فریدون آسرایی؛ از کسی الگو نمیگیرم
خواننده جریان اصلی موسیقی ایران موسوم به پاپ است و حدود ۱۵ سال است که توانسته خود را در این مارکت موسیقی نگه داشته و حفظ کند. اغلب مردم او را با ترانه «خوشگل عاشق» میشناسند و با آن خاطره دارند، اما قطعات هیت و آلبومهای موفق دیگری هم داشته است. با او درباره آلبوم جدیدش و همچنین مسائل روز موسیقی پاپ گفتوگو کردهایم.
فریدون آسرایی ؛ خواننده جریان اصلی موسیقی ایران موسوم به پاپ است و حدود ۱۵ سال است که توانسته خود را در این مارکت موسیقی نگه داشته و حفظ کند. اغلب مردم او را با ترانه «خوشگل عاشق» میشناسند و با آن خاطره دارند، اما قطعات هیت و آلبومهای موفق دیگری هم داشته است. با او درباره آلبوم جدیدش و همچنین مسائل روز موسیقی پاپ گفتوگو کردهایم.
شما سابقه اجرای ترانههای تیتراژ برنامهها و سریالهای مختلف را داشتهاید. باتوجه که در ایران خوانندگان رسانهای مخصوص پخش و ارائه آثارشان ندارند، خواندن ترانههای تیتراژ و کلیپ سریالها چه تاثیری بر کار خوانندگان میگذارد؟
خیلی از خوانندگان ما هستند که از طریق تیتراژ به شهرت رسیدهاند؛ اگر سریال تلویزیونی باشد مخاطبش طبیعتا بیشتر هم هست و اگر آهنگی که ساخته میشود مطلوب بوده و مناسب تیتراژ همان کار باشد مطمئنا بسیار تاثیرگذار است. چند نفر از خوانندگانی که بسیار مطرح هم شدهاند از همین طریق بوده؛ عدهای از آنها در تلویزیون و عدهای دیگر در سریالهای شبکه نمایش خانگی این اتفاق برایشان افتاده است.
چند سالی است که زمزمههایی میشنویم که مافیای موسیقی تیتراژ وجود دارد یا اینکه از خوانندگان پول دریافت میکنند. آیا این موضوعات حقیقت دارند؟
بعضی از این موضوعها برمیگردد به سلیقه آهنگساز، تهیهکننده و کارگردان. به هر حال برخی صداها را دوست دارند و میخواهند از همان صداها در کارهایشان استفاده کنند. ولی بسیاری از سریالها هستند که بسیاری از خوانندگان تیتراژهایشان را میخوانند، اما شنیده و دیده نمیشوند. نباید بگوییم تیتراژ مختص یکسری از خونندگان است.
بسیاری از خوانندگان حتی برای اینکه برای بعضی فیلمها بخوانند پول هم پرداخت میکنند، ولی خود آهنگ باید ظرفیتش را داشته باشد و بگیرد و تا زمانی که آهنگ مورد نظر قوی و گیرا نباشد، معروفترین خواننده هم که باشید یا برای مهمترین فیلمها و سریالها بخوانید، شنیده نمیشود و کمکی هم به دیده شدن آن فیلم یا سریال نمیکند. برعکسش هم صادق است یعنی اگر آهنگ و ترانه ترکیب مناسبی داشته باشند و اصطلاحا در میان مردم بگیرند، هم به خواننده کمک میکنند و هم به فیلم، سریال یا برنامه.
خبرهایی بود که آلبوم جدیدتان را قرار است بهزودی منتشر کنید. این موضوع اکنون در چه مرحلهای است؟
کار آلبوم را مدتی میشود شروع کردهایم و فکر میکنم تا زمانی که آماده انتشار شود، چهار سال از انتشار آلبوم گذشته باشد، چون «عشق یعنی» که آخرین آلبومم بوده است، سهسالونیم پیش منتشر شده بود و همیشه فاصله میان آلبومهای من هرکدام چهار سال بوده است. این آلبوم هم از این قاعده مستثنی نیست.
