ظریف در روسیه به دنبال چیست؟

بهرام امیراحمدیان، استاد دانشگاه و کارشناس مسایل آسیای میانه و قفقاز در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به ارزیابی و مسایل قابل طرح در سفر وزیر امور خارجه به مسکو پرداخته است.

کد خبر : ۲۵۹۰
بازدید : ۱۶۸۲
فرادید | بهرام امیراحمدیان، استاد دانشگاه و کارشناس مسایل آسیای میانه و قفقاز در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به ارزیابی و مسایل قابل طرح در سفر وزیر امور خارجه به مسکو پرداخته است.

سفر آقای دکتر ظریف به مسکو از چند منظر قابل بررسی بوده و می توان آنچه در دیدار وزیر امور خارجه با مقامات روسیه مطرح می شود را بیان کرد.

1 . سفر آقای ظریف به مسکو پس از سفرهای دوره ای به خاورمیانه صورت گیرد که به نظر می رسد سوریه محور اصلی مورد بحث میان تهران و مسکو باشد. هر دو کشور یکی در بعد منطقه ای و دیگری فرامنطقه ای، می توانند نقش مهمی در آینده سوریه بازی کنند. از طرفی هر دو کشور منافع، همکاری و ارزش استراتژیکی با سوریه دارند. پایگاه نظامی روسیه در دریای مدیترانه در بندر طرطوس واقع شده است. ایران برای دسترسی به حزب الله و لبنان نیازمند هماهنگی از طریق سوریه است. بنابراین سوریه برای دو کشور ایران و روسیه از جنبه های متفاوت دارای اهمیت استراتژیک است. از این رو این سفر می تواند به منظور هماهنگی میان یکدیگر درباره آینده سوریه باشد. از طرفی چندی پیش آقای بشار اسد اعلام کرد که با مشکلاتی در حوزه نیروی های نظامی اعم از جلب نیرو و نگه داشت آنها به منظور سیطره حکومت مرکزی در اقصی نقاط کشور مواجه است. از این رو نیازمند نیرو بوده و نیروهای کنونی کافی نیست. شاید دولت مرکزی حدود یکچهارم نیروهای مورد نیاز را در اختیار دارد. بنابراین طبیعی خواهد بود آنچه در صحنه سیاسی سوریه روی دهد، هم ایران، هم روسیه و حتی دیگر کشورهای منطقه را تحت الشعاع قرار دهد. به ویژه آنکه ترکیه در حال رصد کردن اوضاع داخلی سوریه بوده و خواهان اعلام منطقه پرواز ممنوع است. از طرفی پیشنهاد حمله مستقیم را مطرح و با نیروی های ائتلافی همکاری می کند. در مجموع این موارد مهمتر از پرونده هسته ای است، زیرا اکنون توافق حاصل شده و تنها در حال طی شدن و انتظار برای تصمیم گیری از سوی کنگره است. گرچه آخرین اطلاعات گویای آن است که دولت علاقه مند به تصویب آن بوده و اگر کنگره ممانعتی ایجاد کند، رییس جمهور توافق را اجرایی خواهد کرد.

2 . موضوع دیگر طرح پیوستن ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیاست. این اتحادیه، در بلاروس شکل گرفت. اتحادیه ای که غرب اوکراین با پیوستن به آن مخالفت کرده و بحران کنونی را به وجود آورد، زیرا غرب اوکراین خواهان پیوستن به ساختارهای یورآتلانتیکی بود. از سوی دیگر قزاقستان و قرقیزستان پیوستن به این اتحادیه را امضا کرده اند. حال سفارت ایران در روسیه نیز علاقه مندی تهران برای پیوستن به اتحادیه را مطرح کرده است. از این رو بخشی از دیدار به این موضوع نیز می تواند اختصاص یابد. موضوع مهم و اساسی ساختار همکاری های منطقه ای است. به جز اکو که برای هماهنگی های منطقه ای و همکاری که بتواند اراده خود را به دیگران بقبولاند، ناتوان بوده، ایران علاقه مند به عضویت در دیگر سازمان ها از جمله شانگهای است. گرچه این رفتار مقداری عجولانه به نظر می رسد، زیرا ایران با توجه به موقعیت ارزشمندی که داشته و با توجه به توانایی ها محیطی، انرژی، شبکه راه ها، بنادر، دسترسی به آب ها، باید کمی صبر کند. نباید به هر طریقی در سازمانی که شکل می گیرد، درخواست عضویت داد، مانند شانگهای که بار دیگر عضویت ایران را نپذیرفت. گرچه حل نشدن پرونده هسته ای عامل نپذیرفتن ایران در این سازمان بود. با این حال ایران دارای توانایی بسیاری است. با توجه به نقشی که در صحنه بین المللی ایفا کرده و توانسته طولانی ترین پرونده و مناقشه سیاسی را حل کند، نباید درخواست کننده باشد، بلکه دیگران باید از ایران درخواست کنند. برای مثال پیوستن ایران به سازمان همکاری های شانگهای منافع زیادی ندارد، اما اعضای این سازمان باید از ایران به منظور پیوستن به آن تقاضا کنند تا جایگاه سازمان ارتقا یابد. ایران با تکیه و پشتیبانی به نیروهای ملی و امکانات داخلی، نسبت به برخی کشورهای منطقه برتری دارد، حتی در پاره ای موارد نسبت به روسیه نیز برتری دارد. در ابتدا باید پتانسیل های ایران معرفی شود. ایران باید نسبت به همسایگان دقت بیشتری داشته و همکاری های منطقه ای خود را به خصوص با ترکیه، عراق، افغانستان، جمهوری آذربایجان و ترکمنستان توسعه دهد. در سطح همکاری های اقتصادی، توانایی هایی وجود دارد که می توان از آنها بهره برد.

