جریمه سنگینِ امیرکبیر برای واکسن نزن‌ها

جریمه سنگینِ امیرکبیر برای واکسن نزن‌ها

۱۷۲ سال قبل، به دستور میرزاتقی‌خان جریمه سنگین ۵ تومان طلا از امتناع کنندگان دریافت واکسن آبله اخذ می‌شد که مبلغ امروزی آن بالغ بر ۱۹ میلیون تومان است.

کد خبر : ۹۹۸۷۰
بازدید : ۶۷۲۰

جواد نوائیان رودسری | مقاومت در برابر دانش و دستاورد‌های علمی جدید، همواره در تمام دنیا وجود داشته و دارد؛ برخی از این مقاومت‌ها به علت روحیه محافظه‌کار انسان و ترس او از تغییر شرایط شکل می‌گیرد و برخی دیگر از آن‌ها، ناشی از تلاش‌های افرادی است که گسترش استفاده از دستاورد‌های نوین را، مانعی بر سر راه کاسبی یا خطری برای موقعیت اجتماعی خود می‌پندارند.

البته آن‌چه این روز‌ها درباره خودداری، مقاومت و حتی مقابله برخی از افراد، در سراسر دنیا، علیه واکسن کرونا می‌بینید، افزون بر این دو علت، ناشی از بی‌اعتمادی به فرایند تولید و استفاده از واکسن نیز هست؛ هر چند که در نهایت افرادی که این‌گونه می‌اندیشند نیز، جان دیگران را به خطر می‌اندازند.

اگر متون تاریخی را بررسی کنید، متوجه خواهیدشد که در تاریخ ملت‌ها، چنین مقاومت‌هایی از روزگاران دور، وجود داشته‌است. این مقاومت‌ها، گاه با پیروزی مخالفان به پایان رسیده و البته، فرجامی شوم را برای گذشتگان ما رقم زده و زمانی هم، با عقب‌نشینی مقاومت‌کنندگان، خطری بزرگ از سر مردم دور شده‌است.

نمونه قابل اشاره و توضیح آن، ماجرای آبله‌کوبی ایرانیان در عهد صدارت میرزاتقی‌خان امیرکبیر است. او نیز، با مقاومت‌هایی در میان برخی از مردم برای دریافت واکسن روبه‌رو شد.

در حالی که به دلیل مشکلات بهداشتی و اقتصادی، روز به روز جمعیت ایران کاهش می‌یافت، تلاش امیر برای مناسب نگه داشتن تراز جمعیت، با تقویت بهداشت عمومی و نیز، افزایش سرانه تغذیه، دردسر‌های مختلفی را برای وی، به ویژه در عرصه بهداشت به وجود آورد. برخی از افراد، به بهانه‌های مختلف، از واکسن‌زدن کودکان جلوگیری می‌کردند و موج مخالف سهمگینی به راه می‌انداختند.

تقابل امیر با خودداری کنندگان از دریافت واکسن، چنان‌که از او انتظار می‌رفت، تقابلی جدی و بدون رودربایستی بود. وی می‌دانست که کوتاه آمدن بر سر این موضوع، چه عواقب سهمگینی برای مملکت در پی خواهد داشت.

ضمانت اجرای قانون واکسیناسیون

امیرکبیر نخستین واردکننده واکسن به ایران نبود. اولین‌بار در دوره فتحعلی‌شاه و با تلاش عباس‌میرزا نایب‌السلطنه، فناوری مربوط به آبله‌کوبی یا همان واکسن آبله وارد ایران شد و حتی دکتر کورمیک، پزشک مخصوص عباس‌میرزا، با فرمان وی، کتابچه‌ای درباره آبله‌کوبی و فواید آن نوشت که توسط محمد بن عبدالصبور خوئی طبیب، به زبان فارسی در سال ۱۲۰۸ ش منتشر شد؛ حتی گزارش‌هایی وجود دارد که محمدعلی‌میرزا دولتشاه، برادر عباس‌میرزا، از این شیوه برای جلوگیری از شیوع آبله در کرمانشاه مدد گرفت و موفقیت‌های محدودی هم به دست آورد.

با این حال، آبله‌کوبی، تا زمان امیرکبیر جنبه عمومی نداشت و البته، واکنش‌ها هم به آن محدود بود. اما در دوره صدارت میرزاتقی‌خان، مسئله آبله‌کوبی، جنبه عمومی و اجباری به خود گرفت. امیر می‌دانست که با مقاومت‌های مختلفی در این زمینه روبه‌رو خواهد شد؛ به همین دلیل، حکام ولایات را مکلف کرد که درباره واکسینه‌کردن مردم و به ویژه اطفال، سخت‌گیری کنند و حتی طبق گزارش روزنامه وقایع اتفاقیه، شماره ۴۵، برای کسانی که طفل آن‌ها به دلیل خودداری از دریافت واکسن توسط والدین، فوت می‌کرد، جریمه‌ای به مبلغ پنج تومان در نظر گرفته‌بودند.