باتوجه به اینکه ذائقه علاقهمندان موسیقی تغییر کرده است و بیشتر به سمت موسیقی تلفیقی رفته، شما قصد ندارید در آلبوم جدید بهسمت موسیقی فیوژن بروید یا اشکال جدید را تجربه کنید؟
فضای تلفیقی را با بهروز صفاریان در سال ۹۱ و با آلبوم «خیام» تجربه کردهام؛ شعرهای خیام را با موسیقی الکترونیک و وکال متفاوت اجرا کردیم. درست است که سعی میکنم بهروز باشم و فعالیتهایم بهروز باشد، اما دنبالهرو کسی و جریانی نیستم و نخواهم بود. من اگر بخواهم دنبالهرو آنها بشوم فایدهای ندارد.
مثالش این است که شاید علی کریمی الگویش مارادونا بوده که شده علی کریمی. اگر الگویی در سطح خودش میداشت هیچوقت به جایگاه فعلی خودش نمیرسید. من هم
فریدون آسرایی: سعی میکنم فضاهای موسیقی پاپ جهان را درک کنم.
متاسفانه در ایران اینگونه است که یکدیگر را تقلید میکنند؛ از زمانی که بهنام بانی که خیلی خواننده خوبی است و صدای کاملی برای خوانندگی دارد و همیشه هم گفتهام خوانندگانی مثل بهنام بانی به موسیقی کشور کمک میکنند، چون صدای خوب و اساسا توانایی خواندن دارند، حتی مردم را میبینم که سبیلهایی مثل بهنام بانی میگذارند. خود من تاکنون ندیده بودم سبیل یک آدم را هم کپی کنند! و به آن میگویند «سبیل بانی!» خوانندگان ما هم به همین وضع افتادهاند، اگر سبیل را تقلید نکنند دستکم صدایشان تقلیدی است. توصیه من به این دسته خوانندگان این است که سعی کنند صدای خودشان را پیدا کنند.
نظرتان درباره کلیت این پوستاندازی جریان اصلی موسیقی پاپ چیست و آیا نسل قبلی خوانندگان با این پوستاندازی همراه میشود؟
سالهای ۸۲ و ۸۳ اوج موسیقی ریتمیک و ششوهشت در ایران بود؛ زمانی که تازه موسیقی ششوهشت آزاد شده بود و ما در اوج آن فضا آلبومی بهنام «غریبه» منتشر کردیم که حتی یک آهنگ ششوهشت در آن نبود. یعنی اصلا ما به فضای موسیقی آن روز توجه نکردیم. نه اینکه من مدام خودم را تکرار کنم، اما همانطور که اشاره کردم.
سعی میکنم خودم را با موسیقی روز جهان هماهنگ کنم و نه موسیقی روز ایران. بهطور کلی موسیقی پاپ ایران را خیلی کم گوش میکنم مگر اینکه رستورانی یا اتومبیلی باشد و این موسیقیها را گذاشته باشند و نوع موسیقیای که گوش میکنم متفاوت است.
به ملودی اشاره کردید. لحظات و دقایقی در برخی ملودیهای و برخی آهنگهای شما وجود دارد که باعث شده بهشدت مورد استقبال مردم واقع شوند و بگیرند. فوت کوزهگری در ملودیپردازی و شکل خواندن و لحن چیست که باعث میشود یک آهنگ فراگیر شود و اصطلاحا گل کند؟
یک کار وقتی میگیرد، یک مجموعه در آن موفقیت دخیل هستند. معمولا مجموعهای است از یک ترانه خوب، یک ملودی خوب و از یک تنظیم درست. این مجموعه اگر کامل باشد، قاعدتا مورد استقبال قرار میگیرد. بله ملودی بسیار تاثیرگذار است و بعضی وقتها با یک گیتار و یک ملودی خوب میتوانید کاری کنید که از یک ارکستر برنمیآید.
وقتی ترانه قوی باشد بعضا ملودی ساختن بسیار راحت میشود و شما را به آنجا که باید بروید میبرد. من تحت شرایطی ملودیهایم را میسازم و همیشه دنبال ترانههای خوب هستم.
منبع: خبرگزاری صبا