نگاهی جهانی به بحران آب در ایران
براساس مطالعات سازمان ملل متحد کمبود آب مشکلی جدی در سراسر خاورمیانه است؛ در ٥٠ سال اخیر از ٣٧ مورد خشونت و درگیری که بین کشورها بر سر آب گزارش شده است، ٣٠ مورد آن مربوط به خاورمیانه است.
کد خبر :
۸۴۰۵
بازدید :
۱۶۸۸
براساس مطالعات سازمان ملل متحد کمبود آب مشکلی جدی در سراسر خاورمیانه است؛ در ٥٠ سال اخیر از ٣٧ مورد خشونت و درگیری که بین کشورها بر سر آب گزارش شده است، ٣٠ مورد آن مربوط به خاورمیانه است.
ایران سرزمینی خشک، نیمهخشک و کوهستانی است. دو رشتهکوه البرز (شرقی- غربی) و زاگرس (شمالغربی - جنوبشرقی) مانند دیواری مانع رسیدن ابرهای بارانزا از شمال و غرب کشور به منطقه میانی میشوند. به همین علت حدود ٧٠درصد بارشهای سالانه فقط در ٣٠ درصد سطح کشور و در مناطق شمالی و شمالغربی میبارد.
مجموع آب ناشی از نزولات جوی سالانه در کشور حدود ٤٠٠ میلیارد مترمکعب است. البته این رقم در ترسالی و خشکسالی بیشتر و کمتر میشود، این مقدار مثلا در سال ٨٥ برابر با ٣٥٠ میلیارد مترمکعب برآورد شده است که حدود ٦٥ درصد آن تبخیرشده و فقط حدود یکسوم آن در دسترس بوده است.
حدود ٨٥ درصد از خاک ایران را سرزمینهای خشک تشکیل میدهند (٢٩ درصد بیابانی، ٢٠ درصد نیمهخشک و ٣٦ درصد فراخشک). براساس گزارش سازمان جنگلها و مراتع کشور در سال ٩٢ بیش از دوسوم خاک ایران (در حدود ١١٨ میلیونهکتار) بهسرعت در حال تبدیلشدن به بیابان است.
بحران منابع آب در کشور آنچنان جدی است که عیسی کلانتری، وزیر اسبق کشاورزی در گفتوگویی هشدار داد: «مشکل اصلیای که ما را تهدید میکند و از اسرائیل و آمریکا و دعواهای سیاسی و... خطرناکتر است این است که فلات ایران دارد غیرقابلسکونت میشود».
مؤسسه صلح آمریکا نوشته؛ درحالحاضر خطری که از جانب بحران قریبالوقوع محیطزیست بهخصوص بحران کمبود آب در ایران احساس میشود بهمراتب از خطر دشمنان خارجی و منازعات سیاسی بیشتر است. براساس برآورد بانک جهانی، هزینه سالانه تخریب محیطزیست و بهویژه منابع آب در ایران بین پنج تا ١٠ درصد از تولید ناخالص داخلی است. یادآور میشود تحریمهای آمریکا و غرب در سال ٢٠١٢ فقط ١,٤ درصد تولید ناخالص داخلی ایران را کاهش داده است.
شاخصهای منابع آب
- متوسط بارندگی سالانه در سطح کشور: متوسط بارندگی سالانه در کرهزمین ٧٥٠ میلیمتر و در آسیا ٦٤٠ میلیمتر است. متوسط بارندگی در سال ٩٣ در کشور ما ٢٣٠ میلیمتر بوده که نسبت به سال قبل ٢٧ میلیمتر کاهش داشته است.
- سرانه آب: در سال ١٣٤٠ سرانه آب هر فرد ایرانی پنجهزار مترمکعب بوده است. امروز این رقم به کمتر از هزارو ٧٠٠ مترمکعب تقلیل یافته است. پیشبینی میشود با ادامه وضعیت خشکسالی در آینده این رقم در سال١٤٠٠ خورشیدی به هزار مترمکعب برسد.
- نسبت مصرف آب به آب تجدیدپذیر که از تقسیم مقدار کل آب مصرفشده به مقدار آب تجدیدپذیر مصرفشده در هر کشور به دست میآید هماکنون در کشور ما حدود ٨٠ درصد است. به عبارت دیگر ٨٠ درصد مصرف آب در کشور ما از منابع آبهای زیرزمینی تأمین میشود، درصورتیکه شاخص جهانی آن حدود ٤٠ درصد است.
- بهرهوری آب: این شاخص نشان میدهد به ازای هر واحد تولید ناخالص داخلی در حوزه صنعت و کشاورزی چقدر آب مصرف شده است.
از مجموع آب در دسترس کشور حدود ٩٢ درصد آن در کشاورزی، ششدرصد در مصارف خانگی و شهری و دودرصد در صنعت مصرف میشود. یعنی، بیشترین میزان آب در کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود. باید اشاره کرد که جایگاه کشاورزی در تولید ناخالص داخلی ١٠ درصد است و ٢٥ درصد نیروی کار کشور در این بخش فعالیت میکنند، بهعلاوه بخش کشاورزی در ایران حدود ٦٥ درصد نیاز غذایی کشور را تولید میکند و بقیه از طریق واردات تأمین میشود.
وضعیت دریاچهها و تالابهای کشور
وضعیت دریاچهها و تالابهای کشور وخیم است. دریاچه ارومیه، بزرگترین دریاچه منطقه خاورمیانه، رو به خشکی است. دریاچه بختگان، دومین دریاچه بزرگ کشور، خشک شده است. تالاب طاقبستان نیز در تیرماه ٩٤ خشک شد. تالاب گاوخونی در اصفهان چند گام بیشتر تا تبدیلشدن به کانون گردوغبار فاصله ندارد. تالاب هورالعظیم به یکی از کانونهای گردوغبار در خوزستان تبدیل شده است. تالاب هامون به بیابان تفتیدهای بدل شده است. از دریاچه پریشان تنها ١٠ درصد باقی مانده است. تالاب جازموریان در کرمان به بیابانی به وسعت ٧٠ هزارکیلومترمربع تبدیل شده است و متأسفانه از صد تالاب و دریاچه موجود در استانهای مختلف ایران هیچکدام آب کافی ندارند.