با عنایت به این‌که تومان، معمولاً در قالب سکه‌های طلای ۴/۳ گرمی وجود داشت، این مبلغ به نرخ روزگار ما و البته با چشم‌پوشی از برخی جوانب آن، جریمه سنگینی بوده‌است؛ جریمه‌ای به مبلغ ۱۹ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان امروزی (۱۷ گرم طلا با نرخ یک میلیون و ۱۴۷ هزار و ۶۰۰ تومان).

بیماری های واگیردار

گزارش وقایع اتفاقیه، شماره ۵۷، نشان می‌دهد که تعیین این جریمه از سوی امیرکبیر و اعمال قانون مربوط به آن در سراسر کشور، تأثیر مثبتی در روند واکسیناسیون داشته‌است: «در آن اوائل اهل آن‌جا (منظور ایالت گیلان است) احتراز از این معنی داشته‌اند. بعد از آن‌که بوضوح پیوست که این آبله‌کوبی بسیار مفید است و البته در مورد خاطیان، دیوانیان سخت خواهند گرفت، تمامی اهل شهر در کمال میل و رغبت اطفال خود را می‌آورند و آبله می‌کوبند.»

مدیریت منعطف و مؤثر

با این حال، این سخت‌گیری‌ها، خشک و بدون انعطاف نبود. فریدون آدمیت در «امیرکبیر و ایران» به نقل از اعتضادالسلطنه می‌نویسد: «در سفر اصفهان روزی در چهل‌ستون امیر را برافروخته دیدم. گمان بردم که از سرحد خبر بدی رسیده، اما معلوم شد که فرزندان صادق رنگ‌آمیز (رنگرز) و محمد کله‌پز از بیماری آبله مرده‌اند.

امیر از آنان مؤاخذه کرد که چرا با وجود آن‌که دولت مایه آبله‌کوبی را فرستاده و در معابر هم جار زده‌اند که اطفال را آبله بکوبید، قصور کرده‌اند؟ پس گفت: از هر یک پنج تومان گرفته، مرخص کنید و پول را در صندوق خاص خرج بیماران بگذارید. چون توانایی پرداخت آن را نداشتند، دستور داد که از کیسه خودش این پول را به صندوق بدهند تا قانون اجرا شده‌باشد.

بعد من به امیر گفتم: این مطلبی نبود که این‌قدر شما را مشتعل کند. فرمود: شاهزاده، تعجب دارم که شما شنیدید دو نفر بی‌جهت تلف شده‌اند و به شما تأثیر نکرد. با این سخن امیر، من بسیار شرمنده شدم.» امیرکبیر اهتمام فراوانی به آگاه‌کردن مردم داشت.

روزنامه وقایع اتفاقیه، دائماً اخبار مربوط به آبله‌کوبی را منتشر و مقالاتی درباره مفید بودن آن، به قلم اطبای ایرانی چاپ می‌کرد. با دستور امیر، تعدادی کتاب در این باره ترجمه و به تعداد زیاد چاپ شد و در اختیار پزشکان ایرانی و معاریف شهر‌های بزرگ قرار گرفت تا اطلاع کامل در این باره داشته‌باشند و بتوانند مردم را در این زمینه توجیه کنند.

نکته مهم دیگر این بود که برای نخستین بار، تمام خدمات، در سطح ملی، رایگان ارائه می‌شد تا بهانه‌ای برای خودداری از واکسیناسیون باقی نماند.

قاطعیت در رعایت دستورالعمل‌ها

امیرکبیر در دیگر موارد نیز، برای جلوگیری از زیرپا گذاشتن دستورالعمل‌های بهداشتی و در نتیجه، تهدید سلامت جامعه، قوانین سفت و سخت تعیین می‌کرد و شدت عمل نشان می‌داد. در جریان شیوع بیماری وبا در بین‌النهرین و عربستان، امیرکبیر مأموران مرزی را موظف به سخت‌گیری در زمینه انجام قرنطینه کرد.

همه کسانی که قصد ورود به ایران را داشتند، موظف بودند ابتدا در قرنطینه قرار بگیرند و پس از اطمینان از حالشان، وارد ایران شوند؛ برای کسانی که از غیر این مسیر، می‌خواستند از مرز‌های ایران عبور کنند، افزون بر زندان، جریمه نقدی هم تعیین شده‌بود.

با این حال، امیر ساختاری ایجاد کرد که مانع از سودجویی افراد و مأمورانِ اهل رشوه‌گرفتن شود. او در حاشیه نامه‌ای که قانون قرنطینه در آن درج شده‌بود، نوشت: «مراقب باشید که این عمل مایه مَداخل مستحفظین نگردد و بنای آزار و اذیت را نگذاشته، مترددین را به زحمت نیندازند، بلکه مایه نظم شود.» همین نظم ویژه بود که برنامه مختلف امیرکبیر را با پیروزی‌هایی قرین کرد؛ اما دسیسه‌های درباریان، سرانجام باعث برکناری و شهادت این فرزند برومند ایران زمین شد.

منبع: روزنامه خراسان

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید