کاهش تورم یعنی کاهش «گرانی»؟!
شیب خط قرمزرنگ در نمودار بالا همان تورم نقطه به نقطه خرداد است که به وضوح شیب کمتری از نمودار زردرنگ دارد. نمودار زرد در واقع تورم نقطه به نقطه در اردیبهشت را نشان میدهد.
کاهش ۱۲ واحد درصدی تورم در خردادماه خبری نبود که برای عموم باورپذیر قرار بگیرد. همه ما روزانه با افزایش مداوم قیمت کالاها و کاهش توانمان برای تهیه ملزومات زندگی دستوپنجه نرم میکنیم. بنابراین پذیرفتن کاهش تورم احتمالاً سازگاری چندانی با شهود ما نداشته باشد. اما این احتمال را هم باید در نظر گرفت که شاید تصور ما از شاخص اقتصادی تورم کاملاً با تعریفش مطابق نباشد و شاید در مجموع کاهش تورم محاسبهشده بتواند در حد خودش خبر خوبی -حتی اگر شده موقت- باشد.
نمودار بالا شاخص قیمت مصرفکننده را که مرکز آمار منتشر میکند نمایش میدهد. انواع شاخصهای تورم، از تورم ماهانه تا سالانه و نقطه به نقطه، از روی این شاخص محاسبه میشوند. طبق آخرین رویکرد مرکز آمار، متوسط قیمت یک سبد مصرفی طی سال ۱۴۰۰ برابر با شاخص ۱۰۰ در نظر گرفته میشود. همچنین طبق وزن اقلام مصرفی گوناگون در سبد یک خانوار متوسط در سال ۱۴۰۰، به هر کدام از اقلام وزن مشخصی داده شده است.
حالا همانطور که نمودار نشان میدهد، در میانه سال ۱۴۰۰ شاخص حدود ۱۰۰ بوده و تا پایان مهرماه به ۱۰۲.۴ رسیده است. در اردیبهشت ۱۴۰۱ عدد شاخص ۱۲۰ شده است: یعنی ۲۰ درصد افزایش متوسط قیمتها از اول مهر ۱۴۰۰ تا آخر اردیبهشت ۱۴۰۱. سپس در خردادماه به دلیل حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی برای دستهای از کالاها، قیمت این کالاها به صورت یکباره با افزایش قیمت همراه شد. اما همانطور که نمودار نشان میدهد، شیب نمودار قیمتها قبل و بعد از این اتفاق کمتر بوده است.
چرا تورم به ناگهان ۱۲ درصد کم شد؟
میتوان شیب زیاد تغییر خردادماه را به این صورت تعبیر کرد که دولت تورمی را که پیشتر و به آرامی باید وارد میشده، با پرداخت یارانه به تعویق انداخته بوده و باعث شده بعداً تحت فشار بیشتر قیمتها، رشد قیمتی ناگهانی اتفاق بیفتد. به هر صورت، پس از این جهش قیمتی، رشد سالانه قیمتها یا تورم نقطه به نقطه که قیمتهای پایان یک ماه را با قیمتها در پایان ماه مشابه سال قبل (مثلاً خرداد ۱۴۰۲ نسبت به خرداد ۱۴۰۱) مقایسه میکند، افزایش چشمگیری پیدا کرد. اما از آنجا که شیب نمودار دیگر بیشتر نشد، پس از یک سال حالا که تورم نقطهای خرداد را محاسبه میکنیم، کاهش تورم به چشم میخورد.
شیب خط قرمزرنگ در نمودار بالا همان تورم نقطه به نقطه خرداد است که به وضوح شیب کمتری از نمودار زردرنگ دارد. نمودار زرد در واقع تورم نقطه به نقطه در اردیبهشت را نشان میدهد.
تصور ما از گرانی چه فرقی با تورم دارد؟
تصور ما از گرانی بیشتر به سطح بالای قیمتها برمیگردد. برای این که تشخیص دهیم این سطح «بالا» است قاعدتاً آن را با درآمد خودمان مقایسه میکنیم. بنابراین نهایتاً میتوان گرانی را بیشتر همارز «قدرت خرید» (به زبان ساده، نسبت درآمد فرد به سطح قیمتها) دانست.
نمودار بالا نشان میدهد حتی اگر شیب نمودار افقی باشد، یعنی تورم در سطح ماهانه یا سالانه به صفر میل کند، باز هم سطح قیمتها مثلاً ۹۰ درصد بیشتر از سال ۱۴۰۰ است، در حالی که سطح درآمدها در این حد افزایش نیافته است. طی یک ماه خرداد، تورم سالانهای که حساب میکنیم، طبق تعریف کاهش یافته است. اما قدرت خرید ما با فرض همان تورم ماهانه دو درصدی، کاهش یافته است. در نتیجه کالاها «گرانتر» شدهاند و قیمتشان بیشتر شده، اما سرعت افزایش قیمت کاهش یافته است.
در کنار این موضوع، تفاوت سبد مصرفی هر شخص با سبد مصرفی متوسطی که مرکز آمار در نظر میگیرد و همچنین وابستگی احساس ما از قیمتها به قیمت کالاهای روزمرهای که به ویژه اخیراً با افزایش قیمت همراه بودهاند، باعث میشود احساس ما از تورم از تورم محاسباتی مقداری فاصله بگیرد. ضمن این که نحوه محاسبه تورم در ایران هم با انتقادات مختلفی همراه است.
کاهش دوازده درصدی حاوی خبر خوبی است؟
به عنوان جمعبندی میتوان گفت در حالی که سطح قیمتها نسبت به درآمد ما بالاست، اما شیب افزایش قیمتها کمی کند شده است. هر چند که هنوز سرعت رشد قیمتها بسیار بالاتر از اکثریت مطلق کشورهای دنیاست و شاید مهمتر از آن، تداوم رشد کسری بودجه و پایه پولی نوید کاهش بیشتر تورم را نمیدهد. صرفاً میتوان گفت موقتاً کاهش شیب قیمتها و این موضوع که رشد قیمتها با نرخی که در خردادماه سال گذشته اتفاق افتاد، ادامه نیافت، خبر خوبی است، اما اصلاً کافی نیست و چندان هم پایدار به نظر نمیرسد.
منبع: قردای اقتصاد