وضعیت ذخایر آب در سدهای کشور
تاکنون بیش از صد سد بزرگ در کشور احداث شده که ١٨ سد از آنها آب شرب کشور را تأمین میکند. ورودی آب به سدها نسبت به سال گذشته ٢١ درصد کاهش داشته است و حجم آب ذخیرهشده در پشت سدها کمتر از ٤٠ درصد ظرفیت آنهاست.
سدهای لار، سفیدرود، شهرچای، دوستی و درودزن به ترتیب با بیشترین افت ذخیره روبهرو بودهاند.سد لار فقط ٣,٣ درصد ظرفیت خود آب دارد که نسبت به سال قبل ٥٠ درصد افت داشته است. ظرفیت سد سفیدرود هزارو ٥٠ میلیون مترمکعب است. آب موجود در این سد در سال ٩٢ حدود ١٦٨ میلیونمترمکعب و در سال ٩٣ فقط ١٠٣میلیون مترمکعب بوده است.
سد شهرچای، سومین سد مهم تأمین آب شرب کشور، نسبت به سال قبل ٢٩ درصد افت ذخیره داشته است. حجم مفید سد دوستی هزارو ٢٥٠ میلیونمترمکعب است. ذخیره آب این سد در سال ٩٢ برابر با ٤٢٠ میلیونمترمکعب و در سال ٩٣ با ٢٠ درصد افت به ٣٣٠ میلیونمترمکعب رسیده است. سد درودزن با ٩٦٠ میلیون مترمکعب ظرفیت در سال ٩٢ حدود ٤٢٠ میلیون مترمکعب و در سال ٩٣ در حدود ٣٣٠ میلیون مترمکعب ذخیره آب داشته است.
وضعیت ذخایر زیر زمینی آب در ایران
بحران آب در کشور در حوزه منابع آبهای زیرزمینی بهمراتب وخیمتر است. به علت استفاده بیشازحد از منابع آبهای زیرزمینی و اضافهبرداشت از آن در بسیاری از نواحی کشور، سطح سفرههای آب زیرزمینی افت کرده است. افت متوسط سالانه سطح ایستايی در دشتهای کشور از سال ١٣٤٣ تا ١٣٨٨ حدود ٤٠ سانتیمتر است.
در نتیجه، دشتها در حال فرونشستن هستند. بر اساس گزارشها و آخرین تحقیقات تا سال ١٣٨٧، دشتهای تهران ١٧، ساوجبلاغ ٢٢، قزوین ٢٤، مشهد ٢٥، دشت رفسنجان ٣٠، زرند ٢٥، کرمان ٢٠ سانتیمتر فرونشسته است. برداشت آب از ٣١٧ دشت از مجموع ٦٠٩ دشت کشور تا پایان سال ٩٣ ممنوع شده است.
با وجود افت مداوم سطح ایستایی سفره آب زیرزمینی، اضافهبرداشت از این منبع ادامه دارد. در ١٥ سال اخیر حدود ٨٠ میلیارد مترمکعب و در چهار سال اخیر حدود ٣٠ میلیارد مترمکعب از ذخایر آب زیرزمینی نابود شده است. یعنی سالانه حدود ٧,٥ میلیارد مترمکعب از ذخایر آبهای زیرزمینی ایران اضافهبرداشت شده است. ایران بعد از چهار کشور هند، چین، آمریکا و پاکستان بیشترین برداشتکننده آبهای زیرزمینی خود در جهان بوده است.
علاوه بر قرارداشتن کشور ایران در منطقه خشک خاورمیانه و خشکسالی مداوم و همچنین نابودی جنگلها و مراتع و پوششهای گیاهی و فرسایش خاک، آلودگی آب در اثر ورود فاضلابهای خانگی و شهری و صنعتی و پسابهای کشاورزی آلوده به سموم، خطر دیگری است که منابع آب زیرزمینی کشور را تهدید میکند.
خطر آلودگی آبهای زیرزمینی وقتی جدیتر میشود که بدانیم ٥٥ درصد آب شرب شهرها و ٨٠ درصد آب شرب روستاها از منابع آبهای زیرزمینی تأمین میشود. پابهپای افزایش جمعیت، میزان استفاده از سفرههای آب زیرزمینی از طریق حفر چاههای عمیق افزوده میشود. از سال ١٣٥١ تا سال ١٣٩٠ تعداد چاهها از ٤٧ هزار به ٧٦٠ هزار حلقه رسیده است. متأسفانه کنترلی هم بر حجم برداشت مجاز آب چاهها وجود ندارد. در این میان حفر بیش از صد هزار حلقه چاه غیرمجاز به این بحران شدت بخشیده است.
مهمترین دلایل بحران کنونی آب در کشور
سازمان ملی مدیریت منابع آب
منابع آب کشور هرروزه به هدر میرود و نهادهای مسئول فعلی در عمل از هرگونه اقدام مؤثر در این زمینه عاجز ماندهاند. یکی از بزرگترین موانع در راه برونرفت از بحران کنونی آب در کشور، وجود ساختار ناکارآمد فعلی است که تاکنون وظیفه سیاستگذاری و برنامهریزی در این حوزه را بر عهده داشته است.
به نظر میرسد بهتر است سازمانی همتراز در سطح معاونت ریاستجمهوری تأسیس و این مسئولیت خطیر را بر عهده بگیرد. این نهاد باید تمامی امکانات، اختیارات و منابع مالی لازم را در اعمال مدیریت متمرکز و یکپارچه، هم در سطح ملی و فرابخشی و هم در سطح استانی و بخشی، در دست داشته باشد.
نادیدهگرفتن نقش بهرهبرداران در مدیریت مصرف و فقدان تشکلهای ذینفعان بهویژه در دوره بهرهبرداری و مصرف از منابع آب، یکی دیگر از مشکلات این حوزه است. ایجاد تشکل آببران و ذینفعان با اختیارات قانونی بهمنظور نظارت بر اجرای سیاستها، باید از دیگر وظایف مهم این سازمان باشد.
برنامه عمل
با وجود مطالعات متعدد و مفصلی که توسط نهادها و سازمانهای دولتی و همچنین شرکتهای خصوصی در حوزه منابع آب و بحران فعلی آن انجام شده است و با وجود برنامههای مختلفی که در حوزه مدیریت منابع آب وجود دارد، متأسفانه جای یک برنامه کارا، کامل و جامع ملی یا برنامه «آمایش سرزمین» خالی است. بنابراین مهمترین وظیفه این سازمان تنظیم و تدوین هرچهسریعتر این برنامه است.
راه برونرفت از بحران کنونی آب در کشور باید با رویکرد به سیاستهای توسعه پایدار انتخاب شود. در این راه و با توجه به شرایط اقلیمی کشور باید از همه تجارب ملی و جهانی بهره گرفته شود. مجددا تأکید میشود اصول، شاخصها و الگوهای توسعه پایدار باید راهنما و مبنای اتخاذ استراتژی و سیاستهای این برنامه باشد. مهمترین سرفصلهای این برنامه جامع میتواند شامل موارد زیر باشد:
١- تعیین میزان تخصیص منابع آب بهخصوص منابع آب تجدیدپذیر سالانه برای بخشهای کشاورزی، صنعت و معدن، شهری، خانگی و محیطزیست.
٢- امروز به جای تمرکز بر مدیریت تأمین و عرضه آب که در جای خود اهمیت دارد، مدیریت مصرف یا تقاضای آن باید موردتوجه ویژه قرار گیرد، زیرا بیشترین هدررفت آب ناشی از مدیریت نادرست مصرف آب است.
٣- موضوع انتقال آب از حوضهای به حوضه آبریز دیگر، آنگونه که تحتتأثیر مسائل سیاسی با آن روبهرو هستیم، امر مهم دیگری است که باید در برنامه جامع موردتوجه خاص قرار گیرد.
٤-با توجه به میزان پسابها و آبهای برگشتی که حدود یکچهارم آب تجدیدپذیر کشور را تشکیل میدهد سرمایهگذاری برای کشف منابع آب جدید و ازجمله استفاده مجدد از پساب و آبهای برگشتی یکی دیگر از مسائل مهم در این برنامه خواهد بود.
مدیریت مصرف آب در کشاورزی
بحران کنونی عمدتا ناشی از افزایش سطح زیرکشت و افزایش مصرف آب کشاورزی بهویژه استفاده از آن با روشهای سنتی است. بنابراین حل بحران آب کشور عمدتا از طریق مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی امکانپذیر است.
از این رو بازنگری راهبرد خودکفایی کشاورزی که به افزایش سطح زیرکشت بدون افزایش راندمان تولید انجامیده، ضرورت دارد. اصلاح الگوی کشت و تعدیل سطح زیر کشت محصولات با نیاز آبی زیاد (پرآببر) و بهرهوری کم و توسعه کشتهای گلخانهای، از دیگر رویکردهای ضروری در شرایط کنونی است.
هماکنون در سطح کشور بهطور متوسط برای هر کیلو هندوانه ٤٠٠ لیتر و یک کیلو برنج ششهزارو ٥٠٠ لیتر و یک کیلو گندم هزارو ٥٠٠ لیتر، یک کیلو سیب درختی ٧٥٠ لیتر، یک کیلو سیبزمینی ٦٠٠ لیتر، یک کیلو گوجهفرنگی ٥٠٠ لیتر و یک کیلو پسته ششهزارو ٧٠٠ لیتر آب مصرف میشود.
ارزش ایجادشده بهازای هر مترمکعب آب مصرفی برای محصولات یادشده به ترتیب برابر با ١٠ هزار، ٩هزارو ٢٠٠، هشت هزار، ٣٣هزارو ٣٠٠، ١٣هزارو ٣٠٠، ١٤ هزار و ٦٠ هزار ریال است که میتوان با سیاستهای حمایتی، امکان کشت محصولات استراتژیک را بیشتر و از سطح زیر کشت دیگر محصولات کاست و از گسترش سطح زیر کشت محصولات با بهرهوری اندک جلوگیری کرد.
آب مجازی، اصطلاحی است که کمتر شناخته شده؛ آب مجازی مقدار آب مصرفشده برای تولید یک واحد کالاست. همانطور که در بالا اشاره شد، آب مجازی موجود مثلا در یک کیلو هندوانه ٤٠٠ لیتر است، به عبارت دیگر برای تولید یک کیلو هندوانه ٤٠٠ لیتر آب مصرف میشود. نکته مهم دراینباره آن است که آیا تولید این محصول با توجه به مقدار آب مصرفشده برای آن در سطح کلان کشوری و ملی توجیه اقتصادی دارد؟
بنابراین، کاهش سطح زیر کشت برخی از محصولات که تولید آنها نسبت به دیگر محصولات، بهویژه محصولاتی که در محدودههای اقلیمی متفاوت کاشته میشوند و فاقد مزیت نسبی هستند، یکی دیگر از راههای رویارویی با مشکل پیشِرو است. این کمبودها و نیازهای کشور را میتوان با واردات آن محصولات از دیگر کشورها جبران کرد.
با توجه به نکاتی که گفته شد و با توجه به اینکه بخشی از غذای جمعیت کشور از خارج وارد میشود، و با توجه به اینکه هر پیشنهادی درباره افزایش جمعیت باید به محدودیتهای منابع آب و سایر عوامل مؤثر توجه کند، بازبینی استراتژی خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی، یکیدیگر از دستور کارهای سازمان است. اصلاح الگوی کشت باید با توجه به شرایط اقلیمی مناطق مختلف کشور انجام گیرد، تا نیاز آبی به حداقل کاهش یابد و از بارندگی بیشترین استفاده بهعمل آید.
١- تخصیص منابع مالی کافی برای استفاده از فناوریهای جدید جهانی در سیستم آبیاری مکانیزه کشاورزی: تجربه دیگر کشورها نشان میدهد که آنان برای عبور از کشاورزی سنتی به کشاورزی پیشرفته و صنعتی، میلیاردها دلار در این بخش هزینه کردهاند. ایران نیز برای رسیدن به کشاورزی پیشرفته و مدرن راهی جز سرمایهگذاری در این بخش ندارد.
در ایران حدود ١٨ میلیون هکتار زمین زراعی و باغي وجود دارد که ١٠میلیون هکتار آن دیم و بقیه آبی کشت میشود. از هشت میلیون هکتار باغ و زمین زراعی که آبیاری میشوند، حداکثر دوونیممیلیون هکتار به شبکههای اصلی تجهیز شدهاند و حدود یک میلیون هکتار آن با سیستم آبیاری پیشرفته پوشش داده شدهاند. استفاده از فناوری پیشرفته برای افزایش راندمان آبیاری، بهموازات استفاده از بذر و نهال اصلاحشده پرمحصول و بهرهمندی از روشهای مدرن کاشت و داشت و برداشت، موجب افزایش بهرهبرداری خواهد شد.
در این صورت میتوان بهازای هر مترمکعب آب مصرفی ٥/٢برابر، تولید را افزایش داد و با توفیق در این زمینه میتوان آب مصرف کشاورزی را کاهش داد و از گسترش دامنه بحران آب جلوگیری کرد. بیشترین مصرف آب کشاورزی، در باغات و کشتهای تابستانه و عمدتا برنج، جالیز و سبزیجات است. ازاینرو در اصلاح الگوی کشت باید به ایجاد توازن میان کشتهای زمستانه و تابستانه توجه شود. در مواردی بهویژه در صادرات برخی اقلام کشاورزی، ارزشی که بهدست میآید به مراتب کمتر از ارزش آبی است که صرف تولید آن شده است.
٢- کشت فرامرزی و انتقال آب از کشورهای پیرامونی، از راههای مقابله با کمآبی است که بهعنوان بخشی از راه حل مشکل در میان صاحبنظران مطرح میشود که در این میان تفاهمها و توافقها درباره انتقال آب از کشورهای پیرامونی باید با مطالعه بیشتری صورت گیرد.
٣- موضوع مهم دیگری که کمتر به آن توجه شده است، میزان هدررفت آب از طریق ضایعات و تلفات محصولات کشاورزی پس از تولید است. این تلفات در فرایند انتقال، توزیع و مصرف نادرست محصولات غذایی رخ میدهد و براساس برآوردها دستکم حدود ٢٠ درصد تولیدات در این فرایند نابود میشود. اصلاح این فرایند میتواند به کاهش مصرف آب به میزان ١٠ تا ١٥ درصد بینجامد.
٤- توسعه روش آبیاری قطرهای میتواند مصرف آب را بین ٣٠ تا ٧٠ درصد کاهش داده و همزمان میزان تولید محصول را نیز بین ٢٠ تا ٩٠ درصد افزایش دهد.
٥- کشت گیاهان سازگار با شرایط اقلیمی در مناطق خشک و کمآب و توسعه فضای سبز شهری با کشت گیاهان بومی که نیاز کمتری به آب دارند و توسعه کشتهای گلخانهای.
٦- انطباق میان کیفیت آب با نوع مصرف آن، بهویژه در مناطق خشک و کمآب، با استفاده از روشهای کارآمد و کمهزینه برای بازیافت، تصفیه و استفاده مجدد از آن.
٧-تنظیم برنامهای علمی و دقیق با اعتبار مالی کافی برای احیای سفرههای زیرزمینی آب با کمک تشکلهای آببران و ذینفعان برای جلوگیری هرچهسریعتر مصرف بیرویه منابع آب زیرزمینی بهویژه منابع تجدیدناپذیر آب و تعیینتکلیف چاههای غیرمجاز و نصب کنتور هوشمند در چاهها دارای پروانه بهرهبرداری برای کنترل برداشت مجاز، از دیگر مسائل مهم در این زمینه است.
٨- تخصیص بهموقع و کامل اعتبارات لازم برای توسعه هرچهسریعتر زیرساختهای آب و فاضلاب شهری و صنعتی.
۹- جمعآوری آب باران، با توسعه سیستم جمعآوری و ذخیره آن.
١٠-تدوین یک استراتژی ملی بهداشت آب.
١١- جلوگیری از نشت آب.
١٢- توقف اعطای یارانه به بخش آب.
١٣- استفاده از شیرهای آب کممصرف در مصارف خانگی و شهری.
١٤- اتخاذ تمهیدات قانونی برای جلوگیری از مصرف بیرویه آب مصرفکنندگان خاطی. تنظیم تعرفه تساعدی قیمت آب یا جریمههای متناسب دیگر.
١٥- بازبینی بنیادی در سیاستهای احداث سد.
