داستان تلخ شاهزادهای که برده شد!
عبدالرحمن ابراهیم ابن سوری حقوق و فلسفه خواند و زمانی که تحصیلاتش را تمام کرد، به فوتا بازگشت تا در فعالیتهای روزمره در دادگاه پدرش مشارکت کند.
کد خبر :
۲۹۳۱۱
بازدید :
۱۵۴۳۲
فرادید | "عبدالرحمن ابراهیم ابن سوری" در تیمبو (Timbo)در غرب آفریقا متولد شد (گینه کنونی).
به گزارش فرادید به نقل از ونتیج، او یک فولب (Fulbe) از سرزمین "فوتا جلون" بود. پدرش پادشاهی ثروتمند بود که او را برای کسب تحصیلات در سال 1771 به تیمبوکتو در مالی فرستاد.
تیمبوکتو شهری است که مردم سیاهپوست غرب آفریقا در آن زندگی میکنند و دانشگاههای معتبر زیادی دارد. این شهر مرکز فکری و معنوی برای ترویج و تبلیغ اسلام در سراسر قاره آفریقا در قرن پانزده و شانزده بود.
عبدالرحمن حقوق و فلسفه خواند و زمانی که تحصیلاتش را تمام کرد، به فوتا بازگشت تا در فعالیتهای روزمره در دادگاه پدرش مشارکت کند.
هنگامیکه ابراهیم به فوتا بازگشت، رهبر یکی از شاخههای ارتشِ پدرش شد. از این موقع بود که بدبختیهایش آغاز شد. در سال 1788 و در سن 26 سالگی، ابراهیم رهبری ارتش پدرش را در یک نبرد بر عهده گرفت. متأسفانه، در این نبرد شکست خورد و توسط قبیله رقیب به نام "Hebohs" به اسارت گرفته شد.
او آنقدر توسط بردهداران و تاجران برده خریدوفروش شد تا سرانجام سر از آمریکا درآورد. او در یک حراج به "سرهنگ توماس فاستر" فروخته شد و در مزرعه پنبه او در میسیسیپی شروع به کارکرد.
ابراهیم در کشت پنبه بسیار وارد بود و به سرهنگ فاستر کمک کرد زمین و موقعیتی خوب برای مزرعهاش پیدا کند. بهاینترتیب به سرکارگر مزرعه تبدیل شد.
در آنجا "دکتر جان کاکس" را دید. درگذشته که کشتیاش بهگلنشسته و بیمار شده بود، خانواده ابراهیم جان وی را نجات داده بودند. کاکس ماجرا را برای سرهنگ فاستر تعریف کرد و خواست شاهزاده را بخرد و به وی کمک کند تا به آفریقا بازگردد. اما فاستر پیشنهاد کاکس را قبول نکرد؛ زیرا او یکی از بهترین و باارزشترین بردههایش بود.
در سال 1826، ابراهیم تصمیم گرفت به رئیسجمهور و وزیر آمریکا نامهای بنویسد. ابراهیم در این نامه از جملات امپراتور مراکش و محافظ موروها به مسلمانان اسپانیا گفته میشد که نژادی عربی-اسپانیایی-بربری داشتند و امروزه عمدتاً در شمال غرب آفریقا زندگی میکنند استفاده کرد و طبق ماده 2،6،16 و 20 در پیمان دوستی میان ایالاتمتحده و مراکش که در سال 1776 امضا شده بود، خواستار دریافت حقوق خود شد.
عبدالرحمان بن هشام، سلطان مراکش
پسازآنکه سلطان مراکش نامه را خواند، از رئیسجمهور "آدامز" و وزیر امور خارجهی آمریکا "هنری کلی" خواست ابراهیم عبدالرحمن را آزاد کنند.
ابراهیم بالاخره پس از چهل سال بردگی آزاد شد و به آفریقا رفت. اما قبل از رسیدن به زادگاهش از دنیا رفت.
ترجمه: وبسایت فرادید
۰