زنان کارگر خانگی؛ تقاطع انواع تبعیضها
زنانی که در خانههای مردم به کارهای خانه میپردازند، بهدلیل بیاهمیتبودن کار خانگی، اعتبار و منزلت اجتماعی برابر با زنان و مردان شاغل در کارخانهها و مراکز تولیدی را ندارند. زنان کارگر خانگی بهدلیل تنظیمنکردن روابط کار و نداشتن حمایتهای قانونی، دائما در اضطراب ازدستدادن کار و درآمد اندک خویش بهسر میبرند.
کد خبر :
۵۶۰۴۲
بازدید :
۱۲۸۰
مینو مرتاضیلنگرودی | بدن و ذهن زنان کارگر خانگی را میتوان در تقاطع و گرهگاه انواع تبعیضها دید و شناسایی کرد. هرچند تصویر زنان کارگر خانگی امروزی با تصاویر سنتی از زنان کارگر بسیار فاصله گرفته است؛ بسیاری از زنانی که امروز در مقام کارگر و مستخدم در خانهها به کار شستوشو و رفتوروب و آشپزی و نگهداری از سالمندان و کودکان مشغولاند، تحصیلکردهاند و کار را عار نمیدانند؛ بسیاری از زنان کارگر خانگی امروزی زنان سرپرست خانوارند.
آنها مانند بسیاری از مردان تحصیلکرده که برای نجات از بیکاری و کسب درآمد به مشاغلی غیرمرتبط با تحصیلاتشان تن میدهند، کار خانگی روزمزد را امکانی موقت برای کسب درآمد و رهایی از بیکاری میدانند. درعینحال، بهروشنی پیداست زنان کارگر خانگی، بهدلیل کار غیررسمی، منزلت اجتماعی و قانونی مناسبی ندارند.
آنها از تأمینات اجتماعی و حق بیمه و حق ازکارافتادگی و بازنشستگی و حق اوقات فراغت و مرخصی با حقوق بیبهره هستند. زنان کارگر خانگی معمولا شش روز در هفته و ورزی هشت تا ۱۰ ساعت کار میکنند؛ از جمله مشقات کاری آنها یکی این است که آنها صاحبکاران متعدد با خلقوخویهای متفاوت دارند.
درعینحال زنانی که در خانههای مردم به کارهای خانه میپردازند، بهدلیل بیاهمیتبودن کار خانگی، اعتبار و منزلت اجتماعی برابر با زنان و مردان شاغل در کارخانهها و مراکز تولیدی را ندارند. زنان کارگر خانگی بهدلیل تنظیمنکردن روابط کار و نداشتن حمایتهای قانونی، دائما در اضطراب ازدستدادن کار و درآمد اندک خویش بهسر میبرند.
این دسته از زنان کارگر براساس اصول کار شایسته که شامل برابری و امنیت و کرامت انسانی در جامعه و خانواده است، باید بتوانند از تأمین اجتماعی بهرهمند شوند.
درحالیکه آنها بهدلیل فعالیت در بخش غیررسمی اقتصاد و هم بهدلیل اینکه نتوانستهاند تشکل صنفی خاص خود را بهوجود بیاورند، قادر نیستند در اجتماع در جایگاه تشکل کارگری خود را معرفی کنند. بدینترتیب، آنها از امکان حضور در نشستهای سهجانبهگرایی و داشتن حداقلهای حقوق و دستمزد استاندارد هم محروم ماندهاند.
اصطلاح کار خانگی به معنای نوع مشخصی از کار نیست، بلکه مجموعهای از همه کارهاست. همه صنایع روزگاری کار یا تولیدی خانگی بودهاند که درراستای تحکیم منافع و سلامت و رشد خانواده، ابداع یا اختراع شدهاند. بسیاری از صنایع و مشاغلی که پیشتر خانگی محسوب میشدند، ارتقا و رشد و منزلتی خاص در جامعه یافتهاند جز خانهداری و کار خانگی که همچنان به چشم فعالیتی ابتدایی و غیرتخصصی و تکراری و تباهشونده بدان نگریسته میشود.
درحالیکه هریک از کارهای خانگی مثل آشپزی و رفتوروب و خرید و پرستاری و مدیریت خانه و میهمانداری، خارج از چارچوب خانه و روابط خانوادگی، در اقتصاد رسمی هریک بهمنزله یک شغل اعتبار و منزلت دارند و تحتشمول قانون کار قرار میگیرند، اما، چون خانهداری کاری بیاهمیت و پیشپاافتاده و فاقد سودآوری تلقی میشود، زنان کارگر خانگی نیز فعالیتها و کارشان تحت شمول هیچیک از قوانین وزارت کار نبوده و عملا تحت هیچ پوششی قرار نمیگیرند؛ به این معنی آنها خارج از دسترسی رسمی قانون فعالیت میکنند.
زنانی که به کار خانگی در خانهها روی میآورند معمولا کسانی هستند که جانشان از بیکاری و بیپولی به لب رسیده است و از اقشار کمدرآمد یا بهتر بگویم فاقد درآمد مشخص و قانونمندند؛ آنها نمیتوانند برای مدت زمان زیادی در فقدان تأمینات اجتماعی، مانند بیمه بیکاری و بیمه درمانی و دیگر حمایتهای معادل آن، بیکار بمانند؛ بنابراین عمـدتا به کار در خانهها یا کار در بخشهای غیررسمی میپردازند تا زندگی خود را تأمین کنند، چون در بیشتر موارد هیچ قرارداد کاریای بین کارفرما و زنان کارگر خانگی بسته نمیشود؛ زنان کارگر خانگی زنانی با کار قانونی، اما غیررسمی شناخته میشوند.
با کار غیررسمی نمیتوان در صورت لزوم به عنوان یک مسئله حقـوقی یـا قانونی برخورد کرد؛ بنابراین زنان کارگر خانگی در برابر آسیبها و تبعیضهای نهفته و نهادینهشده در کارهای غیررسمی چونان گرهگاه انواع تبعیضها واقع شدهاند. آنها علاوه بر تبعیضهای رایج جنسیتی، از تبعیضهای طبقاتی و قانونی و حقوقی هم رنج میبرند و در برابر این حجم از تبعیضها بیپناه رها شدهاند.
فرارسیدن روز کارگر فرصتی فراهم میکند تا بهطور جدیتر شرایط زیست و زندگی تبعیضآلود کارگران، بهویژه زنان کارگر در اقتصاد غیررسمی ازسوی دولت موردتوجه جدی قرار گیرد و مجلس با ترمیم و اصلاح قوانین مربوط به کار، زنان کارگر خانگی را در پناه قانون کار قرار دهد، جامعه کار آنان را بهرسمیت بشناسد و با قدرشناسی، کرامت انسانی آنها را پاس دارد. باشد تا فقر و بیکاری و دیگر آسیبهای اجتماعی نتوانند بیش از این که موجود است، چهره خود را زنانه بزک کنند.
۰