مردم یا جامعه؟!
مهم این است که مطالبات یک گروه به ضرر سایر گروهها برآورده نشود. سیاستمداران و دولتمردانی که به جای جامعه از واژه مردم استفاده میکنند، به دنبال ساختن و فهم یکدست و یکسانی از افراد هستند.
کد خبر :
۹۴۹۱۳
بازدید :
۴۴۶۷
حمزه نوذری | این روزها بیش از هر زمان دیگری دولتمردان، سیاستمداران و کاندیداهای ریاستجمهوری از واژه مردم سخن میگویند.
واژه مردم، توده بیشکلی است که هر کس میتواند به هر نحو که میخواهد، آن را بسازد و تعریف کند. اما مفهوم جامعه و جامعه مدنی اشاره به گروهها، انجمنها، تشکلها، اصناف، اقشار و طبقات مختلف اجتماعی دارد که هریک منافع مختلفی دارند، دیدگاههای متفاوتی نسبت به مسائل دارند و ممکن است ستیز و تنش بین آنها وجود داشته باشد.
بهکاربردن مفهوم مردم برای نادیدهگرفتن تکثر و تنوعات درون جامعه و عدم مواجهه شفاف با گروههای مختلف اجتماعی است.
دولتمردانی که جامعه مدنی و گروههای مختلف آن را با واژه مردم جایگزین میکنند، اغلب تصمیمات ناگهانی، نامنسجم، شتابزده و کوتاهمدت میگیرند که به آشفتگیهای اجتماعی و اقتصادی دامن میزند و موجب تشدید مسائل اجتماعی میشود.
از بهکاربردن واژه مردم و دولت مردمی اینگونه تلقی میشود که مردم نیازمند دولتی با نیت خیر و پرتلاش هستند و مردم یعنی افرادی که نیازهای اقتصادی دارند و منفعلانه خواستار راهبردهایی هستند که دولت تنظیم میکند و به اشتغال و رفاه آنها منجر میشود.
جامعهزدایی و نادیدهگرفتن جامعه مدنی و گروههای مختلف اجتماعی در میان دولتمردان و سیاستمداران ایرانی ریشه عمیقی دارد.
در جامعه افراد با هم کنش متقابل دارند؛ کنشی که جنبه جمعی و اجتماعی پیدا میکند. در جامعه مدنی انواع و اقسام حرکتهای اجتماعی از جنبشهای زیستمحیطی گرفته تا حرکات جمعی کارگران، زنان، قومیتها، اقلیتها و فرودستها واقعیتهای جدیدی هستند که هریک مطالبات، منافع متعدد و گاه متضادی دارند. مطالبات گروههای مختلف اجتماعی برای برابری اقتصادی، حقوقی و رفاهی باعث شده که مفاهیمی مانند آزادی، عدالت و حقوق برابر بازتعریف شوند.
مهم این است که مطالبات یک گروه به ضرر سایر گروهها برآورده نشود. سیاستمداران و دولتمردانی که به جای جامعه از واژه مردم استفاده میکنند، به دنبال ساختن و فهم یکدست و یکسانی از افراد هستند.
استفاده از واژه مردم به جای جامعه یعنی دولت پدر خیرخواهی است که با دادن یارانه، وام، تسهیلات و اجرای برنامههای کوتاهمدت نیازهای فرزندان خود را برآورده میکند. در این میان مشکلات اقتصادی به عدم صداقت، پاکدستی، تنبلی و خوابآلودگی پدر برمیگردد.
اما این دیدگاه باعث خطاها و تناقضات بسیاری میشود. برخی این خطاها را به فقدان کار کارشناسی، فقدان برنامهریزی عملی و عدم تلاش شبانهروزی مسئولان نسبت میدهند.
اما این تناقضات و خطاها به دلیل درک نادرست از جامعه، گروههای مختلف آن و مواجهه نادرست با مطالبات و منافع گروههای مختلف اجتماعی است که در نتیجه تعارضات اجتماعی باقی میماند. مدیریت منافع و مطالبات گروههای مختلف اجتماعی با بخشنامهها و مصوبات دولتی خطای بزرگی است...
که دولتها و سیاستمداران مدام آن را تکرار میکنند و قادر به ساماندهی جامعه نیستند. با این طرز فکر، دولت پدرسالاری که دوست دارد فرزندانش مشغول به کار شوند، ازدواج کنند، اما در آزادی اجتماعی، عقیده و بیان تابع پدر باقی میمانند.
که دولتها و سیاستمداران مدام آن را تکرار میکنند و قادر به ساماندهی جامعه نیستند. با این طرز فکر، دولت پدرسالاری که دوست دارد فرزندانش مشغول به کار شوند، ازدواج کنند، اما در آزادی اجتماعی، عقیده و بیان تابع پدر باقی میمانند.
بر اساس این طرز فکر از مردم، وجود انجمنها و تشکلهای صنفی و اقدام جمعی به رسمیت شناخته نمیشود. درک دولتمردان از مردم به مثابه کلیتی یکدست خطا و اشتباه است. سیاستمداران از واژه مردم برای رسیدن به قدرت و حفظ آن استفاده میکنند، درحالیکه در واقعیت با گروههای مختلف و متکثر اجتماعی و منافع متعدد مواجه میشوند.
بهرسمیتشناختن گروههای مختلف اجتماعی، درک و مدیریت تضادها و تنش میان آنها مهم است. با استفاده از واژه مردم بهجای جامعه، تناقضها و تنشها به بیگانگان، مفسدین و اخلالگران اقتصادی نسبت داده میشود. درحالیکه در جامعه با حرکات و مطالبات گروههای مختلف اجتماعی مواجه هستیم و جدال بر سر محقبودن، قانونیبودن و تضاد بین منافع گروههای مختلف یکی از مهمترین مسائل جامعه است.
با چنین طرز فکری، عدالتخواهی از طریق مطالبات گروهی، صنفی و جمعی مردود دانسته میشود.
هر دولت و دولتمردی با بهکاربردن واژه مردم نوع افراد را انتخاب میکند و به نیابت از آنها حرف میزند و نسخه درمان مسائل را میپیچد. در نگاه دولتمردان و کاندیداهای ریاستجمهوری مردم افراد یکدستیاند که خواهان شغل و یارانه هستند، ولی گویا اگر خواهان آزادی اجتماعی و سیاسی باشند، دیگر از جرگه مردم خارج میشوند و تبدیل به دیگری میشوند.
نتیجه اینکه در نگاه سیاستمداران و کاندیداهای ریاستجمهوری مردم یعنی کسانی که نیازهایی شغلی و اقتصادی دارند و باید توسط دولت مردمی پاسخ داده شود و این یعنی تلاش برای غیرسیاسی و غیراجتماعی کردن جامعه.
۰