١٦- تدوین برنامه تبلیغاتی وسیع و گسترده و هرروزه در همه رسانهها شامل همه کانالها و شبکههای تلویزیونی و رادیویی کشوری و استانی، همه روزنامهها و مجلات سراسری و محلی، مراکز تفریحی و فرهنگی و پارکها، سینماها، ورزشگاهها و... .
ایران سرزمینی خشک، نیمهخشک و کوهستانی است. دو رشتهکوه البرز (شرقی- غربی) و زاگرس (شمالغربی - جنوبشرقی) مانند دیواری مانع رسیدن ابرهای بارانزا از شمال و غرب کشور به منطقه میانی میشوند. به همین علت حدود ٧٠درصد بارشهای سالانه فقط در ٣٠ درصد سطح کشور و در مناطق شمالی و شمالغربی میبارد.
مجموع آب ناشی از نزولات جوی سالانه در کشور حدود ٤٠٠ میلیارد مترمکعب است. البته این رقم در ترسالی و خشکسالی بیشتر و کمتر میشود، این مقدار مثلا در سال ٨٥ برابر با ٣٥٠ میلیارد مترمکعب برآورد شده است که حدود ٦٥ درصد آن تبخیرشده و فقط حدود یکسوم آن در دسترس بوده است.
حدود ٨٥ درصد از خاک ایران را سرزمینهای خشک تشکیل میدهند (٢٩ درصد بیابانی، ٢٠ درصد نیمهخشک و ٣٦ درصد فراخشک). براساس گزارش سازمان جنگلها و مراتع کشور در سال ٩٢ بیش از دوسوم خاک ایران (در حدود ١١٨ میلیونهکتار) بهسرعت در حال تبدیلشدن به بیابان است.
بحران منابع آب در کشور آنچنان جدی است که عیسی کلانتری، وزیر اسبق کشاورزی در گفتوگویی هشدار داد: «مشکل اصلیای که ما را تهدید میکند و از اسرائیل و آمریکا و دعواهای سیاسی و... خطرناکتر است این است که فلات ایران دارد غیرقابلسکونت میشود».
مؤسسه صلح آمریکا نوشته؛ درحالحاضر خطری که از جانب بحران قریبالوقوع محیطزیست بهخصوص بحران کمبود آب در ایران احساس میشود بهمراتب از خطر دشمنان خارجی و منازعات سیاسی بیشتر است. براساس برآورد بانک جهانی، هزینه سالانه تخریب محیطزیست و بهویژه منابع آب در ایران بین پنج تا ١٠ درصد از تولید ناخالص داخلی است. یادآور میشود تحریمهای آمریکا و غرب در سال ٢٠١٢ فقط ١,٤ درصد تولید ناخالص داخلی ایران را کاهش داده است.
شاخصهای منابع آب
- متوسط بارندگی سالانه در سطح کشور: متوسط بارندگی سالانه در کرهزمین ٧٥٠ میلیمتر و در آسیا ٦٤٠ میلیمتر است. متوسط بارندگی در سال ٩٣ در کشور ما ٢٣٠ میلیمتر بوده که نسبت به سال قبل ٢٧ میلیمتر کاهش داشته است.
- سرانه آب: در سال ١٣٤٠ سرانه آب هر فرد ایرانی پنجهزار مترمکعب بوده است. امروز این رقم به کمتر از هزارو ٧٠٠ مترمکعب تقلیل یافته است. پیشبینی میشود با ادامه وضعیت خشکسالی در آینده این رقم در سال١٤٠٠ خورشیدی به هزار مترمکعب برسد.
- نسبت مصرف آب به آب تجدیدپذیر که از تقسیم مقدار کل آب مصرفشده به مقدار آب تجدیدپذیر مصرفشده در هر کشور به دست میآید هماکنون در کشور ما حدود ٨٠ درصد است. به عبارت دیگر ٨٠ درصد مصرف آب در کشور ما از منابع آبهای زیرزمینی تأمین میشود، درصورتیکه شاخص جهانی آن حدود ٤٠ درصد است.
- بهرهوری آب: این شاخص نشان میدهد به ازای هر واحد تولید ناخالص داخلی در حوزه صنعت و کشاورزی چقدر آب مصرف شده است.
از مجموع آب در دسترس کشور حدود ٩٢ درصد آن در کشاورزی، ششدرصد در مصارف خانگی و شهری و دودرصد در صنعت مصرف میشود. یعنی، بیشترین میزان آب در کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود. باید اشاره کرد که جایگاه کشاورزی در تولید ناخالص داخلی ١٠ درصد است و ٢٥ درصد نیروی کار کشور در این بخش فعالیت میکنند، بهعلاوه بخش کشاورزی در ایران حدود ٦٥ درصد نیاز غذایی کشور را تولید میکند و بقیه از طریق واردات تأمین میشود.
وضعیت دریاچهها و تالابهای کشور
وضعیت دریاچهها و تالابهای کشور وخیم است. دریاچه ارومیه، بزرگترین دریاچه منطقه خاورمیانه، رو به خشکی است. دریاچه بختگان، دومین دریاچه بزرگ کشور، خشک شده است. تالاب طاقبستان نیز در تیرماه ٩٤ خشک شد. تالاب گاوخونی در اصفهان چند گام بیشتر تا تبدیلشدن به کانون گردوغبار فاصله ندارد. تالاب هورالعظیم به یکی از کانونهای گردوغبار در خوزستان تبدیل شده است. تالاب هامون به بیابان تفتیدهای بدل شده است. از دریاچه پریشان تنها ١٠ درصد باقی مانده است. تالاب جازموریان در کرمان به بیابانی به وسعت ٧٠ هزارکیلومترمربع تبدیل شده است و متأسفانه از صد تالاب و دریاچه موجود در استانهای مختلف ایران هیچکدام آب کافی ندارند.
وضعیت ذخایر آب در سدهای کشور
تاکنون بیش از صد سد بزرگ در کشور احداث شده که ١٨ سد از آنها آب شرب کشور را تأمین میکند. ورودی آب به سدها نسبت به سال گذشته ٢١ درصد کاهش داشته است و حجم آب ذخیرهشده در پشت سدها کمتر از ٤٠ درصد ظرفیت آنهاست.
سدهای لار، سفیدرود، شهرچای، دوستی و درودزن به ترتیب با بیشترین افت ذخیره روبهرو بودهاند.سد لار فقط ٣,٣ درصد ظرفیت خود آب دارد که نسبت به سال قبل ٥٠ درصد افت داشته است. ظرفیت سد سفیدرود هزارو ٥٠ میلیون مترمکعب است. آب موجود در این سد در سال ٩٢ حدود ١٦٨ میلیونمترمکعب و در سال ٩٣ فقط ١٠٣میلیون مترمکعب بوده است.
سد شهرچای، سومین سد مهم تأمین آب شرب کشور، نسبت به سال قبل ٢٩ درصد افت ذخیره داشته است. حجم مفید سد دوستی هزارو ٢٥٠ میلیونمترمکعب است. ذخیره آب این سد در سال ٩٢ برابر با ٤٢٠ میلیونمترمکعب و در سال ٩٣ با ٢٠ درصد افت به ٣٣٠ میلیونمترمکعب رسیده است. سد درودزن با ٩٦٠ میلیون مترمکعب ظرفیت در سال ٩٢ حدود ٤٢٠ میلیون مترمکعب و در سال ٩٣ در حدود ٣٣٠ میلیون مترمکعب ذخیره آب داشته است.
وضعیت ذخایر زیر زمینی آب در ایران
بحران آب در کشور در حوزه منابع آبهای زیرزمینی بهمراتب وخیمتر است. به علت استفاده بیشازحد از منابع آبهای زیرزمینی و اضافهبرداشت از آن در بسیاری از نواحی کشور، سطح سفرههای آب زیرزمینی افت کرده است. افت متوسط سالانه سطح ایستايی در دشتهای کشور از سال ١٣٤٣ تا ١٣٨٨ حدود ٤٠ سانتیمتر است.
در نتیجه، دشتها در حال فرونشستن هستند. بر اساس گزارشها و آخرین تحقیقات تا سال ١٣٨٧، دشتهای تهران ١٧، ساوجبلاغ ٢٢، قزوین ٢٤، مشهد ٢٥، دشت رفسنجان ٣٠، زرند ٢٥، کرمان ٢٠ سانتیمتر فرونشسته است. برداشت آب از ٣١٧ دشت از مجموع ٦٠٩ دشت کشور تا پایان سال ٩٣ ممنوع شده است.
با وجود افت مداوم سطح ایستایی سفره آب زیرزمینی، اضافهبرداشت از این منبع ادامه دارد. در ١٥ سال اخیر حدود ٨٠ میلیارد مترمکعب و در چهار سال اخیر حدود ٣٠ میلیارد مترمکعب از ذخایر آب زیرزمینی نابود شده است. یعنی سالانه حدود ٧,٥ میلیارد مترمکعب از ذخایر آبهای زیرزمینی ایران اضافهبرداشت شده است. ایران بعد از چهار کشور هند، چین، آمریکا و پاکستان بیشترین برداشتکننده آبهای زیرزمینی خود در جهان بوده است.
علاوه بر قرارداشتن کشور ایران در منطقه خشک خاورمیانه و خشکسالی مداوم و همچنین نابودی جنگلها و مراتع و پوششهای گیاهی و فرسایش خاک، آلودگی آب در اثر ورود فاضلابهای خانگی و شهری و صنعتی و پسابهای کشاورزی آلوده به سموم، خطر دیگری است که منابع آب زیرزمینی کشور را تهدید میکند.
خطر آلودگی آبهای زیرزمینی وقتی جدیتر میشود که بدانیم ٥٥ درصد آب شرب شهرها و ٨٠ درصد آب شرب روستاها از منابع آبهای زیرزمینی تأمین میشود. پابهپای افزایش جمعیت، میزان استفاده از سفرههای آب زیرزمینی از طریق حفر چاههای عمیق افزوده میشود. از سال ١٣٥١ تا سال ١٣٩٠ تعداد چاهها از ٤٧ هزار به ٧٦٠ هزار حلقه رسیده است. متأسفانه کنترلی هم بر حجم برداشت مجاز آب چاهها وجود ندارد. در این میان حفر بیش از صد هزار حلقه چاه غیرمجاز به این بحران شدت بخشیده است.
مهمترین دلایل بحران کنونی آب در کشور
سازمان ملی مدیریت منابع آب
منابع آب کشور هرروزه به هدر میرود و نهادهای مسئول فعلی در عمل از هرگونه اقدام مؤثر در این زمینه عاجز ماندهاند. یکی از بزرگترین موانع در راه برونرفت از بحران کنونی آب در کشور، وجود ساختار ناکارآمد فعلی است که تاکنون وظیفه سیاستگذاری و برنامهریزی در این حوزه را بر عهده داشته است.
به نظر میرسد بهتر است سازمانی همتراز در سطح معاونت ریاستجمهوری تأسیس و این مسئولیت خطیر را بر عهده بگیرد. این نهاد باید تمامی امکانات، اختیارات و منابع مالی لازم را در اعمال مدیریت متمرکز و یکپارچه، هم در سطح ملی و فرابخشی و هم در سطح استانی و بخشی، در دست داشته باشد.
