دنيای اين روزهای علی نصيريان

دنيای اين روزهای علی نصيريان

ميان اين‌همه تعريف و تمجيد و ابراز شگفتي از بازي درخشان علي نصيريان در سريال «شهرزاد»، اين روزهاي زندگي بازيگر بزرگ، به دغدغه‌هاي شخصي و خانوادگي مي‌گذرد. دل‌مشغولي‌هايي كه او را از زندگي حرفه‌اي و همه تعريف و تمجيدها جدا مي‌كند و به خانه و خانواده برمي‌گرداند.

کد خبر : ۷۸۳۱
بازدید : ۵۷۷۶
از دلنگرانی‌های شخصی تا دغدغه‌های اجتماعی ميان اين‌همه تعريف و تمجيد و ابراز شگفتي از بازي درخشان علي نصيريان در سريال «شهرزاد»، اين روزهاي زندگي بازيگر بزرگ، به دغدغه‌هاي شخصي و خانوادگي مي‌گذرد. دل‌مشغولي‌هايي كه او را از زندگي حرفه‌اي و همه تعريف و تمجيدها جدا مي‌كند و به خانه و خانواده برمي‌گرداند.

عجيب است كه وقتي از دغدغه‌هايش مي‌پرسيم و مي‌خواهيم بدانيم سهم او از اين‌همه حرف و نظر خوب و مثبت چيست، تنها يك جمله مي‌گويد و براي يك چيز نگران است؛ سلامتي همسري كه اين روزها در بستر بيماري است و تمام دغدغه نصريان: «اين روزها تنها دغدغه من، نگهداري و پرستاري از همسرم است، تا ان‌شاءالله حالش خوب شود».

نصيريان توضيح مي‌دهد كه همسرش همين اواخر دچار سكته مغزي شده و بعد از مدتي مراقبت در بيمارستان و بازگشت به خانه، بازهم به بيمارستان بازگشته و دوباره تحت مراقبت است. همين درگيري‌ها هم باعث شده تا نصيريان با نگراني و البته اميدواري كه در همان جمله اول مي‌گويد، دغدغه‌هاي ديگر را رها كند و زندگي خانوادگي را در رتبه اول قرار دهد.

دغدغه‌هاي ديگر آقاي بازيگر اما، كم نيستند.

دغدغه‌هايي كه اگر زندگي خانوادگي اجازه دهند به جامعه، هنر و اقتصاد مي‌رسند: «دلمشغولي‌ها از زندگي شخصي‌ شروع مي‌شوند، اما اگر فراغتي باشد به جامعه، هنر و اقتصاد هم مي‌رسند. من به همه اين چيزها فكر مي‌كنم، شايد چون هنرمند هستم و هنرمند كه‌باشي به همه‌چي فكر مي‌كني، از زندگي خودت بگير تا جامعه».

اگر بخواهيم فهرستي از آنچه كه دلمشغولي‌هاي اين روزهاي نصيريان را بعد از خانه و خانواده مي‌سازد تهيه كنيم، به چنين فهرستي مي‌رسيم: «سرنوشت هنر در روزهايي كه ماهواره‌ها و شبكه‌هاي مجازي همه‌گير شده‌اند، تاريخ ايران و در نهايت آنچه اقتصاد هنر نمايش و تصوير را نجات مي‌دهد».

در اين فهرست، آنچه اين روزها نگراني كارشناسان زيادي است و هشدارهاي زيادي هم درباره آنها داده شده، دغدغه اول نصيريان است؛ فراگيري شبكه‌هاي ماهواره‌‌اي و مجازي و تماشاگراني كه پاي محصولات شبكه‌هاي مختلف ماهواره‌اي مي‌نشينند و خوراكي نامرغوب دارند. نصيريان مي‌گويد:

«تلويزيون‌هاي ماهواره‌اي و سريال‌هاي نامناسبي كه پخش مي‌كنند، ناراحتم مي‌كند و من را به‌فكر مي‌اندازد ‌كه با اين‌هنرهاي سخيف كه همه‌گير شده‌، به‌كجا خواهيم رفت؟ اين سريال‌ها چه تاثيري روي جامعه ما مي‌گذارد؟ تكليف هنر چه مي‌شود؟ اين وسط نقش تلويزيون چيست؟ آيا تلويزيون بايد همين‌طور دست روي دست بگذارد و نظاره‌گر اين اتفاق باشد كه مردم پاي سريال‌هايي بنشينند كه با فرهنگ ما همخواني ندارد؟»

