ماجرای عجیب دوندگانِ برهنه و مرموز شب در کنیا: خیالات و شوخی یا واقعیتِ ترسناک؟

ماجرای عجیب دوندگانِ برهنه و مرموز شب در کنیا: خیالات و شوخی یا واقعیتِ ترسناک؟

داستان‌های مربوط به دوندگان شب در غرب کنیا بسیار گسترده است اما مثلِ خودِ دوندگان که شبیه به روح‌های ترسناکِ سرگردان هستند، حقایق نیز بسیار دست‌نیافتی و درهاله‌ای از ابهام هستند.

کد خبر : ۱۳۲۳۰۶
بازدید : ۱۳۵

روفینا اومبیری هرگز نخستین‌باری که یک دونده شب را دید فراموش نمی‌کند. او در خانه‌اش در هوما‌بِی در کرانه دریاچه ویکتوریا در غرب کنیا بود که تق‌تق‌تق کسی به در خانه‌اش کوبید.

او رفت ببیند چه کسی است که در خانه‌اش را می‌زند و هرچند آنچه که می‌دید غیرمنتظره نبود، اما او را در بهت فرو برد. او می‌گوید: «وقتی بیرون آمدم او به من نگاهی کرد و بعد شروع به داد و فریاد کرد.»

15

آن بیرون، مردی تقریباً برهنه ایستاده بود، صورتش را با خاکستر پوشانده بود تا هویتش را در جامعه‌ای که تقریباً همه همدیگر را می‌شناسند، مخفی کند.

اومبیری همان‌لحظه فهمید که او یک دونده شب است. او قبلاً شنیده بود که تعداد دوندگان شب در حالِ افزایش است و حالا درست در جلوی در خانه‌اش یکی از آن‌ها را می‌دید. او می‌گوید: «باد که می‌وزد، شروع به دویدن می‌کنید زیرا فکر می‌کند، یک دونده شب دنبال‌تان کرده است.»

داستان‌های مربوط به دوندگان شب در غرب کنیا بسیار گسترده است اما مثلِ خودِ دوندگان که شبیه به روح‌های ترسناکِ سرگردان هستند، حقایق نیز بسیار دست‌نیافتی و درهاله‌ای از ابهام هستند. در تنها مقاله‌ای که به مطالعه دوندگان شب در کنیا پرداخته است، نویسنده مقاله، تام کوآنیا از دانشگاه فنی کنیا، می‌نویسد که تحقیقات به دلیل انگ‌ علیه دانش بومی در کنیا بسیار نادر است.

با‌این‌حال، کوآنیا، از طریق مصاحبه با مردمِ بومیِ هوما‌بِی، و همین‌طور مرور بر تحقیقی که به سال 1901 برمی‌گردد، نتیجه‌گیری کرده است که دوندگان شب درواقع مردمِ عادی هستند ـ زنان و مردانی از همه طبقاتِ اقتصادی-اجتماعی ـ که شب‌ها کارهای عجیبی مثل پرتاب کردنِ ماسه روی سقف‌های سفالی، تکان دادنِ درختان و زدنِ درِ خانه‌ها را انجام می‌دهند.»

او می‌نویسد: «هدفِ اصلی دوندگان شب ورزش نیست، بلکه آن‌ها می‌خواهند قربانیان‌شان را بترسانند و با این کار تفریح می‌کنند.»

کوآنیا متوجه شده است که در بسیاری از مناطق روستایی و البته در شهرهایی مثلی کیسی، عقیده بر آن است که دوندگان شب این رفتارها را از والدین، از طریق ازدواج یا صرفاً بنا به علاقه شخصی انجام می‌دهند؛ کتابی با عنوانی آتش و انتقام که در سال 1975 منتشر شده است، شرح می‌دهد که  چگونه یک معلم مرد اروپایی که در دبیرستانی در شهرستان هوما تدریس می‌کرده، به دونده برهنه شب تبدیل شده است.

درحالیکه دوندگان شب بسیار اسرارآمیز هستند اما بسیاری آن‌ها را بی‌آزار توصیف می‌کنند. دونده‌ شبی که کوآنیا توانسته با او مصاحبه کند، گفته فقط آدم‌هایی که مشکلاتِ زمینه‌ای مرتبط با ترس دارند، در این مواجهات آسیب می‌بینند یا کشته می‌شوند. اومبیری می‌گوید: «آن‌ها بعضی اوقات شما را آزار می‌دهند. آن‌ها شب که خواب هستید روی سقفِ خانه‌تان شن پرتاب می‌کند. تصور کنید ...چطور می‌توانید بخوابید؟»

توجهات از سال 2013 که رئیسِ خودخوانده انجمنِ دوندگانِ شبِ کنیا، جک سونگو، کارزاری را برای متقاعد کردنِ دولت برای به رسمیت شناختنِ دوندگان شب به عنوان ورزشی رسمی راه اندازی کرد، به این فعالیت جلب شده است.