نادیدهگرفتن نقش بهرهبرداران در مدیریت مصرف و فقدان تشکلهای ذینفعان بهویژه در دوره بهرهبرداری و مصرف از منابع آب، یکی دیگر از مشکلات این حوزه است. ایجاد تشکل آببران و ذینفعان با اختیارات قانونی بهمنظور نظارت بر اجرای سیاستها، باید از دیگر وظایف مهم این سازمان باشد.
برنامه عمل
با وجود مطالعات متعدد و مفصلی که توسط نهادها و سازمانهای دولتی و همچنین شرکتهای خصوصی در حوزه منابع آب و بحران فعلی آن انجام شده است و با وجود برنامههای مختلفی که در حوزه مدیریت منابع آب وجود دارد، متأسفانه جای یک برنامه کارا، کامل و جامع ملی یا برنامه «آمایش سرزمین» خالی است. بنابراین مهمترین وظیفه این سازمان تنظیم و تدوین هرچهسریعتر این برنامه است.
راه برونرفت از بحران کنونی آب در کشور باید با رویکرد به سیاستهای توسعه پایدار انتخاب شود. در این راه و با توجه به شرایط اقلیمی کشور باید از همه تجارب ملی و جهانی بهره گرفته شود. مجددا تأکید میشود اصول، شاخصها و الگوهای توسعه پایدار باید راهنما و مبنای اتخاذ استراتژی و سیاستهای این برنامه باشد. مهمترین سرفصلهای این برنامه جامع میتواند شامل موارد زیر باشد:
١- تعیین میزان تخصیص منابع آب بهخصوص منابع آب تجدیدپذیر سالانه برای بخشهای کشاورزی، صنعت و معدن، شهری، خانگی و محیطزیست.
٢- امروز به جای تمرکز بر مدیریت تأمین و عرضه آب که در جای خود اهمیت دارد، مدیریت مصرف یا تقاضای آن باید موردتوجه ویژه قرار گیرد، زیرا بیشترین هدررفت آب ناشی از مدیریت نادرست مصرف آب است.
٣- موضوع انتقال آب از حوضهای به حوضه آبریز دیگر، آنگونه که تحتتأثیر مسائل سیاسی با آن روبهرو هستیم، امر مهم دیگری است که باید در برنامه جامع موردتوجه خاص قرار گیرد.
٤-با توجه به میزان پسابها و آبهای برگشتی که حدود یکچهارم آب تجدیدپذیر کشور را تشکیل میدهد سرمایهگذاری برای کشف منابع آب جدید و ازجمله استفاده مجدد از پساب و آبهای برگشتی یکی دیگر از مسائل مهم در این برنامه خواهد بود.
مدیریت مصرف آب در کشاورزی
بحران کنونی عمدتا ناشی از افزایش سطح زیرکشت و افزایش مصرف آب کشاورزی بهویژه استفاده از آن با روشهای سنتی است. بنابراین حل بحران آب کشور عمدتا از طریق مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی امکانپذیر است.
از این رو بازنگری راهبرد خودکفایی کشاورزی که به افزایش سطح زیرکشت بدون افزایش راندمان تولید انجامیده، ضرورت دارد. اصلاح الگوی کشت و تعدیل سطح زیر کشت محصولات با نیاز آبی زیاد (پرآببر) و بهرهوری کم و توسعه کشتهای گلخانهای، از دیگر رویکردهای ضروری در شرایط کنونی است.
هماکنون در سطح کشور بهطور متوسط برای هر کیلو هندوانه ٤٠٠ لیتر و یک کیلو برنج ششهزارو ٥٠٠ لیتر و یک کیلو گندم هزارو ٥٠٠ لیتر، یک کیلو سیب درختی ٧٥٠ لیتر، یک کیلو سیبزمینی ٦٠٠ لیتر، یک کیلو گوجهفرنگی ٥٠٠ لیتر و یک کیلو پسته ششهزارو ٧٠٠ لیتر آب مصرف میشود.
ارزش ایجادشده بهازای هر مترمکعب آب مصرفی برای محصولات یادشده به ترتیب برابر با ١٠ هزار، ٩هزارو ٢٠٠، هشت هزار، ٣٣هزارو ٣٠٠، ١٣هزارو ٣٠٠، ١٤ هزار و ٦٠ هزار ریال است که میتوان با سیاستهای حمایتی، امکان کشت محصولات استراتژیک را بیشتر و از سطح زیر کشت دیگر محصولات کاست و از گسترش سطح زیر کشت محصولات با بهرهوری اندک جلوگیری کرد.
آب مجازی، اصطلاحی است که کمتر شناخته شده؛ آب مجازی مقدار آب مصرفشده برای تولید یک واحد کالاست. همانطور که در بالا اشاره شد، آب مجازی موجود مثلا در یک کیلو هندوانه ٤٠٠ لیتر است، به عبارت دیگر برای تولید یک کیلو هندوانه ٤٠٠ لیتر آب مصرف میشود. نکته مهم دراینباره آن است که آیا تولید این محصول با توجه به مقدار آب مصرفشده برای آن در سطح کلان کشوری و ملی توجیه اقتصادی دارد؟
بنابراین، کاهش سطح زیر کشت برخی از محصولات که تولید آنها نسبت به دیگر محصولات، بهویژه محصولاتی که در محدودههای اقلیمی متفاوت کاشته میشوند و فاقد مزیت نسبی هستند، یکی دیگر از راههای رویارویی با مشکل پیشِرو است. این کمبودها و نیازهای کشور را میتوان با واردات آن محصولات از دیگر کشورها جبران کرد.
