دیوارهای مهربان شهر
کد خبر :
۹۴۵۶
بازدید :
۱۱۵۰
مانلی فخریان در روزنامه شهروند نوشت:
چندی پیش در برخی شهرهای ایران و مناطق فقیرنشین شهر تهران فعالیتی نوعدوستانه شروع شد که میتوانست سرآغاز تحولی در کمکهای مردمی باشد. ٢ یخچال در خیابانهای رشت و دروازهغار تهران گذاشته شد تا مردم غذاهای بیش ازحد نیازشان را بگذارند و مردم نیازمند آنها را بردارند و بیهیچ منتی استفاده کنند.
نتیجه طرح قطعا مثبت بود. همین باعث شد تا اتفاق جالب دیگری نیز رقم بخورد. «دیوار مهربانی». این دیوار که از نامش پیداست، برای شادکردن دل مردم ساخته شده هیچ پدیده نادری نیست. تنها گوشههایی از شهرمان را زیباتر کرده است.
اینها همان دیوارهای دیروز شهر هستند که فقط کمی مهربانتر شدهاند. رنگ تازگی گرفتهاند و رویشان این نام حک شده. هنوز تعداد این دیوارها زیاد نیست اما اگر تند و تند پر و خالی شود، حتما زیادتر خواهد شد.
این دیوارها نمادی از یاد هم بودنهاست که با یک دست لباس گرم، یک جفت کفش ساده و یک پیراهن حتی ارزانقیمت میتواند رنگیتر شود. هرکس بدونشک درون کمد خانهاش لباس و کفش بلااستفادهای دارد که نه میپوشد نه دلش میآید دور بیندازد. حالا راه بهتری دارد، کافی است لباسهایتان را بردارید و به این دیوارها آویزان کنید.
شب در تاریکی وقتی هیچکس در خیابان نیست، جز بیخانمانها و نیازمندان مطمئن باشید کسی که آن را برمیدارد و دعایتان میکند. به همین سادگی و بدون کمترین هزینهای میتوانید دل یک نفر را شاد کنید. شاید خیلیها همت نکنند تا این دیوارها را پیدا کنند یا لباسها را به آنجا ببرند، اما اگر کمی به خودمان زحمت بدهیم، میتوانیم با پرسوجو از دوستان و فامیل در نزدیکی خودمان یا هرجای دیگر شهر، یک دیوار پیدا کنیم تا بتوانیم به یک نیازمند کمک کنیم.
به کودکانی فکر کنید که در سرمای زمستان باید در خیابانها کار کنند، لابهلای خودروها بدوند و دنبال پول باشند، اگر ناگهان همین بچه چشمش به یک کاپشن با بلوز گرم روی دیوار بیفتد و بداند بدون پرداخت هزینه میتواند لباس گرم بپوشد چه حسی به شما دست میدهد؟ جز اینکه اگر از دور این صحنه را دیده باشید، اشک در چشمتان میآید و از این بزرگواری خودتان لذت میبرید؟ اگر بچه کوچک در خانه دارید که زود به زود بزرگ میشود و لباسهایش کوچک، گزینه مناسبی برای این امر خیر هستید.
میتوانید هرچند ماه یکبار لباسها را به دیوار شهر بیاویزید تا یک کودک دیگر آن را بپوشد و در شادمانی نگاهش سهیم باشید. بله. مهربان بودن خیلی کمهزینه و ساده است. کافی است به اطرافمان دقت کنیم.
با یک کار ساده میتوانیم دل دیگران را شاد ِ شاد ِ شاد کنیم، این شادی اما زمانی ارزشش بیشتر میشود که بدانیم روزگار ما، نیاز شهر ما، پیشرفت به سمت فردایی بهتر و آرامش اجتماعی ما در گروی همین مهربانیهای ساده است.
باید از این قرارهای ساده شروع کنیم تا بتوانیم بیگانه شدن با یکدیگر و منفعتطلبیهای کوچک و بزرگی که مناسبتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ما را پرکردهاند، با مهربانی اصلاح و بازسازی کنیم.
از کنار این دیوارها به سادگی عبور نکنیم، تمرین کوچکی هستند برای توزیع و ترویج آدمیت؛ میان دهلیزهای شهر ما که کدر شدهاند.
چندی پیش در برخی شهرهای ایران و مناطق فقیرنشین شهر تهران فعالیتی نوعدوستانه شروع شد که میتوانست سرآغاز تحولی در کمکهای مردمی باشد. ٢ یخچال در خیابانهای رشت و دروازهغار تهران گذاشته شد تا مردم غذاهای بیش ازحد نیازشان را بگذارند و مردم نیازمند آنها را بردارند و بیهیچ منتی استفاده کنند.
نتیجه طرح قطعا مثبت بود. همین باعث شد تا اتفاق جالب دیگری نیز رقم بخورد. «دیوار مهربانی». این دیوار که از نامش پیداست، برای شادکردن دل مردم ساخته شده هیچ پدیده نادری نیست. تنها گوشههایی از شهرمان را زیباتر کرده است.
اینها همان دیوارهای دیروز شهر هستند که فقط کمی مهربانتر شدهاند. رنگ تازگی گرفتهاند و رویشان این نام حک شده. هنوز تعداد این دیوارها زیاد نیست اما اگر تند و تند پر و خالی شود، حتما زیادتر خواهد شد.
این دیوارها نمادی از یاد هم بودنهاست که با یک دست لباس گرم، یک جفت کفش ساده و یک پیراهن حتی ارزانقیمت میتواند رنگیتر شود. هرکس بدونشک درون کمد خانهاش لباس و کفش بلااستفادهای دارد که نه میپوشد نه دلش میآید دور بیندازد. حالا راه بهتری دارد، کافی است لباسهایتان را بردارید و به این دیوارها آویزان کنید.
شب در تاریکی وقتی هیچکس در خیابان نیست، جز بیخانمانها و نیازمندان مطمئن باشید کسی که آن را برمیدارد و دعایتان میکند. به همین سادگی و بدون کمترین هزینهای میتوانید دل یک نفر را شاد کنید. شاید خیلیها همت نکنند تا این دیوارها را پیدا کنند یا لباسها را به آنجا ببرند، اما اگر کمی به خودمان زحمت بدهیم، میتوانیم با پرسوجو از دوستان و فامیل در نزدیکی خودمان یا هرجای دیگر شهر، یک دیوار پیدا کنیم تا بتوانیم به یک نیازمند کمک کنیم.
به کودکانی فکر کنید که در سرمای زمستان باید در خیابانها کار کنند، لابهلای خودروها بدوند و دنبال پول باشند، اگر ناگهان همین بچه چشمش به یک کاپشن با بلوز گرم روی دیوار بیفتد و بداند بدون پرداخت هزینه میتواند لباس گرم بپوشد چه حسی به شما دست میدهد؟ جز اینکه اگر از دور این صحنه را دیده باشید، اشک در چشمتان میآید و از این بزرگواری خودتان لذت میبرید؟ اگر بچه کوچک در خانه دارید که زود به زود بزرگ میشود و لباسهایش کوچک، گزینه مناسبی برای این امر خیر هستید.
میتوانید هرچند ماه یکبار لباسها را به دیوار شهر بیاویزید تا یک کودک دیگر آن را بپوشد و در شادمانی نگاهش سهیم باشید. بله. مهربان بودن خیلی کمهزینه و ساده است. کافی است به اطرافمان دقت کنیم.
با یک کار ساده میتوانیم دل دیگران را شاد ِ شاد ِ شاد کنیم، این شادی اما زمانی ارزشش بیشتر میشود که بدانیم روزگار ما، نیاز شهر ما، پیشرفت به سمت فردایی بهتر و آرامش اجتماعی ما در گروی همین مهربانیهای ساده است.
باید از این قرارهای ساده شروع کنیم تا بتوانیم بیگانه شدن با یکدیگر و منفعتطلبیهای کوچک و بزرگی که مناسبتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ما را پرکردهاند، با مهربانی اصلاح و بازسازی کنیم.
از کنار این دیوارها به سادگی عبور نکنیم، تمرین کوچکی هستند برای توزیع و ترویج آدمیت؛ میان دهلیزهای شهر ما که کدر شدهاند.
۰