱ این میوه کمکم دوباره دارد به بازارهای اروپا باز میگردد و برای تهیه مربا و نوشیدنی از آن استفاده میشود.