با توجه به نکاتی که گفته شد و با توجه به اینکه بخشی از غذای جمعیت کشور از خارج وارد میشود، و با توجه به اینکه هر پیشنهادی درباره افزایش جمعیت باید به محدودیتهای منابع آب و سایر عوامل مؤثر توجه کند، بازبینی استراتژی خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی، یکیدیگر از دستور کارهای سازمان است. اصلاح الگوی کشت باید با توجه به شرایط اقلیمی مناطق مختلف کشور انجام گیرد، تا نیاز آبی به حداقل کاهش یابد و از بارندگی بیشترین استفاده بهعمل آید.
١- تخصیص منابع مالی کافی برای استفاده از فناوریهای جدید جهانی در سیستم آبیاری مکانیزه کشاورزی: تجربه دیگر کشورها نشان میدهد که آنان برای عبور از کشاورزی سنتی به کشاورزی پیشرفته و صنعتی، میلیاردها دلار در این بخش هزینه کردهاند. ایران نیز برای رسیدن به کشاورزی پیشرفته و مدرن راهی جز سرمایهگذاری در این بخش ندارد.
در ایران حدود ١٨ میلیون هکتار زمین زراعی و باغي وجود دارد که ١٠میلیون هکتار آن دیم و بقیه آبی کشت میشود. از هشت میلیون هکتار باغ و زمین زراعی که آبیاری میشوند، حداکثر دوونیممیلیون هکتار به شبکههای اصلی تجهیز شدهاند و حدود یک میلیون هکتار آن با سیستم آبیاری پیشرفته پوشش داده شدهاند. استفاده از فناوری پیشرفته برای افزایش راندمان آبیاری، بهموازات استفاده از بذر و نهال اصلاحشده پرمحصول و بهرهمندی از روشهای مدرن کاشت و داشت و برداشت، موجب افزایش بهرهبرداری خواهد شد.
در این صورت میتوان بهازای هر مترمکعب آب مصرفی ٥/٢برابر، تولید را افزایش داد و با توفیق در این زمینه میتوان آب مصرف کشاورزی را کاهش داد و از گسترش دامنه بحران آب جلوگیری کرد. بیشترین مصرف آب کشاورزی، در باغات و کشتهای تابستانه و عمدتا برنج، جالیز و سبزیجات است. ازاینرو در اصلاح الگوی کشت باید به ایجاد توازن میان کشتهای زمستانه و تابستانه توجه شود. در مواردی بهویژه در صادرات برخی اقلام کشاورزی، ارزشی که بهدست میآید به مراتب کمتر از ارزش آبی است که صرف تولید آن شده است.
٢- کشت فرامرزی و انتقال آب از کشورهای پیرامونی، از راههای مقابله با کمآبی است که بهعنوان بخشی از راه حل مشکل در میان صاحبنظران مطرح میشود که در این میان تفاهمها و توافقها درباره انتقال آب از کشورهای پیرامونی باید با مطالعه بیشتری صورت گیرد.
٣- موضوع مهم دیگری که کمتر به آن توجه شده است، میزان هدررفت آب از طریق ضایعات و تلفات محصولات کشاورزی پس از تولید است. این تلفات در فرایند انتقال، توزیع و مصرف نادرست محصولات غذایی رخ میدهد و براساس برآوردها دستکم حدود ٢٠ درصد تولیدات در این فرایند نابود میشود. اصلاح این فرایند میتواند به کاهش مصرف آب به میزان ١٠ تا ١٥ درصد بینجامد.
٤- توسعه روش آبیاری قطرهای میتواند مصرف آب را بین ٣٠ تا ٧٠ درصد کاهش داده و همزمان میزان تولید محصول را نیز بین ٢٠ تا ٩٠ درصد افزایش دهد.
٥- کشت گیاهان سازگار با شرایط اقلیمی در مناطق خشک و کمآب و توسعه فضای سبز شهری با کشت گیاهان بومی که نیاز کمتری به آب دارند و توسعه کشتهای گلخانهای.
٦- انطباق میان کیفیت آب با نوع مصرف آن، بهویژه در مناطق خشک و کمآب، با استفاده از روشهای کارآمد و کمهزینه برای بازیافت، تصفیه و استفاده مجدد از آن.
٧-تنظیم برنامهای علمی و دقیق با اعتبار مالی کافی برای احیای سفرههای زیرزمینی آب با کمک تشکلهای آببران و ذینفعان برای جلوگیری هرچهسریعتر مصرف بیرویه منابع آب زیرزمینی بهویژه منابع تجدیدناپذیر آب و تعیینتکلیف چاههای غیرمجاز و نصب کنتور هوشمند در چاهها دارای پروانه بهرهبرداری برای کنترل برداشت مجاز، از دیگر مسائل مهم در این زمینه است.
٨- تخصیص بهموقع و کامل اعتبارات لازم برای توسعه هرچهسریعتر زیرساختهای آب و فاضلاب شهری و صنعتی.
۹- جمعآوری آب باران، با توسعه سیستم جمعآوری و ذخیره آن.
١٠-تدوین یک استراتژی ملی بهداشت آب.
١١- جلوگیری از نشت آب.
١٢- توقف اعطای یارانه به بخش آب.
١٣- استفاده از شیرهای آب کممصرف در مصارف خانگی و شهری.
١٤- اتخاذ تمهیدات قانونی برای جلوگیری از مصرف بیرویه آب مصرفکنندگان خاطی. تنظیم تعرفه تساعدی قیمت آب یا جریمههای متناسب دیگر.
١٥- بازبینی بنیادی در سیاستهای احداث سد.
١٦- تدوین برنامه تبلیغاتی وسیع و گسترده و هرروزه در همه رسانهها شامل همه کانالها و شبکههای تلویزیونی و رادیویی کشوری و استانی، همه روزنامهها و مجلات سراسری و محلی، مراکز تفریحی و فرهنگی و پارکها، سینماها، ورزشگاهها و... .
۰