او گفت: «بداقبالی است که ما مدت‌های طولانی، علی‌رغم اینکه به کسی آسیبی نزده‌ایم، موردِ تبعیض واقع شده‌ایم.» او هم‌چنین استدلال کرده که دوندگان شب با تأمین امنیتِ مضاعف شبانه تأثیر مثبتی روی جامعه دارند.

اما بعد از آنکه صاحب‌خانه‌ها سونگو را نپذیرفتند، او در سال 2020 به یکی از رسانه‌های محلی گفت که او «فقط یک بازیگر و کمدین است»، و به این ترتیب از مواضع قبلی خودش فاصله گرفت. وقتی از سونگو خواسته شد تا در این مورد شفاف‌سازی کند، وی گفت: «من یک دونده شبِ واقعی، واقعی، واقعی هستم. این استعداد من است. من هر شب در فصل باران‌های بهاری می‌دوم.»

اما از نظر بسیاری از کنیایی‌ها، شب‌دویدن، آن‌گونه که سوگو گفته است، صرفاً «سرگرمی» نیست. باور به جادوگری در کنیا رایج است و بسیاری شب‌دویدن را فعالیتی ماورالطبیعه توصیف می‌کنند. در لهجه‌های محلی، دونده شب، به معنای «جادوگر» یا کسی است که «جادو شده است.» این عقیده نیز رواج دارد که شب‌دویدن یک نفرین است و دوندگان اگر در مقابل دویدن مقاومت کنند، می‌میرند.

کوآنیا در مطالعه خود استدلال کرده که دوندگان شب جادوگر نیستند زیرا خشن نیستند. آسومان زوبری، کارمند بازنشسته اداره بهداشت، نیز موافق است. او می‌گوید:«این کار با جادوگری تفاوت دارد. این مردمان به شما آسیب نمی‌زنند...هدف آن‌ها این است که شب‌تان را تا می‌توانند ناآرام کنند.»

زوبری یک بار تلاش کرده بود با باز گذاشتنِ در خانه یک از دوندگان شب را بگیرد. او می‌گوید: «در کسری از ثانیه اتفاق افتاد، در یک‌لحظه شخصی وارد اتاق نشیمن شد و یک لحظه بعد، قبل از اینکه هیچ‌کدام‌مان بتوانیم واکنشی نشان دهیم، بلند شد و به دویدن ادامه داد.»

زوبری می‌گوید دوندگان شب خیلی مراقب‌اند که دستگیر نشوند. او توضیح می‌دهد که برخی از آن‌ها از تبعیض می‌ترسند. «در طی روز آن‌ها معلم، مدیر و پزشک هستند، خوب جور درنمی‌آید که هم به دانش‌آموزان آموزش بدهی و هم بگویی شب‌ها فلان کار را می‌کنم. سخت است.»

 سایرین احساس می‌کنند که امنیت‌شان به خطر میفتد. زوبری می‌گوید حتی دوندگان شب را کتک زده‌اند. البته این کار به ندرت رخ می‌دهد زیرا مردمِ محلی فکر می‌کنند اگر دونده‌ای را کتک بزنند، خودشان هم تبدیل به دونده شب می‌شوند. زوبری می‌گوید بیش‌تر از اینکه از آن‌ها بترسد، دلش به حالِ این افراد می‌سوزد زیرا چیزی در درونِ این افراد هست که آن‌ها را وادار به انجام این کارها می‌کند.

16

اما کندی اونیانگو، کشاورز و فیلم‌ساز در هوما‌بِی، احساسِ متفاوتی دارد. او می‌گوید: «من حسِ دلسوزی ندارم، من از آن‌ها می‌ترسم.» او می‌گوید شنیده است که دوندگان شب می‌توانند شما را به خلسه درآورند و وادارتان کنند که با پستاندارانِ غول‌پیکر کارهای شنیع انجام دهید. او می‌گوید: «مردم می‌گویند که به همراه دوندگان شب از روی کمرِ اسب آبی رفته اند.» او هم‌چنین شنیده که شخصی را شب برده‌اند و مجبورش کرده‌اند که مزرعه را شخم بزند.

اونتاگیو می‌گوید که برخی از آدم‌ها برای دوندگان شب طلسم می‌گیرند و آن‌ها را در مسیرشان متوقف می‌کنند. اما خودش استراتژی دیگری دارد. او می‌گوید: «به آن‌ها نشان نمی‌دهم که ترسیده‌ام. من ادای آدم‌های شجاع را در می‌آورم.»

منبع: راهنماتو

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید