ائتلاف غولها علیه اژدها
هند و ژاپن در حال نزدیک شدن به یکدیگر هستند. نمایندگان ارشد دو کشور بارها از یکدیگر ستایش کردهاند و در بالاترین سطوحی هم که دیدار داشتند، قراردادهای مهم امنیتی، تجاری و سرمایهگذاری دو جانبه امضا کردهاند.
کد خبر :
۹۹۹۹
بازدید :
۱۱۸۱
هند و ژاپن در حال نزدیک شدن به یکدیگر هستند. نمایندگان ارشد دو کشور بارها از یکدیگر ستایش کردهاند و در بالاترین سطوحی هم که دیدار داشتند، قراردادهای مهم امنیتی، تجاری و سرمایهگذاری دو جانبه امضا کردهاند.
به گزارش مجله نشنال اینترست، بیشک این نزدیکی به رفتار تهاجمی و تحریکآمیز چین در منطقه باز میگردد. اینکه این دو کشور بنا به دلایل امنیتی به همدیگر نزدیک شدهاند، در آینده این روابط نزدیک را تبدیل به ائتلاف در حوزههای سرمایهگذاری و تجاری میکنند.
در این رابطه دو طرفه هنوز مقداری درهمتنیدگی همراه با اما و اگر وجود دارد؛ اما مزایای ارتباطات دوجانبه بین دو کشور در حوزه نظامی، امنیتی، دیپلماتیک و اقتصادی موجب شده است این دو کشور به یکدیگر نزدیک شوند.
در عین حال کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه موجب شده تا مقامات هند و ژاپن از دست ایالاتمتحده عصبانی و ناخشنود باشند. البته واشنگتن در دوره باراک اوباما تغییر استراتژی داشته و از این تغییر استراتژی با عنوان «چرخش به آسیا» یاد میشود.
این تغییر استراتژی میتوانست مورد رضایت ژاپن و هندوستان قرار گیرد، اما هنوز با آن چیزی که مدنظر این دو کشور است فاصله بسیار دارد. اگرچه ایالاتمتحده دارای نیروی برتری در دریا است و صدها ناوجنگی این کشور در این منطقه حضور دارد، اما این دو کشور همواره از اینکه ناوهای آمریکایی خود را متعهد به ایفای نقش به سود کشورهای منطقه کنند، ابراز تردید کردهاند.
روندی که در منطقه وجود دارد،یک روند پرفشار است. از دهه 1990 به این سو، ایالاتمتحده تعداد ناوهای جنگی خود را در این منطقه کاهش داده است. در آن زمان دستکم 230 فروند کشتی بزرگ آمریکایی در مناطق دریایی در حال تردد بودند، اما با گذشت زمان تعداد این کشتیها کاهش یافته است.
در شرایطی که اوضاع امنیتی دستخوش تغییرات شده، این حضور کم ایالاتمتحده موجب شده تا هند و ژاپن به یکدیگر نزدیک شوند. حتی یک همکاری نظامی نیمبند بین دو کشور همچنان میتواند به برتری نظامی چین منجر شود، از این رو انتظار میرود، زمانی که چین با یکی از آنها رو در رو شود، کشور دیگر برای تحت پوشش قرار دادن کشور دیگر وارد ماجرا شود.
چین با اقدامات خود در سراسر آسیا مایه اضطراب و نگرانی شده است. ارتش این کشور مکررا هندوستان را در هیمالیا به چالش میکشد، در اقیانوس هند نیز ناوهای جنگی این کشور مدام در حال رفت و آمد هستند و دو برابر این رفتارها میتوان در دریاهای جنوبی چین متصور شد.
پکن یک رفتار ابهامآمیز دیپلماتیک دارد، برای مثال این کشور میگوید: ساختاری که این کشور در فضای هوایی این کشور در مورد جزایر مطرح کرده است برای کسی دردسر ایجاد نمیکند، نیت چین یک نیت جاهطلبانه و تهاجمی نیست و ارتش خلق چین برای امنیت کارگرانی که در آنجا مستقر شدهاند، حضور دارد.
البته باید گفت این درگیریها برای مدت طولانی است که بین چین و هند وجود دارد. دو کشور درگیریهای مختصری با هم داشتهاند؛ اما در سال 1962 یک جنگ تلخ در مرز هیمالیا میان دو طرف رخ داد، البته باید اذعان کرد هر چند چین حاضر نشده تا به یک توافق جامع و دائمی بر سر مرزهایش با هند برسد، اما هنوز درگیری عمدهای بین دو کشور رخ نداده است.
این کشور سعی میکند تا با رفع تنشهای کوچک مانع افزایش تنشها در مقیاس وسیع شود. دهلی نو میگوید: در سه سال گذشته، دستکم 600 مورد تجاوز سربازان چینی به مرزهایش و منطقه مورد مناقشهاش با پاکستان، یعنی کشمیر داشته است. همچنین این کشور در گزارش سالانه نظامی خود مدعی است که در طول سال گذشته، در 22 مورد زیردریاییهای چینی با ناوهای جنگی هندوستان برخورد خطرناکی داشتهاند.
همچنین در این گزارش آمده است: چین از ناوجنگی هندوستان در فرماندهی نیروی دریایی شرق این کشور چندین مدرک طبقهبندی شده سرقت کرده است. همچنین شایعاتی وجود دارد که چین حضور نظامی خود را در مالدیو، سریلانکا، بنگلادش، میانمار و پاکستان تقویت کرده است.
بیجهت نیست که «نارندا مودی» نخستوزیر هندوستان در سخنرانی اخیر خود به چین حمله میکند و میگوید چین سیاستهای توسعهطلبانه قرن هجدهمی خود را سرلوحه سیاستهایش قرار داده است.
درگیریهای چین و ژاپن از قدمت کمتری برخوردار است، اما شدت و عمق آن دستکمی از تنشهای بین هند و چین ندارد. این 2 کشور نیز در مورد جزایر موسوم به سنکاکو -آنگونه که ژاپنیها میخوانند، در حالی که چین آن را دیائو مینامد- رقابت نزدیکی دارند.
هر دو کشور در مورد این جزایر ادعای ارضی دارند. هر دو کشور بر سر این جزایر، گاهی برای هم دندان تیز کردهاند و گاهی نیز نیروی دریاییشان رودر روی هم قرار گرفتهاند. اگرچه داستان این جزایر سرخط خبرها است اما داستان درگیریهای چین و ژاپن به این محدود نمیشود.
در چند سال اخیر، ناوهای جنگی چین به شدت به سواحل ژاپن نزدیک شدهاند. همچنین گفته میشود که زیردریاییهای چین در تنگه «اوسومی» در جنوب این کشور و «تنگه سویا» در شمال این کشور هم زیاد تردد داشتهاند.
گزارش شده است که دستکم یک زیردریایی هستهای چین در چند وقت اخیر در نزدیکی سواحل ژاپن مشاهده شده است. از سال 2010 به اینسو نیز میان جنگندههای هوایی این دو کشور هم صدها تقابل گزارش شده است.
این تقابلها بین دو کشور، بیشتر به منظور تحت کنترل در آوردن حریم هوایی و دریایی در منطقه شرقی و جنوب دریای چین شرقی است. در بیانیه 9 مادهای چین که اخیرا این کشور منتشر کرده، بیش از 90 درصد از حریم هوایی و دریایی در منطقه دریای چین شرقی به پکن تعلق دارد.
فراتر از این رفتارهای تهاجمی، چین برنامههای بیشتری برای تحت فشار قرار دادن هند و ژاپن در سر میپروراند. چین مدام در حال ارتقای تجهیزات نظامی خود است. وزیر دفاع ژاپن میگوید: در یک ربع قرن گذشته، بودجه نظامی پکن 40 درصد افزایش داشت که دو سوم از این مقدار افزایش، به10 سال اخیر مربوط میشود.
هند و ژاپن اما در برابر جاهطلبیهای چین درجا زدهاند. نیروهای هوایی پکن در حال حاضر 2 برابر نیروی هوایی هند است. با شروع قرن بیست و یکم این 2 کشور در مورد نیروی دریایی خود نیز رقابت نابرابری داشتهاند.
امروزه چین میتواند برای جنگ دریایی 40 کشتی غولپیکر خود را به جنگ 23 کشتی غولپیکر هندوستان بفرستد. این در حالی است که ژاپن در برابر چین، از نظر تعداد کشتیهای بزرگ در قد و قواره این کشور است و 39 کشتی بزرگ دارد. البته این کشور در سال 2000، دو برابر چین از این کشتیهای غولپیکر برخوردار بود.
این امور موجب شده است تا هند و ژاپن در برابر چین احساس شکنندگی داشته باشند. تایوان نیز در چند سال اخیر با کاهش کشتیهای بزرگ روبه رو شده و از 32 ناو جنگی بزرگ به 25 ناو جنگی رسیده است. مجله «تایمز آو ایندیا» گزارش میدهد اگر چین قصد نزدیک شدن به مرزهای هند را داشته باشد، تنها به دو روز زمان نیاز دارد؛ اما هند- با توجه به زیرساختهای ضعیف- یک هفته نیاز دارد تا خود را به چین برساند.
همچنان که چین این قابلیت را دارد که در 30 روز 30 هنگ نظامی، به تعداد 45 هزار سرباز را در نقطه مرزی مستقر کند؛ اما هند برای رسیدن به این مرحله به 3 برابر زمان بیشتر از چین نیاز دارد. سیاست چین بهگونهای است که از خروج هر قدرت منطقهای و فرامنطقهای از آسیا استقبال میکند.
با شکافهای عظیمی که به وجود آمده، هند به دنبال پر کردن این خلأ است. از این رو هند برای پر کردن این خلأ به ژاپن نزدیک شده است. مودی به دنبال احیای راهبرد «نگاه به شرق» است که پایههای آن در دهه 90 گذاشته شده است.
در این برنامه هند، آموزش نیروهای نظامی تایلند، ویتنام، مالزی و اندونزی را بر عهده گرفت. در این برنامه دهلی نو، به آموزش خلبانها و کاپیتانهای زیردریایی این کشورها هم مشغول شد. همینطور سنگاپور نیز برای آموزش نیروهای نظامی خود دست به دامان هندیها شده بود.
با نزدیک شدن ژاپن و هند به یکدیگر چین ابراز ناراحتی کرده است. چین گفته است به هرگونه همکاری نظامی بین این دو کشور واکنش مناسب نشان خواهد داد. این هشدار پس از آن به مقامات دو کشور ابلاغ شد که دهلی نو و توکیو با یکدیگر قرارداد نظامی و امنیتی امضا کردند.
چین در این بیانیه که از سوی ارگان رسمی حزب کمونیست منتشر شده، به هند هشدار داده است: هرگونه همکاری نظامی با ژاپن تنها برای هندوستان دردسر به بار خواهد آورد. قرارداد رسمی بین دو کشور که اخیرا امضا شده است به صراحت به همکاری نظامی و امنیتی اشاره میکند. پیدا است که منظور از حمایت کشورها در مواقع ضروری، اشارهای غیر مستقیم به جاهطلبیهای مرزی چین است.
قراردادهای بین هند و ژاپن مسبوق به سابقه است. توافق جهانی و راهبردی سال 2006 و بیانیه مشترک بین این دو کشور در سال 2008، حکایت از نزدیکی این دو کشور دارد. آنها در این بیانیه اعلام کردند که از روندهای دموکراتیک در منطقه استقبال میکنند.
همچنین این دو کشور حامی جامعه باز، حقوق بشر و حاکمیت قانون هستند. آنها گفتند دو کشور از خطوط و ارتباطات دریایی بیشتری استفاده خواهند کرد و مناسبات نظامی و امنیتی خود را در راستای افزایش تجارت و سرمایهگذاری، بالاتر خواهند برد.
همکاری ژاپن و هند یک سود دوطرفه دارد. هند سوای اینکه یک متحد خوب برای ژاپن به حساب خواهد آمد، میتواند از برتری توکیو در زمینه آموزش و فناوری به نحو احسن استفاده کند. هند میتواند از فناوریهای برتر ژاپن استفاده کند و خود را در موقعیتی برابر با چین قرار دهد.
در مقابل ژاپن نیز میتواند یک بازار جدید برای محصولات برتر و با کیفیت خود پیدا کند. چین ممکن است در این رقابت بازار خود را در هند از دست دهد یا اینکه دستکم با کاهش صادرات به هند روبهرو شود. البته برای ژاپن نیز این تجارت سود دارد. ژاپن توانسته یک بازار تازه و راهی تازه برای صدور محصولات خود پیدا کند.
این در حالی است که گفته میشود در این قرارداد هند به ژاپن نیروی کار خواهد فرستاد. تا سال 2030، بیش از دو سوم نیروهای ژاپنی به مرحله بازنشستگی خواهند رسید. این کشور هماکنون از کمبود نیروی کار رنج میبرد. هند میتواند بخشی از نیروهای مورد نیاز توکیو را تامین کند. نیروی کار ارزان که محصولات با کیفیت ژاپنی را تولید میکنند.
در سال 2011، هند و ژاپن یک قرارداد اقتصادی امضا کردهاند که در آن به صراحت از یکدیگر بهعنوان شریک اقتصادی یاد کردهاند. ضامن این سطح از مراودات اقتصادی نیز قراردادهای امنیتی و نظامی جدید است. مشخص است که با این قراردادها روابط بین دو کشور در آینده نیز رشد خواهد کرد.
در جبهه امنیتی میتواند با همکاری ایالاتمتحده، هژمونی چین را در این منطقه دچار اختلال کند. ارتباط قوی هند و ژاپن میتواند برای ایالاتمتحده منفعت داشته باشد، حتی اگر در این دایره، نقش آمریکا در شرق آسیا کاهش پیدا کند.
به گزارش مجله نشنال اینترست، بیشک این نزدیکی به رفتار تهاجمی و تحریکآمیز چین در منطقه باز میگردد. اینکه این دو کشور بنا به دلایل امنیتی به همدیگر نزدیک شدهاند، در آینده این روابط نزدیک را تبدیل به ائتلاف در حوزههای سرمایهگذاری و تجاری میکنند.
در این رابطه دو طرفه هنوز مقداری درهمتنیدگی همراه با اما و اگر وجود دارد؛ اما مزایای ارتباطات دوجانبه بین دو کشور در حوزه نظامی، امنیتی، دیپلماتیک و اقتصادی موجب شده است این دو کشور به یکدیگر نزدیک شوند.
در عین حال کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه موجب شده تا مقامات هند و ژاپن از دست ایالاتمتحده عصبانی و ناخشنود باشند. البته واشنگتن در دوره باراک اوباما تغییر استراتژی داشته و از این تغییر استراتژی با عنوان «چرخش به آسیا» یاد میشود.
این تغییر استراتژی میتوانست مورد رضایت ژاپن و هندوستان قرار گیرد، اما هنوز با آن چیزی که مدنظر این دو کشور است فاصله بسیار دارد. اگرچه ایالاتمتحده دارای نیروی برتری در دریا است و صدها ناوجنگی این کشور در این منطقه حضور دارد، اما این دو کشور همواره از اینکه ناوهای آمریکایی خود را متعهد به ایفای نقش به سود کشورهای منطقه کنند، ابراز تردید کردهاند.
روندی که در منطقه وجود دارد،یک روند پرفشار است. از دهه 1990 به این سو، ایالاتمتحده تعداد ناوهای جنگی خود را در این منطقه کاهش داده است. در آن زمان دستکم 230 فروند کشتی بزرگ آمریکایی در مناطق دریایی در حال تردد بودند، اما با گذشت زمان تعداد این کشتیها کاهش یافته است.
در شرایطی که اوضاع امنیتی دستخوش تغییرات شده، این حضور کم ایالاتمتحده موجب شده تا هند و ژاپن به یکدیگر نزدیک شوند. حتی یک همکاری نظامی نیمبند بین دو کشور همچنان میتواند به برتری نظامی چین منجر شود، از این رو انتظار میرود، زمانی که چین با یکی از آنها رو در رو شود، کشور دیگر برای تحت پوشش قرار دادن کشور دیگر وارد ماجرا شود.
چین با اقدامات خود در سراسر آسیا مایه اضطراب و نگرانی شده است. ارتش این کشور مکررا هندوستان را در هیمالیا به چالش میکشد، در اقیانوس هند نیز ناوهای جنگی این کشور مدام در حال رفت و آمد هستند و دو برابر این رفتارها میتوان در دریاهای جنوبی چین متصور شد.
پکن یک رفتار ابهامآمیز دیپلماتیک دارد، برای مثال این کشور میگوید: ساختاری که این کشور در فضای هوایی این کشور در مورد جزایر مطرح کرده است برای کسی دردسر ایجاد نمیکند، نیت چین یک نیت جاهطلبانه و تهاجمی نیست و ارتش خلق چین برای امنیت کارگرانی که در آنجا مستقر شدهاند، حضور دارد.
البته باید گفت این درگیریها برای مدت طولانی است که بین چین و هند وجود دارد. دو کشور درگیریهای مختصری با هم داشتهاند؛ اما در سال 1962 یک جنگ تلخ در مرز هیمالیا میان دو طرف رخ داد، البته باید اذعان کرد هر چند چین حاضر نشده تا به یک توافق جامع و دائمی بر سر مرزهایش با هند برسد، اما هنوز درگیری عمدهای بین دو کشور رخ نداده است.
این کشور سعی میکند تا با رفع تنشهای کوچک مانع افزایش تنشها در مقیاس وسیع شود. دهلی نو میگوید: در سه سال گذشته، دستکم 600 مورد تجاوز سربازان چینی به مرزهایش و منطقه مورد مناقشهاش با پاکستان، یعنی کشمیر داشته است. همچنین این کشور در گزارش سالانه نظامی خود مدعی است که در طول سال گذشته، در 22 مورد زیردریاییهای چینی با ناوهای جنگی هندوستان برخورد خطرناکی داشتهاند.
همچنین در این گزارش آمده است: چین از ناوجنگی هندوستان در فرماندهی نیروی دریایی شرق این کشور چندین مدرک طبقهبندی شده سرقت کرده است. همچنین شایعاتی وجود دارد که چین حضور نظامی خود را در مالدیو، سریلانکا، بنگلادش، میانمار و پاکستان تقویت کرده است.
بیجهت نیست که «نارندا مودی» نخستوزیر هندوستان در سخنرانی اخیر خود به چین حمله میکند و میگوید چین سیاستهای توسعهطلبانه قرن هجدهمی خود را سرلوحه سیاستهایش قرار داده است.
درگیریهای چین و ژاپن از قدمت کمتری برخوردار است، اما شدت و عمق آن دستکمی از تنشهای بین هند و چین ندارد. این 2 کشور نیز در مورد جزایر موسوم به سنکاکو -آنگونه که ژاپنیها میخوانند، در حالی که چین آن را دیائو مینامد- رقابت نزدیکی دارند.
هر دو کشور در مورد این جزایر ادعای ارضی دارند. هر دو کشور بر سر این جزایر، گاهی برای هم دندان تیز کردهاند و گاهی نیز نیروی دریاییشان رودر روی هم قرار گرفتهاند. اگرچه داستان این جزایر سرخط خبرها است اما داستان درگیریهای چین و ژاپن به این محدود نمیشود.
در چند سال اخیر، ناوهای جنگی چین به شدت به سواحل ژاپن نزدیک شدهاند. همچنین گفته میشود که زیردریاییهای چین در تنگه «اوسومی» در جنوب این کشور و «تنگه سویا» در شمال این کشور هم زیاد تردد داشتهاند.
گزارش شده است که دستکم یک زیردریایی هستهای چین در چند وقت اخیر در نزدیکی سواحل ژاپن مشاهده شده است. از سال 2010 به اینسو نیز میان جنگندههای هوایی این دو کشور هم صدها تقابل گزارش شده است.
این تقابلها بین دو کشور، بیشتر به منظور تحت کنترل در آوردن حریم هوایی و دریایی در منطقه شرقی و جنوب دریای چین شرقی است. در بیانیه 9 مادهای چین که اخیرا این کشور منتشر کرده، بیش از 90 درصد از حریم هوایی و دریایی در منطقه دریای چین شرقی به پکن تعلق دارد.
فراتر از این رفتارهای تهاجمی، چین برنامههای بیشتری برای تحت فشار قرار دادن هند و ژاپن در سر میپروراند. چین مدام در حال ارتقای تجهیزات نظامی خود است. وزیر دفاع ژاپن میگوید: در یک ربع قرن گذشته، بودجه نظامی پکن 40 درصد افزایش داشت که دو سوم از این مقدار افزایش، به10 سال اخیر مربوط میشود.
هند و ژاپن اما در برابر جاهطلبیهای چین درجا زدهاند. نیروهای هوایی پکن در حال حاضر 2 برابر نیروی هوایی هند است. با شروع قرن بیست و یکم این 2 کشور در مورد نیروی دریایی خود نیز رقابت نابرابری داشتهاند.
امروزه چین میتواند برای جنگ دریایی 40 کشتی غولپیکر خود را به جنگ 23 کشتی غولپیکر هندوستان بفرستد. این در حالی است که ژاپن در برابر چین، از نظر تعداد کشتیهای بزرگ در قد و قواره این کشور است و 39 کشتی بزرگ دارد. البته این کشور در سال 2000، دو برابر چین از این کشتیهای غولپیکر برخوردار بود.
این امور موجب شده است تا هند و ژاپن در برابر چین احساس شکنندگی داشته باشند. تایوان نیز در چند سال اخیر با کاهش کشتیهای بزرگ روبه رو شده و از 32 ناو جنگی بزرگ به 25 ناو جنگی رسیده است. مجله «تایمز آو ایندیا» گزارش میدهد اگر چین قصد نزدیک شدن به مرزهای هند را داشته باشد، تنها به دو روز زمان نیاز دارد؛ اما هند- با توجه به زیرساختهای ضعیف- یک هفته نیاز دارد تا خود را به چین برساند.
همچنان که چین این قابلیت را دارد که در 30 روز 30 هنگ نظامی، به تعداد 45 هزار سرباز را در نقطه مرزی مستقر کند؛ اما هند برای رسیدن به این مرحله به 3 برابر زمان بیشتر از چین نیاز دارد. سیاست چین بهگونهای است که از خروج هر قدرت منطقهای و فرامنطقهای از آسیا استقبال میکند.
با شکافهای عظیمی که به وجود آمده، هند به دنبال پر کردن این خلأ است. از این رو هند برای پر کردن این خلأ به ژاپن نزدیک شده است. مودی به دنبال احیای راهبرد «نگاه به شرق» است که پایههای آن در دهه 90 گذاشته شده است.
در این برنامه هند، آموزش نیروهای نظامی تایلند، ویتنام، مالزی و اندونزی را بر عهده گرفت. در این برنامه دهلی نو، به آموزش خلبانها و کاپیتانهای زیردریایی این کشورها هم مشغول شد. همینطور سنگاپور نیز برای آموزش نیروهای نظامی خود دست به دامان هندیها شده بود.
با نزدیک شدن ژاپن و هند به یکدیگر چین ابراز ناراحتی کرده است. چین گفته است به هرگونه همکاری نظامی بین این دو کشور واکنش مناسب نشان خواهد داد. این هشدار پس از آن به مقامات دو کشور ابلاغ شد که دهلی نو و توکیو با یکدیگر قرارداد نظامی و امنیتی امضا کردند.
چین در این بیانیه که از سوی ارگان رسمی حزب کمونیست منتشر شده، به هند هشدار داده است: هرگونه همکاری نظامی با ژاپن تنها برای هندوستان دردسر به بار خواهد آورد. قرارداد رسمی بین دو کشور که اخیرا امضا شده است به صراحت به همکاری نظامی و امنیتی اشاره میکند. پیدا است که منظور از حمایت کشورها در مواقع ضروری، اشارهای غیر مستقیم به جاهطلبیهای مرزی چین است.
قراردادهای بین هند و ژاپن مسبوق به سابقه است. توافق جهانی و راهبردی سال 2006 و بیانیه مشترک بین این دو کشور در سال 2008، حکایت از نزدیکی این دو کشور دارد. آنها در این بیانیه اعلام کردند که از روندهای دموکراتیک در منطقه استقبال میکنند.
همچنین این دو کشور حامی جامعه باز، حقوق بشر و حاکمیت قانون هستند. آنها گفتند دو کشور از خطوط و ارتباطات دریایی بیشتری استفاده خواهند کرد و مناسبات نظامی و امنیتی خود را در راستای افزایش تجارت و سرمایهگذاری، بالاتر خواهند برد.
همکاری ژاپن و هند یک سود دوطرفه دارد. هند سوای اینکه یک متحد خوب برای ژاپن به حساب خواهد آمد، میتواند از برتری توکیو در زمینه آموزش و فناوری به نحو احسن استفاده کند. هند میتواند از فناوریهای برتر ژاپن استفاده کند و خود را در موقعیتی برابر با چین قرار دهد.
در مقابل ژاپن نیز میتواند یک بازار جدید برای محصولات برتر و با کیفیت خود پیدا کند. چین ممکن است در این رقابت بازار خود را در هند از دست دهد یا اینکه دستکم با کاهش صادرات به هند روبهرو شود. البته برای ژاپن نیز این تجارت سود دارد. ژاپن توانسته یک بازار تازه و راهی تازه برای صدور محصولات خود پیدا کند.
این در حالی است که گفته میشود در این قرارداد هند به ژاپن نیروی کار خواهد فرستاد. تا سال 2030، بیش از دو سوم نیروهای ژاپنی به مرحله بازنشستگی خواهند رسید. این کشور هماکنون از کمبود نیروی کار رنج میبرد. هند میتواند بخشی از نیروهای مورد نیاز توکیو را تامین کند. نیروی کار ارزان که محصولات با کیفیت ژاپنی را تولید میکنند.
در سال 2011، هند و ژاپن یک قرارداد اقتصادی امضا کردهاند که در آن به صراحت از یکدیگر بهعنوان شریک اقتصادی یاد کردهاند. ضامن این سطح از مراودات اقتصادی نیز قراردادهای امنیتی و نظامی جدید است. مشخص است که با این قراردادها روابط بین دو کشور در آینده نیز رشد خواهد کرد.
در جبهه امنیتی میتواند با همکاری ایالاتمتحده، هژمونی چین را در این منطقه دچار اختلال کند. ارتباط قوی هند و ژاپن میتواند برای ایالاتمتحده منفعت داشته باشد، حتی اگر در این دایره، نقش آمریکا در شرق آسیا کاهش پیدا کند.
۰