نقش دولت‌ها در حمایت‌های مردمی

نقش دولت‌ها در حمایت‌های مردمی

بی‌تردید مشارکت مردم در صحنه‌های اجتماعی نظیر آنچه در امدادرسانی به زلزله‌زدگان کرمانشاه انجامید، بر اثر همذات‌گرایی و همذات‌پنداری انسان‌دوستانه‌ای است که در مواردی ازسوی دولت مغفول مانده است.

کد خبر : ۴۶۲۴۹
بازدید : ۱۵۴۶
نقش دولت‌ها در حمایت‌های مردمی
وحید معتمدنژاد، فعال فرهنگی | حمایت در ذات و مفهوم لغوی، حکایت از پشتیبانی، جانبداری، طرفداری و یاری در امور جاری دارد که در سال‌های اخیر در جامعه ایران، در حیطه اجتماعی، اقتصادی و به‌ویژه در حیطه سیاسی از آن پرده‌برداری شده است؛ چه آنجایی که دولت‌های پس از انقلاب برای تشکیل و قوام خود از حمایت‌های گوناگون، ازجمله «حمایت اجتماعی» استمداد طلبیده و درخواست کمک کرده‌اند و چه همین دولت‌ها به وقت فرصت‌ها و چالش‌ها، مردم را فصل‌الخطاب «یار صمیمی خویش» قلمداد کرده‌اند.
به‌هرصورت در شرایط حال و گذشته جامعه سیاسی امروز ایران، دولت‌ها «استمدادطلبان» خوبی بوده‌اند تا بدنه اجتماعی را درگیر رخداد‌های گوناگون سیاسی و اجتماعی، چه از نوع «خودخواسته» و چه از نوع «طبیعت‌زا» کنند.
گاه در این میان بنا بر شرایط حاد، همین دولت‌ها از قافله «یاری‌طلبی» عقب مانده و در انتهای صف «امدادگران اجتماعی» ایستاده و بیشتر نظاره‌گر بوده‌اند.
نمونه بارز این سخن، حادثه تلخ زلزله کرمانشاه است که از چند جهت قابل واکاوی و تأمل است؛ از ابتدای وقوع این طبیعت‌زای ناگوار، بنا بر اطلاع‌رسانی در قالب شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های رسمی کشور، سیل حمایت و کمک‌های مردمی به‌سوی منطقه سرازیر شد و دامنه آن به سلبریتی‌ها و سایر افراد جامعه رسوخ کرد که با استقبال بی‌نظیر، شگفتی همگان را برانگیخت.
اینکه چه عامل یا عواملی چنین حمایت گسترده‌ای را به‌دنبال داشت، ریشه در رویکرد و عملکرد دولت و سایر دست‌اندرکاران سیاسی در مواجهه با این اتفاق طبیعی دارد.
به‌عبارتی، مردم ایران دریافته‌اند هر زمان که اراده آنان مبنی بر مشارکت اجتماعی توانسته فصل جدیدی از تاریخ را رقم زند خود دست‌به‌کار شده و مستقیم یا غیرمستقیم از نتایج آن بهره‌مند شده‌اند.
با این «شراکت اجتماعی» است که می‌توان نقش دولت و جامعه را به تفکیک مورد توجه و بررسی قرار داد. امروزه مشارکت مردمی فقط در سرنوشت سیاسی آن‌ها خلاصه نمی‌شود که در یاری‌رسانی به آسیب‌دیدگان فیزیکی، روحی و روانی حوادث طبیعی و سایر صحنه‌های اجتماعی نیز اهمیت بالایی دارد و این نیازمند بازاندیشی در زیرساخت‌های فرهنگی، اجتماعی و از همه مهم‌تر سیاسی جامعه ازسوی دولت است، زیرا این مشارکت در میزان آگاهی و شناخت آنان از هویت و پیشینه خویش تأثیر بسزایی داشته و چنانچه این هم‌گرایی دوجانبه در جامعه و دولت حادث شود، چه‌بسا راه بر بسیاری از اصلاحات گشوده خواهد شد.
حال این پرسش که نقش دولت‌ها در جذب مشارکت‌های مردمی چیست؟ بیش از هر زمان پررنگ‌تر می‌شود. بی‌تردید مشارکت مردم در صحنه‌های اجتماعی نظیر آنچه در امدادرسانی به زلزله‌زدگان کرمانشاه انجامید، بر اثر همذات‌گرایی و همذات‌پنداری انسان‌دوستانه‌ای است که در مواردی ازسوی دولت مغفول مانده است.

از همین رهگذر دولت موظف به پذیرش تعهدات خویش به ایفای حق مشارکت به‌عنوان اصلی‌ترین مبانی احترام به حقوق بنیادین بشری است که در این صورت هم به انتظارات خود از مردم در نقش‌آفرینی در میدان سیاست می‌رسد و هم رضایت آن‌ها را از شرکت در مدیریت جامعه فراهم می‌کند.

بدیهی است به‌طور عام، چنانچه دراین‌باره مشارکت در جنبه عمومی آن به تأیید دولت‌ها برسد، مشارکت در مفهوم گسترده‌تری شامل مشارکت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیز خواهد شد و دولت‌ها را به‌عنوان «شریک» در هر کدام از مؤلفه‌های مذکور به جامعه معرفی خواهد کرد.

ازاین‌رو، این مشارکت می‌تواند زمینه تبادل افکار و عقاید اجتماعی را به شاکله دولت انتقال داده و شرایط لازم برای اثرگذاری و نظارت اجتماعی بر وظایف دولت‌ها را فراهم کند.

طبیعی است پیامد چنین رفتار مشارکت‌پذیرانه‌ای زمینه اعتماد و خوش‌بینی مردم را مهیا می‌کند و سبب ایجاد فضایی همدلانه میان دولت و افراد جامعه و متعاقب آن توسعه‌یافتگی سیاسی می‌شود.

اینکه این تعاریف تا چه حد در جامعه فداکار ایرانی می‌تواند با اهداف و عملکرد دولت همسو باشد، بسته به نوع نگاهی است که دولتمردان ایرانی در شرایط کنونی به چنین مشارکت‌ها و حمایت‌های مردمی در هر دو صحنه اجتماعی و سیاسی دارند!
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید