طرحهای معماران رویاپرداز ژاپنی
کنزو تانگه، معمار، مبدع جنبشی به نام متابولیسم بود که تکنولوژیهای مبتکرانه را با استفاده از واحدهای ماژولار در معماری ترکیب میکرد. او برنامۀ 1960 را برای پروپوزال توکیو زمانی طراحی کرد که دورۀ اوج توسعۀ شهری در ژاپن به حساب میآمد. منظور از این پروژه این بود تا گسترش توکیو را با معماریای که آن را به خلیج توکیو متصل میکرد، هموار کند. این پروژه منجر به روشی تازه در طراحی شهری شد. تانگه بدنبال استفاده از محوری بود که از خلیج بگذرد و پلاتفرمهایی را برای ساخت ساختمانهایی با طراحیهای مبتکرانه فراهم آورد.
فرادید| کنزو تانگه، معمار، مبدع جنبشی به نام متابولیسم بود که تکنولوژیهای مبتکرانه را با استفاده از واحدهای ماژولار در معماری ترکیب میکرد. او برنامۀ 1960 را برای پروپوزال توکیو زمانی طراحی کرد که دورۀ اوج توسعۀ شهری در ژاپن به حساب میآمد. منظور از این پروژه این بود تا گسترش توکیو را با معماریای که آن را به خلیج توکیو متصل میکرد، هموار کند. این پروژه منجر به روشی تازه در طراحی شهری شد. تانگه بدنبال استفاده از محوری بود که از خلیج بگذرد و پلاتفرمهایی را برای ساخت ساختمانهایی با طراحیهای مبتکرانه فراهم آورد.
به گزارش فرادید به نقل از بی بی سی؛ تانگه، در سال 1966، ایدههای شهری خود را توسعه داد و مرکز صدا و سیما و رسانه را در کوفو طراحی کرد. این مرکز که برای سه شرکت رسانهای جدا از هم طراحی شده بود، یک چاپخانۀ روزنامه، یک ایستگاه رادیویی و یک استودیوی تلویزیونی در خود داشت. تانگه برای اینکه از فضا حداکثر استفاده کند، عملکردهای مشابه هر ادارهای را یکجا جمع کرد، ماشینآلات چاپ روزنامه را در طبقۀ همکف قرار داد، استودیوها را در طبقات بالایی و بخش اداری را در طبقاتی با دیوارهای شیشهای که با بالکن احاطه شده بودند. فضایی که در میان سازه باقی مانده، برای گسترشهای آتی در نظر گرفته شده بود، اما اکنون تبدیل به باغچه و تراس شده است.
مرکز صدا و سیما و رسانه، اثر کنزو تانگه
پروژۀ شهر دریایی که در سال 1958، توسط معماری به نام کیونوری کیکوتاکه طراحی شده است، یکی از اولین و اصلیترین ایدههای جنبش متابولیسم است که مفهوم کلانشهری (متروپلیس) در اقیانوس را مطرح میکند. این سازه قرار بود متکی به خود، انعطافپذیر، پاک، مقاوم در برابر زلزله و سیل باشد. همچنین بنا بود تا از زندگی شهری در سرزمین اصلی دور باشد، و به این منظور قرار بود تا از برجهای مغناطیسیای استفاده شود که فونداسیونهای دایرهای آن در جای خود نگاه دارند. در نهایت، قرار بود که فونداسیونها روی فرمهای بطری شکل معلق بمانند، که صنعت آبزیان غنیای حول آن شکل میگرفت. طرح مفهومی آلترناتیو کیتوتاکه، طرحی رادیکال برای زمان خود بود، اما یکی از اولین ایدههایی بود که به توسعۀ پایدار و ماژولار میپرداخت.
شهر دریایی، طرحی از کیونوری کیکوتاکه
ساختمانی که کیونوری کیکوتاکه طراحی کرده است
پروژۀ دیگری که به معماران ژاپنی کمک کرد تا خلاقیت خود در معماری را به نمایش بگذارند، سیستم هسته مشترک (یا شهری در هوا) بود که در سال 1960 توسط آراتا ایسوزاکی شکل گرفت. نقشۀ او شامل یک شهر چند لایه با ساختارهای بزرگراهی و پارکینگ بود که در مجتمعهای اداری و آپارتمانها تنیده شده بودند. در طراحیهای اولیه، به این سازهها به درختهای شباهت دارند که در همسایگی هم روییدهاند. شاخهها نقش گذرگاه را برای واحدهای زنده ایفا میکنند و در مقابل تنهها نقش تکیهگاههای (دیوارهای حامل) بزرگ را دارند.
مسابقه بر سر فضا
کیشو کوروکاوا، رهبر جنبش متابولیسم در دهۀ 60 میلادی محسوب میشد، اولین سازۀ متابولیک او، هلیکس سیتی، نتیجۀ مشکل روزافزون کمبود فضا در ژاپن به شمار میآمد. ایده این بود که سازهای ساخته شود که عملکردی بهینهتر و منطقیتر داشته باشد. طراحی آن از یک سری سازههای متصل به هم مارپیچ تشکیل شده بود و به برجهای خدماتیای متکی بود که با زیرساختی از پلهایی بر روی زمین و دریا به هم متصل میشدند. ساختمانهای مسکونی شکافهای میان برجها را پر میکردند و الگویی میساختند که از لحاظ تئوری میتوانست تا بینهایت ادامه یابد. این طراحی از کشف دیانای در سال 1953 الهام گرفته شده بود که انقلابی در مطالعۀ اشکال حیات محسوب میشد.
کیشو کوروکاوا
از سال 1970 تا 1972، کوروکاوا و تیمش، مشغول طراحی برج کپسولی ناکاگین، در گینزای توکیو بودند. این اولین طراحی معماری کپسولی بود، که هدف آن ایجاد مسکنی برای تاجران و بیزنسمنهایی بود که در طول هفته در شهر میماندند. این ساختمان الگویی برای معماریای بود که بر پایداری و بازیافتپذیری تکیه داشت. هر یک از 140 ماژول آن را میشد به هستۀ مرکزی افزود، یا در صورت لزوم عوض کرد. این انعطاف پذیری، روشهای راحتی برای اسکان را برای اقامتهای نسبتاً کوتاه افرادی که ساختمان برایشان طراحی شده بود، فراهم میکرد. این ساختمان 14 طبقهای، اقدامی از سوی جنبش متابولیسم بود که امکان طراحیهای تطبیقپذیر و جایگزینشوند در شهرها را فراهم آورد.
برج کپسولی
پروژۀ مرکز اقامتی یاماگاتا هاوایی نیز در سال 1966 توسط کوروکاوا بر اساس اصول متابولیک طراحی شد. این معمار، عامدانه این ساختمان را طوری طراحی کرده که مرکز نداشته باشده باشد، تا سیالیت و حرکت را القا کند. مرکز اقامتی یاماگاتا هاوایی، به مذاق مردمی که در ژاپن پس از جنگ شروع به سفر کرده بودند خوش آمده بود و جایی بود که تفریح و استراحت را با هم ترکیب میکرد. این سازه بسیار متابولیک بود و معماری آن میتوانست بر حسب نیاز در طول سالیان توسعه یابد و تغییر کند. این ساختمان در سال 1975 تخریب شد، و به جای آن برجهای اقامتی ساختند.
ایدههای ماساتو اوتاکا، به اندازۀ دیگر همکاران معمارش، توجه جهانی را به خود جلب نکرد، اما طراحیهای او نیز بر عناصر اصلی جنبش متابولیسم متکی بود. طرح مسکن اوتاکا در سال 1962، در زمین مصنوعی ساکایده، بر اساس ساختمان سازی بتنی، برای ایجاد نوع جدیدی از شهرسازی، در پروژۀ مسکن اجتماعی در جزیرۀ شیکوکو اجرا شد. اوتاکا یک گسترۀ زمین مصنوعی ایجاد کرد که قدری بالاتر از سطح قرار داشت، تا به ساختمانها اجازه دهد با انعطاف بیشتری با هم تعامل کنند. اجرای این طراحی 20 سال به طول انجامید.
سازۀ گلژی، که توسط معماری به نام فومیهیکو ماکی طراحی شده و نام آن از کامیلو گلژی، برندۀ جایزۀ نوبل، گرفته شده است. کامیلو گلژی، دانشمندی است که بر روی دستگاه عصبی مطالعه میکرد. ساختار ماکی، ناحیۀ شهری را با فضاهای باز بی ساختار ترکیب میکند تا اثری تناوبی ایجاد کند. فضاهای باز در سازهها با سلولهای جاذب نور احاطه شدهاند که ارتباط و توزیع انرژی را ممکن میسازد. این جنبه از پروژه برای ماکی ارزشی ماهوی داشت. او بر ایدۀ فرم اشتراکی (کالکتیو) از طریق سه گونۀ خاص تاکید داشت: کمپوزیشنال، سازهای و ترتیبی.
هلیکس سیتی اثر کوروکاوا