فرصتها و تهدیدهای روابط ایران و اروپا
رابطه اقتصادی جدی ایران و اروپا مسئلهای پیچیده و چندبعدی است که حتی توافق دولتهای اروپایی برای اجرائیشدن برجام برای توسعه آن کفایت نمیکند؛ زیرا بانکها و شرکتهای بزرگ اروپایی که ارتباطات بسیار گستردهتری با آمریکا دارند، درصورتیکه در معرض گزینش میان این دو قرار گیرند آمریکا را ترجیح خواهند داد.
کد خبر :
۴۶۲۵۴
بازدید :
۱۶۱۵
اقتصاد ایران در سالهای بعد از انقلاب در رابطه با اروپا دچار آسیبهای دوجانبه بوده است؛ یکی آسیبهای ناشی از مسائل و موانعی است که از داخل کشور ایجاد محدودیت کردهاند و دیگری مسائل و موانعی که اروپا در راه روابط خود با ایران پدید آورده است.
ما هنوز فراموش نکردهایم دهههایی را که اروپا و در رأس آن آلمان، شریک نخست بازرگانی ایران بود. درواقع توسعه صنعتی غرب در قرن گذشته چنان بود که برای کالاهای مصرفی و صنعتی آن کشورها در سراسر جهان، بازار صادراتی انحصاری پدید آورده بود.
اتومبیل بهعنوان پرطرفدارترین کالای قرن بیستم، از آغاز و تا بیش از نیمقرن، کالایی آمریکایی بود. در نیمه دوم قرن بیستم، رقبای آلمانی، انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی نیز وارد بازار رقابت شدند.
در ایران اغلب کالاهای مصرفی وارداتی یا ساخت آلمان بود یا ساخت یکی از کشورهای پیرامونی آن. این بازار صادراتی نسبتا انحصاری، موجب رویآوردن ثروتی بیسابقه به سوی اروپا و غرب شد و بر اختلاف سطح توسعه آنها با دیگران افزود. پس از انقلاب، روابط ایران و اروپا با بحرانهایی روبهرو شد که باعث گسترش تحریم ایران و تنزل شدید رابطه بازرگانی شد و موجب شد به تجارت پنیر و کره و گاه وارداتی باواسطه از طریق ترکیه و امارات کاهش یابد.
افول مبادلات بازرگانی ایران و اروپا که با تحریم واردات نفت ایران و تحریم مبادلات بانکی شدت یافت، همزمان بود با سربرآوردن رقبای جدید آسیایی که به نام ببرهای آسیا معروف شدند.
توسعه اقتصادی ژاپن سریع بود و بهزودی خود را به پای صنعتیترین کشورهای اروپایی رساند و از طرفهای مهم بازرگانی ایران شد؛ اما ژاپن نیز به ملاحظه روابط بسیار گستردهتر خود با آمریکا، به آن تحریمها ملحق شد و بازار ایران را نخست روی کالاهای کرهجنوبی و تایوان و مالزی و سپس بهطور روزافزون روی کالاهای چینی گشود؛
بهطوریکه اکنون چین موقعیتی نسبتا انحصاری در بازار ایران دارد که به دلیل تفاوت قیمت بهویژه از سوی اروپاییان، امکان رقابت با آن نیست.
از سوی دیگر، فروپاشی شوروی که پس از انقلاب و در زمانی رخ داد که روابط اقتصادی ایران و غرب افول کرده بود، همراه با احساس خطر اروپاییان از رقابتهای آسیایی، موجب شد اروپاییان ادامه بهرهمندی از بازار صادراتی انحصاری خود را بیشتر در درون اروپا بیابند.
به این دلیل با فروپاشی شوروی، بیدرنگ در جایگاه میراثخوار شوروی به جذب مستعمرات و مستملکات اروپایی آن امپراتوری ورشکسته پرداختند.
شوروی به دلیل بلندپروازیهای ایدئولوژیک در طول حیات خود، درحالیکه مردمانش در درون جز فقر و عقبماندگی اجتماعی در کنار توسعه علمی و نظامی بهرهای نبرده بودند، برای خود این رسالت را قائل بود که خوشبختی و رفاه فرضی شوروی را در جهان تعمیم دهد و در این راه، از هیچگونه ماجراجویی بینالمللی پرهزینهای فروگذار نمیکرد و همین امر ورشکستگی و فروپاشی آن کشور را رقم زد.
