جهانیشدن و نابرابری!
نهتنها جهانیشدن نابرابری درآمدی میان انسانها را کاهش نداده، بلکه افزایش نیز داده است. برای مثال، رشد اقتصادی کشورهای چین و هند موجب شده است تفاوت درآمدی میان این کشورها با برخی کشورهای دنیا تا حدی کم شود؛ اما در داخل این کشورها، نابرابری بهشدت افزایش یافته است.
کد خبر :
۵۳۹۲۷
بازدید :
۱۵۳۵
وحید شامخی، مشاور مدیریت استراتژیک | جهانیشدن مفهومی است که از قرن ١٩ میلادی در دنیای ما آغاز شد.
جهانیشدن از مقولههایی است که در دهههای اخیر همیشه برخی با آن موافقاند و برخی مخالف. برای مثال، موافقان میگویند جهانیشدن به ورود تکنولوژیهای جدید به کشورهای ضعیفتر و درحالتوسعه کمک میکند.
یکی از چالشیترین گزارههای جهانیشدن از دهه ٨٠ میلادی تا امروز، این بوده است که جهانیشدن نابرابری درآمدی میان انسانهای کره زمین را کاهش میدهد.
بهتازگی (٢٠١٨) نتایج مطالعات گروهی در قالب گزارشی با نام گزارش نابرابری جهانی منتشر شده است که در آن، به نتایج درخور تأملی اشاره میشود و گزاره چالشی اخیر را زیر سؤال میبرد.
بر اساس نتایج بهدستآمده که دادههای ٤٠ سال اخیر دنیا را تحلیل کرده است، نهتنها جهانیشدن نابرابری درآمدی میان انسانها را کاهش نداده، بلکه افزایش نیز داده است. برای مثال، رشد اقتصادی کشورهای چین و هند موجب شده است تفاوت درآمدی میان این کشورها با برخی کشورهای دنیا تا حدی کم شود؛ اما در داخل این کشورها، نابرابری بهشدت افزایش یافته است.
مجموع درآمد یک درصد بالای جامعه چین از شش درصد در سال ١٩٨٠ به ١٤ درصد کل درآمد این کشور در سال ٢٠١٦ رسیده است.
همچنین مجموع درآمد یک درصد بالای جامعه هند، از هفت درصد در سال ١٩٨٠ به ٢٢ درصد کل درآمد این کشور در سال ٢٠١٦ رسیده است و در کل دنیا نیز مجموع درآمد یک درصد ثروتمند جهان (افرادی که درآمد ماهانه آنها بیش از ١٣ هزارو ٥٠٠ دلار است) از ١٦ درصد در سال ١٩٨٠ به ٢٠ درصد کل ثروت دنیا در سال ٢٠١٦ رسیده است.
این در حالی است که ٥٠ درصد مردم دنیا در گروه فقیرترین قرار گرفته و مجموع ثروتشان تنها ٩ درصد ثروت کل دنیا را شامل میشود. این یعنی جهانیشدن، کمکی به کاهش نابرابری درآمدی در میان انسانها نکرده است و ظاهرا نخواهد کرد. اینکه جهانیشدن مثبت است یا منفی، بحثی بسیار عمیق و تخصصی است؛ اما به نظر میرسد امروز برای متخصصان و خبرگان این حوزه، اطلاعات بیشتری وجود دارد تا بتوانند تحلیل دقیقتری دراینباره داشته باشند.
حتی ممکن است نیاز باشد کشورهای توسعهیافته و کشورهای درحالتوسعه نسخه و استراتژی متفاوتی را در این زمینه دنبال کنند. اینکه چرا کشوری مانند آمریکا که دههها از جهانیشدن حمایت میکرد، پس از رویکارآمدن «دونالد ترامپ» استراتژی متفاوتی را دنبال میکند، جای تأمل دارد.
جالب است که وقتی «نلسون ماندلا» در نوامبر سال ٢٠٠٠ جایزه آزادی را دریافت کرد، در بخشی از سخنرانی خود گفت: جهانیشدن فضایی ایجاد میکند که ثروتمندان و قویترها با هزینه فقیران و ضعیفان، ثروتمندتر و قدرتمندتر شوند.
حرف آخر اینکه جهانیشدن و بینالمللیشدن دو مقوله متفاوتاند؛ جهانیشدن ایجاد اقتصادی واحد را دنبال میکند، درحالیکه در بینالمللیشدن، هویت اقتصاد هر کشور مستقل باقی میماند. در نتیجه نباید این دو مقوله یکسان و برابر تصور شوند و تجویزی مجزا را طلب میکنند.
۰