به طبیعت بیمحلی نکنیم!
وضعیت محیط زیست امروز ما افتضاح است و این چیزی نیست که با کاشتن یک درخت به صورت نمادین درست شود. تصور من این است که ما با فرهنگی طرف هستیم که تعلقخاطری به محیط زیست ندارد و سادهترین اتفاقی که در زندگی امروز ما افتاده از همین ارتباط و برخورد اشتباه و پُر از ایراد مردم با طبیعت نشات گرفته است.
کد خبر :
۵۲۷۷۰
بازدید :
۱۴۳۳
حسن معجونی | نوبت به هفته درختکاری و عادت دیرینه کاشت نهال که میرسد، اول باید چند قدم عقبتر برویم و قبل از اینکه دست به کار کاشت نهالهای تازه شویم، وضعیت موجود را بررسی کنیم. واقعیت تلخ این است که وضع محیط زیست امروز ما و همچنین نحوه برخورد انسانها با طبیعت فاجعه است.
من به واسطه ارتباطی که با طبیعت دارم، گذرم بسیار به طبیعت میخورد، اما صادقانه اعتراف میکنم که وضعیت محیط زیست امروز ما افتضاح است و این چیزی نیست که با کاشتن یک درخت به صورت نمادین درست شود. تصور من این است که ما با فرهنگی طرف هستیم که تعلقخاطری به محیط زیست ندارد و سادهترین اتفاقی که در زندگی امروز ما افتاده از همین ارتباط و برخورد اشتباه و پُر از ایراد مردم با طبیعت نشات گرفته است.
این چیزی که من امروز نمیبینیم، همان تعلق خاطری است که از آن حرف میزنم. زمانی که کنار رودخانه میروم یا به طبیعت سر میزنم، این موضوع را از نزدیک لمس میکنم. به جرات میتوانم بگویم در تمام گشت و گذارهایی که این روزها در طبیعت دارم، یک رودخانه پیدا نمیکنم که اطراف آن پر از زباله نباشد و تا چشم کار میکند آلودگیهای محیطی بیداد نکند.
مسلم است که آدمها این کارها را میکنند، اما بالاخره سازمانی هم باید وجود داشته باشد که مسوولیت پاکسازی طبیعت را عهدهدار شود و برنامههای مدونی برای نگهداری و حفاظت از طبیعت و محیط زیست در نظر بگیرد. به اعتقاد من، با توجه به وضعیت موجود محیط زیست حتی میتوانیم قراری بگذاریم که نهال تازهای نکاریم و از همانچیزی که موجود است به درستی مراقبت کنیم.
شرایط به قدری فاجعه است و من عکسهایی از وضعیت بد طبیعت امروز دارم که اگر آنها را به نمایش بگذارم، اشک مخاطبان در میآید. اینکه هر سال به بهانه روز و هفته درختکاری یادمان بیفتد نهالهای تازهای بکاریم و تا سال دیگر فراموششان کنیم، چه باری از دوش بهمریختگیهای امروز محیط زیست برمیدارد؟ جایی که مسوولیت نگهداری از طبیعت موجود حلقه مفقودهای در زندگی مردم امروز است، چرا باید نهالهای جدید کاشت؟ اما درست در چند قدمی همین آشفتگیها و دعوتهای همگانی و نمادین به کاشت نهال، دیگرانی هم هستند که دغدغههای محیط زیستی با جانشان گره خورده و دور از هر گونه شعاری کاری درست و حسابی میکنند.
من مردی را میشناسم که در انارک، منطقه کویری در استان اصفهان بسیار صاحبنام است. این مرد دو اقدام مهم و حسابی برای انارک انجام داده است؛ یکی اینکه موزه مردمشناسی را راهاندازی کرده و همه وسایل عتیقه و قدیمی که دست اهالی بوده را در آن موزه جمع کرده است.
اقدام دیگرش هم شاهکاری است که در زمینه طبیعتسازی به پا کرده و در دل کوه حدود بیست تا سی نهال توت کاشته که حالا آن نهالها جنگل توت شده است. هر روز حدود چهار تا پنج کیلومتر میپیماید، از چشمه کوچکی که حوالی آنجاست آب برمیدارد و درختانش را آبیاری میکند. حالا آن جنگل میان دل کویر سبزی پهناوری ساخته که حسابی تماشایی است.
یادمان نرود که ساختن باغ در میانههای کویر، نقل شمال کشور نیست که به واسطه آب و هوایش هر درختی را زنده نگه میدارد، حکایت کاشت نهال و پرورش درختان در کویر همان قصه دغدغههایی است که بعضیها برای طبیعت دارند و بعضی دیگر نه. این آدم همان نمادی است که ما با کاشت نهال در روز درختکاری از آن حرف میزنیم و با این اقدامات دنبال نمادسازی هستیم.
به اعتقاد من از این آدم باید تقدیر کرد؛ کسی که در دل کویر و جایی که آبی وجود ندارد، نهال توت میکارد و هر روز از آنها مراقبت میکند. این توتها حالا بزرگ شدهاند و جنگلی ساخته که میتواند تکرار شود.
۰