کشورهای اروپایی رهاشده از انقیاد شوروی، در عین فقر و فرودستی یکی پس از دیگری به عضویت اتحادیه اروپا پذیرفته شدند؛ درحالیکه ترکیه با توسعه اقتصادی و صنعتی پیشرفتهتر، با اینکه ٣٠ سال پیش از آنها در صف انتظار بود، به دلیل مشکلات اجتماعی و امتزاج فرهنگی جامعه اسلامی آن و نگرانی از توسعه مهاجرت ترکها به اروپا، در پشت در باقی ماند.
بهاینترتیب، اروپای غربی با ازدسترفتن بازار انحصاری صادراتی خود در آسیا، به بازار انحصاری جایگزینی در همسایگی خود دست یافت و به همین دلیل درصدد افزودن کشور بزرگتر و مهم اوکراین به دامنه نفوذ خود برآمد که شبهجزیره کریمهاش دریای سیاه را به دریاچهای اروپایی تبدیل میکرد. این کار برای روسیه که اکنون به انسجام و اقتدار جدیدی دست یافته بود، گران آمد و تلاش کرد حساب سرزمینهای روسی کشور اوکراین ازجمله کریمه را از اوکراین جدا کند.
با توسعه بازار تقریبا داخلی اروپا رویارویی آن کشورها با رقابت چین و ببرهای آسیایی در بازارهای سنتی پیشین ازجمله ایران، اهمیت سابق خود را تا حدودی از دست داد؛ اما شاهد بودهایم که توسعه بازار داخلی تداوم عادت اروپا را به سود و رفاه بیشتر برآورده نمیکند.
آلمان و فرانسه با توجه به توانمندیهای صنعتی و مالی خود، میتوانند تا مدتی بهرهمند شوند؛ اما صدور غنای کشورهای غرب و شمال اروپا به کشورهای فقیر تازهوارد، همراه با صدور فقر اعضای جدید و تسهیل مهاجرت نیروی کار ارزانتر به اروپای غربی همراه با مسائل و جرائم اجتماعی، واکنشهای ملیگرایانه و تردیدهایی نسبت به بقا در اتحادیه را در برخی از اعضا پدید آورده است که بررسی آثار آن به آینده دورتری مربوط میشود.
اما درحالحاضر که ایران با توفیق در مذاکرات و امضای توافق برجام، نوید اعتدال سیاسی و تعامل بینالمللی بیشتری را میدهد، بهخصوص در زمانی که فتنه افراطگرایی و تروریسم داعشی رو به خاموشی است و ولیعهد عربستان که متنفذین کشورش در گذشته بزرگترین حامی مالی آنان بودهاند، با دیدی دیگر برنامه مدرنسازی جامعه محافظهکارش را برای پذیرش معیارهای قرن بیستویکمی میدهد و شرایط زمینهسازی زیربنایی فرهنگی بهخصوص توسعه سواد عمومی نیز تا حدودی فراهم شده که ممکن است از احتمال واکنشهای شدید وهابی بکاهد، اروپا طبیعتا به زمینههای قابلرقابت دیگری در خاورمیانه ثروتمند و از لحاظ صنعتی عقبمانده، میاندیشد:
- اروپا با وجود بهرهمندی هرچه بیشتر از انرژیهای جایگزین و تجدیدپذیر، تا زمانی دراز به انرژی خاورمیانه نیازمند است که بهتدریج بازار گاز مایع و میعانات تبدیلی سبک مانند متانول و بنزین جای مهمی در آن مییابد.
- اروپا در توسعه صنایع گاز و پتروشیمی از موقعیت محکم و توانمند قابل اتکایی در خاورمیانه و ایران برخوردار است.
- اروپا ترجیح میدهد در بازار وارداتی انرژی خود تنوع ایجاد کند تا کشورهای صادرکننده رو به توسعه منطقه بتوانند از محل درآمد آن هزینه نیازهای وارداتی خود را از آن کشورها تأمین کنند.
- کشورهای ثروتمند خاورمیانه برای توسعه صنعتی خود نیاز به اجرای پروژههایی خصوصا در زمینه پتروشیمی، انرژی خورشیدی و شیوههای شیرینسازی آب دریا دارند که میتواند جایگزین بازارهای ازدسترفته کالاهای مصرفی شود.
- اروپا و غرب هنوز در دانش فنی و نیز در ساخت و عرضه ابزار دقیق صنعتی که در کنترل و بهرهبرداری صنایع گوناگون حتی در چین و کشورهای صنعتی کاربرد دارد با رقابت اندکی مواجه هستند.
- برخی از کشورهای اروپایی صادراتی میلیارددلاری در احجام سبک و کم دارند که عجالتا رقیب چندانی ندارد، مثلا مصرفکنندگان ثروتمند خاورمیانهای که بهای گزافی برای لوازم آرایش و عطر و ماتیک و انواع کرِم زیبایی فرانسوی یا ایتالیایی میپردازند، هرگز حاضر نیستند آن را با عطر هرچند ارزانتر هندی یا چینی جایگزین کنند. مد و البسه زنانه و حتی مردانه نیز با وجود رقابت ترکیه در این شمار است.
- بخشی از جوامع ثروتمند خاورمیانهای خصوصا تازهبهدورانرسیدههای ناشی از ثروت و نیاز به نمایش قدرت و مکنت بهاصطلاح ژن بهتر بازار فارغ از رقابت و قیمت، نیاز به برخی کالاهای اروپایی بهویژه اتومبیلهای دارای برَندهای ویژه مانند فِراری، لامبورگینی، پورشه، مرسدس و بوگاتی رُلس رویس دارند که امتحان خود را نیز پس دادهاند.
در این زمینه در ایران دو نیروی متقابل مبتنی بر دو زمینه داخلی و خارجی وجود دارد که میتواند در آینده همکاری اقتصادی ایران و اروپا بهویژه در زمینه سرمایهگذاری بسیار مؤثر باشد: برخی نیازی به رعایت اولویت قائلشدن برای توسعه اقتصادی و رفاهی نمیبینند و به توسعه دیدگاه خودشان میاندیشند.
گروه دوم ضمن پایبندی به اصول خواهان رواداری و بسترسازی فرهنگی با قائلشدن مسئولیتهای فردی نسبت به عواقب و نیز در اندیشه گریز از انزوای سیاسی و تعامل بیشتر با اعتقادات داخلی و فراهمآوردن آزادی و امنیت رفتاری بیشتر هستند در حدی که موجب هجرت فردی و سرمایه و مانعی برای جلب همکاری اقتصادی غربی نشود؛ یعنی رفتاری که ولیعهد عربستان در جامعه بسیار سنتیتر و ناشکفتهتر و متعصبتر عربستان در پیشگرفته است.
درواقع آینده توسعه اقتصادی و امکان همکاری جدی به جهان صنعتی بهویژه غرب بستگی به چگونگی نگرش رفتاری به مسائل فوق دارد که در مورد نوع حمایت از حقوق مردم فلسطین نیز آن را امری دستهجمعی تلقی کنند که باید بر عهده کلیت جهان عرب و کشورهای اسلامی همراه با حمایت ایران از تصمیمات و اقدامات آنها بهطور جمعی باشد تا بهانهای برای منزویسازی ایران به دست ندهد.
بهاینترتیب ملاحظه میشود رابطه اقتصادی جدی ایران و اروپا مسئلهای پیچیده و چندبعدی است که حتی توافق دولتهای اروپایی برای اجرائیشدن برجام برای توسعه آن کفایت نمیکند؛ زیرا بانکها و شرکتهای بزرگ اروپایی که ارتباطات بسیار گستردهتری با آمریکا دارند، درصورتیکه در معرض گزینش میان این دو قرار گیرند آمریکا را ترجیح خواهند داد.
برای نمونه به فروش یک دستگاه تویوتا از سوی نمایندگی ژاپنی در هند به سفارت ایران یا یکی از اعضای آن میتوان اشاره کرد که با اعلام رنجش آمریکا، شرکت تویوتا بدون هیچگونه الزام قانونی صرفا به دلیل اینکه آمریکا بزرگترین بازار اتومبیلهای تویوتاست، به دلیل فروش ناآگاهانه یک اتومبیل به سفارت ایران همین چند روز قبل عذرخواهی کرد!
۰