شیشه

  • شب حادثه ما با هم مواد مصرف کردیم. صبح حدود ساعت ۱۰ بود که از خواب بیدار شدم و دیدم که شیما نفس نمی‌کشد. نبضش را…

    ۱۲۳۹۳
  • افرادی که در آن محل رفت و آمد داشتند با دیدن پیکر بی جان این مادر و فرزند اورژانس و پلیس را مطلع می‌کنند که عوامل…

    ۱۰۹۹۲
  • در یک لحظه چاقو را بیرون آوردم. او به سمت من آمد و گفت تو جرئت استفاده نداری، گفتم برو عقب، دوباره حمله کرد؛ چون من…

    ۱۰۶۳۱
  • اصلا فکر نمی‌کردم فرار من با دنده‌عقب موجب کشته‌شدن یکی از مأموران شود. من واقعا پشیمان هستم و درخواست بخشش دارم.

    ۱۰۹۸۹
  • درگیری بالا گرفت من یک سنگ از زمین برداشتم و در تاریکی شب به طرف او پرتاب کردم سنگ به سرش خورد و او روی زمین افتاد فکر…

    ۱۱۳۰۵
  • هیچ‌گونه نیاز مالی برای انجام سرقت نداشتم و تنها به خاطر هیجان سرقت می‌کردم. از حدود یک‌سال پیش بود که به واسطه…

    ۱۱۷۳۳
  • من دوستم را نکشتم. من و شهرام در حال صحبت بودیم که یک مرد نقابدار وارد خانه شد و با شهرام درگیر شد من از ترسم فرار…

    ۱۳۰۷۲
  • ماجرا از این قرار بود که روز حادثه من در حمام بودم و مادرم به سراغم آمد. درواقع او مادرم نبود، شبیه به شیطان بود.…

    ۱۱۲۴۱
  • البته اثاثیه به‌هم ریخته و دست‌و‌پای مقتولان بسته شده و دو زن به‌طرز فجیعی به قتل رسیده و گلویشان بریده شده بود. اجساد…

    ۱۳۲۵۹
  • روز حادثه به خانه آن‌ها رفتم، می‌خواستم وارد خانه شوم که مقتول مانع ورودم شد و شروع به داد و فریاد کرد. من هم که…

    ۱۰۴۸۲

تازه‌ها

پربازدید

پرطرفدار