آقاي بازيگر سوال‌هاي مهمي درباره اين اتفاق مي‌پرسد، سوال‌‌هايي كه به دنبال پاسخ آنهاست تا نگراني‌اش را رفع كند؛ سوال‌هايي دقيق و شفاف كه پاسخ هركدام مي‌تواند، كمك بزرگي به اين دغدغه كند. نصيريان تلاش مي‌كند كه در چنين وضعيتي، نقش مهمي در كمك به اوضاع و احوال دنياي نمايش و تصوير داشته باشد.

معتقد است كه سهم او براي جذب مخاطبي كه درگير محصولات نامرغوب و ناخوشايند است، كمك به رسانه‌اي است كه تلاش مي‌كند تا بخشي از اين ناخوشايندي‌ها را با خوراكي مناسب جبران كند.

رسانه‌اي مثل شبكه نمايش خانگي و خوراكي مثل سريال «شهرزاد» كه اين روزها يكي از پرمخاطب‌ترين سريال‌هاي ايراني است و بدون حمايت رسانه ملي يا نهادي خاص، موفق شده نبض تماشاگر ايراني را در دست بگيرد و ثابت كند، محصول خوب تحت هرشرايطي مخاطب دارد و نصيريان از نقش داشتن در چنين اتفاقي راضي و خشنود است و مي‌گويد:

«همكاري من با بخش خصوصي باعث شد سرمايه‌گذاري بخش خصوصي را در عرصه هنر اتفاق خوبي بدانم و از آن حمايت كنم، چون اين اتفاق فرهنگ و هنر را ارتقا مي‌بخشد و از ركود مالي نجات مي‌دهد، فكر مي‌كنم اين سياستگذاري درستي‌است كه به سرمايه‌گذاران بخش خصوصي فضا دهيم كه آنها وارد عرصه هنر شوند».

آخرين حرف‌ها با علي نصيريان هم درباره تاريخ ايران است؛ علاقه‌مندي شخصي آقاي بازيگري كه وقتي به كارنامه حرفه‌اي او نگاه مي‌كنيم، در انتخاب نقش‌هاي تاريخي كاملا مشخص و مشهود است. نصيريان روايت مي‌كند كه خواندن تاريخ، علاقه‌مندي شخصي اوست و اگر اين روزها فرصتي پيدا كند همچنان به عادت قديمي سراغ كتاب‌هاي تاريخي مي‌رود: « مطالعه تاريخ ايران را دوست دارم، تاريخي كه هر قسمت از آن شكوه و عظمت سرزمين‌مان را نشان مي‌دهد. گاهي مي‌شود كه براي يك سريال، فيلم يا تئاتر مي‌روم و درباره برهه تاريخي‌ آن مطالعه مي‌كنم، اين مطالعات را انجام مي‌دهم چون به بازي در نقش‌هاي تاريخي كمكم مي‌كند وخودم هم دوست دارم تاريخ بدانم».

همين علاقه‌مندي شخصي است كه آخرين دغدغه و دل‌مشغولي اين روزهاي آقاي بازيگر را مي‌سازد. دل‌مشغولي‌اي كه نگاهي به اجتماع و اوضاع و احوال اين روزهاي جامعه ايراني دارد و از پس يك مطالعه عميق و دانسته‌هاي تاريخي مي‌آيد.

دل‌مشغولي‌اي كه دوباره شبيه يك سوال مطرح مي‌شود: «هر چه بيشتر تاريخ ايران را مي‌خوانم بيشتر به فرهنگ غني‌مان در گذشته پي مي‌برم، فرهنگي كه دستخوش وقايعي شده كه اين‌روزها از خودم مي‌پرسم ما به كجا مي‌خواهيم برويم؟»

نگراني‌ها، سوال‌ها، دغدغه‌ها و دل‌مشغولي‌هاي علي نصيريان در اين روايت مختصر، همين‌جا تمام مي‌شود و جمله آخر بازهم درباره همسرش است و اميدواري به يك اتفاق خوب كه زندگي اين روزهاي آقاي بازيگر را رنگ تازه مي‌بخشد: «اميدوارم هرچه سريع‌تر حال همسرم بهتر شود و به روال قبلي زندگي بازگرديم.»
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید