بهترين كتابهاي ٢٠١٥ از نگاه واشنگتنپست
«بين من و جهان» اثر تا- نهيسي كوتس
كتاب «بين من و جهان» تعمقي تكاندهنده درباره وضعيت نژادپرستي در امريكاست و درست در زماني در امريكا منتشر شده است كه نزاع بر سر نژادپرستي بالا گرفته است. اين كتاب در دستيابي به اين نكته كه «نژادپرستي تجربهاي دروني است؛ مغز را از جايگاه خود بيرون ميكند، مسير جريان هوا را ميبندد، ماهيچهها را منقبض ميكند، اعضاي حياتي بدن انسان را از او ميگيرد، استخوانها را خرد ميكند و دندانها را ميشكند» بهتر از هر كتاب ديگري عمل كرده است. از زبان كوتس، سياهپوست بودن يعني «در برابر عناصر جهان، در برابر تمامي اسلحهها، مشتها، چاقوها، گلولهها، تجاوزها و بيماريها برهنه باشي.» كوتس در طول كتاب توصيف ميكند چطور با ترس و لرز به فكر امنيتش بوده است. اين كتاب برنده جايزه كتاب ملي امريكا در بخش كتابهاي غيرداستاني شده است.
«پرچمهاي سياه: قيام داعش» اثر جابي واريك
مبارزان تندروي داعش بيرحميشان را به مردم سراسر جهان، از خاورميانه گرفته تا پاريس، تحميل كردهاند. داعش زيرشاخهاي است از سازمان القاعده كه سال ٢٠٠٤ در عراق و توسط ابومصعب الزرقاوي پايهگذاري شد. جابي واريك، گزارشگر واشنگتنپست كه برنده جايزه پوليتزر شده در كتاب «پرچمهاي سياه» اهميت اين گانگستر را شرح ميدهد و در ادامه تاثير او بر داعش حتي پس از مرگش در سال ٢٠٠٦ را بررسي ميكند. از الزرقاوي زندگينامههاي بسياري نوشته شده است اما واريك نگاه عميقتري به زندگي او دارد. مهمتر اينكه واريك با نثري دردآور اما خواندني جزيياتي از چگونگي شكلگيري مجموعهاي از مصيبتها و اشتباهات كه امريكا و دولت اردن مسببش بودند را پيش ميكشد. واريك ادعا ميكند امريكا و اين دولت آغاز كار اين تبهكار تحصيلنكرده را به عنوان يك تروريست مشهور رقم زدند و خاورميانه را در مسير فرقههاي خشونتآميز قرار دادند.
جنايتهاي آينده اثر مارك گودمن
به دنياي شگفتانگيز جديد جنايتهاي تكنولوژي خوش آمديد. دنيايي كه در آن سارقها جاي خود را به هكرها و قربانياني ميدهند كه شامل همه ما در دنياي مجازي و اينترنت ميشود. گودمن پليس گشت سابقي است كه موسسه جنايتهاي آينده را پايهگذاري كرده است و براي روشنسازي تبهكاران و تكنيكهاي تروريستي اين كتاب را نگاشته است. او هزاران جرايم اينترنتي را مثال ميزند: شركت اوكرايني نوپايي كه يك نرمافزار آنتيويروس كاملا جديد را ميفروشد، دستآخر يك سازمان جاسوسي افزارها (نرمافزاري كه براي كلاهبرداري ساخته شده است) از آب درميآيد. حتي بدن انسان نيز قابل هك كردن است. گودمن در دو فصل انتهايي كتاب ميگويد چگونه ميتوان تاثير چنين تبهكاراني را محدود كرد و از ما ميخواهد همانگونه كه با بيماريها واگيردار و سلامت عمومي برخورد ميكنيم، افسار جرايم اينترنتي را به دست بگيريم.
«سرزمين سياهپوستان» اثر مارگو جفرسون
مارگو جفرسون، دختر خانواده آفريقايي- امريكايي است. او در مدرسه خصوصياي در شيكاگو تحصيل كرد و فارغالتحصيل دانشگاههاي برنديز و كلمبيا است. او منتقد روزنامه نيويوركتايمز است كه به خاطر يادداشتها و نقدهايش برنده جايزه پوليتزر نقد شد. او در اين كتاب مينويسد: «سرزمين سياهپوستان نامي است كه من به منطقه نگرو امريكا دادهام، جايي كه شهروندان (سياهپوست) در آنجا پناه گرفتهاند.» شهروندان سرزمين سياهپوستان مراقب اين موضوع هستند كه سفيدپوستها موقعيت آنها را خيلي موفقيتآميز ندانند چون در اين صورت آتش خشم آنها را برميافروزند. بنابراين اين شهروندان با غرور و با احتياط قدم برميدارند تا خاطر كسي آزرده نشود. اين كتاب درباره نژادپرستي يا كاريكاتورهايي از اهريمن نيست. بلكه درباره ويژگيها، كوچك شمردنها، ذهنيتها و توهينهايي است كه به شخصيت يك انسان لطمه ميزند و عوارض روحي و رواني روي او ميگذارد.
«قضاوقدرها و خشمها» اثر لارن گروف
كتاب تقديرها و خشمها كه جزو نامزدهاي نهايي بخش ادبيات داستاني جايزه كتاب ملي بود، از داستان خارقالعاده يك ازدواج ميگويد. نيمه اول كتاب زندگي پربركت لنسلات «لوتو» ستروايت را شرح ميدهد؛ او پسر دوستداشتني خانواده ثروتمند فلوريدايي است و در سر، روياي بازيگر شدن را ميپروراند. همسر لوتو، ماتيلده، مشتاق تشويق همسر خودشيفته و زودرنجش است. سبك منعطف گروف آنقدر امپرسيونيستي است كه بهراحتي لحظات لذتبخش سالهاي در گذر را به تصوير ميكشد و با اين شبكه غني به آساني حس ملودرام لوتو را به خواننده انتقال ميدهد. در ميانه داستان گروف از قضاوقدرها دست ميكشد و به خشمها روي ميآورد.
«يك زندگي كوچك» اثر هانيا ياناگيهيرا
كتاب «يك زندگي كوچك» جزو نامزدهاي نهايي بخش ادبيات داستاني جايزه كتاب ملي امريكا بود و ياناگيهيرا در آن با جزييات دقيق و نثري شيوا از رنجهاي انساني كه به حد اعلاي خود ميرسند، صحبت كرده است. ابتداي داستان چهار مرد جوان به نيويورك مهاجرت ميكنند. برخلاف شروع داستان و همقطار بودن اين مردان، داستان بلافاصله روي شخصيت «جود» تمركز ميكند. جود پسري يتيم با گذشتهاي رازآميز است كه در حال حاضر به كار دستياري دادستان در يك دفتر وكالت امريكايي مشغول است. برخلاف اينكه ذهن جود درگير سوءاستفادههاي جنسي و روحي، رواني است، ترجيح ميدهد رفتارش را كنترل كند و همين امر اصليترين موضوع داستان ميشود.
«كتاب ايرون» نوشته جيم شپارد
سال ١٩٤٢ سربازهاي آلماني حدود ٢٠٠ كودك را از يتيمخانهاي در گتوي ورشو به مقصد تريبليكا سوار قطار كردند. شپارد با بهرهگيري از تخيلش و با استفاده از منابع تاريخي جاني تازه به اين كودكان داده است؛ راوي داستان پسر بچه بدبخت لهستاني به نام ايرون است كه از رابطهاش با پرستار يتيمخانه صحبت ميكند. اين رمان از زبان بيروح راوي در بزرگسالي سراغ تنش زندگي او ميرود. ايرون دنيايش را همان طور كه تجربه ميكند، شرح ميدهد: «روز بعد پدرم به من گفت بيدار شو، چون جنگ شده و آلمانها كشور را در دست گرفتند.» و با اين خبر شهر ايرون به جهنم تبديل ميشود.
«سرنوشت و قدرت» اثر جان ميشام
جان ميشام در نوشتن زندگينامه جديد جورج اچ.دبليو. بوش به حقهاي شستهرفته دست يافته است. اين كتاب تصورات مشتركي را كه از چهلويكمين رييسجمهور امريكا وجود دارد، تاييد ميكند. در گفتار ميشام، بوش از ديدگاه ايدئولوژيكي رنج ميبرد و با استفاده از نفوذ خانوادهاش در صحنه جهاني و سياستهاي داخلي به برتري دست مييابد اما «افسانههاي گذشتگان و درامي كه زندگي سياسي پسرش به پا ميكند» وجود او را كمرنگ ميكند. ميشام به خاطرات بوش كه در آنها واگوييهاي دروني بوش به هنگام سخنرانيهايش ثبت شده، دسترسي داشته است و ادراك خود را از اين رييسجمهور با جزييات بسيار اضافه كرده است.