۷۴ میلیون تومان ناقابل برای یک زایمان ساده!
«ح. م» کارگر روزمزد است؛ او چهارسال پیش همراه همسرش از افغانستان به ایران مهاجرت میکنند و در آبسرد دماوند ساکن میشوند. او و همسرش اواسط آذر امسال برای زایمان به بیمارستان میروند و چند هفته زودتر از موعد صاحب یک دختر و پسر میشوند. دو روز بعد از به دنیا آمدن دوقلوها، «ح. م» هزینههای بستری همسر و دو فرزندش را میپرسد.به او خبر میدهند که به دلیل نارس بودن دوقلوها، بستری شدنشان در بخش مراقبتهای ویژه و نداشتن بیمه باید شبی یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان پرداخت شود، ولی پدر که بیشتر از روزی ۲۵۰ هزارتومان درآمد ندارد.
۱۸ آذر امسال وقتی «ح. م» و همسر جوانش به بیمارستانی دولتی و آموزشی در مرکز تهران رفتند، نمیدانستند قرار است برای به دنیا آوردن دوقلوی دختر و پسرشان ۷۴ میلیون تومان هزینه کنند؛ آن هم در شرایطی که درآمد روزانهاش ۲۵۰ هزار تومان است، البته به شرط اینکه کاری پیدا کند.
«ح. م» کارگر روزمزد است؛ او چهارسال پیش همراه همسرش از افغانستان به ایران مهاجرت میکنند و در آبسرد دماوند ساکن میشوند. او و همسرش اواسط آذر امسال برای زایمان به بیمارستان میروند و چند هفته زودتر از موعد صاحب یک دختر و پسر میشوند. دو روز بعد از به دنیا آمدن دوقلوها، «ح. م» هزینههای بستری همسر و دو فرزندش را میپرسد.
به او خبر میدهند که به دلیل نارس بودن دوقلوها، بستری شدنشان در بخش مراقبتهای ویژه و نداشتن بیمه باید شبی یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان پرداخت شود، ولی پدر که بیشتر از روزی ۲۵۰ هزارتومان درآمد ندارد از بیمارستان درخواست میکند این هزینه را کمتر کنند. به او قول داده میشود شاید بتوان با کمک مددکاری این هزینه را به شبی یک میلیون تومان برسانند.
پاسپورت دارم، ولی بیمه نمیشوم
«ح. م» برای بیمه شدن اقدام کرده، ولی تنها پاسخی که شنیده، این بود: شما پاسپورت دارید و با آن نمیتوانید بیمه شوید. او هرروز باید برای ملاقات با همسرش از آبسرد دماوند به تهران برود که همین مسیر هم برایش هزینه دوچندان است. یک هفته بعد از تولد به او خبر میدهند که باید بخشی از هزینههای بستری همسر و دو فرزندت را بپردازی؛ برای پسرت ۲۴ میلیون تومان و برای دخترت هم ۱۸ میلیون تومان. ح. م از آنها درخواست میکند حالا که بچهها مشکلی ندارند، آنها را مرخص کنند: «گفتند یکی از بچهها نمیتواند شیر بخورد، من هم گفتم واقعا پولش را ندارم! آنها هم جواب دادند اگر لازم باشد به زور بچه را نگه میداریم.»
دختر و پسر تازه به دنیا آمده یک هفته دیگر هم در بیمارستان میمانند تا مجموع هزینهها به ۷۴ میلیون تومان برسد. برخلاف وعده روزهای اول در فاکتور هزینههای بیمارستان برای هر شب بستری در بخش مراقبتهای ویژه بیشتر از دو میلیون تومان نوشته شده؛ در مجموع برای نوزاد پسر ۳۹ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان و برای نوزاد دختر هم ۳۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان فاکتور صادر میشود. در کنار این هزینه عجیب، او نمیداند که چرا برای فرزندانش که در یک تخت و یک انکوباتور نگهداری میشدند، هزینه دو تخت و دو انکوباتور حساب شد؟
تا ۵۰ سال دیگر هم نمیتوانم این پول را بدهم
خانواده «ح. م» همراهی دارد که به آنها برای پیگیری و تامین هزینه کمک میکند. بیمارستان زمان ترخیص به او خبر میدهد که طبق قانون، تا زمانی که پزشک قانونی اجازه ندهد، نمیتوانید بیمار را ترخیص کنید. با پیگیریهای زیاد بالاخره اجازه ترخیص داده میشود، اما به شرط پیشپرداخت و وثیقه گذاشتن پاسپورت.
بعد از تامین ۳۶ میلیون تومان و گرو گذاشتن پاسپورت یکی از اعضای خانواده، مادر و دو فرزندش از بیمارستان مرخص میشوند. حالا این پاسپورت گروی بیمارستان است تا پدر دوقلوهای مهاجر و بدون بیمه ۴۰ میلیون تومان دیگر تهیه کند: «من تا ۵۰ سال دیگر هم نمیتوانم این پول را بدهم. حداقل روزی ۲۰۰ هزار تومان هزینه زندگی است. الان هم ۴۰ میلیون تومان بدهکار شدم و هرکاری کنم نمیتوانم آن را برگردانم.»
بیمه برای همه نیست؟
تامین هزینههای درمان همیشه برای اتباع غیرایرانی ماجرای پیچیدهای داشته است و آنها را بیش از قبل آسیبپذیر میکند؛ این هزارتوی سردرگم کننده در حالی ساخته شده که طرح بیمه سلامت پناهندگان از سال ۱۳۹۴ شروع شده و هرسال هم تمدید میشود، اما تابستان امسال اعلام شد که به دلیل محدود شدن بودجه کمیساریای عالی سازمان ملل، فقط آسیبپذیرترین اتباع تحت پوشش قرار میگیرند.
فهرست اتباعی که نیاز به بیمه دارند و از طرف اداره اتباع به کمیساریا اعلام میشود و رد و تایید آن توسط همین سازمان انجام میشود. «ح. م» فقط یکی از حدود سه میلیون اتباع رسمی مقیم ایران است که با وجود داشتن مدرک هویتی، برای تامین هزینههای درمان سردرگم است. به غیر از این سه میلیون نفر، برآورد شده است که حدود دو میلیون پناهنده افغانستانی هم در ایران زندگی میکنند، مدرک هویتی ندارند و ماجرای درمان برای آنها هولناکتر است.
منبع: روزنامه هفت صبح