قتل راننده جوان در جاده قم
من و دوستم که آن زمان اصلا حالت طبیعی نداشتیم هرکدام چند ضربه چاقو به او زدیم. متهم ادامه داد: ما ماشین را برداشتیم و به جیرفت رفتیم و من آن را در پارکینگ خانه پسرعمویم امانت گذاشتم تا در فرصت مناسب بفروشم.
مردی که سالها قبل با همکاری دوستش به خاطر کشیدن کراک رانندهای را به قتل رسانده بود، برای تعیین تکلیف به دادگاه مراجعه کرد.
متهم به قضات گفت از ۱۵ سال در زندان ماندن خسته شده و درخواست دارد تا هرچه زودتر آزاد شود و خودش برای جلب رضایت دختر مقتول اقدام کند. رسیدگی به این پرونده جنایی از ۱۲ اردیبهشت سال ۸۵ به دنبال ناپدیدشدن راننده یک خودروی پژو به نام بهرام ۳۵ساله آغاز شد.
پدر بهرام که برای پیگیری سرنوشت فرزندش به پلیس آگاهی رفته بود، به مأموران گفت: پسرم با ماشین مسافرکشی میکرد. آخرینبار از ترمینال جنوب دو مسافر را سوار کرده و به همسرش گفته بود قرار است به قم برود؛ اما او دیگر به خانه بازنگشت. ما نگران بهرام هستیم و میترسیم بلایی سرش آمده و اتفاق تلخی رخ داده باشد.
کارآگاهان پلیس در پی طرح این شکایت تلاش خود را برای بهدستآوردن سرنخی از مرد گمشده آغاز کردند. تجسسها در این زمینه ادامه داشت تا اینکه یک هفته بعد مأموران پلیس جسد بهرام را در حاشیه جاده قم پیدا کردند و فهمیدند این جوان با ضربههای متعدد چاقو کشته شده است. شواهد نشان میداد این مرد به احتمال زیاد قربانی سرقت خودرواش شده است.
بهاینترتیب پرونده وارد مرحلهای تازه شد و کارآگاهان سعی کردند ردی از عامل یا عاملان جنایت به دست بیاورند. یک سال از این ماجرا گذشت، اما پلیس سرنخی پیدا نکرد تا اینکه از پلیس جیرفت خبر رسید خودروی بهرام در آن شهرستان توقیف شده است.
مردی که سوار بر خودروی بهرام در جیرفت بازداشت شده بود، تحت بازجوییهای تخصصی قرار گرفت و به مأموران گفت: یک سال قبل پسرعمویم این ماشین را به پارکینگ خانهام آورد و آنجا امانت گذاشت. من بعد از یک سال با پژو بیرون آمده بودم که پلیس من را بازداشت کرد.
من از ماجرای کشتهشدن صاحب خودرو اطلاعی ندارم. با اطلاعاتی که این مرد به پلیس داده بود، پسرعموی ۲۲ساله او به نام امین در تهران ردیابی و بازداشت شد. این جوان در بازجوییها به قتل صاحب پژو با همدستی دوستش به نام داریوش اعتراف کرد.
داریوش نیز در ادامه تحقیقات بازداشت شد و آنها اعتراف کردند جوان راننده را با انگیزه سرقت به کام مرگ کشاندند.
درحالیکه رسیدگی به این پرونده در جریان بود داریوش قبل از جلسه دادگاه با پرداخت دیه به اولیایدم از آنها رضایت گرفت و از زندان آزاد شد، اما امین پای میز محاکمه ایستاد و به درخواست اولیایدم به قصاص و ۱۵ سال زندان محکوم شد.
اگرچه این حکم در دیوان عالی کشور تأیید شد، اما، چون تعدادی از اولیایدم اعلام گذشت کرده و دختر قربانی تقاضای قصاص را مطرح کرده و پیگیر اجرای حکم نشده بود امین ۱۵ سال بلاتکلیف در زندان ماند.
او که از این وضعیت خسته شده بود نامهای به قضات دادگاه نوشت و از آنها کمک خواست. بهاینترتیب امین که حالا ۳۷ سال دارد طبق ماده ۴۲۹ قانون مجازات اسلامی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
امین در جلسه دادگاه به تشریح جزئیات ماجرا پرداخت و گفت: ۱۵ سال قبل من ۲۲ سال داشتم که همراه دوستم، داریوش، ماشین پژو را کرایه کردیم.
قرار بود به قم برویم. من و دوستم معتاد بودیم و بههمینخاطر از راننده خواستیم خودرو را کنار جاده متوقف کند تا کراک بکشیم؛ اما او قبول نکرد و بههمینخاطر با او درگیر شدیم.
من و دوستم که آن زمان اصلا حالت طبیعی نداشتیم هرکدام چند ضربه چاقو به او زدیم. متهم ادامه داد: ما ماشین را برداشتیم و به جیرفت رفتیم و من آن را در پارکینگ خانه پسرعمویم امانت گذاشتم تا در فرصت مناسب بفروشم؛ اما یک سال بعد که پسرعمویم با ماشین بیرون رفت، شناسایی و بازداشت شدیم.
من همانموقع به خاطر دوستم قتل را گردن گرفتم و داریوش آزاد شد؛ اما به دلیل عدم پیگیری اولیایدم ۱۵ سال در زندان ماندم و اولیایدم پیگیر پرونده نشدند.
البته قتل را من بهتنهایی انجام نداده بودم و دوستم هم در این ماجرا دست داشت. متهم در پاسخ به این سؤال که اگر دوستش در قتل نقش داشت، چرا او در تحقیقات این واقعیت را نگفت، اینطور توضیح داد: بعد از قتل مرد راننده تصمیم گرفتیم هرکدام یک جرم را گردن بگیریم.
قرار شد من قتل را گردن بگیرم و او هم سرقت را گردن بگیرد. درحالیکه هر دو ما به مقتول ضربه زده بودیم و ضرباتی که بر بدن او وارد کردیم منجر به مرگش شد. اینطور نبود که فقط ضربات من باعث مرگش شده باشد. از طرفی، چون کراک همراه داشتیم قرار شد دوستم حمل کراک را قبول کند و من هم قتل را قبول کنم. چون ما فکر میکردیم حمل کراک هم اعدام دارد.
متهم درباره اینکه خودرو را به چه دلیل کرایه کرده بودند، گفت: ما ماشین را به قصد قم کرایه کردیم تا در طول مسیر کراک بکشیم و تمام ساعتهایی که در ماشین هستیم با کشیدن کراک خوش بگذرانیم، اما وقتی راننده متوجه شد ما معتاد هستیم و چه قصدی داریم با ما همکاری نکرد و هرچه به او گفتیم گوشهای توقف کند که مواد بکشیم، قبول نکرد و ما هم او را زدیم.
وقتی دادسرا حرف ما را برای اینکه قتل را من مرتکب شدم قبول نکرد، همدستم با زرنگی با اولیایدم توافق کرد و در آن زمان مبلغی داد و آزاد شد.
هرچند بعد از محاکمه مشخص شد اصلا دادگاه او را در قتل مجرم تشخیص نداده است. متهم در پاسخ به این سؤال که چرا تاکنون رضایت اولیایدم را جلب نکرده است، گفت: من و پدر و مادرم بارها با اولیایدم صحبت کردیم. مادر مقتول چندین بار گفت که حقم را حلال میکنم و از طریق وکیلم متوجه شدم که رضایت هم داده است. برادران مقتول هم بعد از فوت پدرشان ورثه شدند و آنها هم رضایت دادند، ولی دختر مقتول قبول نمیکند.
چندین بار با او صحبت کردم حتی پدر و مادرم مقابل خانه او رفتند، اما به بهانه اینکه فعلا بیماری کرونا شایع است، گفت نمیتواند رضایت بدهد یا به دادسرا بیاید.
سرپرست دادسرای جنایی نیز چندین بار او را دعوت کرد تا صحبت کند باز هم قبول نکرد. او هر بار بهانه میگیرد و حاضر هم نیست در دادگاه پاسخ دهد که چه تصمیمی دارد. من حالا ۳۷ سال دارم و ۱۵ سال از بهترین روزهای زندگیام را به خاطر اشتباهی که در جوانی مرتکب شدم در زندان گذراندم.
باور کنید من هیچ خصومتی با راننده پژو نداشتم و تحت تأثیر مصرف مواد با او درگیر شدم و با دوستم او را کشتیم. من در این سالها هر شب کابوس اعدام میدیدم. حالا از قضات دادگاه کمک میخواهم. من دیگر تحمل این وضعیت را ندارم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.