3 . طبیعی است که در کنار چالش های موجود با روسیه، مساله فروش اس 300 نیز قابل طرح باشد. اکنون مساله اس 300 پیچیده شده و روسیه آن را به ایران تحویل نداده است. گرچه اکنون اعلام کرده حاضر است به ایران بفروشد. از این رو باید مقداری هوشیارانه عمل کرد. در دوره تحریم ها، روسیه با غرب به منظور عدم تحویل این سامانه به ایران هماهنگ بود. غرب طی مدت تعلیق فروش سامانه به ایران، در حال تهیه سیستم سامانه ضد موشکی اس 300 و فروش آن در منطقه بود. اکنونی زمانی روسیه خواهان فروش آن به ایران است که غرب توانسته بازارهای خود را به دست آورد و جای خود را محکم کند. روس ها چندین بار اعلام کرده بودند که غرب خواهان حمله نظامی به ایران بوده، بنابراین خواهان فروش تسلیحات خود به ایران است. اما هرآنچه گفته شد، همه ایران هراسی روسیه علیه ایران برای غرب بوده است. به نظر می رسد روسیه یکی از عوامل مهم تطویل مناقشه ایران با غرب است. روسیه علاقه مند به برقراری رابطه ایران با غرب نیست. در حالی که ایران یک کشور مستقل، با سیاست خارجی مستقل بوده که هر کجا تشخیص دهد، در راستای منافع ملی خود عمل می کند. زمانی که آقای لاوروف بیان کرد که اکنون سپر دفاع موشکی آمریکا باید برچیده شود، چون دیگر در برنامه هسته ای ایران به توافق رسیده ایم، در واقع بیانگر این نکته بود که ایران تهدید غرب است نه روسیه. در حالی که استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا به خاطر مقابله با روسیه صورت گرفت زیرا ایران در دکترین امنیت ملی خود، تهاجمی عمل نمی کند.

4 . مساله دریای خزر و تعیین رژیم حقوقی نیز از دیگر موارد قابل طرح است. گرچه مساله دریای خزر، مساله پیچیده تری است اما به دلیل اینکه طرفین خواهان نگارش جدید از رژیم حقوقی دریای خزر هستند، مسایلی را به همراه خواهد داشت. پیش از انقلاب زمانی که حدود دریای خزر با کشورهای همسایه در حال تعیین شده بود، کسی متوجه نشد که چه زمانی به امضا رسید زیرا این یک موضوع حقوقی، سیاسی و پیچیده فنی است. در حالی که در جامعه هر کسی درباره رژیم حقوقی دریای خزر صحبت کرده و می گوید به ما ظلم شده است. اما باید دانست که جای نگرانی نیست زیرا کمیته ای توسط رییس جمهور به منظور استیفای حقوق ملت تعیین شده است. همانطور که مشاهده شد در پرونده هسته ای، تیم حقوقی، سیاسی و فنی به منظور حل آن در نظر گرفته شد و توانست به توافقی در این باره دست یابد، درباره مساله دریای خزر نیز اینگونه خواهد شد.
۰
نظرات بینندگان
  • ناشناس ارسالی در

    استدلالهای بی پایه

تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید